به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، در سی و ششمین سالگرد شکوهمند انقلاب اسلامی ایران ، و با توجه به مذاکرات هسته ای و فشار های طرف مقابل برای عدول از آرمان انقلاب و شکل گیری جبهه جدید در بلندی های جولان، دیپلماسی انقلابی شاید یکی از مهمترین نیازهای فعلی ایران باشد.
یکی از چالش های خطرناک کشورمان عدول از دیپلماسی انقلابی و هضم شدن در مناسبات بین المللی است. لذا در این یادداشت با تبیین مختصات دیپلماسی انقلابی (که رهبری انقلاب برخی خصوصیات آن را تلاش برای حفظ بعد جهانی و بین المللی انقلاب، حفظ جهت گیری اسلام در این نوع دیپلماسی، شجاعت در مقابل تهدیدهای دشمنان و حاکمیت عقل و منطق بر تصمیم گیری ها و حرکات بر شمرده اند)، چالش های پیش روی آن را تبیین نماییم.
پر واضح است که چالش بنیادین اسلام با ماهیت دیپلماسی غربی است، چراکه دیپلماسی مدرن غربی از مبانی فلسفی، حقوقی و اخلاقی اومانیستی برخاسته است. لذا تلاش اندیشمندان کشورهای شرقی و بویژه مسلمان برای مطابق ساختن فرهنگ خود با دیپلماسی نوین غربی از سنجیدگی کامل برخوردار نیست و با نوعی بی ملاحظگی و مصلحت سنجی همراه است.
آنچه مسلم است عدم وجود رویکرد مسالمت آمیز در طرف غربی است و دیپلماسی آنها آکنده از عهدشکنی، تبعیض و بی عدالتی است. لذا مقصود اصلی این یادداشت (علاوه بر تبیین مختصات دیپلماسی انقلابی) در درجه اول این است که غرب برای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی برای عدول از دیپلماسی انقلابی چه کارهایی را در دستور کار قرار خواهد داد و دوم اینکه عدول از دیپلماسی انقلابی چه چالش هایی را برای کشور (و کشورهای منطقه و مورد حمایت ایران) بوجود خواهد آورد؟ در تبیین مختصات دیپلماسی انقلابی ، از بیانات امام(ره) و مقام معظم رهبری بهره گرفته خواهد شد.
- رویارویی دولت هژمون در برابر دولت انقلابی:
رویارویی جبهه اسلام ناب محمدی به رهبری جمهوری اسلامی ایران و استکبار جهانی به رهبری آمریکا، اکنون پس از گذر از مبانی فکری و عقیدتی در آغاز هزاره سوم وارد فاز عملیاتی و قسمت تاریخی خود شده است. آمریکا بعنوان دولت هژمون و ابرقدرت نظم بین المللی پسا جنگ جهانی ، سعی در گسترش نفوذ خود در همه مناطق چه به صورت مستقیم و چه به صورت نیابتی دارد.ایران بعوان دولتی برآمده از آرمان های انقلاب اسلامی ، تعریف دیگری از جبهه نبرد ارائه و نقش عوامل غیر مادی را در این رویارویی افزایش داده است.
انقلاب اسلامی و باورهای آن متاثر از فرهنگ غنی عاشورا است. عاشورا در واقع نماد رویارویی دو تفکر با قدرت مادی نابرابر است که جبهه ضعیفتر (به لحاظ مادی) با ایمان به باورها و ارزشهای دینی تعریفی دیگر از پیروزی ارائه می دهد و عقلانیت مادی را زیر سوال برده و به استقبال آن پیروزی می رود. تکلیف گرایی به جای نتیجه گرایی ، جاری دیدن عاشورا در زمان و مکان و دوری از ذلت ، مبنای رفتار جمهوری اسلامی است.
انقلاب اسلامی ایران، نخستین انقلابی محسوب میشود که آشکارا شریعت و تعالیم اسلامی را بهعنوان قانون اساسی خود برگزیده است. انقلاب اسلامی ایران که میتوان آن را به صورت گفتمان تجلییافته در نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف کرد، به لحاظ داشتن ویژگیهای خاص غیرمادی در قالب یک انقلاب فرهنگی، اصول و ارزشهایی متفاوت از هنجارها و مرسومات رایج که در نظم لیبرال تعین یافته، به نمایش گذارده است.
