سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نامه حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی به مدیر هفته نامه شارلی ابدو؛

از پيامبرى كه همه انبياى پيش از او به آمدنش بشارت دادند كلامى نمى گويم/گفتگوی من ازمظاهر تمدن نوین جهان غرب است

حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی به مدیر هفته نامه شارلی نامه ای نوشت و این هفته نامه را به انصاف، حق مداری و عدالت دعوت کرد.

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران،حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی پژوهشگر دین و استاد حوزه علمیه قم به مدیر هفته نامه شارلی ابدو نامه ای نوشت و این هفته نامه را به انصاف، حق مداری و عدالت دعوت کرد.

متن نامه به این شرح است:

مديريت محترم هفته نامه شارلى ابدو

با سلام و احترام

از پيامبرى كه آموزگار علم و حكمت است و با اراده الهى جامعه را از ظلمت و جهل به نور و دانش هدايت مى نمايد سخن نمى گويم .

از فرزانه اى كه درس آزادى و كرامت را از ساحت الهى آموخت تا ارمغان بشر سازد و انسانها را از زنجير اسارت و يوغ لئامت رهائى دهد قلم نمى زنم.

از پيامبرى كه همه انبياى پيش از او به آمدنش بشارت داده تا پيامبر رحمت و پيام آور صلح و دوستى و نويد بخش جوانمردى و مروّت باشد كلامى نمى گويم.

بلكه از ارزشها و اصولى كه در باور شما شكل يافته و از مظاهر تمدّن نوين به ويژه در جهان غرب به شمار مى آيد گفتگو مى كنم .

براى شما و همفكران محترم تان كه به انگيزه آزادى بيان و به نيّت رها سازى انديشه و ارضاى غريضه اقدام به هر صورتى از رفتارهاى ژورناليستى مى نمائيد ، اگرچه با توهين و تحقير همراه باشد ، و يا بازى با عواطف و احساسات محسوب گردد ، نكاتى را به اختصار و با احترام يادآور مى شوم ؛

١- همه انسانها خصوصاً جمع نخبگان و گروه دانشمندان به ويژه اصحاب معرفت ساز و ارباب باور بخش از جايگاهى كريمانه برخوردارند به گونه ايكه هر نوع اقدام و هر گونه رفتار به ظاهر فرهنگى و هنرى كه با اصول ارزشى و قواعد دانشى سازگار و هم سو نباشد خلاف كرامت و نافى حرمت قلمداد شده و از منطق خرد محكوم و از منظر اخلاق مردود است.

٢- ترديدى نيست كه بشر با انديشه و باور هوّيت مى يابد و جان بر مى گيرد ، اگرچه آن تفكّر و اين ايمان  به راه نباشد بلكه بيراهه باشد ، به سُخره گرفتن افكار عقلى و به استهزاء كشاندن آثار قلبى بازى كردن با هويّت انسانهائى است كه زندگى و مرگ خود را در ركاب آن باور به قربانگاه مى برند.

٣- احساسات و عواطف انسانها در مجموعه كرامت انسانى و حرمت نهادن به هويّت و شئون بشرى قابل تفسير و شايسته تعبير است و بى اعتنائى بدان و به هيچ گرفتن آن خصوصاً براى عموم مردم با زير پا نهادن ارزشها و لگد مال نمودن حرمتها همراه خواهد بود .

٤- گرچه نفس آزادى بيان از هر نوع تنگناى فكرى و فراغت قلم از هر گونه محدوديّت فرهنگى ، تحفه اى گرانقدر و جلوه اى بهامند بوده و نزد خرد ممدوح و در پيشگاه فطرت محمود است ، ليكن براى نفس بيان و شخص قلم نيز حرمتى ذاتى است كه حفاظت جايگاه آن و صيانت پايگاه اين خود حاكى از رعايت كرامت انسانى است.

