جوان تمديد، توافق جديد، توافق كلي هستهاي را دانسته و در باره دو سناریوی دیگر نوشت : از روز سه شنبه 27 آبان ماه 1393 مذاكرات جديدي بين ايران و 1+5 در وين شروع خواهد شد، مذاكراتي كه آخرين مهلت طرفين براي دستيابي به توافق، بر اساس توافق ژنو است. هفته پيش باراك اوباما، رئيسجمهور امريكا در گفتوگو با شبكه سي بياس در ايران ابراز ترديد كرده بود كه ايران و 1+5 بتوانند در مهلت تعيين شده، به توافق جامع برسند. طي يكي دو روز گذشته هم ديپلماتهاي بيشتري از خودشان در اين باره ابراز ترديد ميكنند. به گزارش اينترفكس، سرگئي لاوروف، وزير خارجه روسيه روز پنجشنبه گفت: «دستيابي به موافقتنامه با ايران ممكن است به زماني پس از ۲۴ نوامبر نياز داشته باشد.» لوران فابويس، وزير خارجه فرانسه هم روز پنجشنبه گفت كه اميدوار است توافق به دست بيايد ولي تأكيد كرد كه سؤالاتي كليدي براي حل و فصل مسئله وجود دارد. خبرگزاري رويترز هم به نقل از ديپلماتها، اين احتمال را مطرح كرده كه احتمالا مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 تا مارس 2015 (اسفند – فروردين 1394) تمديد ميشود. با اين حال، تجديد توافق ژنو براي دومين بار، فقط يكي از سناريوهايي است كه مطرح شده.
برخي ديپلماتهاي ايراني و همچنين رويترز، سناريوي ديگري را هم پيش كشيدهاند؛ اين همان سناريويي است كه عباس عراقچي، معاون وزير خارجه ايران بعد از مذاكرات مسقط به شكلي مبهم آن را مطرح و از احتمال رسيدن به توافق در آنچه كه او آن را «كلان قضيه» توصيف كرد خبر داد: «اين احتمال هست، اميدواريم. اما نميتوانيم بگوييم خوشبين هستيم.» عراقچي جزئياتي از اينكه منظورش از «كلان قضيه» چيست، توضيحي نداده ولي سيروس ناصري عضو اسبق تيم مذاكره كننده ايراني هم در حاشيه نمايشگاه مطبوعات اين سناريو را منتفي نميداند: «توافق بر سر كليات و باقي گذاشتن جزئيات به نفع جمهوري اسلامي ايران است. اگر ايران به تفاهم كلي سياسي با 1+5 دست يابد و زمان مناسبي براي بررسي تمام جزئيات با دقت تخصيص دهد به نفع كشور خواهد بود.» ناظران ميگويند در حالي كه هيچ يك از طرفهاي مذاكره به دنبال شكست مذاكرات نيستند، ممكن است طرفين ظرف 9 روز آينده به نوعي تفاهم كلي و كلان را براي جلوگيري از شكست مذاكرات اعلام كنند و با تمديد دوباره مذاكرات، بحث بر سر جزئيات را ادامه دهند. اينكه در چنين چارچوبي، توافق جديد امضا خواهد شد يا اينكه مانند آنچه كه برخي ميگويند، الحاقيهاي به توافق ژنو اضافه ميشود يا نه، هنوز مشخص نيست. يك سناريوي ديگر، كه احتمالا در امتداد سناريوي دوم است، همان چيزي است كه برخي از آن با عنوان توافق بخشي از آن ياد كردهاند. روزنامه جوان روز پنجم آبان 1393در گزارشي مشروح نوشت: «كارشناسان و ناظراني كه از نزديك مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 را دنبال ميكنند، ميگويند طرفين ميتوانند به جاي اصرار براي دستيابي به توافق جامع، مذاكرات را بر يك راه حل ميانه يا سوم براي دستيابي به يك «توافق بخشي» يا ميانبرد متمركز كنند.» در حالي كه عباس عراقچي، چندي قبل گفته بود كه هنوز طرفين در باره راه مياني مذاكرهاي نكردهاند، اين احتمال كه چنين مسيري قبل از سوم آذر ماه 1393 قابل تدوين باشد، اندك است.