همین عوامل غیر مادی ( حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم)است که باعث تقابل ایران و آمریکا می شود. ایران در صورت عدول از ارزشهای انقلابی و اسلامی و استحاله در نظام بین المللی لیبرال، مسلما ذخیره گفتمانی خود در جهان اسلام را از دست میدهد. آنچه که به جمهوری اسلامی قدرت نرم و گفتمان ساز می بخشد، مقاومت و مقابله علیه زورگویان جهانی است. انقلاب اسلامی ایران با اعطای خودباوری فرهنگی به ملتهای مسلمان توانست رویکرد تمدنی خود را به منصة ظهور رساند.
همچنین از رهگذر احیای ارزشهایی چون عدالت محوری و عدالتگستری، مبارزه با ظالم و حمایت از مظلوم، صلحطلبی، عزتنفس، استقلالگرایی، توسعه اخلاق و دینمداری، هنجارسازی، شکوفایی حس خداجویی، حقیقتطلبی، ، موجبات شکوفایی و بالندگی مجدد تمدن اسلامی را در راستای تمدنسازی نوین فراهم آورد. بدینترتیب، تمدن اسلامی توانست بلوک ایدئولوژیکی واحدی را تشکیل دهد که غرب را وادار به دست کشیدن از ادعای جهانشمولی خود سازد. اگر جمهوری اسلامی در نظام بین المللی و دیپلماسی ناعادلانه کنونی هضم شود ، ناچار است از آرمانهای فراملی خود دست کشیده و در چهارچوب تنگ منافع ملی باقی بماند.در نتیجه قدرت نرم و محور بودن خود را در گفتمان مقاومت علیه نظام سلطه از دست میدهد.
- نبرد دولت هژمون و دولت انقلابی :
در نظریات روابط بین الملل دولت هژمون ،دولتی است که به دلیل قدرت اقتصادی و نظامی و وجود ساز و کارهای بین المللی به طور مستقیم و غیر مستقیم در جهان نفوذ و قدرت دارد. (Krasner: 1981& Cox : 1996 ) در این میان نقش دولت انقلابی در نظریات نظم هژمونیک تاثیر گذار است ، وجود این دولت حاصل عدم امکان نفی اختلاف و نابرابری است(Griffiths: 1999).
دولت انقلابی در این نظریات دولتی است که با وارد کردن انتقاد های بنیادین به اصول اساسی نظام جاری فروپاشی این نظام را جستجو می کند و در این مسیر عامدانه و مبتنی بر یک انقلاب درونی در برابر دیگر کشورها اقدام به مقابله و تخاصم می کند(Armstrong:1993) .در این نظریات هژمون نقش اساسی را در حفظ ثبات سیستم و تغییر رفتار دولت انقلابی در مسیر هماهنگی با نظام را دارد چرا که هژمون عامل هدایت کننده و نظم دهندهی نظام شناخته می شود(Ozcelik:2005)
این قدرت هژمون چنانکه در نظریات ثبات هژمونیک مطرح می شود به عنوان قدرت برتر نقش سامان دادن به اقتصاد سیاسی و ایجاد نهادها و رژیم ها را دارد (Ketzenstein: 2009)و راس سیستم تلقی می شود. بر این اساس هژمون ناچار از رو در رو شدن با دولت انقلابی است؛ چرا که منافع دولت های برتر را کاملا تحت تاثیر قرار می دهد . بدین منظور هژمون از ابزار های گوناگونی استفاده می کند از جمله اقناع، پاداش ، تهدید به اعمال زور و یا اعمال زور . بی شک دیپلماسی فشار در برابر دولت انقلابی کاربرد بیشتری دارد. این نوع دیپلماسی راهبردی است در جهت متقاعد کردن دولت انقلابی بوسیلهی تهدید به زور و یا در حالتی گزینشی ، محدود ، ناپیوسته و کنترل شده استفاده از زور که توسط هژمون و کشورهای همسو اعمال می شود(همان) الکساندر جرج این نوع دیپلماسی را راهبردی در جهت متوقف کردن کشوری می داند که قصد بر هم زدن وضع موجود را دارد(levy :2008).
آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و سربرآوردن کمونیسم در شوروی سابق تمرکز اصلی نظامی، سیاسی و اقتصادی خود را با هدف ایجاد سد نفوذ در برابر کمونیسم بر غرب آسیا گذارد.این کشور در این منطقه (به خصوص بعد از انقلاب اسلامی) چند هدف راهبردی داشت :
1. جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی( البته به استثنای اسرائیل!)؛
2. مبارزه با آنچه آمریکا آن را افراط گرایی اسلامی می داند؛
3. تضمین جریان آزاد و ارزان انرژی؛
4. محاصره همه جانبه جمهوری اسلامی ایران و
5. حل منازعه اعراب و اسرائیل.
