به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، «باراک اوباما»، رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه در مصاحبهای با «رادیو عمومی ملی» مشهور به «انپیآر» اعتراف کرد مذاکرات هستهای با ایران به دلیل ناتوانی آمریکا از تغییر نظام ایران بوده است.
رئیسجمهوری آمریکا در این مصاحبه که تا کنون تنها یک فایل صوتی از آن منتشر شده اما قرار است مشروح آن روز سهشنبه پخش شود به درخواست چند روز پیش «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی مبنی بر به رسمیت شناخته شدن موجودیت اسرائیل در توافق نهایی با ایران اشاره کرد و آن را «قضاوتی نادرست» خواند.باراک اوباما گفت:این ایده که ما عدم دستیابی ایران به بمب در قالب یک توافق قابل راستیآزمایی را به شناسایی اسرائیل منوط کنیم واقعا مثل این است که بگوییم ما با ایران توافق امضا نمیکنیم مگراینکه ماهیت رژیم ایران کاملاً دگرگون شود؛ و این به عقیده من، یک سوء قضاوت بنیادین است. میخواهم به این نکته برگردم: ما نمیخواهیم ایران به سلاحهای اتمی دست پیدا کند دقیقاً به این دلیل که نمیتوانیم روی اینکه ماهیت این رژیم تغییر پیدا کند، سرمایهگذاری کنیم. درست به همین دلیل است که ما سلاحهای اتمی نمیخواهیم. اگر ایران ناگهان خودش را به آلمان یا سوئد یا فرانسه تبدیل میکرد گفتوگوهای متفاوتی هم درباره زیرساختهای هستهای آنها وجود میداشت.نخستوزیر رژیم صهیونیستی روز جمعه گفته بود اسرائیل خواستار آن است که در توافقنامه نهایی، ایران به طور صریح و غیرمبهم به حق بقای اسرائیل متعهد شود.
* اعتراف به شکست پروژه براندازیاظهارات روز دوشنبه باراک اوباما را به نوعی میتوان اعتراف وی به شکست آمریکا در پیگیری پروژههای براندازی نظام ایران هم دانست.تلاش واشنگتن برای تغییر نظام ایران از سال ۲۰۰۶ و در دوران ریاستجمهوری «جورج دبلیو بوش»، رئیسجمهور قبل از اوباما تشدید شد. دولت وقت با آغاز یک سیاست خارجی تهاجمی موسوم به «دیپلماسی تحولآفرین» با اقداماتی نظیر راهاندازی برنامههای Exchange (تبادل نفرات و گروهها)، افتتاح دفتری به نام «دفتر امور ایرانیان» در دوبی (به تقلید از پروژه پایگاه «ریگا»)، برگزاری کارگاههای براندازی در دوبی و اختصاص ۶۷ میلیون دلار برای تقویت و راهاندازی شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و برخی اقدامات دیگر تلاش گسترده و هماهنگی را برای براندازی نظام ایران آغاز کردند.میزان این تلاشها به حدی رسید که «سیمون هرش»، روزنامهنگار تحقیقی «نیویورکپست» در سال ۲۰۰۸ و در سالهای پایانی ریاستجمهوری بوش پسر از قول مقامات اطلاعاتی آمریکا افشا کرد دولت این کشور ۴۰۰ میلیون دلار برای ایجاد بیثباتی در ایران از کنگره بودجه دریافت کرده است.دولت اوباما زمانی روی کار آمد که تمامی این تلاشها با فعالیت دستگاههای اطلاعاتی ایران خنثی شده بودند. گزارشهای رسانههای آمریکایی حاکی است با روی کار آمدن اوباما تحلیل کارشناسان امور ایران این بود که سیاست تقویت معارضان داخلی با حمایتهای مالی مستقیم تنها به نتایج معکوس و تقویت جایگاه حاکمیت ایران منجر میشود.بر همین اساس نتیجهگیری نظام حاکم آمریکا این بود که این کشور باید رویکرد خود در قبال ایران را تغییر دهد. اندیشکده کارنگی در همین سال گزارش داد رئیسجمهور آمریکا در راستای همین تغییرات به اعضای کابینهاش دستور داد نامی از «برنامههای ترویج دموکراسی» که در دولت بوش ابزار پیگیری پروژههای براندازانه قرار گرفته بودند به میان نیاورند.دولت اوباما به ظاهر بسیاری از این برنامهها را تعطیل کرد اما چنانکه شبکه خبری «ایبیسی» مدتی بعدتر گزارش داد وی به رغم انتخاب ژست تعامل با ایران برخی از برنامههای حمایت مالی از معارضان داخلی ایران را کماکان حفظ کرده بود هر چند نام آنها اکنون تغییر یافته و یا در قالبی مخفیانهتر دنبال میشدند.