سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

خاطره کارآگاهان جنایی؛

داستان برادری که جنایت برادرش را گردن گرفت/ دعوای مرگبار بر سر هیچ

یک کارآگاه جنایی یکی از ماموریت‌های ضمن خدمتش را به عنوان یک خاطره بازگو کرد.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ ساعت 19 بیست و هشتم مردادماه سال 90  یک فقره درگیری منجر به جرح (احتمال قتل) در حوزه پاسگاه بخش می‌شاخ حدوداً در ۳۰ کیلومتری شهرستان ایلام - منطقه‌ای به نام محله پنجاب - اطلاع رسانی شد.

تحقیقات سریعاً آغاز و مشخص شد که افرادی به نام‌های "سجاد"، عبدالله و ناصر در ظهر همان روز  بنا بر اظهارات خودشان به همراه خانواده
با ۳ دستگاه خودرو، جهت تفریح به این منطقه می‌روند که در ساعت 18 شخصی به نام "حمیدرضا" با دوستانش و با دو دستگاه خودرو به‌‌ همان منطقه رفته و در کنار جاده مشغول بازی محلی می‌شوند اما "سجاد" از این موضوع ناراحت می‌شود و بعد از آن به برادرش اسحاق تلفن می‌زند و وی را مطلع کرده و او هم با خودروی کمپرسی خود به محل می‌آید.

از آن‌جا که "سجاد" و دوستان و برادرش اسلحه برنو همراه داشتند با "حمیدرضا" و دوستانش درگیر و بعد از تیراندازی" حمیدرضا" به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل و همه فرار می‌کنند.

در ادامه تمامی دوستان "حمیدرضا" شناسایی شده و از آنان تحقیقات کامل به عمل آمد و با کار‌شناس اسلحه نیز صحنه بررسی شد و محل استقرار کلیه افراد در صحنه مشخص گردید اما متأسفانه در‌‌ همان شب فرد مجروح به علت شدت جراحات وارده در بیمارستان فوت کرد.

نظر به اینکه "اسحاق" و "سجاد" به واسطه شرارت‌های قبلی شناخته شده بودند در‌‌ همان شب به درب خانه پدری آنان رفته اما در خانه حضور نداشتند و خانواده از درگیری آنان اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند.

در روز بعد "سجاد" با اسلحه خود را معرفی و اعلام داشت من دیروز در صحنه درگیری بودم و مقتول را مجروح کردم که در این راستا دوستان وی هم شناسایی شدند و تحقیقات از آنان به عمل آمد اما اظهارات وی با بقیه افراد حاضر در صحنه و نحوه مجروحیت مقتول و محل استقرار وی در صحنه تطابق نداشت و به نظر می‌رسید که نامبرده قاتل نیست.

با این همه "سجاد" کماکان اصرار به انجام قتل داشت تا اینکه در تاریخ 30 مرداد ماه سال 90 برادرش به نام "اسحاق" دستگیر و در ابتدا منکر قتل و تیراندازی شد اما بعد از تحقیقات فنی و حضور در صحنه، در ‌‌نهایت "اسحاق" معترف به تیراندازی به سوی مقتول و مجروحیت وی شد که بعد از مشخص شدن محل استقرار و نحوه مجروحیت مقتول، اظهارات وی کاملاً با صحنه قتل تطابق داشت و برادرش "سجاد" نیز اعلام
کرد چون من به برادرم زنگ زده بودم و او را به صحنه آورده بودم قصد داشتم قتل را خودم به گردن بگیرم.

سرانجام بعد از بازسازی صحنه قتل و کشف سلاح‌های به کار رفته در درگیری هر دو متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.


انتهای پیام/
برچسب ها: حوادث ، انتظامی ، پلیس ، دستگیری
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.