*** شرح ماجرا
17 دی (هفتم ژانویه) دو فرد مسلح به دفتر هفته نامه فکاهی" شارلی ابدو "در پاریس حمله کرده و 12 نفر را کشتند. مقامات فرانسه گذشته مدعی شدند مظنونان این حادثه با گروه تروریستی القاعده در یمن ارتباط داشته و سال 2011 برای چند ماه در آنجا آموزش دیدند.
در خبرهای بعدی این دو فرد مسلح سعید و برادرش شریف کواشی معرفی شدند. پلیس دو روز بعد سعید و شریف کواشی، دو برادر مظنون به انجام این حمله تروریستی را همراه با یک گروگان در چاپخانه‌ای در شهر «دامارتن آن گوئل» واقع در شمال شرق پاریس محاصره کرد؛ برادران کواشی پس از رها کردن گروگان در این عملیات کشته شدند.
پس از انتشار خبر این حادثه، بلافاصله اعلام شد که افراد مسلح در واکنش به انتشار کاریکاتورهایی موهن از پیامبر گرامی اسلام توسط این مجله با هدف انتقام گیری به دفتر این مجله حمله کرده اند.
نتیجه اعلام این خبر هم کاملا مشخص بود: هیاهوی گسترده رسانه های غرب و به راه افتادن موج اسلام ستیزی.
ترجیع‌بند اولین تحلیل ها در خصوص این حادثه آن بود که فرانسه به جزای خود در دفاع از تروریسم و افراطی گری رسیده است، چرا که این کشور سهم عمده ای در گسیل تروریست ها به سوریه و عراق و تقویت داعش داشته و این ماجرا با بازگشت تروریست های اعزامی شکست خورده مرتبط است.
تحلیل های اولیه حاکی از آن بود که تروریست های به وجود آمده و حمایت شده از سوی غرب که پسوند "اسلامگرا" را هم یدک می کشند دست اربابان خود را که با آن تغذیه می شدند، گاز گرفته اند. این تحلیل ،یعنی پذیرش این که حمله به دفتر نشریه "شارلی " توسط مسلمانان صورت گرفته است.
بخصوص آن که گروه تروریستی القاعده در یمن مسئولیت حمله اخیر به دفتر هفته‌نامه فرانسوی شارلی ابدو را بر عهده گرفت.
این گروه با انتشار ویدئویی تحت عنوان "انتقام پیامبر اسلام (ص)" در یوتیوب اعلام کرد حمله‌ی مسلحانه به دفتر هفته‌نامه طنز شارلی ابدو در پاریس به منظور انتقام جویی از انتشار کاریکاتورهای موهن به پیامبر اسلام (ص) بوده که چندی پیش توسط این روزنامه منتشر شد.
«نصر بن علی انسی»، یکی از رهبران القاعده درشبه جزیره عربستان در این ویدئو گفت گروه القاعده برای انتقام جویی دست به این حمله زده است.
اما این یک روی سکه بود، و غور در مسئله و سنجیدن زوایای پنهان آن مسائل دیگری را بر ملا می سازد. این سناریو برای ما "آشنا" به نظر می رسید. گویی قبلا هم چنین اتفاقی افتاده بود. بله اگر زمان و مکان را کنار بگذاریم می‌بینیم که بیش از ده سال پیش نیز چنین سناریویی به راه افتاد: وقوع یک حمله تروریستی در خاک امریکا و متعاقب آن معرفی شدن مسلمانان به عنوان عاملان حمله و به راه افتادن یا بهتر بگوییم به راه انداختن موج ضد اسلامی.
بله ،منظورمان همان حادثه معروف 11 سپتامبر سال 2001 و حمله به برج های دوقلو است. حادثه ای که جهان اسلام و البته مردم بیگناه پاکستان، افغانستان و یمن و...هنوز هم تاوان آن را می‌پردازند.
آن حادثه بهانه ای در دست جنایتکاران غرب به ویژه امریکا شد تا به بهانه جنگ با تروریسم به منطقه لشکر کشی کرده افغانستان و عراق را اشغال کند و بر سر مردم بی دفاع پاکستان و یمن بمب بیندازد و صدها هزار نفر را به خاک و خون بکشد و آواره کند.
در آن سال وقتی گرد و غبار ها و هیجانات کاذب ناشی از آن حادثه تروریستی فروکش کرد کم کم سئوالاتی در مورد چند و چون ماجرا مطرح شد. تحلیل های تحلیلگران مستقل به همراه مستنداتی که ارائه می کردند نشان داد که حادثه 11 سپتامبر عملیاتی تروریستی از سوی چند مسلمان نبوده و برخورد دو هواپیما به برج های مستحکم "مرکز تجارت جهانی" نمی تواند آنها را منهدم کند و چنان حادثه بزرگی را رقم بزند.
رفته رفته مشخص شد که این حادثه "ساختگی " بوده و این جا بود که واژه "عملیات پرچم دروغین" در وصف حادثه 11 سپتامبر بر سر زبانها افتاد.یعنی عملیاتی برای کشتن مردم (حتی افراد خودی) و معرفی کردن دیگران(دشمنان) به عنوان مقصر و عامل عملیات.
*** رد پای موساد
برخی تحلیلگران رد پای سرویس جاسوسی اسرائیل ،موساد، را در این جنایت می دیدند و بر این باور بودند که رژیم صهیونیستی برای آن که امریکا را به جنگ مسلمانان منطقه بفرستد این عملیات را طراحی و اجرا کرد.
تاریخ از این عملیات های دروغین کم به خود ندیده و می‌توان به چندین نمونه از آن در سال های نه چندان دور اشاره کرد.
یک نمونه از این عملیات ها به اعتراف رژیم صهیونیستی، بمبگذاری عمال این رژیم در چند ساختمان از جمله مراکز دیپلماتیک امریکا در قاهره در دهه 50 میلادی بود که در آن اعراب مقصر جلوه داده شدند اما بعدها چند اسرائیلی اعتراف کردند که بمبگذاری کار آنها بوده است.
