به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،رویدادهای تروریستی فرانسه همچنان در صدر اخبار جهان قرار دارد با این حال بسیاری از نقاط کور این رویداد همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده است. این در حالی است که مرگ ناگهانی بازرس پلیس این پرونده و انتشار فیلم مشکوک از این حادثه در روزهای اخیر به ابهامات موجود افزوده است.
حادثه تروریستی شارلی ابدو دو گزینه را پیشروی مخاطبان قرار میدهد:
1- این حادثه بدون هیچ برنامه ریزی قبلی و پس از انتشار کاریکاتور البغدادی رخ داده که با توجه به شواهد، کار تروریستهای تکفیری است.
2- این حادثه یک سناریو غربی است مانند 11 سپتامبر، که غربیها برای جنگ جدید در منطقه ترتیب دادهاند.
اگر فرض اول را قبول کنیم به ابهامات زیادی بر میخوریم که سعی شده در این گزارش بدون هیچ قضاوتی درمورد تائید و یا رد ابهام به آن پرداخته شود که اگر غرب به ابهامات پاسخ مناسب ندهد فرض دوم بیش از پیش پررنگ خواهد شد.
حمله به دفتر نشریه شارلی ابدو پس از انتشار کاریکاتور ابوبکر بغدادی رهبر داعش، بلافاصله به این گروه تکفیری منسوب شد. اگرچه در جنایات هولناک این گروه تروریستی هیچ شکی وجود ندارد با این حال سوالات مهمی در این پرونده همچنان بی پاسخ مانده است.
اول آنکه چرا هیچ سندی مبنی بر عضویت عاملان ترور در گروه داعش و یا اجساد آنها تا کنون منتشر نشده است؟ دوم آنکه چرا پلیس و سرویس اطلاعاتی فرانسه با وجود اینکه عاملان ترور سوء سابقه قابل ملاحظه ای داشته اند، هیچ کنترلی بر چنین سوژه خطرناکی نداشتند؟
جنایات هولناکی که داعشی ها در قبال خبرنگاران اروپایی خلق کردند و صحنه های سربریدن خبرنگاران و امدادگران بستر مناسبی را برای سوء استفاده منفعت طلبان آماده کرده است. مهمترین نتیجه ای که فعالیت های آنها دامن زده است، برنامه ریزی برای اسلام هراسی بیشتر در دل مردم اروپا و سایر نقاط جهان است.
تظاهرات 25 هزار نفری آلمان بر ضد اسلام تنها گوشه کوچکی از ضربه هایی است که از هم اکنون در اروپا علیه اسلام و مسلمانان کلید خورده است. هفته نامه اکونومیست انگلستان، در گزارشی در همین رابطه نوشت که پس از ظهور داعش، خطر تروریسم اسلامی در ذهن اروپاییها نگرانی بسیاری ایجاد کرده است.
جالب اینجاست که این مسئله ارتباط مستقیمی با حوادثی دارد که با عنوان حملات تروریستی افراط گراهای اسلامی در اروپا در سطح کوچک و بزرگ در جریان است. نهاد نظارت بر اجرای قوانین اتحادیه اروپا طی گزارشی اعلام کرده است که حملات اخیر در پاریس و وقایع با ابعاد کوچکتر در سایر نقاط اروپا که اخیراً رخ داده و به افراط گرایان اسلامی مربوط است، باعث بروز این تلقی در اروپاییها شده است.
این در حالی است که در سالهای اخیر، تعداد تروریستهای دستگیرشده با انگیزههایی غیر مذهبی مانند تجزیه طلبی، بسیار بیشتر از تروریستهای دستگیر شده مسلمان بوده؛ اما احساس خطر اروپاییها از مسلمانان در سالهای اخیر رو به فزونی بوده است.
بنابراین واضح است که داعش و سایر گروههای تکفیری موجب بروز شرایطی شده اند که تمامی نقشه ها و برنامه های سودجویان بلافاصله و بدون هیچ گونه تحقیقی به نام عملیات تروریستی افراط گرایان اسلامی بازتاب پیدا می کند.