از دید آمریکا ، ایران دولتی سرکش(!) است ، منافع و هژمونی آمریکا را در غرب آسیا و آمریکایی لاتین به چالش می کشد ، خواهان نابودی اسرائیل است ، و دشمنان اسرائیل را در منطقه تجهیز می کند. به همین خاطر ایران باید پدیده ای امنیتی و تنش زا معرفی شود تا مقدمات حمله رسانه ای ، سیاسی و اقتصادی به این کشور فراهم گردد و در نتیجه ایران از دیپلماسی اصولی و مقاومت – محور خود عقب نشینی کند.
- بررسی مختصات دیپلماسی انقلابی :
انقلاب اسلامی ایران و گفتمان عدالتخواهانه و سلطهستیزانه آن، نظم لیبرال موجود را برنتابیده و در ابعاد فرانظری، ساختاری، هنجاری و نهادی، آن را به چالش کشیده است. بهگونهای که جمهوری اسلامی در گام اول در بعد تبیینی و تخریبی به واسازی نظم بینالمللی موجود میپردازد.
در بعد تبیینی، از طریق توصیف و تبیین سرشت ناعادلانه وضع موجود و نظام مستقر سعی میکند آن را غیرطبیعی ساخته و از آن مشروعیتزدایی کند. در گام بعدی، جمهوری اسلامی با توجه به اصول انقلاب اسلامی، درصدد پیادهسازی الگوی عملی در عرصه جهانی با توجه به ظرفیتهای خود و کشورهای خواهان تغییر وضع موجود است . وضع و نظم بین المللی کنونی که توسط قدرت مدعی هژمونی (آمریکا) پیگیری میشود، مبتنی بر هنجارهای لیبرال است. وجود تضاد و تقابل میان ارزشها، معیارها و منافع نظم مذکور با آنچه در گفتمان انقلاب اسلامی تجلی و نمود یافته است، موجب به چالش طلبیده شدن این نظم توسط انقلاب اسلامی گردیده است . زیرا هویت نظام جمهوری اسلامی با نظامهای غربی در تعارض است.
هویت نظام جمهوری اسلامی را می توان با این عناصر تبیین کرد:
1- نفی نظام های وابسته به غرب
2- ایجاد چالش برای نظام دو قطبی
3- ایجاد خیزش جهانی مستضعفان علیه مستکبرین
4- طرح سه عنصر معنویت، اخلاق و عدالت.
لذا جمهوری اسلامی بر اساس باورهای اسلامی و ایدئولوزیک خود سعی دارد ، نظم مسلط را حداقل از منطقه خود خارج و در نهایت آن را در سطح جهانی تضیف نماید.اما ایران برای پیگیری این هدف ، باید دیپلماسی خاص خود را به کار بندد. این نوع دیپلماسی ، دیپلماسی مبتنی بر ارزش و اصول اسلامی است ، که در این نوشتار دیپلماسی انقلابی نام می گیرد.
- ویژگی های دیپلماسی انقلابی از منظر امام خمینی (ره):
1 . گسترش دایره نفوذ اسلام و مقابله همه جانبه با نظام سلطه : «ما این واقعیت را در سیاست خارجی و بینالمللی اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم، حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراتوری میگذارند، از آن باکی نداریم.»
2 . حمایت از نهضتهای رهاییبخش و مسلمانان : « ما همیشه در حد امکانات و قدرتمان از برادران فلسطینی برای پایان دادن به تجاوز اسرائیل و آزاد کردن اراضی اسلامی از دست اسرائیل غاصب حمایت میکنیم و هرگز کمترین کمکی به اسرائیل نخواهیم کرد.»
3 . تکلیف گرایی ایدئولوژیک در قالب اصل دعوت : « باید پیام رهایی بخش انقلاب اسلامی به گوش تمامی مسلمانان عالم برسد.»
به این ترتیب کاملا مشخص است که از دیدگاه امام راحل ، حمایت از مظلوم و گسترش دایره نفوذ اسلام ، از مهمترین راهبردهای سیاست خارجی ایران است. زیرا ایران بعنوان کشوری انقلابی و اسلامی وظیفه دارد از مستضعف حمایت کند. همین تکلیف گرایی و نگاه معنوی ، نقطه چالش انقلاب اسلامی و جبهه استکبار است.
- ویژگی های دیپلماسی انقلابی از منظر فرماندهی معظم کل قوا حضرت آیت الله خامنه ای :
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در دیدار با دست اندرکاران دستگاه دیپلماسی ، مختصات و ویژگی های دیپلماسی انقلابی ِ در تزار جمهوری اسلامی ایران را بیان نمود اند. در جدول پیش رو ، اهم فرمایشات ایشان گرد آوری شده است.
