به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امیرحسین رستمی را در سریالهای مختلف
همچون شمسالعماره، نون و ریحون، وضعیت سفید، یه تیکه زمین، سه پنج دو،
دختران حوا و... دیدهایم. او این روزها سریال تلویزیونی «آخرین بازی» را
در حال پخش از شبکه پنج دارد. رستمی در این سریال نقش سیاوش رستمی، دلال
فوتبال را بازی میکند.
این نقش در مقایسه با دیگر نقشهایی که رستمی بازی کرده، تفاوتهای ویژهای دارد. در این سریال شخصیت خاکستری پیچیدهای دارد که در موقعیتهای مختلف قرار میگیرد. تکلیف مخاطب با او خیلی مشخص نیست، چون گاهی طرف مدیرعامل باشگاه است و گاهی حامی بازیکنان. همین مساله باعث پیچیدگی نقش شده است.
با اینکه او دلال فوتبال است و هر جا که به نفع
خودش باشد قدم برمیدارد، اما شخصیتش تلخ و سیاه نیست.
در سریالهای اخیر که از رستمی پخش شده، او تجربه نقشهای جدی و طنز را به
موازات یکدیگر داشته و نشان داده که میتواند نقشهای جدی را هم به اندازه
نقشهای طنز خوب بازی کند.
او معتقد است با پیشرفت قصه سریال آخرین بازی مخاطبان میتوانند شاهد اتفاقات متفاوتی باشند که برای سیاوش رستمی رقم میزند. گفتوگوی ما را با او بخوانید.
شما در سریال آخرین بازی نقش سیاوش رستمی را بازی میکنید که شخصیت پیچیدهای دارد و دلال فوتبال است؛ برای اجرای چنین نقشی با چه تحلیلی مقابل دوربین رفتید؟
واقعیت این است که ما نمیتوانیم همیشه نقش آدمهای خوب را بازی کنیم، چون بعد از مدتی تکراری میشویم و اگر هم برای مدت طولانی بازی نکنیم، فعالیتمان کم میشود و از دنیای بازیگری دور میشویم. در طول این سالها که در حرفه بازیگری مشغول هستم در هر اثری چه تلویزیونی، سینمایی یا تئاتر یک نقش متفاوت از کارهای قبلیام را بازی کردهام. دلم نمیخواهد از حرفهام سوءاستفاده کنم. به همین دلیل به هر روشی نان درنمیآورم.
معتقدم وقتی بازیگری خودش را در یک گونه محدود میکند، ممکن است در ابتدا بیننده از بازیاش لذت ببرد و آن را دوست داشته باشد، اما بعد از مدتی مخاطب از این بازیگر خسته و دلزده میشود. به همین دلیل معمولا بعد از بازی در یک اثر ملودرام در یک اثر طنز بازی میکنم. تلاش میکنم در گونههای مختلف نقشهای متفاوت را بازی کنم تا بیننده از من خسته نشود. شاید باورتان نشود اما بعد از بازی در سریال شمسالعماره و دودکش نقشهای شبیه شکور خیلی به من پیشنهاد شد اما آنها را نپذیرفتم چون دوست ندارم تکراری شوم.
یکی دیگر از دلایلم برای عوضکردن گونه کارهایم به حرف یک دوست خبرنگار منتقد برمیگردد که به من ایراد گرفت چرا بازی در گونههای مختلف را تجربه نمیکنم و همین مساله باعث شد گونه کارهایم را تغییر بدهم. از این جمله که بگویند فلان بازیگر هم کلیشهای شده، واهمه دارم. به همین دلیل هر سال در یک سریال هم بازی کنم کافی است و بهتر از این است که تکراری شوم.
علاقه شخصی خودم به تلویزیون بیشتر از سینماست؛ البته این نگاه ممکن است در همکارانم فرق داشته باشد و آنها معتقد باشند که سینما به خاطر تخصصی و جدی بودنش مهمتر است، ولی تلویزیون به گردن من حق دارد، چون با کارهای تلویزیونی دیده شدم. ضمن اینکه مخاطبان تلویزیون هم برایم اهمیت زیادی دارند. من به عنوان بازیگر اگر در یک شاهکار سینمایی هم بازی کنم باز تعداد مخاطبانش محدود است، اما تلویزیون حدود 70 میلیون مخاطب دارد.
اتفاقا این توازنی که درباره کارهای ملودرام و طنز به آن اشاره کردید در کارهایتان اتفاق افتاده است؟
خدا را بابت این اتفاق شاکرم، برخی به من میگویند که سیاوش رستمی شخصیت منفی سریال آخرین بازی است، اما من به آنها گفتم که باید کمی صبوری کنند تا قسمتهای بعدی پخش شود. سعی کردم ویژگیهای منفی شخصیت سیاوش رستمی پررنگ نشود تا مخاطب او را پس نزند.