در همین راستا حمله به نشریه شارلی ایبدو بلافاصله به اسلام گرایان و گروه داعش مرتبط شد با این حال تا کنون هیچ سند معتبری مبنی بر اینکه این افراد یعنی برادران کواشی که به عنوان عاملان این ترور معرفی شده اند، از سوی داعش و یا سایر گروههای تروریستی اسلامی مأمور به عملیات تروریستی بوده اند، منتشر نشده است.
گفته می شود که نام یکی از برادران کواشی در لیست درخواست کنندگان عضویت در داعش وجود دارد اگرچه هزینه های مسافرت و خروج از فرانسه موجب شده است که وی تا کنون فعالیتی برای پیوستن به داعش در عراق و یا ترکیه نکرده است.
در روایتی دیگر آمده است که دو برادر کواشی از اعضای القاعده بوده و سالها در این گروه عضو بوده اند. این روایت های مختلف در حالی است که در هر دو صورت یعنی عضویت در القاعده و یا داعش، پلیس می بایست این دو نفر و فعالیت های آنان را تحت کنترل می داشت. به ویژه آنکه خبرهای منتشر شده این امر را تأیید می کند که یکی از برادران در سال 2008 به جرم مشارکت در یک شبکه اعزام مبارزین داوطلب به عراق برای پیوستن به القاعده، به سه سال حبس محکوم شده بود.
انفعال و بی توجهی پلیس در رابطه با این شخص زمانی مشخص تر می شود که وی پس از این حکم، مجدداً دو سال بعد به خاطر شرکت در توطئه ای برای فراری دادن یک رهبر ستیزه جو از زندان بازداشت شده بود.
این شواهد عملکرد پلیس فرانسه را بیش از پیش برای همگان با شک همراه کرده است زیرا در شرایطی که اروپا هر دم از تهدید تروریسم و مخصوصا تروریسم اسلامی سخن سر می دهد چگونه به شخصی که دو بار تا کنون به جرم همدستی با تروریست های به اصطلاح اسلامی بازداشت و محکوم شده است، بی توجه بوده و فعالیت های وی آنقدر آزادانه و در امنیت کامل در جریان بوده که به یک عملیات گسترده تروریستی منتج شده است؟
این رفتار سرویس های اطلاعاتی فرانسه غیر قبال اغماض است زیرا بی توجهی پلیس و مقامات امنیتی به افراد مشکوک در سال 2012 با انتقادات شدید مواجه شده بود.
در سال 2012 پس از آن که یک جوان مسلمان فرانسوی 23 ساله که به تازگی از پاکستان و افغانستان بازگشته بود، در یک ولگردی و درگیری 10 روزه، هفت نفر را کشت، پلیس و مقامات امنیتی فرانسه به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند.
این درحالیست که اخبار فراوانی از محبوبیت داعش میان مردم فرانسه حکایت دارد.
طبق نظر سنجی موسسه تحقیقاتی "آی سی ام" که در میان مردم کشورهای اروپای غربی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس برگزار شد؛ 6 درصد مردم فرانسه نظر مثبتی به داعش دارند.
از این جهت امکان تکرار این اشتباه از سوی سرویس اطلاعاتی فرانسه در چنین زمان کوتاهی از عقلانیت به دور است زیرا کواشی باید یک هدف واضح برای نظارت مقامات امنیتی بوده باشد، چون دارای سابقه ای در حدود یک دهه مشارکت در گروه های شبه نظامی داشت.
از این رو خطای پلیس و سرویس هاس اطلاعاتی به گونه ای است که مخاطب تصور می کند آنها عامدانه در جستجوی یک شخص برای قربانی شدن در یک برنامه مشخص بوده اند و در این راه کواشی با سابقه مبهم خود بهترین گزینه برای آنها بوده است.
