سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

رصد رسانه های کاغذی؛

زندگی مشترک بانک و بابک /333 روز به دنبال یک ویزا/ رابطه گروه خون با سکته و سرطان

افشاری روز گذشته معاون اول رییس جمهور درباره روابط نامتعارف بانک مرکزی و بابک زنجانی امروز مورد توجه برخی رسانه های کاغذی قرار گرفت .

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛افشاری روز گذشته معاون اول رییس جمهور درباره روابط نامتعارف بانک مرکزی و بابک زنجانی امروز مورد توجه برخی رسانه های کاغذی قرار گرفت .

 زندگي مشترک «بانک» و «بابک»!

 روزنامه ابتکار در شماره امروز خود نوشت : در سريال فسادهاي کشف شده اقتصادي در ايران، ماجراي بابک زنجاني هم از حيث مبلغ، هم از حيث محل و نحوه وقوع و هم از نظر نوع ارتباطات بسيار خاص است. ميلياردري که هولدينگ زير نظرش، نه تنها طيف متنوعي از کارخانه اسپري‌سازي و شرکت هواپيمايي تا باشگاه فوتبال را زيرمجموعه داشت، بلکه در کشورهاي ديگر هم سرمايه‌گذاري کلاني کرده بود. با اين همه بدهي‌اش به وزرات نفت که حاصل اطمينان به وي در دولت قبل براي دور زدن تحريم‌ها و احياي پول‌هاي حاصل از فروش نفت بود، باعث شد يک فساد اقتصادي کلان با ابعادي گسترده و پيچيده کشف شود. موضوعي که معاون اول رئيس‌جمهور هم به آن اذعان کرده و مي‌گويد دست‌هاي پشت‌پرده ماجراي زنجاني بايد رو شود.

اسحاق جهانگيري با حضور در چهل و سومين جلسه نمايندگان اتاق ايران با اشاره به اينکه موضوع ورود برخي افراد و وضع سياست‌هاي نادرست که منجر به اتفاقات بدي شد، گفت: در سال 90 گفته شد که بخش خصوصي در فروش نفت ورود پيدا کند، ولي بايد پرسيد، چرا به اتاق بازرگاني نفت ندادند که بفروشد؟ نمي‌دانم يک جواني از کجا وارد سيستم ايران شد و هم‌اکنون دو ميليارد و 700 ميليون دلار پول مملکت در اختيار ايشان قرار گرفته است. اگر اين پول به کشور بازگردانده نشود اين موضوع براي کشور مايه روسياهي خواهد شد. مردم منتظرند که ما اعلام کنيم که اين پول به کشور چه وقت باز مي‌گردد.وي اضافه کرد: ما از روزهاي اول که سر کار آمديم متوجه اين موضوع شديم و قوه قضائيه اين فرد را دستگير کرد. البته هم‌اکنون چيزي دستگيرمان نشده است. از همان اول هم تقاضاي ما از دوستان‌مان در قوه قضاييه اين بود که به جاي اين‌که به حواشي بپردازيم اين پول برگردد.معاون اول رئيس‌جمهور تصريح کرد: سوال ما اين است که با اين پول چقدر مي‌شود به سفر، عيش و نوش پرداخت. اين پول حتما در جايي است و بايد مشخص شود که کجاست. همچنين موضوع دوم اين است که اين فرد چگونه به اين سيستم ورود پيدا کرده است. اگر چنين موضوعي مشخص نشود ممکن است فرد ديگري نيز وارد شود.جهانگيري يادآور شد: بخش خصوصي توانمند ايران هيچ‌گاه نمي‌تواند ساعت‌ها با رئيس کل بانک مرکزي جلسه خصوصي داشته باشد، در حالي که ما شنيده‌ايم که وي ساعت‌ها با رئيس کل بانک مرکزي در يک اتاق اختصاصي جلسه داشته و حتي رئيس کل اگر در جلسه رسمي حضور داشت، بيرون مي‌آمد و در اتاق کناري آن جلسه رسمي با بابک زنجاني ملاقات مي‌کرد. همچنين وزرا به ملاقات او مي‌رفتند. حال بايد پرسيد چه کسي پشت پرده بوده و اين دست‌هاي پشت پرده بايد رو شوند.