نمونه ای دیگر،به اعتراف دولت ایالات متحده، و اخیرا اسناد محرمانه نشان می دهد که در سال 1960، ستاد مشترک ارتش آمریکا طرحی برای منفجر کردن هواپیما آمریکا، و همچنین انجام اقدامات تروریستی در خاک آمریکا، و سپس مقصر جلوه دادن کوبا به منظور توجیه حمله به کوبا داشت.
به هر حال سناریوی کثیف حمله به برج های دوقلو کار هر که بود به هدف شوم خود رسید و از 11 سپتامبر سال 2001 به بعد، طی بیش از یک دهه منطقه غرب آسیا آماج حملات و لشکرکشی‌های غرب شد. اکنون هم ماجرای پاریس و حمله به دفتر نشریه "شارلی ابدو" همان سناریو را در اذهان زنده می‌سازد.
شانتاژ و جاروجنجال رسانه‌های غربی بر سر این حادثه چنان پرهیاهو بود که در وهله اول به همه آدرس غلط می داد و قدرت هرگونه تحلیل صحیح را از افکار عمومی سلب می کرد و تنها نکته‌ای که به ذهن می‌رسید این بود که مسلمانان با "انگیزه های انتقام جویانه" دست به این اقدام زده‌اند. حتی یک روز بعد از حادثه تیراندازی اعلام شد که یکی از مظنونین از روی کارت شناسایی که در خودرویی نزدیک صحنه جرم جا مانده بود، شناسایی شد؛ این ادعا یادآور پیدا شدن گذرنامه یکی از هواپیماربایان در حوادث 11 سپتامبر است که به طرز معجزه‌آسایی در میان مخروبه‌های برج‌های دو قلوی تجارت جهانی سالم مانده و پیدا شده بود.
این بود که موج ضد اسلامی در غرب بار دیگر به راه افتاد و گروه های تندرو در اروپا عرصه را بر مسلمانان تنگ کردند، سوابقی در مورد عاملان این حادثه و ارتباط آنها با گروه های تروریستی القاعده که نام اسلام را نیز یدک می کشند مطرح شد، راهپیمایی هایی علیه تروریسم به راه افتاد.
شهر چنان شلوغ شد که در "راهپیمایی همبستگی پاریس بر ضد تروریسم" کسانی که خود نقش اصلی را در به خاک و خون کشیدن انسان های بی گناه جهان دارند در صف اول ایستادند.
*** راهپیمایی با حضور جلاد غزه
کسانی چون مرکل، اولاند، دیوید کامرون که کشورهایشان در قالب ناتو خون مردم را می ریزند در پیشاپیش راهپیمایان قرار داشتند و طنز تلخ و تهوع آور ماجرا آنجا بود که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و " جلاد غزه" که تا همین چند ماه قبل هزاران مرد و زن و کودک فلسطینی را کشته و خانه هایشان را برسرشان ویران کرده بود در صف اول جای گرفته بود .
حضور نتانیاهو در این تظاهرات خود به تنهایی برای زیر سئوال رفتن اصالت و درستی این راهپیمایی کافی بود.
حتی حضور نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در صف اول این مراسم با واکنش‌های منفی در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی روبرو شد.
"فینیان کانینگهام" نویسنده ایرلندی می گوید: "واکنش غرب به قتل چند نفر در دفتر یک مجله فرانسوی مشمئز کننده است. رهبران غربی، از باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا گرفته تا پاپ فرانسیس، ملکه الیزابت، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد ، همه در محکومیت و تسلیت بابت قتل 12 نفر توسط دو مرد مسلح بیانیه ای صادر کردند.
اما تقریبا هر هفته، تعداد مشابهی از مردم در کشورهای در سراسر آسیای مرکزی، خاورمیانه و آفریقا در حملات هوایی و حملات هواپیماهای بدون سرنشین که توسط ایالات متحده و متحدان ناتو آن ، از جمله فرانسه انجام میشود، کشته می شوند." محکومیت ها و تسلیت های برجسته بین المللی در خصوص این قربانیان کجا هستند؟ دقیقا، هیچ جا. تیتر صفحه اول رسانه های غربی کجا هستند که اعلام کنند: " "Nous Sommes Yemen”" (ما یمن هستیم)؟ و یا "پاکستان"، "سومالی،" یا هر کجا ؟"
اما این بار هم با گذشت یک هفته از آن ماجرا و پس از آن که هیاهو ها فرو خوابید ابعاد تازه تری از ماجرا روشن شد و پشت پرده این حادثه بر ملا شده است.
قبل از آن که در مورد عاملان و اهداف حادثه حمله به مجله شارلی ابدو توضیحاتی ارائه کنیم لازم است در مورد خود این مجله و فعالیت های آن به این نکته اشاره کنیم که :
" شارلی ابدو" که در قالب طنز و کاریکاتور فعالیت می کند مجله ای است که بارها با درج تصاویر موهن از پیامبرگرامی اسلام(ص) – که تازه ترین و گسترده ترین آن روز چهارشنبه هفته گذشته بود-عملا به مقدس ترین مقدسات بیش از 5/1 میلیارد مسلمان در جهان اهانت کرده است .
اقدام این نشریه موهن چنان زشت و زننده است که این بار حتی سی ان ان "CNN" امریکا هم حاضر نشد شماره جدید آن را پوشش دهد.
در پی جسارت جدید نشریه فرانسوی، سی ان ان اعلام کرد که شماره جدید این نشریه را پوشش نخواهد داد.
شبکه خبری آمریکایی سی ان ان اعلام کرده که پخش چنین تصاویر طنز آمیزی علیه پیغمبر مسلمانان، مخالف سیاست کلی «CNN» است.
ولی متاسفانه مقامات فرانسوی به بهانه نخ نما شده ی "دفاع از آزادی بیان" با عاملان این توهین ها هیچ گونه برخوردی نکرده اند.
این در حالی است که انتشارتصاویر موهنی از پیامبر اکرم(ص) با موج گسترده ای از اعتراض مسلمانان جهان همراه بوده است، به طوری که بسیاری از کارشناسان انتشار تصاویر توهین آمیز علیه اسلام را تحریک آمیز خوانده و این اقدام مجله شارلی ابدو را نه تنها آزادی بیان بلکه توهین به آزادی می‌دانند.
