به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، بیانات اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر توافق تک مرحلهای آب پاکی را بر روی دستان سیاستمداران غربی ریخت.
طولانی شدن پرونده هستهای ایران طی 12 سال گذشته علیرغم اینکه سیاست خارجی کشور را به خود مشغول کرده و سبب حضور کمتر در سایر عرصهها گشته، این شائبه را برای طرف غربی ایجاد کرده که میتواند با معلق نگه داشتن این پرونده، وقت کشی کرده و علیه ایران توطئه چینیهایی از قبیل تبلیغات منفی، ایران هراسی، تحریم اقتصادی و سیاسی ( عدم ویزا به سفیر ایران در سازمان ملل) نماید.
این موضعگیری خردمندانه مقام معظم رهبری، همچون طرح اقتصاد مقاومتی برگ زرین دیگری از رفتارهای حکیمانه ایشان در راستای خنثیسازی دسیسههای زمین خواران و جهان خواران است.
"محمود رضا امینی" کارشناس سیاست خارجی در اینرابطه یادداشتی اختصاصی برای باشگاه خبرنگاران نوشته که متن آن به شرح ذیل است:
به جرأت میتوان گفت خبرسازترین اظهاراتی که در خصوص مذاکرات هستهای در روزهای اخیر منتشر شد مربوط به سخنرانی مقام معظم رهبری است. همزمان با انتشار این خبر در رسانههای داخلی، سایر رسانههای منطقهای و جهان نیز به انتشار آن مبادرت کردند.
نکته قابل توجه این بود که اظهارات معظمله درست بعد از پایان کنفرانس امنیتی مونیخ و نشستهای هستهای تیم مذاکره کننده با مقامات گروه 1+5 ایراد شده بود و این مسأله اهمیت آن را دوچندان میکرد.
معظمله این بار علاوه بر آنکه همچون گذشته در اظهاراتشان از مذاکرات هستهای و عملکرد منطقی تیم مذاکره کننده دفاع کردند، با اشاره به مردود دانستن توافق دو مرحلهای پیام ملموسی را برای تیم مذاکره کننده و گروه 1+5؛ به خصوص طرف آمریکایی ابلاغ کردند.
بر اساس توافقات صورت گرفته در 24 نوامبر 2014 (3 آذر 1393) طرفین مذاکرات تصمیم گرفتند تا توافق هستهای را طی دو مرحله به سرانجام برسانند. توافقی که حول کلیات مسأله بدست میآمد و به نوعی اشاره به توافق سیاسی داشت که قرار بود تا 24 مارس (4 فروردین 1394) بدست آید و بعد از آن نیز تا اوایل تیر (اول ژوئیه) مذاکرات حول مسائل فنی و توافق نهایی انجام بگیرد.
به رغم اظهارات تیم مذاکره کننده و مقامات سیاسی کشورمان مبنی بر انجام گرفتن انعطاف و برداشته شدن گامهای لازم از سوی ایران، سرسختی و زیاده خواهی طرف آمریکایی روند کند و بدون پیشرفتی را بوجود آورده بود که همزمان با تلاش برای حفظ مذاکرات و دفاع از آن از سوی کاخ سفید عملاً شاهد حرکتی که نشان دهنده پیشرفت واقعی باشد، نبودیم.
به نظر میرسید تلاش طرف غربی برای دو مرحلهای کردن توافقات، روح کلی مذاکرات را به بیراهه کشانده و با مداخله عناصر بیارتباط با موضوع به روند مذاکره موجبات عدم توافق کلی را فراهم میآورد. از این نظر عدم اعتماد و اطمینان به سیاستهای غرب را بایستی مهمترین دلیل رد توافق دو مرحلهای دانست. با توجه به سپری شدن بیش از ده سال از مذاکرات هسته ای و کسب تجارب لازم، جمهوری اسلامی ایران نه تنها توافق دو مرحلهای را موجب بستر سازی غرب برای آغاز موجی از بهانه گیری و بهانه تراشیهای جدید میداند، بلکه اساساً با توافقی که ضمانت اجرایی لازم را نداشته باشد هم موافقتی نخواهد کرد.
موافقت مقام معظم رهبری با اصل مذاکرات و توافق خوب در بردارنده ویژگیهایی است که زمینه وقوع هرگونه سوء تفسیر و سوء استفاده را توسط گروه 1+5؛ به ویژه آمریکا از بین برده باشد. شواهد نشان میدهد، در متنی که بناست به عنوان توافق سیاسی میان طرفین نهایی شودبه بیان عباراتی کلی بسنده شده و توافق درباره جزئیات به آینده موکول شود و زمانی که نوبت به جزئیات میرسد با بهانه گیری و جوسازیهای بی مورد دور باطلی از مذاکرات که حالت فرسایشی به خود میگیرد، تکرار شود.
به همین منظور اظهارات مقام معظم رهبری را باید
اولتیماتومی دانست که ضرورت تحقق اراده سیاسی طرف مقابل را برای انجام گرفتن یک
توافق جامع و کامل گوشزد میکند. 1+5 باید تکلیف خود را با این موضوع که آیا توافق
با ایران را میخواهد یا خیر روشن کند؛ چرا که تا به الان بر روی اساسیترین مسائل
توافق شده و بهانه ای برای معطل کردن و اعلام توافق نسبی و کلی وجود ندارد. اگر حقیقتاً
ارادهای برای یک توافق خوب وجود دارد (که از سوی ایران همین طور بوده و هست) دو
طرف باید مستقیماً به سراغ همان چیزی که نامش را جزئیات گذاشتهاند بروند و آنها
را تعیین تکلیف کنند.
انتهای پیام/