«اوباما هنوز به اين نکته نرسيده که توافق بايد متوازن باشد»
خراسان نوشت : سيروس ناصري نامي آشنا در عرصه مذاکرات هسته اي است . عضو پيشين تيم مذاکره کننده هسته اي که زماني تحت هدايت دکتر روحاني با تروئيکاي اروپايي مذاکره مي کرد به خوبي روحاني و پالس هاي ديپلماتيک او را مي شناسد و وقتي مي پرسيم دکتر روحاني چند روز قبل واکنش تندي به نتيجه مذاکرات مسقط داشت مي گويد: «سخنان و واکنش آقاي روحاني کاملاً به جاست چرا که آمريکايي ها روي موضوع اصلي که رفع تحريم هاست ناخن خشکي مي کنند....»« ناصري معتقد است اوباما نياز به توافق دارد اما هنوز به اين نکته نرسيده که اين توافق بايد متوازن و متعادل باشد زيرا توافق متوازن آن چيزي نيست که بتواند در آمريکا به عنوان موفقيت بزرگ مطرح کند».
این مذاکرهکننده سابق هستهای در ادامه و در پیشبینی وضعیت توافق نهایی گفته است: ما دو مرحله داريم. يک مرحله توافق کلان و کلي است که ممکن است يک مقداري جزئيات داشته باشد. اما هنوز خيلي از مفاهيم نياز به کار دقيق تر دارد. در تفاهم کلان اگر دولت آمريکا توافق کند بعيد مي دانم که کنگره بتواند جلوي آن را بگيرد اما کنگره در مرحله اجرا دخالت مي کند و سعي مي کند که مانع تراشي کند. حتي خود دولت آمريکا هم ممکن است (در مرحله اجرا) اين کار را انجام بدهد. بنابراين ما توقعاتمان را با واقعيت ها تطبيق دهيم. اگر هم به احتمال فرضاً ۲۰ درصد ما به توافق جامع در اين مقطع برسيم هنوز بين توافق جامع و يک توافقنامه اجرايي که جزئيات را شامل مي شود فاصله طولاني داريم و اين فاصله طولاني به نفع ماست و حتماً بايد آن دوره را با دقت عمل کنيم، عجولانه نباشد و سعي کنيم تمام جزئيات توافقات خود را تک تک و گروه گروه با آن ها پيوند بزنيم که هر وقت آن ها توافقات را اجرا نکردند يا طفره رفتند متوازن با عمل آن ها عکس العمل مشابه داشته باشيم. چرا؟ چون اين توافق يک داور و حکم نهايي نخواهد داشت.
درست است که در نظام بين المللي يک جايگاه هاي حقوقي تعريف شد اما ما نمي توانيم به آن دل ببنديم.بنابراين هر چه که تضمين است بايد در خود توافق باشد و اين ها قابل تأمين است. وقتي که اقدامات مقابل همديگر تعريف شوند کار سخت و دشواري است مثل بافتن فرش ايراني است يعني هر تار از مواضع ما و يا اقدام ما با هر پود از مواضع و اقدام آن ها بايد به هم تنيده شود که اگر آن ها در يک بخش جزئي را جدا کنند بقيه هم از هم جدا مي شود.
« اشتباه نکنید، آنها محتاجند!»
کیهان نیز نوشت : در مجموع، آنچه از چندین دور مذاکره در یکسال گذشته و حتی ادوار قبل از آن آشکار میشود، نیاز مبرم غرب به عادیسازی روابط با ایران است. راز این نیاز را افزون بر اوضاع اقتصادی آن کشورها و ظرفیتهای شگفتانگیز کشورمان، باید در نفوذ و اقتدار بینظیر ایران در منطقه و تاثیر غیرقابل انکار آن در معادلات سیاسی و اجتماعی منطقهای و فرامنطقهای دانست. شواهد متعددی از نیاز غرب به توافق با ما حکایت میکند، اما از بین شواهد فراوان میتوان به دو نمونه نزدیک و اخیر یعنی دو نامه منتشر شده در این روزها اشاره کرد؛ نخست نامه بیش از ده مقام ارشد سابق اروپایی به 1+5 که طی آن صریحاً بر لزوم انجام توافق و دست برداشتن از لجاجت با ایران تأکید کردهاند و دوم نامه رئیسجمهور آمریکا به رهبر معظم انقلاب که از عجز آنها در رویارویی با مسائل جاری و نیاز مبرم به همکاری کشورمان و... حکایت دارد.
در چنین شرایطی، اشتباه گرفتن صورت مسئله و بیتوجهی به نیاز دشمن و محتاج دانستن کشورمان، اشتباهی استراتژیک و جبرانناپذیر است که به یقین از سوی مردم و نمایندگانشان پذیرفته نمیشود.