این ائتلاف بنا بر گفته جان کری وزیر خارجه ایالات متحده باید طرح خود را برای کمک به دولت عراق در مقابله با داعش ظرف 2 هفته نهایی میکرد.
عراقی که در شرایط سخت امنیتی گرفتار آمده بود و تروریستهای تکفیری داعش میرفتند تا مناطق کردنشین و نقاط استراتژیک مناطق سنینشین را به تصرف خود درآورند و پس از آن مرحله آخر نقشه خود در عراق، یعنی تصرف بغداد و تشکیل «دارالخلافه» در بغداد را همانطور که رهبر این گروه تروریستی عنوان کرده بود، اعلام کنند.
اولین برنامه ائتلاف حملات هوایی از طریق جنگندهها و هواپیماهای بدون سرنشین به مناطق نزدیک اربیل و همچنین نقاط استراتژیک تحت تصرف داعش در مناطق سنینشین مانند سد موصل بود که در مورد اول تا حدودی توانست مانع پیشروی سریع داعش و تصرف اقلیم شود و در پی آن نیروهای پیشمرگ توانستند خود را بازسازی کرده و به مقابله با داعش برخیزند.
در نقاط دیگر نیز ارتش عراق به کمک کمیتههای مردمی و پیشمرگه رفته و توانست سد نفوذ داعش شده و به تدریج مناطقی را از دست تروریستها آزاد کند.
مقامات کرد نیز که زمانی به تصور جنگ داخلی بین اعراب، آسودهخاطر در شمال، سودای استقلال را در سر میپروراندند، به این موضوع رسیدند که خطر داعش مرز نمیشناسد و باید همه عراقیها برای مقابله با آن متحد شوند.
با شکلگیری ائتلاف بود که کشورهای متحد آمریکا در منطقه یعنی امارات متحده عربی، عربستان، اردن و قطر مستقیماً مواضع داعش را مورد حمله قرار دادند و جنگندههای آنها روزانه چندین سورتی پرواز به عراق و بعدها به رقه سوریه داشتند.
تعداد اعضای ائتلاف به تدریج افزایش یافت و امروز گفته میشود که رقم آن به 40 رسیده است.
ائتلافی که با در اختیار داشتن تسلیحاتی همچون ناوهای هواپیمابر، جنگندههای پیشرفته، موشکهای هدایت شونده و هواپیماهای بدون سرنشین به علاوه نقشههای هوایی دقیق از محل حضور تروریستها که ارزش مجموع آنها میلیاردها دلار میشود، توانست کمکی در بازپسگیری سد موصل کرده و سنجار یا شنگال را از محاصره خارج و پیشروی سریع داعش را متوقف کند.
اگرچه در ابتدای تشکیل ائتلاف، ترکیه که همپیمان ناتو به شمار آمده و همسایه عراق و سوریه نیز میباشد، از ورود به آن امتناع کرده و ملاحظات امنیتی و نیز کمک احتمالی به حکومت بشار اسد را بهانه خود آورد، اما بعدها گویا قرار شد تا پایگاههای هوایی این کشور نظیر «اینجرلیک» برای بمباران هوایی مناطق تحت تصرف داعش به کار گرفته شود.
به جز روسیه که خواستار قانونیشدن این ائتلاف از مجاری سازمان ملل و شورای امنیت شده بود، میتوان گفت که همه قدرتهای جهانی در این تشکیلات حضور دارند.
زمانی نگذشت اما که مشخص شد این ائتلاف یا توان مقابله و از بین بردن تروریستها را ندارد و یا تمایلی به ریشهکنی آنها نیست.
این موضوع از دو منظر قابل بررسی است: اول آنکه گروههای شبهنظامی و پارتیزانی همچون داعش که سالها تجربه جنگهای چریکی در افغانستان، لیبی، سوریه و عراق را دارا هستند با چند حمله هوایی از بین نمیروند و خود را به سرعت با شرایط جدید هماهنگ میکنند که نمونه آن زیرزمینی شدن این تشکیلات و استفاده از نیروهای غیرنظامی به عنوان سپر انسانی و همچنین تغییر چهره به لباس کردها و شبهنظامیان عراقی بوده است.
