به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مجموعه معارف دینی ما که در قرآن کریم و سنت رسول اعظم(ص) و ائمه اطهار(ع) منعکس شده از سه بخش عقاید، احکام و اخلاق تشکیل میشود. این سه بخش در واقع متناظر با درخت ایمان هستند و عقاید به مثابه ریشه این درخت، احکام در مقام تنه آن و اخلاق به منزله میوههای درخت ایمان قلمداد میشود.
از سوی دیگر غرض از غرس هر درخت نیز بهرهمندی از میوه آن درخت است و شاید پیامبر اکرم اسلام(ص) که به دست مبارکش نهال اسلام غرس شد از همین روست که فرمود «انی (یا انما) بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.» در همین راستا گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی علیزاده درباره ابعاد و جنبههای اخلاقی شخصیت پیامبر عظیم الشأن اسلام و نسبت اخلاق و دین داشتهایم که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانید.
حجتالاسلام و المسلمین علیزاده، مدیر مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر دانشکده اخلاق موسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت است و از وی تاکنون کتابهایی همچون تفسیر کلامی ـ عرفانی آیه نور، در انتظار ققنوس؛ پژوهشی در باب مهدیباوری، کتابشناخت اخلاق اسلامی و اخلاق کاربردی منتشر شده است.
پیامبر اسلام فرمودند: «انی (یا انما) بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و ایشان همچنین در قرآن یک اسوه حسنه خوانده شدهاند. ابتدا بفرمایید به طور کلی تعبیر شما از جایگاه اخلاق در شخصیت پیامبر اکرم(ص) و در دین اسلام چیست؟
میتوان گفت میوه شیرین و مفید درخت ایمان و اسلام آوردن که غرض و فلسفه بعثت و ارسال رسل و انزال کتب بوده رسیدن به اهتزاز و پرواز بلند روح انسان و آراسته شدن به فضایل و مکارم اخلاقی است. خصلتها و سجایای اخلاقی به عنوان زیباییهای روح در انسان تجلی میکند و او را به تکامل میرساند. بنابراین باید گفت که پیامبر در جمله «انی (یا انما) بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» به نوعی فرمودهاند که میوه درخت نبوت من اخلاق است.
برای فهم جایگاه مکارم اخلاق و اهمیت آن نزد پیامبر به عنوان یک نمونه میتوان به برخورد ایشان با دختر حاتم طایی اشاره کرد. وقتی که اسرای قبیله بنیطه را به مدینه آوردند و دختر حاتم طایی را در آن میان به پیامبر(ص) معرفی کردند، ایشان گفتند که او را به جهت بزرگمنشی پدرش آزاد کنید. میبینید که پیامبری که بر اساس ارزشهای اسلامی به هیچ عنوان وقعی به نسب و تبار نمینهادند، در اینجا وارث مکارم اخلاق بودن را ولو به حسب و نسب به عنوان یک امتیاز تلقی فرمودند.
اساساً یکی از ابعاد اهمیت اخلاق نبوی این است که از قدیم و تا آن جایی که من کتابهای اخلاقی را دیدهام از قرن چهارم، ما نظریهای داریم تحت عنوان اعجاز اخلاق رسول اکرم؛ که گویای این امر است که یکی از معجزات پیامبر گرامی اسلام(ص) اخلاق ایشان بوده و همین اخلاق یکی از مهمترین ادله پذیرش نبوت ایشان بوده است. از جمله کسانی که این بحث را مطرح کرده بیهقی است و معاصرانی نیز، هم در داخل ایران و هم در خارج از ایران این بحث را مطرح کردهاند. قائلین به عنوان اولین شاهد نیز به گفتههای حضرت خدیجه(س) در اولین شب پس از نزول اولین آیات وحی بر پیامبر(ص) استناد میکنند و در حالی که ایشان به پیامبر(ص) دلگرمی میداد، میگفته است که شما با این سجایا و خصلتهای کریمانه و شرافتمندانه اخلاقی که دارید من یقین دارم خداوند شما را به پیامبری برگزیده است.