علاوه بر موارد مندرج در جدول مذکور ، فرماندهی معظم کل قوا در دیدار با کارکنان وزارت امور خارجه در تابستان سال 1393 ، پنج ویژگی دیپلماسی ایرانی را تببین فرمودند. اولین ویژگی این دیپلماسی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، پایبندی به موازین شرع است که در عرصه رفتارهای فردی و در محافل دیپلماتیک باید رعایت شود. نترسیدن از هیبت و تشر قدرت های بزرگ از جمله آمریکا، دومین ویژگی دیپلماسی ایرانی از نگاه معظم له است که نتایج آن ایجاد جاذبه در دل ملت ها و تعظیم و تجلیل سیاست مداران دنیا نسبت به جمهوری اسلامی ایران بیان شده است.
ایشان ویژگی سوم دیپلماسی ایرانی را دفاع صریح، قاطع و واقعی از مظلوم دانسته و جلوگاه آن را دفاع از ملت و مبارزین فلسطینی و لبنانی و موارد مشابه دیگر توصیف کرده اند. مخالفت جدی با نظام سلطه دیگر ویژگی دیپلماسی است که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید کرده و شاهد آن را مخالفت مقتدرانه مسوولان ما با دخالت سلطه گران و به ویژه آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون دانسته اند.
پنجمین ویژگی دپیلماسی ایرانی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، حفظ سرمایه ملی است که ضرورت آن را پشتوانه دستگاه دیپلماسی و عامل تامین منافع ملی بیان داشته اند. هم چنین ایشان عناصر سرمایه ملی این ویژگی را دین، استقلال برآمده از انقلاب اسلامی، بسیج، ملت مومن، جوانان انقلابی، سخن قاطع در مقابل زیاده خواهان، دانشمندان، نخبگان و فعالیت های علمی برشمرده اند.
- چالشهای جمهوری اسلامی و متحدان آن در صورت عدول از دیپلماسی انقلابی :
در منطقه حساس غرب اسیا، ایران ، ترکیه و عربستان سعودی سه قدرت منطقه ای هستند که برای بسط نفوذ خود با یکدیگر رقابت می کنند. در نبرد علیه اسرائیل ، ایران بر اساس اصول اسلام ناب محمدی، جانب مظلوم را می گیرد و این همان نقطه عطف دیپلماسی انقلابی است؛ زیرا در قواعد دیپلماسی جهانی ، هژمون و متحدان آن در پی منافع خود هستند مظلوم و ظالم برای آنان فرقی ندارد.
لذا در بحران سوریه ایران به دنبال حفظ جریان مقاومت علیه اسرائیل است. ایران به عنوان کشوری انقلابی که با نظم موجود بین المللی مخالف است و در پی به چالش کشیدن هژمونی آمریکاست و ترکیه و عربستان که در پی موزانه راهبردی با ایران هستند، دو قطب منطقه ای بحران سوریه هستند. بحران های منطقه ای دارای آثار و پیامدهای بینالمللی هستند و میتوانند پای قدرتهای بزرگ را به عنوان نیروی مداخله گر به منطقه مورد منازعه باز کنند.
در مورد سوریه ، آمریکا در صدد حفظ امنیت اسرائیل و ایجاد چتر امنیتی در قبال متحدین خود و اعمال هژمونی جهانی در منطقه خاورمیانه است که ایران به عنوان قدرت منطقه ای سعی در به چالش کشیدن نظم آن را دارد. محور اصلی مقابله با دولت سوریه را باید در راهبردهای امنیتی قدرتهای بزرگ فرا منطقه ای و بازیگران منطقه ای دانست. چنین اقدامی در راستای موازنه راهبردی تهدید انجام می گیرد.در اندیشه ژئوپلیتیکی امریکا و ترکیه و در رویکرد ایدئولوژیک عربستان ، ایران به عنوان تهدید امنیتی محسوب می شود. به همین دلیل است که سه کشور فوق از الگوی مقابله با دولت بشار اسد برای کاهش قدرت منطقه ای ایران و ضربه به محور مقاومت بهره گیری میکنند.
با عنایت به آنچه پیرامون جایگاه هژمون و مؤلفه های قدرت آن گفته شد و با ترسیم جایگاه ایران به عنوان رقیب ایدئولوژیک هژمون کنونی، می توان گفت تمام اقدامات ایران به عنوان دولت انقلابی در راستای ایدئولوژی و باورهای مطرح در متن انقلاب اسلامی است که هژمون را به چالش کشیده است.