دوم آنکه آمریکا و غرب از حضور گروههای تروریستی در کشورهای خاورمیانه مخالف و غیر همسو با خود چندان ناراضی نبوده و آن را در راستای دکترین منطقهای «هرج و مرج سازنده» یا «بحران مدیریت شده» دنبال میکنند. بحرانی که دولتهای مرکزی را طی سالیان متمادی همچون افغانستان ضعیف و بیاثر در منطقه میکند.
شاید در چارچوب همین دو رویکرد بود که مقامات آمریکایی پس از مدتی اعلام کردند که از بین بردن داعش به زودی میسر نمیشود و شاید سالها زمان ببرد و مقامات کشورهای دیگر از جمله «لوران فابیوس» اعلام کردند که تلاش ما بر این است که عراقیها به تدریج خودشان تحت حمایت دولت فراگیر عراق به مبارزه با داعش بپردازند.
در خصوص حضور ایران در ائتلاف نیز حرف و حدیثهایی در محافل رسانهای غربی و عربی منتشر شد که مقامات آمریکایی اعلام کردند از ایران به دلیل نقش غیرسازنده آن در سوریه و در مبارزه با تروریسم برای این ائتلاف دعوتی به عمل نیامده است.
اظهاراتی که واکنش مقامات کشورمان از جمله مقام معظم رهبری را در پی داشت که ایشان پس از عمل جراحی خود با اشاره به این موضوع مطرح شده مبنی بر عدم اجازه به ایران برای ورود به ائتلاف ضد داعش فرمودند که «ایران درخواست آمریکا را پیش از آنکه به طور علنی با نقش ایران در این ائتلاف مخالفت کند، رد کرده است. آمریکا از همان ابتدا توسط سفیرش در عراق خواستار همکاری ایران برای مقابله با داعش شد اما من با آن مخالفت کردم چون آنها دستهای آلودهای دارند.»
بیانات ایشان چند روز بعد توسط مقامات کاخ سفید و وزیر خارجه این کشور مورد اذعان قرار گرفت؛ آنجا که اعلام کردند، در حاشیه مذاکرات هستهای در خصوص مبارزه با داعش نیز گفتوگوهایی انجام دادهاند.
اما جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که مبارزه با تروریسم را مدتها قبل از تشکیل ائتلاف به اصطلاح مقابله با داعش در منطقه آغاز کرده و این مبارزه را با همکاری ملتها و دولتهای سوریه و عراق دنبال میکند.
همکاری که در سوریه اگرچه چندان آشکار و رسانهای دنبال نشد، اما در عوض در عراق به صورتی کاملاً نمایان دنبال شد.
تا آنجا که مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان در نشستی خبری با وزیر خارجه کشورمان به صراحت از کمک نظامی ایران برای مقابله با داعش سخن گفته و اعلام کرد «ایران اولین کشوری بود که بلافاصله به کمک ما آمده بود»؛ و اگر نبود کمکهای ایران، اقلیم وضعیت سختی داشت.
این وضعیت در بخشهای دیگر عراق از جمله استانهای سنینشین و بغداد و کربلا و نجف نیز مشهود بود.
دست بلند جمهوری اسلامی ایران در این بخش یعنی نیروی قدس سپاه پاسداران با کمک مستشاری و تسلیحاتی خود توانست در ابتدا مانع فروپاشی کیان کشور عراق شده و در مراحل بعدی شهرها و نقاط مورد تصرف تروریستها را با کمک عراقیها یکی یکی از محاصره درآورده و آزاد کنند.
شهریور ماه بود که پیشمرگه کرد به همراه ارتش عراق و کمک داوطلبان مردمی و تحت رهبری قاسم سلیمانی وارد شهر شیعه نشین «آمرلی» در استان صلاحالدین شده و این منطقه را پس از 80 روز محاصره از سوی تروریستهای داعش آزاد کردند.
پیروزی که نقطه عطفی در تحولات میدانی عراق طی چند ماه گذشته بود و آغاز آزادسازی تدریجی مناطق اشغال شده توسط تروریستها شد.