اخلاق را به اعتبارهای مختلف میتوان به بخشهای مختلفی تقسیم کرد. برای مثال میتوان به اعتبار ارتباطات انسان با خود، خدا، خانواده و اجتماع از اخلاق فردی، اخلاق بندگی یا عبادی، اخلاق خانوادگی و اخلاق اجتماعی سخن گفت. لطفا اشارهای به اهم مواردی از اخلاق فردی پیامبر(ص) داشته باشید.
یک بعد اخلاق فردی پیامبر(ص) که جنبه معنوی جدی هم دارد و از شاخصهای زندگی ایشان است زهد و سادهزیستی است. در کتب روایی و کتب سیره شیعه و اهل سنت این موارد به صورت قطعی نقل شده است. از سادگی لباس و خانه و بستر و غذا گرفته تا تعمیر لباس و کفششان و آسیابکردن گندم و دیگر کارهای متداول به دست خودشان تا توصیههایی که به خانواده خود داشتهاند، همه نشانگر این سادهزیستی است. ایشان در توصیهای در همین رابطه به دختر خود فاطمه زهرا(س) فرمودند: «حال من در این دنیا حال مسافری است که زیر درختی اندکی میآرمد و دوباره پای در سفر میگذارد. من برای ماندن به این دنیا نیامدهام پس مرا با زینت دنیا کاری نیست.»
از دیگر موارد سیره و اخلاق فردی پیامبر مکرم میتوان به تواضع و فروتنی ایشان اشاره کرد که سبقتجویی در سلام کردن به بزرگ و کوچک، کوچک نشمردن بینوایان و هم غذا شدن با آنان، مهربانی و بازی با کودکان، نشستن روی زمین و نشستن در پایین مجلسی که به آن وارد میشدند از جمله موارد نشانگر تواضع پیامبر(ص) است. نظم و انضباط، کمخوابی و کمخوراکی، روحیه سختکوشی در کار، تکریم کارگران، اهمیت دادن به پاکیزگی و استحمام و استعمال عطر از دیگر ابعاد اخلاق فردی پیامبر گرامی اسلام است.
سیره اخلاقی پیامبر در نسبت با خانواده خود چگونه بوده است؟ آیا با توجه به متعدد بودن زوجات پیامبر(ص) گزارشی متفاوت از آنچه در مورد اخلاق حسنه ایشان گفته شده در تعامل ایشان با همسرانشان وجود دارد؟
هرگز شنیده نشده که همسری از همسران پیامبر از اخلاق همسرداری ایشان شکایتی داشته باشد. ممکن است خواستههایی زودگذر میداشتند، اما شکایتی نداشتند. پیامبر(ص) در رابطه با اخلاق همسرداری بیان معروفی دارند مبنی بر این که «بهترین شما مومنان کسی است که به خویشان خود خوبی کند و بهترین شما بهترین برای اهل و عیال خود است و من بهترین شما برای زنان و خانواده و عیال خود هستم و زنان را گرامی نمیدارد مگر انسان کریم و زنان را تحقیر و توهین نمیکند مگر انسان فرومایه.»
برجستهترین مواردی که در اخلاق اجتماعی پیامبر(ص) میتوان به آنها اشاره کرد، کدام است؟
یکی از برجستهترین موارد همان چیزی است که ایشان از پیش از نبوت به آن مشهور بودند؛ یعنی امانتداری. پیامبر(ص) تا به آن حد این خصلت را اهمیت میدادند که در جنگ خیبر در حالی که محاصره قلعه خیبر طولانی شده بود و مسلمانان از جهت آذوقه دچار کمبود شده بودند و یکی از چوپانان که گوسفندان یهودیان را در اختیار داشت به اسلام گروید و خواست این گوسفندان را تسلیم پیامبر و لشکر اسلام کند، پیامبر آن را نپذیرفت. پیامبر در برابر دیدگان همه آن سربازان گرسنه به آن چوپان فرمودند که در آیین ما خیانت در امانت بزرگترین گناهان است و بر تو واجب است که گوسفندان را تا در قلعه ببری و تلاش کنی همه را به صاحبانش برسانی. این مطلب که نشانگر عمق پایبندی پیامبر به مقوله امانتداری است در جلد سوم سیره ابن هشام که از معتبرترین سیر است نقل شده است.