چنین اقدامات تحریک آمیزی از سوی یک مجله قطعا مسلمانان را به خشم می‌آورد و خود زمینه ساز خشونت میشود. اما آنچه مشخص است این است که فرانسه عامدا هرگز از این "ترور عقیدتی" ممانعت به عمل نیاورده است.
*** برخورد دوگانه با آزادی بیان
این در حالی است که مقامات شارلی ابدو یکی از کاریکاتوریست های با سابقه خود به نام "موریس سینت"(Maurice Sinet) را به دلیل آن که روابط پسر سارکوزی و یک زن یهودی را فاش کرده بود از کار برکنار کردند.
این کاریکاتوریست 80 ساله عنوان کرده بود که ژان پسر سارکوزی تصمیم دارد با اهداف مالی از کاتولیک به یهودیت تغییر دین بدهد تا با یک زن یهودی ازدواج کند.
مسئولان مجله اظهارات او را"توهین آمیز" تلقی کردند ارزیابی کردند و از او خواستند عذر خواهی کند اما سینت این کار را نکرد .
سپس سینت با اتهاماتی از قبیل"ضد یهودی" " نشر تنفر نژادی" مواجه و پس از 20 سال سابقه از کار برکنار شد و بعدها توسط اتحادیه بین‌المللی نژادپرستی و ضد یهودی به دادگاه کشانده شد.
برخورد دوگانه غرب و در این ماجرا فرانسه با مقوله "آزادی بیان" خود گویای همه چیز است.
در شرایطی که غرب از توهین به مقدسات میلیارد و ششصد میلیون مسلمان تحت عنوان "آزادی بیان " حمایت می‌کند وقتی پای مسئله ای همچون هولوکاست به میان می آید نه تنها مانع حق هرگونه طرح سئوال یا انتقادی را در این مورد سلب می کند بلکه برای دفاع از این افسانه که مورد نظر چند میلیون یهودی است قوانینی وضع کرده و منکرین آن را جریمه و تنبییه می کند.
برای نمونه ،دولت فرانسه دیودونه Dieudonné) M’bala M’bala) بهترین و موفق ترین کمدین این کشور را ممنوع الکار کرد، چرا که او هولوکاست را مسخره کرده بود.
در هر روی، ما در ادامه این نوشته سعی داریم نشان دهیم که حادثه پاریس اقدامی طراحی شده –از سوی دشمنان اسلام و با انگیزه های مختلف از جمله اسلام هراسی - بوده است و چه بسا پای موساد و سیا هم در بین است.
اما چرا می گوییم حادثه ساختگی بود؟
***اظهارات یک شاهد عینی :
این فرد می‌گوید: من در نزدیکی محلی که حادثه در آن اتفاق افتاده است، بودم و فکر کردم آن روز چیزی عجیب و غریب بود. هیچ ترافیک وجود نداشت همه چیز آرام بود. من فکر کردم به نوعی تعطیلی بانک ها است.
واقعیت این است که باور کردن این که دو مرد نقاب‌دار مسلح به ساختمانی در قلب پاریس که با دوربین‌های مداربسته و نیروهای حراست حفاظت میشود حمله کنند سخت است.( درست مانند ماجرای هواپیما ربایی در 11 سپتامبر) آنچه در روزهای بعد، از ابعاد ماجرا آشکار شد به جای آنکه از این جنبه‌های معماگونه بکاهد بر آنها افزود.
عاملان ادعایی حمله به دفتر هفته نامه شارلی ابدو به گفته كارشناسان و تحلیلگران افرادی با آموزش دیده بودند. به عنوان مثال، "مایکل مورل" از مدیران سابق سازمان سیا چهارشنبه هفته گذشته در مصاحبه‌ای با شبکه خبری "سی‌بی‌اس نیوز" گفت که آرایش گلوله‌های نظامی شلیک شده و اصابت کرده توسط آنها به شیشه‌های یک خودرو نشانه های آشکار از آموزش‌های نظامی آنهاست.
*** اشتباهات ناشیانه "تروریست‌های" حرفه‌ای
اولین خبر بحث برانگیز، یک روز بعد از حادثه تیراندازی و گروگان‌گیری روز چهارشنبه اعلام شد: یکی از دو فرد مظنون از روی کارت شناسایی خود که در خودرویی در نزدیکی صحنه جرم جا گذاشته بود شناسایی شد. مهارت "سعید کواشی" و برادرش"شریف کواشی" در اجرای عملیات حمله به دفتر هفته‌نامه "شارلی‌ابدو" طوری بود که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران نظامی را به این نتیجه رساند که آنها دوره‌های پیشرفته آموزش نظامی گذرانده‌اند، اما مشکلی که وجود داشت این بود که این تحلیلگران اکنون باید باور کنند که این "تروریست‌های کارآزموده" اشتباهی مرتکب شده‌اند که معمولی ترین مجرمان مرتکب آن نمی شوند: بردن کارت شناسایی به صحنه جرم و بعد جاگذاشتن آن.
یک نویسنده و تحلیلگر انگلیسی -اسرائیلی به نام "گیلاد آتزمون" با اشاره به این نکته می گوید:
"توجیه این کار ممکن است این باشد که تروریست ها نیاز به یک یا چند ساعت وقت اضافی داشته اند تا فرانسه را ترک کنند و یا ناپدید شوند. آنها مجبور بودند پلیس فرانسه و نیروهای اطلاعاتی را فریب دهند تا افراد و جاهای اشتباهی را بگردند. ممکن است آنها کارت شناسایی جعلی و یا مسروقه را در ماشین جا گذاشته باشند."
وی می افزاید اگر سناریو این باشد، این امکان وجود دارد که این حمله ربطی به "تروریسم جهادی نداشته باشد. 'کاملا محتمل است که این یکی دیگر از عملیات پرچم دروغین بوده است. چه کسی می تواند پشت آن باشد؟
پایگاه اینترنتی nodisinfo.com هم با انتشار عکس هایی ثابت می کند که این عملیات ساختگی بوده است. این سایت تا جایی پیش می رود که می گوید مهاجمان و قربانیان نقش بازی کردهاند، این سایت می گوید مهاجمان برادران کواشی نیستند بلکه از عوامل موساد هستند
و نیز آمدی کولیبالی، مهاجم فروشگاه کوشر، را هم عامل موساد معرفی کرده است این پایگاه اینترنتی مدعی است کسی هم در این ماجرا کشته نشده است.