از آمرلی بود که نقش سپاه قدس و به خصوص قاسم سلیمانی برای مردم منطقه و دنیا مشخص و واضح شد. آن زمان که گزارشگران رسانههای غربی و عربی همچون رویترز و العربیه در گزارشهای خود در خصوص شهرهای آزادشده اذعان کردند که بدون حضور ایرانیها این پیروزیها امکانپذیر نبود.
موضوع از این هم فراتر رفته و یکی از فرماندهان میدانی به رویترز اعلام کرد که بخشی از عملیات از سوی ایرانیها انجام گرفت و آنها تسلیحات ما را تأمین و برای عملیات برنامهریزی کردند و نیروهای امنیتی و ارتش عراق را آموزش دادند.
به موازات خبر پیروزی بزرگ ارتش و پیشمرگه عراق بود که عکسهای سردار قاسم سلیمانی در آمرلی منتشر شد. عکسهایی که در ابتدا تصور میشد نباید منتشر میشد اما به تدریج با افزایش آنها و نیز انتخابی که در زمان و مکان عکسها و همچنین افرادی که با سردار فاتح عکس میگرفتند مشخص شد که حاوی پیامهای منطقهای و بینالمللی است.
این پیامها را طرفهای منطقهای و بینالمللی به خوبی دریافتند.
قاسم سلیمانی از شمال عراق تا مرکز آن و هر کجا که درگیری و جنگی بود و پیروزی حاصل میشد حضور داشت و نیروهای عراقی حضور وی و نیروهایش را عامل پیروزی خود میدانستند.
این عملیات رسانهای، موازی با عملیاتهای زمینی «سردار فاتح» نیروی قدس سپاه آنقدر موثر افتاد که امروز همه منطقه و دنیا او را به عنوان ناجی عراق از چنگال تروریستها میشناسند و آمریکاییها نیز تحت فشار این موج رسانهای- میدانی، لب به اعتراف گشوده و اذعان کردند که نقش ایران در عراق سازنده است.
ژنرال «جان آلن» که فرماندهی ائتلاف ضد داعش را بر عهده دارد و سالها سابقه حضور در عراق و افغانستان را در کارنامه خود به ثبت رسانده است، مدتی پیش در گفتوگو با شبکه خبری «سی ان ان» اعلام کرد که نقش ایران در مبارزه با داعش را به رسمیت شناخته و ایران میتواند نقشی سازنده داشته باشد.
امروز با صراحت میتوان گفت که سخنان مقام معظم رهبری به درستی جامه عمل به خود گرفته که فرمودند:«ائتلاف ضدداعش پوچ و توخالی است و آنها در قضیه سوریه هم هیچ غلطی نتوانستند بکنند و در مورد عراق هم وضعیت به همین گونه است.»
جمهوری اسلامی ایران بنا بر احساس تکلیف و همچنین آیندهنگری وارد میدان مبارزه با تروریسم در همسایگی خود شد تا ضمن حمایت از همسایه خود و اماکن متبرکه، امنیت ملی خود را نیز ورای مرزها تامین کند و سردار قاسم سلیمانی مدیریت این موضوع را بر عهده گرفت که با حداقل امکانات به نسبت ائتلاف 40 کشوری با میلیاردها دلار سرمایه و تسلیحات موفق ظاهر شد و امروز شاهد عکسهای مختلف این سردار نشاندار در مناطق مختلف عراق از آمرلی گرفته تا کردستان عراق و صلاح الدین، جرف الصخر و سامرا و بغداد و کربلا و نجف باشیم.
شاید ژنرال بازنشسته آمریکایی که از فرماندهان عالیرتبه این کشور در افغانستان و عراق بین سالهای 2006 تا 2013 بوده، تصور نمیکرد با تمام تسلیحات و نیروهای هوایی کشورهای منطقهای و بینالمللی در سایه سرداری قرار بگیرد که با چند همراه خود شهرهای عراق را یکی یکی پشت سر گذاشته و ضمن هماهنگ کردن امور بین پیشمرگههای کرد، ارتش عراق و نیروهای داوطلب مردمی در این کشور رهبری آنها را روی زمین برای مقابله با داعش و پیروزی بر این گروه تروریستی تکفیری بر عهده داشته باشد، پیروزیهایی که ائتلاف 40 کشوری از آسمان تنها نظاره گر آنهاست.
انتهای پیام/