مفهوم مقاومت در حمایت از مظلومان عالم علی الخصوص حمایت از فلسطین و مقابله با اسرائیل تبلور می یابد. حمایت از گروه های مبارز فلسطینی در راستای نابودی اسرائیل و محو آن از روی زمین و معرفی اسرائیل به عنوان غده سرطانی منطقه (جمله معروف امام خمینی(ره)) عملا مهمترین گفتمان خارجی جمهوری اسلامی ایران را شکل داده است و تمام توان خارجی و نقشه های راهبردی سیاست خارجی ایران بر اساس این گفتمان شکل گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران در قالب حمایت از گروه های مبارز در راه آزادی فلسطین به دنبال بسط اندیشه مقاومت در برابر غرب و ایجاد مقبولیت در جهان اسلام برای اندیشه مقاومت است و در این راستا با حمایت همه جانبه از مبارزه با رژیم صهیونیستی، خود را به عنوان راس هرم مقاومت معرفی می کند. هدف غائی این گفتمان نه فقط رهایی فلسطین از اشغال بلکه ایجاد باوری جدید در جهان اسلام برای خود باوری و نوسازی تمدن اسلامی است که بتواند در برابر فرهنگ سلطه جوی غرب به رقابت بپردازد.
جمهوری اسلامی ایدئولوژی خود را در قالب امت واحده عرضه میکند که در پی ایجاد نظامی جهانی مبتنی بر ادبیات رهایی بخش اسلام انقلابی و فقاهتی است و ویژگی اصلی این نظام سه مؤلفه عدالت ، اخلاق و معنویت است. با درک اهمیت مقاومت برای بقای اندیشه و ایدئولوژی انقلاب اسلامی و نیز درک اهمیت مسئلهی آزاد سازی فلسطین به عنوان نماد خارجی این اندیشه میتوان به سادگی دریافت که رقابت ایدئولوژیک دولت انقلابی و هژمون در مسئلهی فلسطین با هم تلاقی می کنند و عملا پیروزی در این میدان ضربهی بزرگی بر رقیب دیگر خواهد بود.
در این مسیر جمهوری اسلامی توانسته است با ایجاد خط مقاومت با همراهی حزب الله لبنان ، برخی گروه های مبارز فلسطینی ، سوریه و عراق و البته افکار عمومی جهان اسلام جبههی خود را محکم گرداند. در میان تمام متحدان جریان مقاومت سوریه به دلیل اینکه خط مواصلاتی و تدارکاتی جریان مقاومت است ، دارای نقشی کلیدی است. از میان رفتن هر کدام از پایه های جریان مقاومت، بی شک ضربهی بزرگی بر پیکرهی این جریان خواهد بود.
در صورت بقای سوریه در جریان مقاومت ضد صهیونیستی و با توجه به رشد اسلام سیاسی و تمدنی و گسترش دامنه حرکات اسلامی در غرب آسیا و تشدید تنازع گفتمانی بین طرفداران وضع موجود به سرکردگی آمریکا و اروپا و همراهی ایادی منطقه آنان چون عربستان سعودی و ترکیه از یک سو و مخالفان این وضع به ویژه جمهوری اسلامی ایران و حزب الله و سوریه، شاهد چند رخداد استراتژیک خواهیم بود:
1 – نفی بیش از پیش نظام سلطه و به چالش کشیدن هژمونی جهانی آمریکا و نقد مدیریت یکجانبه جهانی؛
2 – تنزل جایگاه رژیم صهیونیستی و افول کارکرد منطقه ای آن؛
3 – ارتقای تاثیرگذاری ایران به عنوان بازیگر فعال و قدرتمند منطقه ای؛
4 – ناکارآمدی ائتلاف های بین المللی به خصوص ناتو در مقابله با بحران های منطقه ای؛
5 – تعمیق دامنه جبهه مقاومت به خصوص در شمال آفریقا و خلیج فارس(همان).
و مواضع جریان مقاومت در سوریه حول همین محور قابل بررسی و ارزیابی است.
هضم انقلاب اسلامی و سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ، در مناسبات ناعادلانه بین المللی باعث عقب نشینی ایران از گفتمان اسلام ناب محمدی می شود و عوارض این موضوع به شرح زیر است:
اول، الگوی انقلاب اسلامی که خاص جمهوری اسلامی بوده و یکی از مهمترین عناصر هویت بخش آن است تضعیف میشود.
دوم، گفتمان مقاومت مبنیبر سلطه ستیزی ، کارکرد نهضتی مبنی بر حمایت از مسلمانان، مستضعفان و نهضتهای آزادی بخش که حول جمهوری اسلامی ایران تعین یافته ، تضعیف میشود.
سوم، نفوذ منطقهای و الهام بخشی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام تضعیف میگردد.
گزارش از بهنام خسروی
انتهای پیام./.