شنیدهایم قبل از تصویربرداری سریال آخرین بازی اتاق فکری تشکیل و درباره موضوع سریال با کارشناسان فوتبال صحبت شده، آیا شما هم در این اتاق فکر حضور داشتید تا بتوانید خودتان را بیشتر به نقش سیاوش رستمی نزدیک کنید؟
بله، دقیقا قبل از آنکه سریال کلید بخورد حدود 90 روز اتاق فکر برای این اثر تشکیل شد. در این اتاق آقایان سهیلیزاده کارگردان و عزیز علیزاده تهیهکننده با کمک محمد رجبی کارشناس ورزش، فوتبالیستهای معروف را دعوت کردند و با آنها گپ و گفت داشتند. من هم در این اتاق حضور داشتم و شنونده بودم. در واقع هر آنچه که لازم بود در سالهای متمادی درباره فوتبال بدانم به صورت فشرده در 90 روز دیدم و شنیدم.
ما برای این سریال از نظرات علی دایی، علی پروین، امیر قلعهنویی، علی کفاشیان و تمام کسانی که در فوتبال این مملکت سهم دارند، استفاده کردیم. حضور آنها و شنیدن حرفهایشان خیلی به من کمک کرد تا بتوانم به شخصیت سیاوش رستمی نزدیک شوم. دلالهای فوتبال هر چند به ظاهر فوتبالی هستند و کارشان این ورزش است، اما عشقشان فوتبال نیست. آنها آدمهای عجیب و غریبی هستند که به واسطه ضریب هوشیشان کارهای خلاف انجام میدهند.
شما خودتان هم فوتبالی هستید؟
نه، من از فوتبال متنفرم. اتفاقا چندی پیش یکی از روزنامههای تخصصی نوشته بود که امیرحسین رستمی چطور از فوتبال متنفر است، اما نقش یک دلال فوتبال را بازی میکند. من خطاب به آن دوستان گفتم، اگر قرار باشد من نقش یک قاتل را بازی کنم باید دست به قتل بزنم یا اینکه عاشق آدمکشی باشم تا بتوانم این نقش را بازی کنم.
من در زندگی شخصیام فوتبال را دوست ندارم و جایگاهی هم برایم ندارد، ولی من بازیگر هستم و اگر نتوانم هر نقشی را بازی کنم که دیگر بازیگر نیستم. متاسفانه برخی نقدها نه منصفانه نوشته میشود و نه از سر آگاهی است. به یاد دارم وقتی در سریال سه پنج دو بازی میکردم، هنوز بازی آتیلا پسیانی شروع نشده بود، اما یک منتقد یک نقد بسیار خوب درباره بازی ایشان در این سریال نوشته بود که برایم جالب بود که چطور هنوز بازی یک بازیگر شروع نشده، منتقد میتواند آن را نقد کند و آن هم نقد مثبت یا منفی بنویسد!
آیا سیاوش رستمی نمونه یک دلال مشخص فوتبال یا جریان حاشیهساز خاصی است که شما از آن الهام گرفتید؟
از زمان پخش سریال آخرین بازی، هر شب تلفنم زنگ میخورد و دوستان به من میگویند که دمت گرم، نقش فلان دلال را خوب بازی کردی! و... در حالی که به همه میگویم سیاوش رستمی ترکیبی از دلالان مختلف فوتبال است. ما در این سریال نمیتوانستیم فقط به زندگی یک دلال بپردازیم، چون ممکن بود در زمان دلالیاش تنها سه اشتباه کرده باشد، اما ما میخواهیم در 50 قسمت اشتباهات فوتبال مملکت را نشان بدهیم. بنابراین از هر دلال باید یک نشانه داشته باشیم و دستهای پشت پرده را به بهترین شکل نشان دهیم که این دستها تا کجا پیش میرود.
گاهی ببینیم که بازیکن فوتبال از سربازی معاف میشود و بعد از چند روز اعلام میشود که نه این اتفاق نیفتاده است. تمام این مسائل نشان میدهد که دستهای پشت پرده زیاد است. به همین دلیل سریال آخرین بازی تصویرگر این پیچیدگیهاست.
