به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، همنشینی با چنین افرادی اولش هیجانانگیز و جالب به نظر میرسد، اما کمکم حضور در کنارشان یک خلأ روحی برایتان ایجاد میکند. با تمام این اوصاف افراد خودشیفته را چطور بشناسیم؛ آیا فرد مورد نظر اجتماعی، جذاب و خوشصحبت است؟ آیا او نسبت به مثلاً کارگر رستوران بدرفتار است؟ آیا بلند پرواز است؟ آیا وقتی از خودتان حرف میزنید بحث را به سمت خودش یا موضوع مورد علاقه خودش میبرد؟
مثلا شما میگوید «فلان زمان پایم شکست» و او سریعاً پاسخ میدهد: «منم یک بار وقتی در فلان پیست اسکی حرفهای اسکی میکردم پایم شکست. باید اسکی من را ببینی. همه میگویند باید به صورت حرفهای اسکی کنم.» آیا وقتی یک مشکلی پیش میآید بقیه را مقصر میداند؟
کیث کمپبل، مدیر گروه روانشناسی دانشگاه جورجیا میگوید: «در ابتدا نشست و برخاست با افراد خودشیفته جالب و هیجانانگیز است.» نویسنده کتاب «اپیدمی خودشیفتگی» معتقد است: افراد خودشیفته از روی کمبود توجه و همدلی به جای توجه به نیازها و خواستههای طرف مقابل، فکر میکنند تمام توجه و انرژی شما باید بر موضوعات مورد نظر خودش متمرکز شود. این خودخواهی کم کم خستهکننده میشود و شما به عنوان همدم یک فرد خودشیفته، از تعریف و تمجید چنین فردی زده میشوید.
کمپبل معتقد است: اگر فرد خودشیفته شریک تجاری شماست یا با وی رابطهای غیرتجاری مستحکم دارید، تنها راهحل، پایان دادن به این رابطه است! وی چنین رابطهای را به زیادهروی در خوردن تشبیه میکند. ابتدا لذتبخش است، اما کمی بعد احساس پشیمانی میکنید. اما اگر فرد خودشیفته دوست عادی شماست و تمایل به حفظ رابطه با وی را دارید، میتوانید با کمیها و کاستیهایش بسازید و در همین حد که مثلاً گاهی برای صرف شام یا نوشیدن چای او را قبول کنید، ولی توقع بیش از این را نداشته باشید.