به اسم فساد آدرس اشتباه ندهيد

معاون اول رئيس‌جمهور در ادامه تاکيد کرد: مطمئن، بدانيد تيمي که امروز سر کار آمده تيم مسئوليت‌پذيري است و ما آمده‌ايم که با پذيرفتن مسئوليت برخي از مشکلات کشور را حل کنيم و البته ما با تمام آبرو و توان‌مان آمده‌ايم و قرار نيست ملاحظه کسي را کنيم.وي همچنين به موضوع کنترل نرخ ارز اشاره و اظهار کرد: براي کنترل ارز تدبيري به کار گرفتند و گفتند ارز را به صرافي‌هاي دبي و استانبول بفرستيد و ديديم که ظرف هجده ماه 22 ميليارد دلار به خارج از ايران رفت.جهانگيري خطاب به ملت ايران، گفت: قرار نيست کلاه سر ما برود. دوستان ديگري به اسم فساد آدرس اشتباه به ما ندهند. اين دوستان مدام به ما نگويند آقا آنجا فساد بود چرا به دنبالش نمي‌رويد؟ قرار است جايي که واقعا فساد و رانتي وجود دارد مقابل آن گرفته شود. ما به اشتباه جاي ديگري نمي‌رويم تا از جاهايي که بايد غافل شويم. قرار ما اين است که با هر جا که فساد و رانتي وجود دارد برخورد کنيم و مبناي دولت در مبارزه با فساد، عمل به قانون و صراحت و صداقت در مقابل افکار عمومي است.معاون اول رئيس‌جمهور با بيان اين‌که دولت مبارزه با فساد را پشت درهاي بسته مطلوب و ممکن نمي‌داند، گفت: بايد رسانه‌ها در صحنه باشند و افکار عمومي نسبت به اين موضوع حساس شوند.وي تصريح کرد: من محوري‌ترين سياست دولت را مبارزه با رانت‌هاي اقتصادي و جلوگيري از منافذ فساد و همچنين قانون‌گريزي مي‌دانم و اميدوارم با حمايت قواي ديگر چنين سياستي را پيش ببريم.

واکنش رئيس بانک مرکزي دولت دهم به اظهارات جهانگيري

در واکنش به اظهارات جهانگيري، محمود بهمني، رئيس کل بانک مرکزي دوره دولت دهم در پاسخ به اين پرسش که اسحاق جهانگيري معاول اول رئيس جمهور امروز در اظهاراتي مدعي چندين ساعت جلسه بانک زنجاني با رئيس کل وقت بانک مرکزي در يک اتاق اختصاصي شده بود، گفت: اين اظهارات کذب محض است و تعجب مي‌کنم که معاون اول رئيس جمهور اين مطالب را مطرح مي‌کند.وي به مهر گفت: من بارها عرض کرده‌ام که اصلا فروش نفت ارتباطي به بانک مرکزي ندارد و اين بانک نيز هيچ مراوده و ارتباطي با بانک زنجاني نداشته است.رئيس کل بانک مرکزي دولت دهم يادآور شد: اينکه آقاي جهانگيري دنبال چه مقاصد ديگري از طرح اين موضوعات هستند، نمي‌دانم.بهمني همچنين در گفت‌وگو با تسنيم نيز يادآور شد: در اتاق من در بانک مرکزي به‌روي همه و فعالان بخش خصوصي باز بود، اما من هيچ مراوده و يا ارتباطي با بابک زنجاني نداشتم.

دولت دهم در توليد «زنجاني» و «خاوري» دست نداشت

محمدرضا ميرتاج‌الديني، معاون پارلماني محمود احمدي‌نژاد نيز هرچند نه در پاسخ به جهانگيري، در روزهاي گذشته در گفت‌وگويي با شرق ضمن تاکيد بر اين که «هيچ فسادي در دولت احمدي‌نژاد اتفاق نيفتاده و رئيس دولت گذشته هيچ پرونده‌اي در دادگاه ندارد»، گفته است: دولت ما در توليد «زنجاني» و «خاوري» دست نداشت.وي در اين گفت‌وگو ادعا کرده است که پيش از دولت دهم، افراد ديگري هم از زنجاني حمايت کرده‌اند.


