وجدانکاری فرد نشان میدهد که آن شخص چقدر به مسئولیتهای حرفهای خود مانند تعیین هدف، سختکوشی، تکمیل وظیفه، استقلال، اعتماد و همکاری، ارتباط، صداقت، تلاش، وقتشناسی، هدایت کار و داوطلب شدن در به نتیجه رساندن کار اهمیت میدهد. معمولا داشتن وجدان کار در افراد میتواند موجب تولید و افزایش سطح بهرهوری، توسعه پایدار و رونق و شکوفایی یک جامعه شود.
معمولا افرادی که در کار و وظایف خود احساس مسئولیت میکنند و باوجدان هستند ویژگیهای زیر را از خود بروز میدهند:
درستکاری: یک جنبه بسیار مهم وجدان کاری درستی و راستی افراد است. کارکنان یک سازمان باید در هر موقعیتی صادق باشند و کمکاری نکنند تا نسبت به آنها و اعمالشان اعتماد کامل بهوجود آید.
فداکاری : به مقدار تلاش و وقتی که کارکنان برای سازمان میگذارند، فداکاری میگویند. مسلما هر سازمان و شرکتی به دنبال سوددهی کافی و همچنین نتایج خوب است و ترجیح میدهد کسانی را به استخدام خود درآورد که صادقانه تلاش و به آن شرکت برای رسیدن به اهدافش کمک میکنند.
افرادی که دل به کار نمیدهند و در انجام وظایف خود کاهلی میکنند بیش از فایده، به سازمان ضرر میرسانند. به عبارت دیگر وقتی کسی به استخدام سازمان یا شرکتی درمیآید، او توافق کرده است که کارهای محوله را به بهترین وجه ممکن انجام دهد.
همکاری و کار گروهی : در تمام واحدهای کاری و در هر صنعتی، وجدانکاری از کار گروهی جدا نیست. در واقع افرادی که از وجدانکاری بالایی برخوردار هستند، میتوانند با یکدیگر کار کنند و کارشان نیز موفقیتآمیز باشد. بنابراین خیلی مهم است تا کارکنان هنگام کار روی پروژههای شرکتشان، اخلاق کاری مناسبی داشته باشند و هرکس به وظایف خود اهمیت داده و از زیر کار و مسئولیتهای خود فرار نکند.
رفتار و سلوک : یکی دیگر از جنبههای لاینفک وجدان کاری، همان رفتار و نحوه برخورد کارکنان با یکدیگر است. کارکنان یک سازمان باید در تمام جنبههای شغلیشان که شامل پوشیدن لباس مناسب، استفاده از زبان و کلام صحیح و برخورد مناسب با اطرافیان بویژه ارباب رجوع است، کاملا مراقب باشند و رفتاری حرفهای از خود بروز دهند.
در ضمن باید از صدمه زدن به روحیه و عواطف دیگران خودداری کرده و در همه حال از خود ادب و تواضع نشان دهند. آنها باید به دیگران با وجود فرهنگهای مختلف احترام بگذارند.
جوابگویی: هرکس که در یک واحد کاری مشغول به فعالیت است باید در برابر اعمال خود پاسخگو باشد. یعنی وقتی مرتکب خطایی شده و نتیجهای منفی برای سازمان به بار میآورد باید اول از همه مسئولیت اشتباه خود را بپذیرد و مشتاقانه در پیدا کردن راهحلی برای برطرف کردن وضعیت بدی که خود موجب شده، همکاری کند و هرگز با بیمسئولیتی گناه خطای خود را به گردن دیگران نیندازد.
وظایف و مسئولیتها: یکی دیگر از مواردی که وجدانکاری را نشان میدهد، احساس مسئولیت کردن در قبال داراییهای شرکت است. درواقع کارکنان باوجدان هرگز راضی نمیشوند که به داراییهای شرکتی که در آن کار میکنند صدمه بزنند و به جای استفاده از اموال شرکت برای استفاده شخصی، جهت پیشبرد اهداف شرکت از آنها بهره میگیرند.
رفتار یکسان : باید با همه مردم با عدالت و مساوات رفتار شود و نباید بینشان تبعیض قائل شد و یا از آنها سوءاستفاده یا بهرهبرداری کرد. این به آن معناست که کارکنان باوجدان باید با تمام مشتریها و ارباب رجوعهای شرکت به درستی و منصفانه رفتار کنند.
مثلا هنگام اطلاعرسانی باید به همه آنها بدون تبعیض بدرستی اطلاعرسانی کنند و خدمات شرکت را به طور برابر در اختیارشان قرار دهند و هرگز با استفاده از موقعیت خود از آنها سوءاستفاده نکنند.
کیفیت کار: برخی از کارکنان فقط به کاری که باید انجام دهند فکر میکنند و به حداقل آن راضی هستند. اما کارکنانی که وجدان اخلاقی قوی و محکمی دارند به کیفیت کارشان نیز اهمیت میدهند. آنها نهایت تلاششان را میکنند تا بهترین کار را تحویل دهند نه صرفا کاری را انجام داده باشند. تعهد کارکنان به کیفیت میتواند کیفیت کلی سازمان را بالا ببرد.
