به گزارش
حوزه پارلمان باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی این مرکز با اشاره به اینکه باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، در هشتم خردادماه ۱۳۹۳ طی نطقی در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشکده نظامی وست پوئینت، رئوس کلی سیاست خارجی ایالات متحده در برهة کنونی را بیان کرد، افزود: خبرگزاریها و رسانههای غربی، هریک با برجسته کردن برخی از بخشها و عبارات این نطق، کوشیدند نشان دهند که اوباما در این سخنرانی برداشتی متفاوت یا حتی بدیع در مورد سیاست خارجی آمریکا ارائه داده است.
برخی از شکل گیری نوعی چرخش در سیاست خارجی آمریکا به سمت تمرکز بر شرق آسیا و چین سخن گفتند؛ بعضی از افزایش به اصطلاح حس مسئولیت پذیری آمریکا در قبال بحرانهای بین المللی استدلال آوردند و عدهای دیگر مدعی اوج گیری تلاش آمریکا برای برقراری نظم و ثبات بین المللی شدند، در این چارچوب، با عنایت به اینکه مواضع روسای جمهوری آمریکا در کل و نطقهای ادواری آنها در دانشکده نظامی وست پوئینت به طور خاص سهم بسزایی در شکل دهی سیاستگذاری خارجی آمریکا دارند، گزارش حاضر میکوشد با تحلیل محتوای این نطق، روند کنونی در سیاست خارجی آمریکا را تشریح کرد.
اوباما در پایان نطق خود با تاکید گذاری و همزمان بر هستها و بایدها در عرصه سیاست خارجی میکوشد آرمان خواهی را با واقع گرایی در آمیزد و سیاست خارجی متعادلی از آمریکا در نزد جهانیان به نمایش بگذارد. وی در این میان، خاطرنشان میسازد که «امروز رهبری جهانی حکم میکند که آمریکا جهان را آنچنان که هست، با تمام خطرات و عدم قطعیتهایش ببیند. از این رو، آمریکا باید برای رویارویی با بدترین وضعیت آمادگی داشته باشد».
این گزارش میافزاید: در نتیجه گیری کلی از مواضع اوباما میتوان گفت که اصول زیربنایی سیاست خارجی آمریکا که مبتنی بر سلطه طلبی جهانی است همچنان لایتغیر باقی مانده است: اصالت یابی یکجانبه گرایی، مداخلهگری نظامی، رسالت گرایی برای شکل دهی به نظام بینالمللی، به بهانه مبارزه باتروریسم و ترویج حقوق بشر همچنان در هسته سیاست خارجی آمریکا وجود دارند، اما در این میان به نظر میرسد آنچه در دوره اوباما تغییر یافته است دو محور ذیل را در بر میگیرد:
۱- تقویت استفاده ابزاری از نهادهای بین المللی و شکل دهی و بسترسازی افکار عمومی جهانی بر اساس مقتضیات منافع ملی آمریکا: با عنایت به اینکه دراثر تحولات بین المللی و بحران اقتصادی در درون آمریکا، قدرت مانور یکجانبه دولت اوباما در عرصه بینالمللی کاهش یافته است، وی از این طریق میکوشد اهداف سیاست خارجی آمریکا را البته تا جایی که امکان دارد، با هزینه کمتری پیش ببرد.
۲- تشدید تلاش برای گسترش نفوذ ایالات متحده آمریکا در سراسر جهان: آنچه از مواضع اخیر اوباما بر میآید چرخش تمرکز منطقهای سیاست خارجی آمریکا از خاورمیانه به شرق آسیا نیست، بلکه نوعی تلاش برای گسترش سلطه جهانی و همه جانبه آمریکا در ذیل داعیه رهبری آمریکا بر جهان است.
در ارتباط با برنامههای صلح آمیز هستهای ایران نیز دیدگاه کلی اوباما را میتوان در محورهای ذیل خلاصه کرد:
نخست آنکه، وی برای حل و فصل موضوع هستهای ایران، مایل است در قالب ائتلاف با متحدان آمریکا عمل کند.
دوم آنکه به رغم اوباما، تحریمها علیه ایران، با به کارگیری دیپلماسی مغایرتی ندارد. البته این نظر در راستای سیاست قدیمی چماق و هویج است که آمریکا همواره در طول تاریخ سیاست خارجی خود از آن استفاده کرده است. این نکته نشان میدهد که مقامات واشنگتن در به کارگیری دیپلماسی، تمام و کمال عمل نخواهند کرد.
سوم اینکه با عنایت به اینکه بحث برنامه هستهای ایران بخش اندکی از نطق، اوباما را به خود اختصاص داده است، به نظر میرسد اوباما این موضوع راکمتر از گذشته به عنوان چالش اصلی سیاست خارجی آمریکا قلمداد میکند. این نکته از آنجا نشئت میگیرد که اوباما و سایر مقامات واشنگتن دریافتهاند که گزینه سخت افزاری و نظامی در مورد ایران، نه تنها مطلوبیت نداشته، بلکه عملی هم به نظر نمیرسد. ایجاد این ذهنیت خود موفقیتی قابل توجه برای سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
انتهای پیام/