متأسفانه این بسیج جنگ علیه تروریسم واکنشی نادرست به تراژدی شارلیابدو است. این امر به معنای تکرار اشتباهاتی است که آمریکا در واکنش به حملات 11 سپتامبر 2001 نشان داد.
پس از تراژدی پاریس، تحلیلگران تروریسم ارتباطاتی بین آن و القاعده یمن و داعش یافتند. اما بهتر است بجای اینکه این واقعه را به عنوان یک توطئه هدایت شده بنگریم، ارتباطات سعید و شریف کواچی، مهاجمین شارلی ابدو و نیز آمدی کولیبالی، مهاجم فروشگاه کوشر، را با جنایات خیابانی و زندانها تحلیل کنیم. گزارشهای مطبوعات فرانسوی نشان میدهند که این سه نفر به آنچه که مارک سیگمان، کارمند سابق سیا، به عنوان "جهاد بدون رهبر" توصیف میکند، نزدیک هستند نه یک هسته القاعدهای به مانند حملات 11 سپتامبر.
یکی از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا میگوید: "نقش دین در تمام این رویدادها به شدت اغراق شده است. زمانی که وارد یک بحث دینی میشویم هیچگاه پیروز نخواهیم شد. ما متوجه این نکته نیستیم که افراطیها یک احساس تعلق، مجرایی برای ماجراجویی و نوعی ارتقاء جایگاه را به جوانان ارائه میکنند. برای مقابله با این امر ما باید به عنوان جوانان با آنها برخورد کنیم نه مسلمانان."