انضباط: برای اینکه هرکس بتواند کارها و وظایفش را بدرستی انجام دهد باید تا اندازهای در کارش نظم داشته باشد و یک فرد منظم و با احساس مسئولیت روی کار و اهداف تعیین شده متمرکز میشود و کاری مناسب تحویل میدهد.
این کارکنان معمولا بالاترین حد وجدانکاری را از خود نشان داده و همیشه کارفرمایان خود را نسبت به انجام درست وظایف خود مطمئن میسازند.
عوامل موثر بر وجدانکاری
عوامل متعددی در ایجاد وجدانکاری موثرند، از جمله:
* عامل فرهنگی و آموزش در بالا بردن آگاهی و احساس مسئولیت افراد در قبال جامعهشان و اینکه آنها باید با کار مفید خود موجب شکوفایی جامعه شوند، بسیار مهم است.
* عامل دیگر عامل شخصی است که در آن افراد برای خود هدف تعیین کرده و برای رسیدن به آن برنامهریزی میکنند. چنین فردی از حس مسئولیت بالایی برخوردار است که آن را در محیط کار خود نیز به کار میبندد.
* عامل دیگر تربیتی است. به این منظور که باید از همان دوران کودکی در افراد نسبت به درست کار کردن، احساس مسئولیت ایجاد کرد که در این جا خانواده نقش بسیار مهمی ایفا میکند.
از طرفی اعمال زیر نیز کمک میکند تا مردم وجدانکاری بیشتر از خود بروز دهند.
1ـ انتصاب مدیران شایسته بر اساس تخصص و تجربه
کارکنان هر سازمانی معمولا از عملکرد مسئولان خود تقلید میکنند و چنانچه مدیران داخلی سازمانی به وظایف خود بدرستی عمل نکنند و به دلایل مختلف قصد سوءاستفاده از امکانات سازمان را داشته باشند، احتمال اینکه کارکنان نیز همان رویه را در پیش بگیرند، بسیار زیاد است. از طرفی مدیران نالایق و ناآگاه در زمینه کاری محول شده، موجب دلسردی در کارکنان شده و سازمان نمیتواند عملکرد مفیدی ارائه دهد.
2ـ تشویق و تنبیه
تشویق رفتار درست و عملکرد صحیح کارکنانی که موجب سوددهی بیشتر سازمان میشوند، میتواند در افراد دیگر موجب انگیزه شود.
انسانها دوست دارند شناخته شده و به سبب کارهای خوبشان مورد توجه و احترام دیگران قرار گیرند و وقتی این توجه در محیط کار رخ دهد، موجب دلگرمی بیشتر کارکنان میشود و انگیزه فعالیت را در همه بالا میبرد. البته این تشویق باید برمبنای واقعیت باشد و تنها کارکنان خاصی از آن بهرهمند نشوند که چندان اثربخش نخواهد بود. همچنین افرادی که موجب اخلال در کار سازمان میشوند باید از برخی مزایای خود محروم شوند تا به عواقب رفتار نادرست خود در محل کار پی ببرند.
3ـ ارائه فرصت و امکانات لازم
برای اینکه کارکنان بتوانند وظایف خود را بدرستی انجام دهند باید امکانات و ابزارهای لازم را در اختیار داشته باشند. اگر سازمانی به این وظیفه خود عمل نکند، نمیتواند انتظار وجدانکاری را از سوی کارکنان خود داشته باشد. در ضمن باید کارکنان را براساس علاقه و تواناییهایشان به کار گرفت.
4ـ تعیین اهداف و تقسیم کار
اهداف و معیارهای سازمان باید کاملا مشخص شود و کارکنان باید بدرستی توجیه شده باشند که چه کاری انجام دهند. هر پروژه کاری نیز باید به بخشهای کوچکتر تقسیم شود تا هدف مورد نظر دقیقتر تعریف شود. از طرفی بین کارکنان باید تقسیم کار مناسب صورت گیرد و سختیهای کار درنظر گرفته شود و حقوق و مزایا بر اساس کار هر کس تعیین گردد. کسی که کاری سخت و پیچیدهتر انجام میدهد باید از حقوق بیشتری بهرهمند شود تا احساس ضرر نکند و وظیفهاش را بخوبی انجام دهد. همچنین برای به انجام رساندن هر کار باید زمان تعیین کرد و کارکنان باید بدانند در چه مدت زمان میتوانند کار مورد نظر را به پایان برسانند.
5ـ فضای محیط کار
یک فضای کاری مثبت میتواند در بالا رفتن اخلاق و وجدان کاری کارکنان بسیار موثر باشد، اما فضای منفی و پر از اضطراب موجب میشود که کسی از کار کردن در آنجا احساس رضایت نکند و خود به خود از کارایی افراد کاسته شود.
6ـ موفقیت برای همه
وقتی سازمانی برنامههای خود را به گونهای ترتیب دهد که با هر موفقیت چشمگیر، کارکنان خود را نیز در شیرینی آن سهیم کند، کارکنان با وجدان کاری بیشتری به کار میپردازند، چرا که میدانند هر موفقیت سازمان به منزله موفقیت تک تک کارکنان است.