سایت مذکور مدعی می شود با دقت در فیلم حمله پاریس می توان به وضوح تشخیص داد مهاجمان با لهجه ای لهستانی که متعلق به یهودیان است با هم صحبت می کنند.
در تصویری نشان داده شده که فرد مهاجم از فاصله بسیار نزدیک گلوله را به کنار پلیسی که گفته می شود در این ماجرا کشته شده و به سمت زمین شلیک کرده است نه به بدن او و هیچ اثری از خون وجود ندارد.
"کوین برت"، تحلیلگر سیاسی و نویسنده امریکایی گفت: «حمله به شارلی ابدو یک حمله گمراه‌کننده دیگر است که با همکاری نیروهای صهیونیست در دولت فرانسه انجام شد.»
"پل کریگ رابرتز" معاون وزیر خزانه داری دولت ریگان هم به تازگی در یادداشتی این حادثه را عملیات پرچم دروغین توصیف کرده است. او می نویسد:
" حادثه پاریس تمام ویژگی های یک عملیات پرچم دروغین را دارد." حمله پاریس را نیروهای ویژه و کاملا آموزش دیده آمریکا انجام داده اند ،نه برادران کواشی. ماجرای شارلی‌ابدو بسیاری از ویژگی‌های عملیات پرچم دروغین را دارد. حمله به دفتر این مجله طنز یک حمله حرفه‌ای و اصولی از نوعی بود که نیروهای کارآزموده عملیات ویژه انجام می‌دهند؛ با این حال، مظنونانی که محاصره و بعد کشته شدند غیرحرفه‌ای به نظر می رسیدند. انگار (در این عملیات) دو دسته آدم وجود دارند."
وی با اشاره به این موضوع که یکی از مظنونان ادعایی این حادثه، کارتش را در صحنه جرم جا گذاشته می نویسد: "هویت عاملان این حادثه طبق ادعاها اینطور معلوم شد که آنها کارت شناسایی‌شان را داخل خودرو برای مقامات جا گذاشتند! چنین اشتباهی با حرفه‌ای‌گری آنها در انجام این حمله مطابقت ندارد و مرا به یاد پاسپورت دست‌نخورده‌ای می‌اندازد که به طرز معجزه‌آسایی در میان خرابه‌های برج‌های دوقلوی 11 سپتامبر پیدا شد و بر اساس آن هویت هواپیماربایان ادعایی شناسایی شد."
دکتر رابرتز اظهار داشت که حمله تروریستی در پاریس قطعا یک عملیات پرچم دروغین است، که توسط سازمان سیا با همکاری سرویس اطلاعاتی فرانسه انجام شد زیرا سازمان جاسوسی آمریکا نسبت به رئیس جمهور فرانسه بر سرویس اطلاعاتی فرانسه کنترل بیشتری دارد.
رابرتز در ادامه از رسانه‌های امریکا به شدت انتقاد کرده و آنها را " وزارت تبلیغات امریکا" توصیف کرده است. از طرف دیگر این مقام سابق کاخ سفید از مردم کشورش به دلیل ساده لوحی و شستشوی مغزی توسط دولت و پذیرش داستانهای دولت انتقاد کرد و تصریح کرد عملیات پاریس فقط یک عملیات پرچم دروغین بود.
او حتی صحت حادثه 11 سپتامبر 2001 را نیز زیر سئوال می‌برد.
"رابرتز" می‌نویسد اگر ما داستان رسمی دولت را باور کنیم حادثه 11 سپتامبر نشان می‌دهد که 19 مسلمانان، که بیشترشان اهل عربستان سعودی بودند، بدون هیچ پشتیبانی از سوی دولت و یا سرویس اطلاعاتی ، نه تنها تمام 16 سازمان اطلاعاتی آمریکا، شورای امنیت ملی، "دیک چنی" و تمام نومحافظه کاران بلندپایه در دولت ایالات متحده، و امنیت فرودگاه را گول زده اند ، بلکه سرویس های اطلاعاتی ناتو و موساد اسرائیل را هم فریب داده‌اند.
رابرتز در ادامه افشاگری خود از ساختگی بودن حادثه پاریس از جوانی به نام "حمید مراد" که ظاهرا راننده عاملان بوده نام می برد و می نویسد:
عامل دیگری که احتمال پرچم دروغین بودن حمله به شارلی‌ابدو را تقویت کرده است گزارشی است مبنی بر این که حمید در روز حادثه پس از آنکه می‌بیند نامش در کنار "سعید کواشی" و "شریف کواشی" در شبكه‌های اجتماعی به عنوان یكی از "تروریست‌های" همدست با عاملان حمله معرفی میشود ، خطر را درک کرده و فورا خودش را تسلیم پلیس می‌کند تا از قتل توسط نیروهای امنیتی در امان بماند.
او می‌گوید دلایل محکمی دارد که ثابت می‌کند بیگناه است. اگر اینطور باشد او حمله پرچم دروغین را خراب می کند. مقامات مجبور خواهند بود بگویند آنها در مورد مراد اشتباه کرده اند اما در مورد برادران کواشی نه. در نتیجه به جای این کار مراد تحت زور یا شکنجه اعترافاتی خواهد کرد که روایت رسمی را تایید می کند.
رسانه های اروپایی و امریکایی این موضوع را نادیده گرفته اند که مراد از ترس اینکه نیروهای امنیتی وی را به اتهام تروریست بودن هدف قرار دهند و بکشند خودش را تحویل مقامات پلیس داده است.
من در گوگل جستجو کردم رسانه های امریکایی و اروپایی فقط گفته اند عامل سوم خود را تسلیم پلیس کرده.آنها به دلیل تسلیم شدن اشاره ای نکرده اند. حتی یک رسانه مهم آمریکایی به این واقعیت اشاره نکرده است که "حمید مراد" به این دلیل تسلیم شده که می‌گوید شواهدی محکم در اختیار دارد كه بی‌گناهی اش را اثبات می كند. در صورتی که این ادعا صحیح باشد، "حمید مراد" و دلایل محکمش دست عاملان واقعی این عملیات پرچم دروغین را رو میکنند و بنابراین بهترین کار همین است که از کنار دلایل وی به راحتی عبور شود.
