سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

زن جوان در دادگاه خانواده؛

مادرشوهرم به من طعنه می‌زند و مرا مسخره می‌کند

سرکوب‌های مادرشوهر باعث شد تا زن جوانی که از شوهرش بزرگ‌تر بود به دادگاه خانواده برود و درخواست طلاق بدهد.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده گفت: روزی که با شوهرم آشنا شدم متوجه شدم که او ۵ سال از من کوچک‌تر است. با این حال عاشقش شدم و او نیز به من علاقه‌مند شد. برای همین تصمیم به ازدواج گرفتیم، اما وقتی موضوع را با خانواده‌هایمان در میان گذاشتیم خانواده شوهرم با این ازدواج مخالفت کردند.

وی ادامه داد: خانواده همسرم خیلی قاطع و جدی گفتند که نمی‌خواهند عروسشان از پسرشان بزرگ‌تر باشد و عروس حداقل باید ۸ سال از شوهرش کوچک‌تر باشد. با وجود تمام این مخالفت‌ها شوهرم خانواده‌اش را راضی کرد و ما به عقد یکدیگر در آمدیم.

زن جوان در ادامه گفت:ولی درست بعد از ازدواج بود که متوجه شدم اشتباه کرده‌ام. مادرشوهرم مرتب به من طعنه می‌زند و اختلاف سنی من و شوهرم را به رخم می‌کشد. هر اتفاقی می‌افتد سن بالای مرا بهانه می‌کند و گاهی اوقات هم مرا مسخره می‌کند. برای همین تصمیم به جدایی گرفتم. ادامه این زندگی برای من ممکن نیست. حتی وقتی به شوهرم هم اعتراض می‌کنم می‌گوید دخالت نمی‌کند و به حرف‌های مادرش اهمیتی نمی‌دهد. حالا که او هم از من حمایت نمی‌کند تصمیم به جدایی دارم.

بعد از صحبت‌های این زن قاضی شوهر وی را نیز به دادگاه احضار کرد تا صحبت‌های او را نیز بشنود.


انتهای پیام/
برچسب ها: دادگاه ، خانواده ، طلاق ، قاضی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۶:۵۰ ۲۹ خرداد ۱۳۹۷
منم 7ساله عقد کردم شوهرم سرباز فراری بوده به اصرار من رفته بقیه خدمتش رو انجام بده من تو این 7سال یک روی خوش از خانوادش ندیدم هنوز هم خونه بابام هستم هیچگونه حمایت هم از خانواده شوهرم صورت نگرفته حتی وقتی پشت تلفن حرفی میشه مامانش منو از سرباز میکنه میگه ناراحتی جداشو این در صورتیکه از نظر مالی مشکلی ندارن .من به این نتیجه رسیدم که اونا بامن مشکل دارن نه با پسرشون منتظرن که من جدابشم تا زیر پروبال پسرشون رو بگیرن
نيما
۰۶:۵۵ ۰۲ اسفند ۱۳۹۳
ببخشيد طوري صحبت مي كنيد كه انگار مادر شوهرش خلاف جهت عرف و روانشناسي صحبت مي كنه اي كاش اين خانم با اين آقا ازدواج نمي كرد چون اغلب پسرها در يك مقطع سني از دختران بزرگتر از خودشان خوششان ميايد و بعد پشيمون مي شوند طلاق اين خانم ربطي به مادرشوهرش ندارد در اصل شوهرش است كه به اون بي توجه شده و مادرشوهرش را بهانه مي كند اگر شوهرت واقعا شما را بخواهد شما كاري به اين حرفها نداريد بهتر است اشتباه خود را بپذيريد مي بايست خودت عاقلانه تصميم مي گرفتيد و به اصرار اين آقا براي ازدواج گوش نمي داديد افراد زيادي به شما ممكن است پيشنهاد ازدواج بدهند شما بايد عاقلانه رفتار كنيد .
ناشناس
۰۸:۱۷ ۰۱ اسفند ۱۳۹۳
فقر فرهنگی به همینا میگن دیگه ، یارو پیرمرد پاش لب گور با دختر15 ساله ازدواج مبکنه کسیم معترض نمیشه ولی این بیچاره جوری باهاش برخورد شده که خودشم انگار باورش شده ، همچین گفته سن بالای من که انگار 50 سال از شوهره بزرگتره. به این مادر شوهر میگم جدا واست متاسفم ؛ واقعا که
: از ماست که برماست.