سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

زن جوان در دادگاه خانواده؛

شوهرم کتاب را بیشتر از من دوست دارد

زن جوان كه از کتاب خواندن زیاد شوهرش خسته شده بود، تصمیم گرفت برای همیشه از او جدا شود.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ چندي پيش زوج جوان با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق توافقی دادند.

زن جوان در خصوص علت آن به قاضي گفت: شوهرم کتاب را بیشتر از من دوست دارد. او همه زندگی را رها کرده و مرتب در حال کتاب خواندن است. 4 سال است که با محسن ازدواج کرده ام، ولی در این مدت محسن همیشه بیشتر وقتش را در حال کتاب خواندن بوده و اصلا نه من نه زندگی مان برایش مهم نیست.

زن جوان ادامه داد: هربار خواستیم به مهمانی و یا خرید و یا مسافرت برویم محسن به خاطر اینکه می خواهد کتاب بخواند از آمدن سر باز زده و مرا همراهی نمی کرد. وقتی هم در خانه بودیم باز هم محسن در اتاقش کتاب می خواند و حتی گاهی اوقات برای خوردن شام هم دست از کتاب خواندنش نمی کشید.

وی افزود: من دیگر از رفتارها و این کارهای محسن خسته شدم، دیگر نمی توانم او را در حال کتاب خواندن ببینم. من همیشه در طول شبانه روز در خانه برای خودم تنهایی زندگی می کنم و اصلا انگار شوهر ندارم. دیگر از محسن خسته شدم برای همین تصمیم گرفتم از او برای همیشه جدا شوم.

مرد جوان نيز به قاضي گفت: همسرم از روز اول هم می دانست که من عاشق کتاب خواندن هستم و بیشتر وقتم را باید مطالعه کنم. این کار به من آرامش می دهد و به هیچ وجه حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی از این کار دست بکشم. حتی اگر به خاطرش مجبور شوم از همسرم جدا شوم. همسرم اگر مرا دوست داشت و به علایق و سلایق من احترام می گذاشت به خاطر این موضوع کوچک پیشنهاد طلاق نمی داد.

در پایان قاضي تلاش كرد اين زوج را از طلاق منصرف كند و پس از صحبت هاي او اين زن و شوهر از طلاق منصرف شدند.


"مخاطبان گرامی می‌توانید از طریق آدرس اینترنتی havades@yjc.ir مشکلات انتظامی خودتان را برای ما ارسال کنید."


انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۵:۳۴ ۲۹ دی ۱۳۹۳
وقتی شوهرتواینقدربه کتاب علاقه داره
بهترنیست بااستفاده ازکتاب وظایفش رودرقبال زندگی وخانواده بهش یادآوربشی؟؟؟؟
محمد
۲۳:۲۹ ۲۸ دی ۱۳۹۳
یعنی این شوهر انقد کتاب خونده نفهمیده که احترام به همسر و گوش دادن به حرفاش از ضرورت های زندگی بوده. به اینم میشه گفت مرد.
ناشناس
۲۲:۱۲ ۲۸ دی ۱۳۹۳
آقای محترم ,یه ذره هم به خواسته های همسرت توجه کن ومطمن باش اگه نتونی خواسته ها و نیازهای همسرت رو برآورده
سخت ب مشکل خواهی خورد,چون زن نیاز به محبت واحساسات داره اگه نمیدونی بدون!!!
امیر
۲۱:۴۱ ۲۸ دی ۱۳۹۳
زنی که پاش به دادگاه و کلانتری باز بشه همون طلاقش بده بهتره.
کارشناس
۲۰:۲۸ ۲۸ دی ۱۳۹۳
نه به ان شوری شوری نه به این بی نمکی هر کار در جای خود ارزش دارد کتاب خواندن نیز وقتی دارد و با خانواده بودن نیز وقتی هر کدام بیش از حد باشد مشگل ایجاد میشود و حق را به هرد و میدهم ولی خانم کمی بیشتر از اقا سعه صدر داشته باشد و با متانت و حوصله و گفتگو این موضوع را حل نماید و کار اقا نیز بی حساب است
ناشناس
۱۹:۰۸ ۲۸ دی ۱۳۹۳
منم عاشق مطالعه هستم اما وقتی شوهرم میاد میزارم کنار . زیادی هز چیزی بده حتی چیزهای مفید مثل مطالعه.
بهمن
۱۶:۰۷ ۲۸ دی ۱۳۹۳
من هم عاشق کتاب خوندن هستم اما زن و بچه هم از زندگی سهم دارن باید وقت برای اونا هم گذاشته شود بنظر میرسد این مرد افسرده هست و باید پیش روانشناس برود البته فقط حدس بود
ناشناس
۱۲:۵۸ ۲۸ دی ۱۳۹۳
خوش بحالش برو خدا را شکر کن شوهرت معتادنیست
احمد
۱۰:۳۷ ۲۸ دی ۱۳۹۳
اين بازيا چيه كه تازه مد شده...
چرا زندگي رو بازيچه قرار ميديد...
قديما كه از اين خبرا نبود كه با كوچيكترين و مسخره ترين چيز از هم بخوان جدا بشن...
بخدا خيلي ناشكريد...خيلي بچه ايد...
منفورترين كار حلاله...
آخه به چه قيمتي زندگيتون رو نابود مي كنيد...
ملایم
۱۰:۰۲ ۲۸ دی ۱۳۹۳
آقای قاضی،خدا خیرت دهد و انشاءالله عاقبت به خیر بشی.
ناشناس
۱۰:۰۱ ۲۸ دی ۱۳۹۳
آقای قاضی،خدا خیرت دهد و انشاءالله عاقبت به خیر بشی. ولی:
اون خانم کمی فکر کنه که اگه آقا محسن پای پیکنیک ساز می زد،و یا توی رگ می زد و ... اونوقت بهترین بود وخانم اشک می ریخت که دوستش داره،نمی خواد ازش جدا بشه.ولی اون خانم هم بایستی بره مطالعه کنه تا بهترین یار را در کنار بهتیرن یار حس بکنه.خانمی خوبه کمی بفکره