«۲۲ میلیارد دلار ارز در خارج فروختند»


ایران نیز از قول جهانگیری نوشت: جهانگیری، مورد دیگر اقتصادی دولت گذشته را افزایش نرخ ارز دانست و خاطرنشان کرد: بر اساس تدبیر دولت گذشته و برای کنترل قیمت ارز، میلیارد‌ها دلار از پول کشور را در قالب حواله یا پول نقد به صرافی‌های دوبی و استانبول فروختند و ظرف ۱۷ ماه، ۲۲ میلیارد دلار پول کشور به خارج صادر شد، در حالی که این رقم بسیار تعجب آور است. معاون اول رئیس جمهوری بیان کرد: در این میان کسانی هستند که به اسم فساد می‌خواهند حواس دولت را از پرونده‌های فعلی منحرف کنند، در حالی که بنای دولت در مبارزه با فساد، عمل به قانون و صراحت در مقابل مردم است.





پیاده روی 15 دقیقه ای ظریف و کری همچنان سوژه روزنامه هاست .



333 روز به دنبال یک ویزا


وطن امروز با تیتری انتقادی  درباره این پیادو روی به 333 روزه شدن انتظار دولت روحانی برای دریافت ویزای حمید ابوطالبی از آمریکا اختصاص داد و نوشت : آیا ظریف در پیاده روی خود با کری درباره نماینده ایران در سازمان ملل گفت و گو کرده است ؟


«فرا‌تر از نابجا!»

حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان  نیز با اشاره به  اینکه مذاکرات هسته‌ای باید به دلیل حوادث اخیر پاریس تعطیل می‌شد و به تاخیر می‌افتاد، به پیاده‌روی ظریف و کری هم اعتراض کرده و نوشته است :

الف: میان راهپیمایی پاریس با مشخصات ضداسلامی آنکه از قبل اعلام شده بود و آغاز مذاکرات ژنو، حداقل ۳ روز فاصله بوده است و هیأت مذاکره‌کننده کشورمان می‌توانست و وظیفه داشت با اعتراض به اهانت کشورهای غربی که ۴ کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، اعضای اصلی گروه ۵+۱ هستند، از حضور در میز مذاکره خودداری کند و دستکم اینکه زمان آن را به بعد موکول کند که نکرد! مگر نه اینکه اساس تقابل قدرتهای غربی با ایران در هویت اسلامی انقلاب و کشورمان است؟ بنابراین ترک میز مذاکره و یا موکول‌کردن آن به زمانی دیگر با انگیزه دفاع از حریم رسول خدا (ص) و اعتراض علیه اهانت شرم‌آور به ساحت مقدس آن حضرت، کمترین انتظاری است که مردم این مرز و بوم و همه ملت‌های مسلمان از تیم مذاکره‌کننده کشورمان داشته‌اند.

ب: آقای ظریف روز چهارشنبه ۲۴ دیماه در حالی با جان کری همتای آمریکایی خود به مذاکره می‌نشیند که کاریکاتور موهن علیه پیامبر‌ اسلام (ص) در‌‌ همان روز و با اعلام قبلی در ۳ میلیون نسخه چاپ و منتشر شده است و طرف مذاکره ایشان، یعنی جان کری وزیر خارجه کشوری است که از انتشار این کاریکاتور موهن بیشترین حمایت رسمی و علنی را داشته است! آیا تعجب‌آور نیست که نماینده جمهوری اسلامی ایران با نماینده کشوری که اهانت به رسول‌خدا (ص) را «آزادی بیان»! و «ضروری»! دانسته است رو در‌رو بنشیند؟! و انگار نه انگار که طرف مقابل او نه فقط همه هویت و موجودیت ایشان ـ به‌عنوان یک مسلمان معتقد ـ بلکه جان‌مایه همه مسلمانان جهان را به اهانت و سخره گرفته است!