*** مرگ مرموز مسئول تحقیقات حمله شارلی ابدو
رابرتز در ادامه می نویسد:
معمای دیگر در روایت رسمی که رسانه های پولکی غرب به آن اشاره نمی کنند خودکشی ادعایی"هلریک فردو" (Helric Ferdou ) عضو عالی رتبه پلیس قضایی فرانسه است که نقش مهمی در تحقیقات ماجرای شارلی ابدو داشت.
"فردو" نیم شب 8 ژانویه تصمیم می گیرد خود را در دفتر كارش و هنگامی كه در حال نگارش گزارش تحقیقات مربوط به این حادثه است بكشد. هیچ رسانه جریان اصلی امریکایی این خبر را گزارش نکرد. روایت رسمی حاکی از آن است که این افسر از افسردگی رنج می برد اما اسنادی ارائه نشده است.
مقام اسبق کاخ سفید در ادامه یادداشت خود نوع دفاع از آزادی بیان در غرب را به سخره گرفته می پرسد ؟ تصور کنید اگریک مجله اروپایی به روشی که "شارلی ابدو" مسلمانان را مسخره می کند، جرأت می کرد یهودیان را مسخره کند آن وقت چه اتفاق می افتاد. در واقع، در اروپا مردم بخاطر کنکاش در مورد هولوکاست - اگر تمام جنبه های آن را تایید نکنند- زندانی می شوند.
دلایلی که به عقیده ما اسرائیل عامل این حملات است:
انگیزه های خاص اسرائیل برای انجام حملات پاریس هم موضوعی است كه جای بحث دارد. در واقع برخی تحلیل ها اكنون بر هشدارهایی متمركز هستند كه تل آویو بعد از حمایت فرانسه از فلسطینی ها مطرح كرده بود.
ماه گذشته بعد از آنکه پارلمان فرانسه با 399 رأی مثبت در برابر 151 رأی منفی، کشور فلسطین را به رسمیت شناخت، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی این اقدام را یک اشتباه بزرگ توصیف کرد. نتانیاهو 23 نوامبر قبل از این رأی‌گیری هم با بیان اظهاراتی به فرانسه درباره به رسمیت شناختن فلسطین هشدار داده بود. وی گفته بود: "وقتی که در منطقه دارند سر مردم و از جمله سر یک شهروند فرانسه را می‌برند، مقامات فرانسه کار بهتری برای انجام دادن غیر از به رسمیت شناختن فلسطین ندارند؟ به رسمت شناختن کشور فلسطین توسط فرانسه یک اشتباه بزرگ خواهد بود."
بنابراین انگیزه های انتقام جویانه اولین دلیل برای اسرائیل و سرویس جاسوسی اش موساد است.
«ملیح غوکچیک» شهردار آنکارا و یار نزدیک اردوغان در حزب «عدالت و توسعه» نیز رسما موساد را عامل ترورهای پاریس معرفی کرد و گفت: «اقدام دولت فرانسه در حمایت از پرونده به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی، نارضایتی اسرائیل را در پی داشت و همین امر موجب شد تا چنین حرکتی را در داخل پایتخت فرانسه انجام دهد. اسرائیل نمی‌خواهد پرونده به رسمیت شناختن دولت فلسطینی در اروپا پیشرفتی داشته باشد و به همین دلیل، دستگاه‌های اطلاعاتی آن با چنین حملاتی تلاش میکنند به خصومت میان اروپایی‌ها و اسلام و مسلمین دامن بزنند».
در کارنامه رژیم صهیونیستی سابقه توسل به اقدامات پرچم دروغین برای انتقامجویی از شکست دیپلماتیک در برابر کشورهای متحدش به وفور به چشم میخورد. یک مورد آن بمبگذاری در دفاتر مربوط به انگلیس و فرانسه در ماجرای مشهور "لاون"[15] است.
در این ماجرا رژیم صهیونیستی پس از شكست در تلاش‌های دیپلماتیک برای منصرف كردن انگلیس و آمریکا از سیاست نزدیک شدن به دولت مصر تصمیم گرفت دفاتر آنها در شهرهای قاهره و اسكندریه مصر را هدف قرار دهد و سپس انگشت اتهام را به سمت گروه اسلامگرای اخوانالمسلمین نشانه بگیرد.[16] تل‌آویو 13 یهودی مصری را برای انجام این كار اجیر كرد، اما این عملیات لو رفت و به خاطر عدم موفقیت "لاون" وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی در انجام آن و استعفای وی، این ماجرا به "عملیات لاون" مشهور شد.
*** دلایلی برای متهم کردن سیا
اما امریکا و سرویس جاسوسی این کشور،سیا، هم انگیزه های خاصی برای ارتکاب چنین حملاتی دارد.مهمترین انگیزه امریکا ، گوشمالی دادن به فرانسه عنوان شده است.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه نگران آن است که بحران اقتصادی روسیه ممکن است بر اقتصاد اروپا تاثیر داشته باشد. لذا او در سخنرانی روز 5 ژانویه خود در رادیو فرانس اینتر گفت گفت تحریم روسیه باید برداشته شود.
این امر می تواند امریکا را خشمگین ساخته و پای سیا را به موضوع حمله پاریس بکشاند.
دکتر رابرتز معاون وزیر خزانه داری دولت ریگان در این باره می‌گوید:
اخیرا فرانسه در سازمان ملل متحد در خصوص فلسطین برخلاف موضع آمریکا و اسرائیل رای داده بود. این سیاست خارجی مستقل فرانسه با سخنان اخیر رئیس جمهور فرانسه مبنی بر این که تحریم های اقتصادی علیه روسیه باید خاتمه داده شود تقویت شد.
واضح است که فرانسه شد نشان در سیاست خارجی بیش از حد استقلال نشان داد. حمله به شارلی ابدو با هدف مطیع ساختن فرانسه و بازگرداندن آن به زیر انگشت شست(تحت سلطه) واشنگتن است.
