یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
(۲۷) ارْجِعِى إِلَى رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً (۲۸) فَادْخُلِى فِى
عِبَادِى (۲۹) وَادْخُلِى جَنَّتِى (۳۰)هان اى روح آرام یافته و متین
به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است.
پس در جرگه بندگان من درآى.
و به بهشت من داخل شو!
*در تفسیر «البرهان» چنین آمده است:
امام
صادق (ع) فرمود: اقرؤا سورة الفجر فی فرائضکم و نوافلکم فانها سورة الحسین
بن علی، سورة فجر را در نمازهای واجب و نیز نماز مستحب خود بخوانید؛ چرا
که این سوره، سورة حسین بن علی است.
*در روایتی دیگر از امام صادق
(ع) آمده است که ایشان در باره تفسیر نفس مطمئنه میفرماید: یا ایتها النفس
المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة» الآیه یعنی الحسین ابن علی ـ علیهما
السّلام ـ [۷] مراد از «نفس المطمئنه» که از خداوند راضی خشنود و خداوند
نیز از او خرسند است، حسین بن علی (ع) است.
*در این آیات، کلمة
«نفس المطمئنه» نقش کلیدی و محوری دارد به طوری که فهم معنای آیه تا حدود
زیادی به روشن شدن معنای این واژه بستگی دارد، و چه بسا وجود این کلمه در
این آیه موجب تفسیر و بیان شأن نزول آیه، دربارة حسین بن علی (ع) گردیده
است، و آن حضرت مصداق اتم و اکمل آن به حساب آمده است.
*اما نفس
راضیه مرضیه مقامی است که در آن معشوق از عاشق کمال رضایت را دارد و عاشق
نیز در کمال خشنودی است و حالی خوش تر از این در جهان نیست.
*راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است که او از خدا خوشنود و خدا نیز از او خرسند است.
*از
امام صادق (ع)سؤال شد که آیا مؤمن از جان دادن خود راضى است؟ حضرت فرمود:
در لحظه اول راضى نیست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى میدهد که من از
پدر به تو مهربانترم، چشمت را باز کن. او چشم باز میکند و پیامبر (ص) و
على و فاطمه و حسن و حسین و سایر امامان علیهم السلام را میبیند. فرشته
میگوید: اینان دوستان تو هستند. مؤمن هم با دیدن این صحنه راضى میشود و
در این هنگام خطاب «یا ایّتها النفس المطمئنّة» را میشنود.
در اون موقع که زمان امامت امام حسین علیه السلام نبود
امام حسین علیه السلام مصداق خاص آیه میباشد و مصادیق عامه نیز دارد که سایر انسانی را که جان پاک دارند میباشد .
ضمن اینکه مقام راضیه و مرضیه هر دو حال برای ذوالحال ضمیر مونث (ک ) یا همان ( النفس : موصوف و مطمئنه : صفت) میباشد و هیچ به الله برنمیگردد چراکه در اینصورت حال میبایستی مذکر قید میشد . مثلا : راضیا و مرضیا .
سپاسگزارم .
ترسسسسسس