سیاوش رستمی در برخی سکانسها به نوعی عکسالعملهای مثبت و در برخی قسمتها منفی از خود بروز میدهد، یعنی خوبی یا بدی این آدم به طور کامل مشخص نیست؟ این تضادها کار شما را دشوار نمیکرد؟
این شخصیت در حال حرکت است. یعنی نه سیاه است و نه سفید، بلکه طوری تعریف شده که معلوم نیست آیا این شخصیت آدم خوبی است یا بد، بلکه با جلو رفتن قصه ویژگیهای این آدم بیشتر دیده میشود. وقتی قرار شد سریال آخرین بازی ساخته شود، شایعاتی شکل گرفت که این مجموعه ادامه سریال سه پنج دو است، در حالی که نه من، نه کارگردان و نه تهیهکننده علاقهای به ادامه ساخت سریال سه پنج دو نداشتیم، حتی من سیاوش رستمی سریال سه پنج دو را دوست نداشتم و با وجود اینکه از سوی شبکه درخواست برای ادامه ساخت سه پنج دو داشتیم این کار را انجام ندادیم، بلکه میخواستیم اثر تازهای ساخته شود و از منظر جدید به معضلات فوتبال بپردازد.
زمانی که قرار شد من نقش سیاوش رستمی را بازی کنم از آقای سهیلیزاده خواهش کردم که این نقش را سیاه بازی نکنم و دلیلم این بود که نمیخواستم این شخصیت آنقدر منفی باشد که مردم از دیدنش بدشان بیاید. خوشبختانه فیلمنامه سریال آخرین بازی خیلی شسته و رفته نوشته شده و در اجرای نقش خیلی به من کمک کرد تا نقش را به گونهای بازی کنم که مردم نسبت به آن انزجار داشته باشند.
با پیشرفت قصه متوجه میشویم که این آدم با وجود آنکه به دنبال منافع شخصیاش است، اما خط قرمزهایی برای اشتباهاتش دارد. او پول دوست دارد، اما هیچ وقت اهل آدمکشی و قتل نیست.
فکر میکنم همین چالشها شما را برای انتخاب نقش ترغیب کرد؟
بله، تا به امروز سه نقش بوده که برای اجرای آنها انرژی زیادی گذاشتهام؛ شکور شمسالعماره، بهروز دودکش و سیاوش رستمی آخرین بازی. من هیچ وقت کم فروشی نکردم و برای همه نقشهایم زحمت کشیدم، اما این سه نقش مرا برای بازی با چالشهای بیشتری روبهرو کرد. معتقدم دورههای آکادمیک، تحصیلات و توانایی در بازیگری فقط 5 درصد باعث موفقیت بازیگر میشود و 95 درصد دیگر نگاه ویژه خدا به ماست و من به این نگاه ویژه اعتقاد زیادی دارم و برایم خیلی مهم است. نگران کار نیستم، بلکه نگران این هستم که خدا یک لحظه نگاهش را از من بر دارد.
با توجه به اینکه تجربه بازی در آثار طنز را دارید، به نظرتان از طریق اینگونه فیلمسازی تا چه میزان سازندگان آثار نمایشی میتوانند پیامها را به مخاطب منتقل کنند؟
معتقدم سریال آخرین بازی چالشیترین سریال سال 93 تلویزیون خواهد شد. سازندگان آثار نمایشی که سالها در تلویزیون کار کردند با خطوط قرمز آشنایی دارند، بنابراین بهتر است راه را باز بگذارند و به آنها اعتماد کنند تا بتوانیم آثاری بسازیم که مانع رفتن مردم به سمت تماشای سریالهای ماهوارهای شود.
این مساله براحتی قابل حل است. با اعتماد به هم، کیفیت کارها بالا میرود. به نظرم این حمایت باعث میشود تا شاهد اتفاقات خوب در سریالهای تلویزیونی باشیم و از طریق قصههای جذاب پیامهای آموزشی را به مخاطب بدهیم.
ما در جنگ با ماهوارهها هستیم و میتوانیم برنده شویم. فقط کافی است بخواهیم. به یاد دارم نظرسنجیها در زمان پخش سریال دودکش نشان میداد که مردم دیگر سریالهایهای ماهوارهای را نگاه نمیکنند. از آمدن آقای پورمحمدی به سازمان صدا و سیما خیلی خوشحالم و با صدای بلند هم این خوشحالی را ابراز میکنم. زمانی که ایشان مدیریت شبکه سه را به عهده داشت، سریالهای پر مخاطبی ساخته میشد. امیدوارم با اعتماد مدیران به کارگردانان و نویسندگان، تولید و پخش سریالهای پرمخاطب بیشتر شود. مسلما سریالهای جذاب میتوانند مردم را به سمت تلویزیون خودمان جلب کنند و این تنها راه مبارزه با ماهواره است.