شاید بعضی ها بگویند حمله پرچم دروغین در فرانسه بدون همکاری سرویس اطلاعات فرانسه غیر ممکن است. من به آنها می گویم سیا بر سرویس اطلاعاتی فرانسه نسبت به اولاند کنترل بیشتری دارد. عملیات "گلادیو" این را اثبات می‌کند. در این عملیات بخش اعظم دولت ایتالیا از بمب‌گذاری‌هایی که سازمان سیا و سازمان جاسوسی ایتالیا علیه مردان و زنان اروپایی انجام دادند و بعد آن را به کمونیست‌ها نسبت دادند، بی‌خبر نگه داشته شدند."
*** چه کسانی از حادثه پاریس نفع می‌برند؟
در پاسخ به این سؤال که چه کسانی از این حادثه بیش‌تر نفع می‌برند، باید گفت قطعاً مسلمان‌ها نیستند که از این حادثه منتفع می‌شوند، بلکه دولت آمریکا و رژیم اسرائیل منافع بیشتری در این موضوع دارند.
در این بخش هم باز پای امریکا و اسرائیل به میان می آید و البته هر یک منافع خاص خود را می برد و باز صد البته این دو دولت جنایتکار در یک مورد باهم مشترک هستند و آن ضربه زدن به دنیای اسلام است.
حال بگذارید ببینیم هر یک از این دو بجز اسلام ستیزی چه سودی از حادثه پاریس می برند.
*** خنثی شدن طرح تعطیلی گوانتانامو
با افزایش اعتراضات و فشارها برای تعطیلی زندان گوانتانامو واقع در خلیج گوانتانامو کوبا سناتورهای جمهوری خواه حادثه پاریس را بهانه کرده و عنوان میکنند الان زمان مناسبی برای آزادی زندانیان گوانتانامو و بستن این زندان نیست.
کسانی همچون "جان مک کین"(رئیس جدید کمیته نیروهای مسلح) ، لیندسی گراهام ،ریچارد بر و آیوت از طراحان این طرح هستند که بر اساس آن انتقال زندانیان به امریکا و دیگر کشورهای خارجی دو سال به تعویق می افتد.
خانم کلی آیوت سناتور نیوهمپشایر با اشاره به وعده انتخاباتی اوباما برای بستن گوانتانامو گفته است " عمل به قول یک چیز است .اما اگر شما به وضعیت امنیتی که ما در حال حاضر در سراسر جهان مواجه هستیم نگاه کنید، می بینید که الان زمان تخلیه گوانتانامو نیست، تضمینی برای امنیت زندانیان آزاد شده وجود ندارد".
"جاش ارنست" مدیر مطبوعاتی کاخ سفید هم گفته است بدون کمک کنگره برای اوباما عمل به وعده انتخاباتی بسیار مشکل است.
***منفعت اسرائیل
اما غیر از انتقام جویی، انگیزه‌‌های متعدد دیگری هم می توانسته رژیم صهیونیستی را به انجام حمله به دفتر نشریه طنز شارلی ابدو ترغیب کند. یکی از آنها دعوت از یهودی‌های فرانسه برای زندگی در سرزمین‌های اشغالی در شرایطی است که رژیم اسرائیل از رشد جمعیت نامناسب یهودی‌ها و مهاجرت معکوس آنها از سرزمین های اشغالی احساس ناامنی می کند. اظهارات مکرر نتانیاهو بعد از حملات شارلی‌ابدو که از یهودی‌های فرانسه خواست به اسرائیل سفر کنند را شاید بتوان در همین چارچوب تفسیر كرد.
السفیر لبنان در یادداشتی می‌نویسد اگر چه اغراق آمیز است اما تحولات جاری در کشورهای اروپایی، به انگیزه ای برای افزایش مهاجرت یهودیان به فلسطین اشغالی تبدیل می شود با این حال نمی توان این موضوع را نادیده گرفت که فرانسه در سال 2014 در صدر فهرست کشورهایی قرار گرفت که یهودیان از آنجا عازم فلسطین اشغالی شدند.
*** بهانه برای فرانسه جهت حضور نظامی پررنگ در منطقه
فرانسه از جمله کشورهای است که در قالب ناتو در منطقه غرب آسیا و حتی افریقا حضور نظامی دارد و خون مردم بیگناه را می ریزد حمله به دفتر شارلی ابدو هم بهانه تازه ای شد برای این که فرانسه اقدامات نظامی خود علیه مسلمانان را در منطقه غرب آسیا و افریقا توجیه کند و همچنان با حضور در این مناطق به اهداف سیاسی – اقتصادی خود برسد.
در همین راستا بود که سایت خبری ارتش فرانسه از استقرار یک ناو هواپیمابر این کشور موسوم به "شارل دو گل" در خلیج فارس برای پشتیبانی از عملیات علیه داعش خبر داد.
وزیر دفاع فرانسه نیز گفت فرانسه به سیاست مبارزه با داعش و القاعده که اکنون پس از این حادثه از مقبولیت بیشتری برخوردار شده ادامه می دهد.
روزنامه لبنانی السفیر در تحلیل حادثه پاریس و تاثیر آن بر سیاست های فرانسه در غرب آسیا بخصوص سوریه یادداشتی منتشر کرده است.
السفیر می نویسد: نباید از این وضعیت نتیجه گیری شتابزده‌ای داشته و تصور کنیم که حادثه اخیر موجب می شود موضع دولت فرانسه و یا سایر دولت های اروپایی در قبال بحران سوریه تغییر می کند، بلکه کاملا برعکس است.
حوادث تروریستی مانند حادثه اخیر علیه دفتر مجله فکاهی "شارلی ابدو" فرصت طلایی برای مسئولان اروپایی فراهم می کند تا مشارکت در جنگ علیه داعش را توجیه کنند و در نتیجه در پی آن تشدید اقدمات امنیتی و افزایش بودجه امنیتی و دفاعی را توجیه خواهند کرد.
در این میان اگر بخواهیم بر موضوع حمله به دفتر مجله شارلی ابدو تمرکز کنیم باید بگوییم به احتمال زیاد بیش از اینکه این حادثه انگیزه ای برای تغییر سیاست های منطقه ای فرانسه شود، دستاویزی در اختیار مسئولان فرانسوی می دهد تا به طور مستقیم به بهانه مبارزه با تروریسم در مسائل سوریه دخالت کنند."
