به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، افغانستان کشوری است که در چند دهه اخیر همواره درگیر جنگهای داخلی و خارجی بوده و این مسئله موجب شده است تا دولت و ملت در این کشور دچار عقب ماندگیهای زیادی شوند. مردم افغانستان نگاه مثبتی به دولتمردان خود ندارند و آنها را عوامل کشوهای غربی میدانند که ماموریتشان انجام خواستههای این کشورها است.
اشرف غنی احمد زی زمانی در افغانستان به قدرت رسید که این کشور دوره نسبتا مناسبی را تجربه میکند و از طرفی نیروهای خارجی تقریبا از این کشور خارج شدهاند. رئیس جمهور جدید افغانستان با تقسیم قدرت با عبدالله به نوعی نشان داد به دنبال بهبود اوضاع این کشور است و در این راستا تلاش می کند تا با بهبود اوضاع اقتصادی مردم افغانستان را امیدوار کند.
توسعه سیاسی عبارت است از روشها و خط مشیهای سیاسی که رشد اقتصادی را در کشورهای در حال توسعه هموار می سازد. برخی محققان، توسعه سیاسی را به مطالعه رژیمهای جدید، نقش گسترش یافته حکومتها، بالا بردن مشارکت سیاسی و توانایی رژیمها برای حفظ نظم در شرایط تحولات پرشتاب و همچنین رقابت بین دستههای سیاسی، طبقات و گروههای قومی بر سر قدرت و رقابت در منزلت اجتماعی و ثروت تعریف می کنند. از نظر عدهای دیگر، توسعه سیاسی چگونگی روی دادن انقلاب ها، بویژه شرایط جایگزینی نظام های سرمایه دارای یا سوسیالیستی است.
البته در مباحث جدید توسعه سیاسی از مفهوم قدرت بخشی استفاده میشود که بر نقش تصمیمگیری و مشارکت مردمی در وسیع ترین اشکال ممکن تاکید می کند و بر نقش نهادها و جنبشهای مستقل تاکید بیشتری می گذارد.
اندیشمندان برای یک سیستم سیاسی توسعه یافته عوامل متعدد و ویژگیهای بسیار برشمردهاند، در این میان نهادهای دموکراتیک و توسعه جامعه مدنی از جمله ویژگی اساسی و مهم است که در نظریات گوناگون بر آن تاکید شده است. تجارب جوامع در فرایند توسعه سیاسی متفاوت و ویژه است و طبق ارزشهای اجتماعی، عوامل طبیعی، نظام اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه مشخص میشود. افزایش تحرک و کارآیی جامعه، محدود شدن قدرت دولت، افزایش آزادیها و دستیابی به حقوق مدنی در فرایند توسعه سیاسی تمام جوامع عمومیت دارد.
عدم مطالعات دقیق و روشن از توسعه سیاسی در افغانستان مهمترین چالش فراروی توسعه سیاسی در این کشور است. کارگزاران نظام سیاسی در افغانستان درک و فهم از توسعه سیاسی، شاخصها و نظریههای توسعه سیاسی ندارند. بدون درک توسعه سیاسی به لحاظ تئوریک امکان تحقق آن عملی نیست.
قبیله و سنتهای قومی و قبیلهای در افغانستان یکی دیگر از چالشهای فراروی این کشور است. نظریههای توسعه سیاسی در چارچوب جدال سنت و مدرنیته شکل گرفت و قبیله و قومگرایی موجود در افغانستان مانع جدی فراروی توسعه سیاسی در این کشور است، زیرا سنتهای قبیله ای و قومی در برابر مکانیسمهای مدرن و شاخصهای توسعه سیاسی قرار دارد. اما برخی آموزههای دینی میتواند به افغانستان در دستیابی به توسعه و توسعه سیاسی کمک کند.
سومین چالش فراروی توسعه سیاسی نگاه خصمانه به توسعه و توسعه سیاسی است. در افغانستان توسعه و توسعه سیاسی فرایند غربی شدن تلقی میگردد. این نگاه خصمانه باعث میشود مکانیسمهای قبیله ای و دینی در برابر توسعه سیاسی علم شود و از رشد آن جلوگیری نماید.
صلح و امنیت از اساسی ترین نیازهای هر منطقه و کشوری است، امضای توافق نامه امنیتی افغانستان با کشورهای اروپایی و ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری اشرف غنی نگرانیهایی را در داخل و خارج از افغانستان به ویژه برای همسایگان این کشور ایجاد کرده است. اشرف غنی با امضای این توافق نامه به دنبال حل مشکل امنیت در افغانستان در راستای فراهم کردن شرایطی برای توسعه در افغانستان است. امضای این توافقنامه دست نیروهای به اصطلاح بینالمللی را برای دخالت در این کشور باز میگذارد و از سوی دیگر پرواز هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در آسمان منطقه بیش از آن که نشان از تأمین امنیت داشته باشد، فرضیه جاسوسی آمریکایی ها از همسایگان افغانستان را افزایش می دهد. نمونه آشکار آن در پهباد آر کی یو ۱۷۰ در ایران مشاهده شد و بمباران شهرهای مرزی و کشته شدن ده ها شهروند غیرنظامی پاکستانی از این دست دخالت هاست که به شدت زمینه نگرانی و تنش را بین همسایگان آسیای جنوب غربی فراهم خواهد کرد.
اما توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی ممکن نیست و برخی از اندیشمندان توسعه اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی میدانند و اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور افغانستان دارای برنامههای متعددی در راستای پیشرفت اقتصادی این کشور است. غنی در روزهای نخست مسوولیت خود به چین سفر کرد و تلاش کرد تا با برقراری روابط حسنه با این کشور چرخهای فرسوده اقتصادی افغانستان را به حرکت درآورد.
توسعه سیاسی باید مورد پذیرش مردم و نخبگان قرار گیرد و تا زمانی که مردم درک و فهم از توسعه نداشته باشند و آن را امری خلاف آموزههای دینی و قبیلهای پندارند، امکان تحقق توسعه سیاسی ممکن نیست. به همین خاطر نگاه خصمانه یک چالش فراروی توسعه سیاسی در افغانستان است و رهایی از این نوع نگاه می تواند کمک به تحقق توسعه سیاسی در کشور نماید.
رییس جمهور افغانستان راه دشواری در پیش خواهد داشت و برای تحقق توسعه سیاسی در این کشور باید نخست مشکلات اقتصادی را حل کند. اشرف غنی باید اعتماد آحاد مردم افغانستان را جلب کند تا بتواند این کشور را به سمت توسعه سیاسی هدایت کند.
انتهای پیام/