٥- آنچه گم شده بشر امروز است و متأسفانه هرچه بيشتر مى جويد كمتر مى يابد همانا حقيقت است ، پيامبران الهى و سفيران ربوبى آمدند تا بشر را به حقيقت نزديك و مفاهيمى همچون كرامت ، عدالت ، آزادى ، استقلال ، و حقوق بشر را از منظر خدائى كه آنها و اينها را آفريد وابكاوند . به باور باورمندان و در اعتقاد رسولان هريك از مفاهيم ارزشى ياد شده و ديگر مفاهيم از اين دست به گونه اى ديگر بايستى تفسير و به نحوى متفاوت شايسته تعبير مى باشند.

٦- رسالت مطبوعات روشنگرى و مأموريت آنان حق نمائى است كه البته هرچه اين رسالت در كسوت اخلاق بر آمده و در صحبت ادب بر آيد موجب تفاهم و سبب تعامل بيشتر خواهد گرديد ، در جهانى كه شعار صلح دوستى و مبارزه با خشونت و افراط مورد استقبال است ، رو در رو قرار دادن جوامع و ايجاد نگاهى خصمانه بين طرفداران اديان و تحريك عواطف و احساسات و صف آرائى اديان و ملل در برابر يكديگر با آموزه هاى عقلانى بشر و الهامات فطرى آدمى در تضادّ است و نه تنها نمى تواند در به اهتزاز در آوردن پرچم صلح ، رفيق شفيق و يار مددكار باشد. بلكه موجب ضعف و سستى در مسأله مهم همگرائى اديان و همسوئى ملل بشمار مى آيد.

٧- اكنون كه با بيدارى جوامع و بهره گيرى از نداى  فطرت و تعاليم عقلانى و آموزه هاى وحيانى ، بشر در تكاپوى برون افكندن زره جنگ و خشونت از تن است و مى انديشد كه چگونه  حرير صلح و دوستى را در فضاى عقلانيّت اصيل بر تن نمايد ، اقداماتى كه موجب بر هم زدن اين تجربهء بزرگ و آشفته  نمودن اين صحنه اجتماعى و فرهنگى است خود دور شدن از رسالت ذاتى فرهنگ  و شناورى در خلاف جريان عمومى است.

٨- به نظر مى رسد اكنون كه بشر به دشوارى بر بام بربريّت بر آمده و بر سقف وحشيّت خيمه زد شايسته نمى نمايد كه ديگر بار به بهانه هاى واهى و اقدامات جبرانى از بام صلح برزمين جنگ برافكنده شود و از سقف مهر و دوستى  بر سطح قهر و دشمنى بركوبيده گردد.

٩- گرچه همواره حركتهاى نا بخردانه و رفتارهاى ناپسندانهء جريانات تندرو ، افراطى ، خشونت گرا ، ضد فرهنگ و بى منطق از هرسو و با هر انگيزه محكوم و مطرود است ليكن وظيفهء خردگرايان و تكليف گشاده صدران همواره تحمّل و صبورى و دامن نزدن به لهيب منازعات و ندميدن شعله مناقشات است ، بلكه بر خود فرض و لازم مى بينند تا مجال مقابله و بهانه مجادله را از هر نا آگاه و يا هر مغرضى باز ستانند.

١٠ - روشن است كه ابزار فرهنگ و اسباب هنر مستعمره قدرت و بازيچه ثروت نيست ، از اينرو بايستى توجّه داشت چگونه عواملى  و كدامين عناصر با هدايت و حمايت خويش مى كوشد تا تيراژ ٥٠ پنجاه هزارى را به شمار گان ٥ مليونى فزونى بخشد ، همواره ارباب نظر و اصحاب بصر بايستى به خاطر بسپارند كه نبايستى اجازه داد تا عقاب قدرت و چنگال ثروت ، هماى فرهنگ و كبوتر هنر را به چنگال خود در ستاند و بر كام خويش بركشاند.

در پايان ، از اينكه با امعان نظر در نكات ياد شده مسير فكرى و فرهنگى آن جمع محترم و آثار منتشره آن را مورد تامّل و بررسى مجدد قرار مى دهيد سپاسگزارى نموده و خود و شما را به رعايت انصاف ، حق مدارى و عدل محورى دعوت نمايم.

مرتضى جوادى آملى
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.