ج: ناپختگی وزیر خارجه کشورمان ـ و نه خدای نخواسته بی‌اعتنایی‌ ایشان به ساحت مقدس رسول خدا (ص)! ـ به همین اندازه خاتمه نمی‌یابد بلکه جناب ظریف در اقدامی تعجب‌آور و برخلاف عرف شناخته شده و فرموله دیپلماتیک، به اتفاق جان کری، محل رسمی مذاکره را ترک کرده و همراه ایشان در یکی از خیابان‌های ژنو به قدم زدن می‌پردازد! این اقدام آقای ظریف که خبر آن در سطح گسترده‌ای منتشر شد، زیر این عنوان قابل تعریف است که اولا؛ برخلاف نگاه رسمی و منطقی جمهوری اسلامی ایران که آمریکا را دشمن خونریز و غارتگر می‌داند و برای آن هزاران سند غیرقابل تردید ارائه می‌کند، آقای ظریف نگاهی دیگر دارد و با قدم زدن در کنار جان کری و بیرون از محل مذاکرات، در پی اعلام تفاوت نظر خود با دیدگاه رسما اعلام شده جمهوری اسلامی ایران است که البته می‌دانیم ایشان چنین منظوری نداشته است ولی این برداشت تنها برداشتی است که از اقدام یادشده به عرصه سیاسی ایران و جهان پمپاژ می‌شود.

در همین حال روزنامه جوان در بخشی از مطلبی با تیتر «امریکا به دنبال توافق هسته‌ای است نه فیصله هسته‌ای» نوشته: تمام شواهد و قرائن هنوز هم این فرض را تأیید می‌کنند که دولت اوباما به دنبال دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران است. طی حدود ۱۳ سالی که از شروع پرونده هسته‌ای ایران می‌گذرد، دولت امریکا برای اولین بار، در آذر ۱۳۹۲ وارد توافقی شد که یک طرف اصلی آن، ایران بود. بعد از این توافق، دیپلمات‌های بلند پایه ایرانی و امریکایی در بالا‌ترین سطوح با یکدیگر مستقیم و غیر مستقیم ملاقات کردند و تقریبا نشانه چندانی از بی‌رغبتی طرف امریکایی برای دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران، دست کم در سطح مذاکرات دیپلماتیک دیده نمی‌شود. همانطور که قبلا نیز بار‌ها ذکر شده، به نظر می‌رسد بخش مهمی از میل دولت اوباما به توافق هسته‌ای با ایران، به سمت و سوی استراتژیکی برمی‌گردد که دولت امریکا از حدود سال ۲۰۱۲ در چارچوب استراتژی موسوم به «چرخش شرقی»، آن‌ها را وارد ملاحظات سیاست خارجی خود کرده است. بعد از تکمیل روند عقب‌نشینی امریکا از عراق، شروع فرآیند عقب‌نشینی از افغانستان و اجتناب از اقدام نظامی در سوریه، توافق هسته‌ای ۱+۵ با ایران، چهارمین بزنگاهی بود که استراتژی چرخش شرقی امریکا در آن ظهور و بروز پیدا کرد. امریکا در چارچوب همین استراتژی، مجبور شده که در سطحی کلان، مناسبات خاورمیانه‌ای خود را، از جمله در قبال مسأله هسته‌ای ایران در سطحی جدید متوازن کند.

«ظریف و صمیمیت دیپلماتیک»

اما روزنامه اصلاح طلب آرمان  به استقبال این پیاده روی رفته و درباره آن می نویسد :  در روزهای اخیر شاهد انتشار تصاویری بودیم از پیاده‌روی صمیمانه دکتر ظریف و همتای آمریکایی خویش؛ پیاده‌روی‌ای که از گرمی روابط میان این دو سیاستمدار حکایت دارد. به همین سبب می‌توان درباره اینکه این صمیمیت‌ها تا چه اندازه می‌تواند در حل و فصل مسائل دیپلماتیک کارگشا باشند، گمانه‌هایی مطرح کرد. اول اینکه مطمئنا این روابط می‌تواند زمینه‌ای مساعد ایجاد کند؛ بویژه اگر مبانی استدلال، منطقی و اثرگذار باشد. بنابراین این مسأله می‌تواند باعث شود نظراتی که در رابطه با دولت خود چه به صورت کتبی و چه به صورت شفاهی دارند به یکدیگر منعکس و برآن شوند تا آنجا که امکان داشته باشد بر جنبه‌های مثبت قضیه تکیه کنند.