قضیه زمانی جالب تر می شود که بدانیم وکلای کواشی در دادگاه وی در سال 2008 بارها اعلام کرده بودند که کواشی مسلمان واقعی نیست چون وی حشیش مصرف می کرد، مشروب می نوشد و دوست دختر دارد! اما نه تنها به این ابهام پاسخ گفته نشد بلکه موارد دیگری به این ابهامات دامن می زند به عنوان مثال چرا تا کنون هیچ صحنه ای از اجساد عاملان منتشر نشده است؟ چرا کشته شدن این افراد که می بایست در رسانه ها بازتاب وسیعی داشته باشد، در یک بایکوت تصویری قرار گرفت؟
یکی دیگر از موارد شک برانگیز در رویداد تروریستی فرانسه، مرگ مشکوک بازرس این پرونده پس از چندین بازجویی از خانواده های قربانیان است. رسانه ها مرگ کمیسر هرلک فریدو بازرس پلیس 45 ساله را خودکشی به دلیل فشارهای کاری اعلام کرده اند. اینکه چگونه یک بازرس پلیس پس از آنکه وارد مهمترین پرونده فعلی فرانسه می شود تصمیم به خودکشی به دلیل فشار کاری می گیرد، جای بسی تأمل دارد.
نکته دیگری که همزمان با این رویدادها در محافل به گوش می رسد فرصت طلبی و منفعت طلبی برخی گروهها به خصوص صهیونیست ها در این ماجرا است.
پس از اینکه نتانیاهو از فرصت استفاده کرده و یهودیان اروپا را برای امنیت به مهاجرت به اسرائیل دعوت کرد، اکنون ماجرای دیگری کلید خورده است.
روسای سازمانها و موسسات صهیونیستی در اروپا از مقامات اروپایی خواسته اند که مجوز حمل سلاح به جوامع یهودی و سازمانهای مختلف داده شود و نیز روسای سازمانهای صهیونیستی امتیازاتی در راستای ارتقای امنیت خود مانند دفاع شخصی، بادیگارد و..را داشته باشند.
در واقع تبدیل شارلی ایبدو به یک 11 سپتامبر دیگر بسیاری از برنامه های منفعت طلبان از مقامات اسرائیلی گرفته تا سازمانهای صهیونیستی و نیز جمهوریخواهان آمریکا که به دنبال پیروزی در انتخابات و برتری بر دموکراتها هستند را برآورده می کند. این در حالی است که بستر آماده ای که در نتیجه عملکرد افراط گرایان در اروپا و آمریکا ایجاد شده است، اجازه اجرای برنامه منفعت طلبان را روز به روز بیشتر آماده می کند.
در هر صورت عملیات شارلی ایبدو اگر جدا از تمامی ابهاماتی که دارد، عملیات داعش و القاعده نیز بوده باشد، باز نتیجه برنامه های منفعت طلبانی است که از فضای پیش آمده برای دستیابی به منافع بیشتر خود بهره می گیرند.
در واقع کسانیکه خود ایجاد این گروه و حمایت از آنان را کلید زدند، اکنون باید نتیجه عکس این حمایت ها را علیه خود شاهد باشند. آنچه در سوریه می گذرد صدها برابر بزرگتر و شدیدتر از رویدادی است که برای این نشریه فرانسوی رخ داد. این مسئله به خوبی در اظهارات بشار جعفری، نماینده سوریه در سازمان ملل انعکاس یافته است. وی عنوان کرده است «فرانسه امروز بهای سیاستهای ناشیانه خود در قبال بحران سوریه را پرداخت میکند.» وی به اظهارات مانوئل والس، وزیر کشور فرانسه اشاره کرد که در سال 2013 گفته بود: «به عنوان وزیر کشور فرانسه نمیتوانم از عزیمت جهادگران فرانسوی که برای جهاد خود به سوریه میروند، جلوگیری کنم».
این مقام سوری همچنین در اظهارات روشنی تأکید کرد: «لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، در سال 2012 اظهارات بدتری را مطرح کرده بود. فابیوس گفته بود جهادگران اسلامگرا کار خود در سوریه را به خوبی انجام میدهند». جعفری با اشاره به سیاست نادرست غربی ها در برابر تحولات سوریه، واقعیت شارلی ایبدو و وقایع مشابه را به وضوح بیان کرد: «فرانسویها اکنون که این افراد مردم فرانسه را کشتهاند به آنها تروریست میگویند اما هنگامی که مردم سوریه را میکشتند، آنان را جهادگر میخواندند».
وقایع شارلی ایبدو برنامه هر گروه و جریانی باشد یک امر را به خوبی ثابت کرد اینکه زمان آن فرا رسیده است که مقامات سوریه این سوال را مطرح کنند که آیا عاملان شارلی ایبدو را جهادگر بدانیم یا تروریست؟