سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قنبری در گفتگوی ویژه خبری مطرح کرد

مهمترین درس کربلا "هیهات من الذله" است/عزت و افتخار حسینی ریشه در عزت راه خدا در زمین است + صوت و تصاویر

حشمت الله قنبری درباره درس های قیام کربلا گفت:هم عزت حسینی و هم افتخارحسینی ریشه در عزت و افتخار راه خدا،صراط مستقیم الهی و راه و روش همه اولیا و انبیا دارد.

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران ؛دکتر حشمت الله قنبری امشب مهمان برنامه گفتگوی ویژه خبری بود که ضمن تسلیت به مناسبت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین مبنی براینکه عزت و افتخار حسینی چگونه عزتی است گفت: به اندازه یک دایره المعارف می توان درباره این سخن گفت هم عزت حسینی و هم افتخارحسینی ریشه در عزت و افتخار راه خدا ،صراط مستقیم الهی و راه و روش همه اولیا و انبیا دارد.

وی تصریح کرد: اگر قرار باشد انسان به این عزت و افتخار دست پیدا کند لازم است یک مقدمه کوتاه مطرح شود؛خاتم سفرای الهی عهده دار کتاب خدا و ویراستار همه سنن انبیا بود،سنن میراث آن ها تنها پیامبر اکرم(ص) بود.
 
استاد دانشگاه با بیان این که 23 سال رسالت پیامبر موفق و سربلند بود اظهار داشت: به هر حال با هر نشانه ای که ایشان به جا گذاشتند با گذشت 7 قرن امت اسلامی علی رغم مشکلات در زندگی توانستند تمدن ها و فرهنگ های بشری پیدا کنند.
 
 وی افزود: حتی توانستند فرهنگ ها دیگری بشری را داشته باشند.
 
قنبری با بیان این که این میراث براساس روایات به علی (ع) منتقل شد گفت: با گذشت نزدیک به ربع قرن در جامعه اسلامی نشان و نماد جا ماند و به میراث تبدیل شد و این که راه و روش پیامبر اسلام در بین مردم کم فروغ شد.
 
وی بیان داشت: جنس ارزش های جاهلیت برگشت و کار مرد م لاجرم به جایی رسید که برای رسیدگی به امور دنیایی خود به سراغ علی (ع) آمدند.
 
این استاد دانشگاه با بیان این که افرادی که در کنار علی (ع) حضور پیدا کردند با بودن جمعیت زیادشان برای انجام وظیفه ای نبود عنوان کرد: بلکه دیدند اگر بنا باشد دنیای آرام و برخوردار از امنیت همراه با سعادت در دنیا نصیبشان شود در سایه صالحان فراهم نمی شود.
 
وی ادامه داد:اساسا سعادت آفرینی کار صالحان بوده چرا که ارباب شقاوت و ستم قدرت ایجاد امنیت را نداشته چرا که به نور الهی متصل نبوده و اگر هم آرامشی را ایجاد کند در چارچوب رسیدن به اهداف استکباری است.
 
قنبری با بیان اینکه سرنوشت ظالمان در تاریخ معمول آرامش را طوری تعریف کرده است که متضمن آرامش خود باشد اظهار داشت: آن ها حقوق انسان ها را تا جایی به رسمیت می شناختند که در گروه منافع عمومی و فردی خود باشد؛آن چیزی که انسان ها را به خاطر خدا تولیت می کند اندیشه دینی و حاکمیت است.
 
وی تصریح کرد:در عصر علی(ع) علی رغم کوتاه بودن دورانش یکی از عالی ترین نمونه های زندگی آرام در سایه دین علی(ع) بی مهری های مردم و کارشکنی خواص بود که توانست دولتی را به ظهور برساند که به عنوان نماد دولت و حکومت اسلامی برای ما به میراث بماند.
 
این استاد دانشگاه با بیان این که جریان های مقابل مانع عمر طولانی این دولت شد گفت: چرا که تحمل حضور علی(ع) را نداشته و عاقبت ایشان را به شهادت رساندند و دوران حکومت امام حسن (ع)شروع شد.
 
وی بیان داشت: دوران حکومت امام حسن(ع) بسیار مهم بود و اگر حکومت پیامبر(ص) تا امام حسن(ع) را مورد بررسی قرار دهیم خواهیم فهمید که همه مدل های هدایت برای به حرکت در آوردن مردم و برگرداندن آن ها به صراط مستقیم به کار بسته شد و جریان های براندازی توحید مان راه سادت مردم به اتصال حبل المتین بوده است.