به این ترتیب روابط انسانی در مذاکرات دیپلماتیک «بی‌اثر» نیستند، هر چند که نمی‌توان تاکید داشت «بسیار موثر» است. باید توجه داشت که معمولا نگاه و بیان دکتر ظریف با نوعی لبخند همراه است و خود این مسأله اتمسفری مساعد ایجاد می‌کند. نکته دیگر اعتماد به نفسی است که در پی این روابط به وجود می‌آید. در صورتی که مذاکره کننده اعتماد به نفس داشته باشد و مبانی مورد مذاکره خود را در ضمن منطقی بودن اما با قاطعیت نیز بیان کند، می‌تواند فضای مناسبی برای تعاملی افکار و تبادل نظرات فراهم کند. با توجه به اینکه در این سال‌ها دکتر ظریف ریاست هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل را به عهده داشته‌اند و به همین ترتیب مدتی نیز رئیس کمیسیون ششم حقوقی مجمع عمومی بوده‌اند بنابراین با خصوصیات رفتاری و اخلاقی غربی‌ها و بخصوص آمریکایی‌ها آشنایی کامل دارند و با توجه این آشنایی، می‌داند چه نکاتی را باید مطرح کند و از فضای روحی آن‌ها آگاه است.

به زعم غالب کار‌شناسان و کسانی که از نزدیک دستی بر آتش دارند، روابط ایشان با جان کری ـ با توجه به آشنایی‌اش با خصوصیات اخلاقی آمریکایی‌ها نیز دارند ـ می‌تواند بسیار صمیمانه‌تر و دوستانه‌تر هم باشد. هر چند که این امر در رابطه با سایر همتایانش مانند لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه قضیه تا حدی متفاوت‌تر است و برخورد جدی‌تری آنجا وجود دارد. با توجه به این مسائل خصوصیات انسانی می‌تواند زمینه مساعدی برای فرایند مذاکرات فراهم کند. البته باید در نظر داشت که پیاده‌روی اخیر ظریف و کری در قالب روتین مذاکرات می‌گنجد. یعنی زمانی که دو نفر بیش از سایر اعضا احساسات دوستانه‌ای با هم داشته باشند معمولا سعی می‌کنند خیلی از مطالب را در حال پیاده‌روی یا اقدامات دیگر به هم بیان کنند. به هر حال مجموعه این رفتار‌ها می‌تواند در روند کلی مذاکرات تأثیرگذار باشد.


« رابطه گروه خون با سکته و سرطان»

در این میان روزنامه جام جم تیتری کاملا علمی - پزشکی را برای خود برگزیده و نوشته است : کارل لندشتاینر، زیست‌شناس اتریشی وقتی در سال 1930 جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی را به خاطر کشف گروه‌های خونی دریافت کرد، شاید گمان نمی‌کرد که 85 سال بعد مشخص شود، دانستن این‌که هر شخص واجد چه گروه خونی است بتواند شانس ابتلای او به برخی بیماری‌ها را نیز مشخص کند.
 

امروزه می دانیم که همه ما واجد یکی از گروه های خونی O، A، B و AB هستیم و سال هاست که دانشمندان به مطالعه صفات وراثتی وابسته یا تأثیرپذیر از گروه های خونی پرداخته اند.

در این بین گاهی وجود ارتباط بین صفات مختلف و گروه های خونی اثبات و در بسیاری از موارد نیز رد شده است.

این بار در پژوهش جالب توجهی که در شمال شرق ایران انجام شده و نتایج آن در نشریه علمی BMC Medicine منتشر شده است، پژوهشگران نشان داده اند، گروه های خونی می تواند در شانس ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی و برخی سرطان ها موثر باشد.