*** بهانه ای برای اسلام ستیزی
فارغ از این که عامل این حملات چه گروهی بوده بسیاری از کارشناسان معتقدند یکی از اهداف حادثه پاریس به راه انداختن موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی بوده است. دقیقا همان هدفی که حملات 11 سپتامبر دنبال می کرد.
این شاید تنها هدف و انگیزه مشترک سیا- موساد و فرانسه برای ارتکاب حادثه تروریستی پاریس باشد.
اگر تا دیروز در ماهیت حادثه کشتار فرانسه تردیدی وجود داشت، حملات بسیار گسترده به مسلمانان مظلوم فرانسوی و به آتش کشیدن مساجد آنان از ماهیت این حوادث پرده برداشت.
دولت‌های اروپایی بویژه فرانسه در مقابل موج عظیم و سریع اسلامگرایی مردم خود، احساس خطر جدی میکنند و به مستمسکی برای سرکوب این بیداری نیاز داشتند.
آنها با این سناریو می خواستند کشتار مسلمانان غزه را توجیه و ننگ حمایت از کودک کشی را از روی رژیم های اروپایی پاک کرده و دست بالای مسلمانان را در تبلیغ و دعوت در اروپا ببندند
"عبدالباری عطوان" سردبیر روزنامه رای الیوم، در سرمقاله این روزنامه نوشت: حمله خونین به دفتر مجله فکاهی شارلی ابدو فرانسه واکنش‌های تحریک آمیزی به دنبال داشت که بسیار خطرناک‌تر از این اقدام جنایت آمیز است؛ زیرا زمینه را برای کینه توزان علیه اسلام و مسلمانان فراهم می‌کند تا با استفاده از شرایط موجود بغض و کینه و اقدامات تحریک آمیز خود را علیه ده‌ها میلیون شهروند مسلمان اروپایی به کار بگیرند.
وی افزود: فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه در این زمینه گفت «ما با جنگ روبه رو هستیم»، اما ماهیت این جنگ را مشخص نکرد و همین امر موجب شد "مانوئل والس" نخست وزیر این کشور تاکید کند که فرانسه علیه تروریسم می‌جنگد نه علیه یک دین و در واقع با حملاتی شبیه حملات 11 سپتامبر روبه رو است.
در این میان برخی تلاش دارند با سوء استفاده از جنایتی که در فرانسه رخ داد از آن برای جنگ علیه اسلام و مسلمانان بهره برداری کرده و مسلمانان را در فرانسه و سراسر جهان مسئول این جنایت معرفی کنند.
عطوان یک سوال را مطرح می‌کند که چرا ما به عنوان مسلمان در اروپا در معرض اتهام قرار داده می‌شویم و از ما خواسته میشود از خود دفاع کنیم و چرا از تمام ده‌ها میلیون مسلمان اروپایی خواسته می شود در تظاهرات علیه تروریسم شرکت کرده و برائت خود را از عاملان این حمله اعلام کنند تا به عنوان شهروندی که شایسته زندگی شرافتمندانه است پذیرفته شده و در مظان اتهام قرار نداشته باشند؟
*** چرا فرانسه و آمریکا از بابت حمله به مردم لیبی و عراق عذرخواهی نکردند؟
عطوان افزود: یک بار دیگر می‌پرسیم آیا ما از 300 میلیون آمریکایی خواستیم در مورد حمله به عراق که بر اساس دروغ و اطلاعات ساختگی صورت گرفت و موجب بیوه شدن یک میلیون زن عراقی و یتیم شدن چهار میلیون کودک دیگر شد عذرخواهی کنند؟ دوباره می پرسم آیا این دولت فرانسه نبود که هواپیماهای خود را به لیبی اعزام کرد تا سربازان و شهروندان این کشور را هدف حملات هوایی قرار دهد و اکنون نیز نوبت مردم سوریه و عراق رسیده است؟ آیا از ملت فرانسه خواستیم به دلیل این حملات از ما عذرخواهی کنند یا به منظور اعلام همبستگی با قربانیان این حملات راهپیمایی برگزار کرده و یا پارچه نوشته‌هایی در دست بگیریم.
عجیب اینکه در این بحبوحه آمریکا چند روز پیش به یاد آورد که اعتراف کند در مورد کشته شدن غیرنظامیان سوریه در اثر حملات هوایی جنگنده‌های آمریکایی تحقیق می‌کند.
*** افراطیون در فرانسه در حال خط و نشان کشیدن برای مسلمانان هستند
در مساجد فرانسه تیراندازی شد و سر خوک‌ها و دل و روده آنها بر درهای مساجد مسلمانان آویزان شد و بر روی دیوارهای آنها "مرگ بر اعراب" نوشته شد و افراطیون در فرانسه در حال خط و نشان کشیدن و انتقام جویی هستند و اتباع مسلمان در فرانسه و اروپا از حملات تروریستی وحشت‌زده شده‌اند.
عطوان سپس نوشت: عوامل حمله به مجله فرانسوی توسط نیروهای امنیتی این کشور به قتل رسیدند و رازشان با آنان دفن میشود اما ای کاش یکی از آنان زنده می‌ماند تا امکان پی بردن به جزییات این حملات فراهم میشود و اینکه این افراد نماینده چه گروهی هستند و دیگر اینکه این گروه‌ها اسلام گرا هستند یا غیر اسلامی تا به این ترتیب با پاسخ دادن به این سوالات از هرگونه پیشداوری جلوگیری می شد.
اما به هر حال این سه نفر نماینده 6 میلیون مسلمان ساکن فرانسه نبودند و مسلمانان نباید به خاطر حمله آنها مجازات شده و در معرض اقدامات تحریک آمیز و اتهام قرار گیرند زیرا در این صورت جنگ واقعی رخ خواهد داد که علیه تروریسم نخواهد بود بلکه زندگی مسالمت آمیز و صلح و ثبات جامعه را در معرض خطر قرار خواهد داد و همه افراد بدون استثناء قربانی آن خواهند شد.