قنبری با بیان این که بعد از شهادت امام حسن(ع) دوران خلافت آقا امام حسین(ع) شروع و حیات حکومت اصلی اباعبدالله(ع) بیشتر از شش ماه طول نکشید اظهارداشت: امام حسین(ع) قطعا و حتما به فراست دریافت کردند که برای صیانت در راه خدا تنها یک راه باقی مانده و آن هم تمام بازی و پاکبازی در یک نبرد نابرابر است.
 
وی افزود: چرا که تکلیف روشن بود و جریان ها برای براندازی حسین(ع) نقطه مقابل ایشان علم شده بودند.
 
یزید نازک ترین نخ تسبیح حکومت بنی امیه بود

قنبری با بیان این که امام حسین(ع) وصیت خود را برای محمد حنفیه در مدینه فرستاد اظهار داشت: چرا امام حسین(ع) این وصیت را برای مردم مدینه فرستاد در آن زمان هم شبکه ای مجازی و رسانه ها وجود نداشت که حتی وصیت او را به شام هم برسانند اما سال بعد متوجه شدند که امام(ع) از آنان چه می خواسته است حال این سوال مطرح است که چرا امام(ع) برای مردم مدینه آن را ارسال کردند؟.
وی گفت: طاغوت بنی امیه در مدینه از بین رفته بود ،بنی امیه که پایه اش محکم و همه مردم آن را به عنوان شیوخ اسلام می دانستند و درصورتی که آثار آن بسیار تلخ بود.

این استاد دانشگاه با بیان این که یزید نازک ترین نخ تسبیح حکومت بنی امیه بود گفت: هر کس که در آن زمان می خواست قیام کرده و با آن جبهه مبارزه کند ممکن بود با اقبال مردم مواجه شود در آن زمان سه نفر مورد هدف حکومت قرار داشتند عبدالله بن زیبر، عبدالله بن عمر و حسین بن علی(ع) .
 
وی ادامه داد: با معرفی این سه نفر افکار عموم متنوع اندیشه و خواسته ها شد البته هیچ کدام از لحاظ صمت به پیامبر نظیر حسین بن علی نبودند این جا در کانون توجه قرار می گیرد و مردم و خواص دانستند که حسین بن علی(ع) قیام کرده و عزمش را جزم کرده است.
 
 قنبری با بیان این که اگر حکومت به دست یزید می افتاد قیامش قطعی و اقبال مردم همراه آن بود اظهار داشت: در آن زمان 12 هزار نامه از عراق برای امام آمده بود و مردم به آن اقبال کرده و حکومت اسلامی تشکیل شد.
 
وی افزود: طبیتعا افرادی که با حسین(ع) همراه شده بودند؛اگر حسین(ع) به حکومت می رسید می گفتند که ما جزو یاران شما بودیم و این ها همانهایی بودند که همراهی با امام (ع)را در گرو رسیدن به اهداف دنیایی می دانستند.
 
وی با بیان این که این افراد با خودنمایی خواهان مشوش کردن افکارعمومی بودند تصریح کرد: آن ها می خواستند با خودنمایی بگویند که با رهبر جامه دینی همراه بودیم و ممکن بود که اهداف دنیا را در سر نداشتند ولی همین برای آن ها بس بود که در افکار عمومی جا می افتاد که با رهبر جامعه دینی همراه بودند.
 
قنبیری ادامه داد: یک عده دیگر نیز می خواستند که با حضور در کنار امام حسین(ع) به منافع خود برسند رفتارهای خود منظم و برای رسیدن به قدرت هرچه که پدران آن ها در گذشته کردند می خواستند به مرحله ظهور برسانند.

وی اظهار داشت: زمانی که کاروان حسینی حرکت کرد، ابی عبدالله (ع)ورود افراد ماجراجو را به کاروان توحیدی خود ممنوع کرد.

 وی در ادامه با اشاره به فتح مکه توسط پیامبر اکرم(ع) گفت: در زمان فتح مکه همین جمعیت که با پیغمبر وارد مکه شدند؛ شر را درست کردند و مردم را به خاطر عصر جاهلیت قتل عام کردند که این موضوع اوقات پیامبر را تلخ کرد.