نتایج این مطالعه نشان می دهد کسانی که گروه خونی A، B یا AB دارند، نسبت به کسانی که گروه خونی O دارند بیشتر در معرض خطر بیماری های قلبی هستند و ممکن است طول عمرشان کوتاه تر باشد. اما اگر گروه خونی تان O نیست نباید نگران باشید، زیرا بروز خطرات قلبی و به طور کلی طول عمر هر فرد تابع عوامل مختلف و پیچیده ای است.

در مطالعه ای که در شمال ایران در مدت هفت سال انجام شده است، محققان حدود 50 هزار فرد میانسال و مسن را زیرنظر گرفتند.

آنها متوجه شدند که کسانی که گروه خونی شان O نیست در مقایسه با کسانی که گروه خونی O دارند، 9 درصد به دلایل مختلف و 15 درصد هم در اثر بیماری های قلبی و عروقی دچار مرگ ومیر بیشتر می شوند.

دکتر آرش اعتمادی، اپیدمیولوژیست موسسه ملی بهداشت در ایالات متحده و از محققان همــــکار در این پروژه به Live Science گفت: برای من بسیار جالب بود که افرادی با گروه های خونی خاص ـ جز دارندگان گروه خونی O - با ریسک بالاتری در اثر بیماری های خاص از دنیا می روند.

در این مطالعه محققان بررسی کردند که آیا داشتن گروه خونی خاص ارتباطی با بروز سرطان معده- که درصد ابتلای بالایی در میان ساکنان شمال شرق ایران دارد-داراست یا خیر. بر اساس نتایج این مطالعه که بیست و چهارم دی به صورت آنلاین در ژورنال «BMC Medicine» منتشر شده است، مشخص شد افرادی که گروه خونی غیر از O دارند در مقایسه با دارندگان گروه خونی O ریسک 55 درصدی بالاتری برای ابتلا به سرطان معده دارند.

نکته جالب توجه اینجاست، با این که محققان عوامل دیگری مثل سن، جنسیت، مصرف سیگار، وضع اقتصادی ـ اجتماعی و قومیت را نیز در نظر گرفته بودند، کماکان ارتباط بین گروه خونی و خطر بروز بیماری ها و طول عمر وجود داشت.

دکتر اعتمادی در گفت وگو با «Live Science» گفته است: «مطالعات قبلی نشان داد افرادی که گروه خونی O ندارند ممکن است با احتمال بالاتری به سرطان های خاص و بیماری های قلبی و عروقی دچار شوند. اما کماکان ارتباط میان گروه خونی و طول عمر چندان مشخص نبود.»

حدود 11 هزار نفر در این مطالعه اطلاعاتی درباره وضع بیوشیمیایی خون خود، شامل سطوح کلسترول، گلوکز و فشارخون را در اختیار محققان قرار دادند.

در این بین مشخص شد افراد واجد گروه خونی A معمولا دارای مقادیر بالاتری از کلسترول کل و کلسترول «LDL» در بدن خود هستند. کلسترول LDL معروف به کلسترول بد است.

دکتر اعتمادی می گوید: ممکن است مقدار بالاتر کلسترول تا حدی توضیح دهنده افزایش احتمال خطر مرگ ومیر در این افراد باشد. افرادی که گروه خونی شان O نیست بیشتر مستعد لخته شدن خون هستند و این احتمال لختگی بیشتر ممکن است به مشکلات قلبی بیشتر منجر شود. بعلاوه لازم است توجه داشته باشیم ژن های مسئول تعیین گروه خونی روی همان کروموزومی هستند که ژن های مسئول کنترل کلسترول خون روی آن کروموزوم قرار دارند. اما بعید است که کلسترول فقط مسئول این تفاوت در طول عمر افراد باشد. ما فکر می کنیم ترکیبی از همه این عوامل منجر به افزایش مرگ و میر شده باشد.