*** آیا انتشار کاریکاتورهای موهن به پیامبر، آزادی بیان است؟!
سردبیر رأی الیوم تاکید کرد : ما جنایت صورت گرفته علیه دفتر شارلی ابدو را محکوم می‌کنیم اما در عین حال اقدامات توهین آمیز انجام گرفته از سوی غربی های افراطی علیه پیامبر گرامی اسلام(ص) را که احساسات یک و نیم میلیارد مسلمان را جریحه دار کرده نیز به شدت محکوم می‌کنیم. وی تاکید کرد: پس از انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز علیه پیامبر (ص) بیش از 500 مسلمان در تظاهرات اعتراض آمیز جان خود را از دست دادند اما عوامل این اقدام توهین آمیز بار دیگر دست به این اقدام زده و احساسات و افکار عمومی جهان اسلام را تحریک کرده و به چالش کشیدند و دیدیم که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در یک مراسم عمومی شخص کاریکاتوریست را مورد تکریم قرار داد.
عطوان یادآور شد: از سال 2006 تاکنون این مجله انتشار چنین کاریکاتورهایی را ادامه داد از همین رو باید پرسید آیا این آزادی بیان است؟
این قابل درک نیست که چرا انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز علیه پیامبر گرامی اسلام(ص) به یک زنجیره طولانی از توهین‌ها و اقدامات تحریک آمیز تبدیل شده است؟ آیا هولوکاست از پیامبر یک و نیم میلیارد مسلمان مقدس تر است؟!
در این میان بسیاری از کشورهای اروپایی انکار هولوکاست یا ابراز تردید در آمار مربوط به آن را جرم تلقی کردند که بر اساس قانون انکارکننده به هفت سال زندان محکوم می شود و هم اکنون "دیوید اروینگ" مورخ انگلیسی به همین دلیل در اتریش در زندان بسر می‌برد.
دیگر اینکه چرا دولت‌ها و پارلمان‌های اروپایی با تغییر قوانین خود تابعیت بسیاری از مسلمانان را به اتهام دست داشتن در جهاد در سومالی ، سوریه و عراق سلب کردند؛ اما چرا اکنون قوانینی صادر نمی کنند که بر اساس آن توهین به تمامی پیامبران الهی بدون استثناء جرم اعلام شود تا دیگر شاهد تکرار اقدامات توهین آمیز علیه مسلمانان جهان نباشیم؟
عطوان همچنین نوشت: بر اساس همان منطق می‌گوییم که آزادی بیان یعنی بیان حقیقت و حق هر چند به نظر می‌رسد بر زبان آوردن حق ،ساز مخالف زدن تلقی میشود.
علی رغم حمله تروریستی صورت گرفته در روزهای گذشته به دفتر مجله شارلی ابدو در پاریس که به اسلام گرایان افراطی نسبت داده می شود، نظرسنجی ها نشان می دهد که اکثریت مردم فرانسه معتقدند مسلمانان با صلح و آرامش در این کشور زندگی می کنند.
بر اساس نتایج این نظرسنجی که l’ifop برای پایگاه خبری آتلانتیکو فرانسه انجام داده است، 66 درصد فرانسویان این موضوع را به تمامی مسلمانان بسط نمی دهند اما 29 درصد ایشان به طور کلی مسلمانان را معضلی برای این کشور می دانند.
از این میان بیش از 80 درصد هواداران جبهه چپ (82 درصد) و حزب سوسیالیست (84 درصد) فرانسه به ترتیب در مقابل 16 و 15 درصد بر این باورند که نمی بایست اقدامات تروریستی را به اسلام و همه مسلمانان نسبت داد.
آنچه که مسلم است مسلمانان از حملات پاریس هیچ سودی نمی برند.
"پل کریگ رابرتز" در این خصوص می نویسد: :" کشتار مردم تنها باعث میشود مسلمان‌ها عاملان شر نشان داده شوند و این چیزی است که تنها در راستای منافع آمریکا در جنگ علیه مسلمانان است."
وی تأکید می‌کند: "اگر مسلمان‌ها مسئول حمله به شارلی‌ابدو هستند، آنها چه منفعتی کسب کردند؟ هیچ! در واقع این حملاتی که به مسلمان‌ها نسبت داده شد باعث شد همراهی فرانسه و اروپا با آنها در حمایت از فلسطین و مخالفت اروپا با جنگ آمریکا علیه مسلمان‌ها کم شود."
خلاصه آن که حمله به دفتر مجله شارلی ابدو مختصات و ویژگی هایی مشابه با حمله به برج های دو قلو دارد ،با همان اهداف و انگیزه ها وعوامل اطلاعاتی آمریكا و اسرائیل به سبب بیشترین منافعی كه از این حملات می توانند نصیب خود كنند در جایگاه متهمان ردیف اول قرار دارند.
گزارش از رضا عسگری
منابع:
http://nodisinfo.com/absolute-final-proof-terror-attack-france-staged/
http://www.washingtonsblog.com/2015/01/first-question-ask-terror-attack-false-flag.html
http://www.presstv.ir/Detail/2015/01/15/393255/Charlie-Hebdo-lying-about-free-speech
http://rt.com/news/208187-israel-france-grave-mistake/
http://rt.com/news/219831-hollande-russia-lift-sanctions/
http://veterans.dfns.net/2015/01/09/wests-sickening-moral-hijack-of-paris-massacre/
http://thelondongazette.com/?p=159947
http://www.veteransnewsnow.com/2015/01/09/514122wests-sickening-moral-hijack-of-paris-massacre/
http://www.washingtonsblog.com/2015/01/first-question-ask-terror-attack-false-flag.html
http://www.gilad.co.uk/writings/2015/1/8/amidst-a-religious-war-in-europe-is-it-possibly-a-false-flag-operation
http://www.presstv.ir/Detail/2015/01/11/392538/Will-France-repeat-US-911-mistakes
http://nodisinfo.com/zionist-mole-ahmedi-coulibaly-reveals-arch-mossad-agent/
http://www.globalresearch.ca/paris-killings-media-lies-unanswered-questions-was-it-a-false-flag/5424029
http://www.commondreams.org/news/2015/01/14/senate-republicans-seize-upon-paris-attacks-thwart-gitmo-closure
http://whatreallyhappened.com/WRHARTICLES/lavon.html
انتهای پیام./.