قنبری با بیان این که این افراد آمده بودند تا در سایه پیامبر(ع) به برنامه های خود بپردازند اظهار داشت: این در حالی است که ابی عبدالله (ع)ورود این افراد به کاروان توحیدی خود را ممنوع می کند و این عزت حسینی است.

وی با بیان این که در حین قیام و پس از آن عده نیاز است گفت: در حالی امام حسین(ع) به جنگ با استکبار می رود که به جای آنکه عده فراهم کند افرادی را نیز ممنوع می کند برای این که افرادی که در مسیر حرکتی سیدالشهدا(ع) باید حضور داشته باشند باید اصحاب ناب پیغمبر(ص) و امیرالمومنین(ع) باشد.

وی تاکید کرد: این مردم آرمان دار مستحکم و متین برای این که با طاغوت زمان خود برخورد کند احتیاج به هر نوع مجاهده ای ندارد.

قنبری در ادامه به حضور همین اراده در زمان حضرت امیرالمومنین(ع) اشاره کرد و گفت: در زمان حضرت امیرالمومنین (ع)همین افراد بودند که به دلیل دیرینه شان به خدا و امیرالمومنین(ع) منت می گذاشتند و با این ادعا که در روزهای غربت و تحریم اسلام در کنار پیامبر(ص) و امام (ع)حضور داشتند حق خود می دانستند که از گشایشی که با به خلافت رسیدن حضرت علی(ع) بود بهره مند شوند که حضرت در پاسخ به آن ها فرمود مزد مجاهده شما با خداست نه با صندوق بیت المال و همین موضوع باعث شد جنگ های زیادی به راه بیفتد.

حضرت سیدالشهدا (ع)در روزگار نیاز از همه بی نیازتر است

وی با بیان این که حضرت سیدالشهدا (ع)در روزگار نیاز از همه بی نیازتر است گفت: زمانی که به ترکیب یاران امام حسین(ع) نگاه می کنیم متوجه می شویم که ترازی در روی کره زمین برای آن ها نیست و آن ها یکتا هستند البته در جبهه مقابل هم همین است است یعنی افرادی  که برای خلق فاجعه آمده اند با یک اعتقادات مستحکمی وارد عرصه شدند و همه موجودیت خود را به تاراج گذاشتند که این به تاراج گذاشتن سابقه و دین داری و مجاهده یا بی عقلی محض است تا تسلیم شیطان بودن یا هر دو که این ها هر دو را با هم داشتند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در شب تاسوعا اگر در اردوگاه حسین بن علی(ع) یاران امام(ع) در حال عبادت بودند در جبهه مقابل عده ای غسل کرده و خود را مهیای کشتن امام حسین (ع)می کردند به این گمان که با کشتن امام حسین(ع) وارد بهشت خواهند شد.

وی تصریح کرد: در شرایطی که همه چیز مهیا خلق یک حماسه و فاجعه است ،هردو این ها کار را بی نقص انجام دادند و اگر قرار باشد به حماسه نمره تمام بدهیم کربلاست و باز هم اگر قادر باشد به فاجعه هم نمره تمام دهیم باز هم کربلاست.

قنبری تاکید کرد: آن چه که مولای کربلا نشان داد این است که سردار سپاه کربلا در برابر جذبه ای از جلوه های دنیا تسلیم نشد، نه طمع او را تسلیم کرد نه تهدید نه تنهایی و غربت توانست او را به زانو دربیاورد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: کشته شدن و زخم برداشتن در مکتب امام حسین(ع) تحقیر نیست؛ اما این اسارت که تحقیر شمرده می شود یعنی اگر کسی عزت حریت و ماموریت و تکلیف خود را برای چند روز بیشتر ماندن در دنیا در طبق اخلاص قرار داد ،حقارت است لذا آزادی و حریت مکمل جریان مجاهدت است.

قنبری در ادامه اظهار داشت: در فرآیند کاروان حسینی تا شب عاشورا حضرت سیدالشهدا (ع)به هر کسی که بخواهد در این کاروان توحیدی حضور داشته باشد چراغ سبز نشان داد اما از سوی دیگر دست رد به سینه خیلی افراد نیز زد.

قنبری با اشاره به فیض و رحمت پروردگار گفت: حر از نظر معبر سیدالشهدا به مقام قرب حق نایل آمد به طوری که زمانی که همه آلودگی ها تشخص ها و موقعیت ها و هم چنین مسائلی که از جنس دنیا و سرسپردگی به استکبار بود یک جا در اردوگاه بنی امیه دفع شد.