یکی دیگر از برجستهترین اخلاقیات پیامبر در امور اجتماعی که جنبه سیاسی و حکومتی نیز مییابد عدالت است که همواره مورد تاکید آموزههای قرآنی و اسلامی بوده است. در تواریخ نوشته شده که در جریان فتح مکه زنی به نام فاطمه مخزومی سرقتی را مرتکب شد و جرم او هم اثبات شد. قریش تصور میکردند در شرایطی که پیامبر در مقابل همه آزار و اذیتهای آنان گذشت نشان داده میتوانند با سفارش، این عضو قبیله خود را از اجرای حکم سرقت نجات دهند. آنان از طریق زید بن حارثه که از نزدیکان پیامبر بود طلب شفاعت او را میکنند اما پیامبر به شدت برافروخته میشوند و با فرا خواندن مردم به مسجد خطبه کوتاهی ایراد میکنند. پیامبر(ص) در این خطبه میفرمایند: «اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند، زیرا در اجرای قانون عدالت تبعیض روا میداشتند. هرگاه کسی از طبقات بالا مرتکب جرم میشد او را از مجازات معاف و اگر کسی از زیردستان به جرم مشابه آن مبادرت میکرد او را مجازات مینمودند. قسم به خدایی که جانم در قبضه اوست در اجرای عدل درباره هیچکس فروگذار و سستی نمیکنم. اگر فاطمه دختر محمد مرتکب چنین عمل ناستودهای میشد بی گمان او را نیز مجازات میکردم.» این قاطعیت در عدالتخواهی و در دادگستری، عدالتی که حتی در کوچکترین امور در زندگی خانوادگی هم رعایت میکردند از ایشان یک اسوه بلند تاریخی برای همه مسلمانان و بلکه برای همه بشریت به تصویر میکشد که انشاءالله توفیق داشته باشیم به ایشان تأسی کنیم.
با توجه به مباحثی که گذشت و علاوه بر همه این مطالب، از نظر شما امروزه دینداران چه تلقیای از اخلاق باید داشته باشند و آن را در چه جایگاهی باید قرار دهند؟
باید گفت امروز اخلاق به عنوان مهمترین شاخص قضاوت و ملاک موفقیت یک دین میتواند به شمار آید. در تلقی بینالمللی در بین اقوام مختلف و پیروان آیینها و مناسک و متفکران و اندیشمندان، یکی از شاخصها و سنجههای میزان توفیق و موفقیت یک دین این است که چقدر توانسته پیروان خود را اخلاقی کند. بنابراین اخلاقی بودن و اخلاقی رفتار کردن انسانهای مسلمان در واقع نهتنها صرفاً به پای عملکرد مسلمین بلکه به پای موفقیت یا حتی گاهی به پای حقانیت دین مبین اسلام نوشته میشود و این نکته مهمی است که باید بسیار به آن توجه کرد.
برای روشنتر شدن این نکته خوب است مخاطبان را به
نکته دیگری توجه دهم و آن، این که در بین ابعاد مختلف دین آنچه زبان مشترک
بین فطرت انسانهاست، اخلاق است. ممکن است که خیلی از عقاید یک دین برای
پیروان دین دیگر قابل فهم نباشد و آنها نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
بسیاری از مناسک و شعائر و واجبات و محرمات یک دین ممکن است برای پیروان
ادیان دیگر قابل فهم و درک نباشد و بنابراین برای آنها حجت هم نباشد، اما
اخلاق و ارزشهای اخلاقی و نظام اخلاقی یک دین و ارزشهایی که در آن دین
برجسته و به آنها توصیه و سفارش میشود و پیروان نیز بر اساس آن تربیت
میشوند و منش و برخوردهایشان بر اساس آن شکل میگیرد یک زبان بینالمللی
است.
این زبان صفر و یک به همه زبانها قابل ترجمه است و همه آن را میفهمند و همه به زیبایی و درستی و صحت و حقانیت آن میتوانند اذعان کنند. بنابراین ما به عنوان پیروان نبی خاتم باید به مقام اخلاقی و ابعاد اخلاقی دین مبین اسلام و همچنین ابعاد اخلاقی معلم بزرگ این دین و معلم قرآن و حکمت توجه بیش از پیش کنیم و برای او حساب مستقل و جدی در این زمینه باز کنیم.