دکتر ماسیمو فرانچینی، مدیر بخش هماتولوژی و انتقال خون بیمارستان کارلو پوما در ایتالیا که در این مطالعه مشارکتی نداشته و یادداشتی درخصوص این مقاله در ژورنال «BMC Medicine» نوشته است به Live Science گفت: هرچند افرادی که گروه خونی شان O نیست ممکن است با احتمال بیشتری به این بیماری ها دچار شوند، اما آنها به هیچ وجه نباید نگران این باشند که گروه خونی شان عامل تعیین کننده در سلامت آنهاست. نداشتن گروه خونی O فقط بیانگر وجود یک عامل خطرساز در میان عوامل خطرساز متعدد دیگر است و این در حالی است که بخش عمده ای از مردم جهان گروه خونی شان O نیست و بسیاری از آنها نیز هرگز به بیماری های قلبی و سرطان های خاص دچار نمی شوند. عقیده من این است که داشتن سبک زندگی سالم اصلی ترین عاملی است که می تواند تضمین کننده سلامت افراد باشد.


برگزاری همایش اصلاح طلبان نیز همچنان حاشیه های خود را دارد .


«همایش یا پالایش؟!»

روزنامه جوان در این باره نوشت :  همایش پنج‌شنبه اصلاح‌طلبان نکات جالبی داشت که رسانه‌ها از ابعاد مختلف به آن پرداختند اما جریان مزبور طوری روی آن مانور می‌دهد که گویی اصلاح‌طلبان در آن حضور داشتند. اگر از جهت فکریـمعرفتی اندیشه‌ اصلاح‌طلبان را بازخوانی و با افراد حاضر در همایش انطباق دهیم، فقط یک نفر اصلاح‌طلب شناخته شده در آن بود، آن هم مهدی خزعلی بود.

آنانکه خود را اصلاح‌طلب ناب می‌دانند، هیچ کدام در این همایش حضور نداشتند، افرادی همچون کواکبیان، عارف، فومنی و خرازی بار‌ها از سوی اصلاح‌طلبان به عنوان «اصلاح‌طلبان بدلی» معرفی شده‌اند و آنان را «آدم‌های نظام» می‌دانند. اصولاً از دیدگاه اصلاح‌طلبان ناب، اصلاح‌طلب کسی است که جسارت ایستادن مقابل نظام را داشته باشد. همان‌گونه که محمدرضا خاتمی هفته قبل به هفته‌نامه صدا می‌گوید «مثل کوه ایستاده‌ایم». بنابراین آنانکه اصلاح‌طلب بوده و به این نام شناخته می‌شوند، هیچ یک در همایش نبودند. محمد خاتمی، محمدرضا خاتمی، عبدالله نوری، بهزاد نبوی، محسن آرمین، غلامحسین کرباسچی، محمدرضا تاجیک، مرتضی الویری، هادی خانیکی، موسوی تبریزی، جواد اطاعت، زهرا اشراقی، اکبر اعلمی، حسین مرعشی، فائزه هاشمی، محمد قوچانی، علی‌اکبر موسوی خوئینی‌ها، محمد موسوی خوئینی‌ها، احمد پورنجاتی، هاشم آغاجری، احمد شیرزاد، عرب سرخی، سلامتی، تاج‌زاده، میردامادی (این دو نفر می‌توانستند مرخصی بگیرند)، محتشمی‌پور، معصومه ابتکار، داود سلیمانی، عبدالله مؤمنی، یوسفیان، تاجرنیا، جلال جلالی‌زاده، ابطحی، اشرف بروجردی، علی شکوری‌راد، مصطفی معین، عباس عبدی، ‌اصغرزاده و... در همایش حضور نداشتند.

بنابراین همایش مذکور از نگاه بیرونی متشکل از برخی اصولگرایان و معتقدین به نظام جمهوری اسلامی، ولایت فقیه و مرد‌م‌سالاری دینی بود و از نگاه درونی جمعی از اصلاح‌طلبان بدلی بودند. اکثریت جمعی که در این همایش حضور داشتند خواستار تساهل در اجرای برخی از اصول قانون اساسی هستند. اما نه مشروطه‌خواه هستند، نه جمهوری‌خواه و نه طرفدار حاکمیت دوگانه. بنابراین همایش مذکور به صورتی بود که شرکت نکردن در آن از سوی اصلاح‌طلبان ناب نوعی پرستیژ محسوب می‌شد. اما در درون همایش نه اندیشه اصلاح‌طلبی که قدرت‌خواهی موج می‌زد تا آنجا که اعلام کردند ما ۲۹۰ کرسی مجلس را می‌خواهیم.