سید الشهدا حجت قاطع خداوند است

وی با اشاره به این که حتی یک کلمه هم به روی حر به زبان نیامد تا کسی بگوید که این چه کاری بود که انجام دادید گفت: سیدالشهدا حجت قاطع خداوند است.

قنبری در پاسخ به سوال مبنی براینکه جوانان چه درسی باید از مکتب حسین(ع) بگیرند ادامه داد: ما در محضر سیدالشهدا(ع) قرار گرفته است به گونه ای که اگر کسی صدای استنساق ما را بشنود و ما را اجابت نکند از ما نیست.

وی با بیان این که این حرف برای تاریخ و ابدیت انسان است افزود: این سخن تنها مختص حاضرین در کربلا نیست زیرا اگر اباعبدالله الحسین قرار بود در کربلا بفرمایند هل من ناصر ینصرونی صدایی که از هنجره ایشان بیرون می آمد 50 یا 100 متر بازخورد داشت.

قنبری با اشاره به این که امام حسین(ع) فرمودند که این صدا شروع شده است که خاموش نخواهد شد گفت: پژواک هل من ناصر ینصرنی در گذر زمین و زمان جنس اعجاز دارد.

وی با بیان این که دشمنان حسین بن علی (ع) زندگی می کنند و زمانی که از حسین بن علی صحبت می کنند تصور می کردند که انگار خیمه او را می دیدند و آماده به آتش کشیدن آن هستند گفت: هنر ابی اباعبدالله الحسین در این بود که در ظهر عاشورا زمانی که تنها و غریب ماند تیری با خود آورد که از خزانه عرش آن را به زمین منتقل کرد به گونه ای که این تیر را در چله نهضت جاویدانش گذاشتند و آن را رها کردند به گونه ای که این تیر همان تیر هل من ناصر ینصرنی بود.

این استاد دانشگاه با اشاره به این که این تیر به خورشید دهمین روز محرم الاحرام سال 61 اصابت کرد ادامه داد: این تیر به وسط آسمان آفرینش اصابت کرد.

کارشناس معارف اسلامی با بیان این که این خورشید غروب ندارد اظهار داشت: این خورشید غروب ندارد اما مخاطب دارد یعنی در هر عمل و قول شما حسین بن علی موجود است.

وی با بیان این که کسانی که در ادارات پشت میز هستند باید مواظب قلمشان باشند ادامه داد: نباید قلم در نوشتن خود لغزش پیدا کند پس نباید جنس قلم از جنس لغزش باشد.
                                              
هل من ناصر ینصرنی را همواره به یاد بسپاریم

کارشناس معارف اسلامی گفت: هل من ناصر ینصرنی را همواره به یاد بسپاریم.

وی با بیان این که علی بن ابی طالب(ع) در هر جای این شهر برای خود محراب درست کرده است افزود: فریاد استنصار او بازدارنده انسان ها از گناه است.

این استاد دانشگاه با بیان این که جوانان باید در تراز علی اکبر(ع) باشند،ادامه داد: ما عاشق سیدالشهدا هستند اما برای ورود به خیمه حضرت حسین بن علی(ع)باید علی اکبر(ع) شویم.

کارشناس معارف اسلامی با تاید براینکه رفتار علی اکبر(ع) میراث سیدالشهدا بیان داشت:میراث سیدالشهدا (ع)رفتار علی اکبر (ع)برای جوانان است.

جمع بندی عالم را باید حسین بن علی انجام دهد

وی با بیان این که جمع بندی عالم را باید حسین بن علی(ع) انجام دهند گفت: ما باید قابلیت این مسئله را داشته باشیم که وجود مقدس مولا ما را جمع بندی کند.

این استاد دانشگاه افزود: در این شب همه پاکی های عالم یکجا در اردوگاه حسین بن علی(ع) جمع هستند به گونه ای که همان داغی محرم 61 را دارند پس باید از آن ها بخواهیم که دست نظام را بگیرند.

کارشناس معارف اسلامی با اشاره به این که باید از آن ها بخواهیم که ما را به صراط مستقیم برسانند تا سربلند باشیم گفت: صراط مستقیم روزی ما را به کربلا خواهد رساند.

برای دانلود فایل صوتی و دیدن تصاویر اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.