مرزبندی دولتی‌ها با این همایش و عدم حضور آنان و حتی عدم حضور اصلاح‌طلبان درون قدرت نیز داستان دیگری است که نشان از هویت‌خواهی و «من بر‌تر» جریان اعتدال دارد.


«یک نشست و چند نکته»
محمدکاظم انبارلویی نیز در سرمقاله رسالت  در باره این همایش نوشت: نخستین گردهمایی اصلاح‌طلبان پس از ۶ سال برگزار شد. روزنامه‌های دوم خردادی از این گردهمایی با تیترهایی چون ـ اصلاح‌طلبان در ضیافت اجماع ـ خیز زمستانه برای بهارستان ـ رقص پرچم اصلاحات در خیابان پرچم به استقبال آن رفتند

این نشست مزین به یک قطعنامه پایانی و چند سخنرانی بود که در زیر به نکاتی ناظر به آن اشاره می‌شود؛

۱ ـ با آنکه اصلاح‌طلبان، زمین و زمان را پر کرده‌اند که اصلی‌ترین مطالبه مردم، رفع حصر موسوی و کروبی (بخوانید سران فتنه) است و در هر محفل و همایشی از آن‌ها یاد می‌کنند، اما در قطعنامه پایانی هیچ ذکری از آن‌ها نکرده و مطالبه‌ای هم در مورد رفع حصر آن‌ها نداشته‌اند. این رویکردی مبارک است چون معلوم می‌شود که رفع حصر آن‌ها نه تنها یک مطالبه ملی نیست حتی مطالبه احزابی هم که قبلا در رکاب موسوی فتنه سال ۸۸ را کلید زدند، نیست.

مطالبه رفع حصر یک شوخی بی‌مزه امنیتی است چرا که سران فتنه هنوز سر موضع هستند. نشست اخیر اصلاح‌طلبان از تکرار این شوخی در قطعنامه پرهیز کرده است. این را باید به حساب هوشمندی آن‌ها گذاشت.

۲ ـ در مقدمه قطع‌نامه اصلاح‌طلبان برای اولین بار تعریفی از اصلاح‌طلبی و تبار آن داده‌اند. این هم یک گام به جلو و باعث امیدواری است. آن‌ها خود را دیندار مدافع نظام و ارزش‌های دینی و ملی و در تداوم تلاش روحانیون روشن‌بین و طرفدار عدالت و اخلاق و خط امامی توصیف کرده‌اند. اما اشاره‌ای به حوادث تلخ سال ۸۸ نکرده‌اند. چرا که در آن مقطع از دین، نظام و امام خمینی (ره) دفاع نکردند؟ و باز چرا که ارزش‌های دینی و ملی را در معرض تاخت و تاز سرویس‌های امنیتی دشمن و در تاراج منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، بهائی‌ها و... قرار دادند و نه تنها با آن‌ها مقابله نکردند بلکه همراهی نیز کردند؟ آن‌ها می‌خواهند آن قطعه از عملکرد اصلاح‌طلبی را پاک کنند!

انبارلویی پس از نگارش چند بند در همین حال و هوا، ادامه داده است که؛

۶ ـ جناب هاشمی رفسنجانی پیام خوبی به این اجلاسیه داده‌اند و در حمایت از جمهوریت نظام و راهکارهای این صیانت، مطالب خوبی گفته‌اند. ‌ای کاش ایشان در باب صیانت از «اسلامیت نظام» بنا به جایگاه و نقشی که در تاریخ معاصر داشتند توصیه‌هایی هم می‌فرمودند.

در صف اول عکس این همایش جمعی از علما و روحانیون هم حضور داشتند. نه پیام‌دهندگان و نه قطعنامه‌نویسان هیچ مطلبی که ناظر به دغدغه آن‌ها نسبت به صیانت از اسلامیت نظام باشد، نگفته‌اند.





























برچسب ها: رسانه ، مشترک ، گروه خون
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.