سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آمار و ارقام نشان می دهد؛

چطور "ازدواج سفید" بخت جوانان را سیاه می کند

تحقیقات نشان می‌دهد که آنهایی که تصمیم به ازدواج سفید می‌گیرند ویژگی‌ها و نقاط ضعفی دارند که راضی به ازدواج سفید می‌شوند و همین مسئله نشان می‌دهد که به درد ازدواج نمی‌خورند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ ازدواج برای غربی ها رابطه‌ای خصوصی و شخصی است. ولی وقتی زن و مردی فقط به دلایل شخصی خودشان زیر یک سقف رفته و بدون ثبت رسمی، قانونی و حقوقی در کنار هم زندگی می‌کنند و هم خانه میشوند، به آن ارتباط ازدواج سفید گفته می‌شود. زندگی بدون ازدواج یکی از شیوه‌های رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوج‌های آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف می‌گذرانند.

در سال ۱۹۹۴، حدود ۳/۷ میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی می‌کردند و نزدیک به اواخر دهه ۱۹۹۰، حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد زوج‌ها پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر می‌گذراندند. این در حالی است که تا پیش از ۱۹۷۰، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوج‌های ازدواج‌نکرده‌ای که با یکدیگر زندگی کرده‌اند، از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحله‌ای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شده‌است. اکثر ازدواج‌های سفید عمری کوتاه دارند و معمولاً حدود یک سال یا کمی بیشتر طول می‌کشند که یا به ازدواج رسمی و یا جدایی ختم می‌شوند.

ازدواج رسمی درمقابل زندگی زناشویی بدون ثبت قانونی
ازدواج سفید، پیوندی غیرقانونی و غیررسمی است که در آن دو طرف هیچ تعهد برای کنار هم ماندن ندارند. حتی اگر یک طرف رابطه دوست داشته باشد که زندگی آنها دائمی و همیشگی باشد، خیلی وقت‌ها طرف دیگر خواستار آن نیست. احتمال بر هم خوردن ازدواج‌های سفید بسیار بالاتر از ازدواج‌های رسمی است. این زوج‌ها هیچ تعهد حمایت مالی در برابر همسر خود ندارند. این زوج‌ها بیشتر از زوج‌هایی که ازدواج رسمی داشته‌اند، وقت آزاد خود را به تفریحات مجردی می‌گذرانند و زندگی اجتماعی خود را مستقل نگه می‌دارند. بااینکه بیشتر این افراد توقع دارند که زندگی‌جنسی‌شان با وفاداری باشد اما خیانت جنسی در این روابط بسیار بیشتر از زوج‌های قانونی دیده می‌شود.


تعداد قابل‌توجهی از این زوج‌ها تصمیمات و برنامه‌های قطعی برای ازدواج قانونی دارند و رفتارشان در جامعه درست مثل زن و شوهرهای عادی است. خیلی از آنها هم هیچ تصمیمی برای ازدواج ندارند و این روابط بی‌تعهد فقط بر معامله هم‌زیستی پایبند هستند. درواقع، بهتر است زوج‌ها با دقت بسیار بیشتری درمورد ازدواج سفید فکر کنند زیرا هیچ محدودیت یا مسئولیت‌پذیری رسمی و قانونی را شامل نمی‌شود.

اما این معامله هزینه‌هایی دارد. طبیعت آزمایشی، موقت و بی‌تعهد ازدواج سفید مانع می‌شود که بسیاری فواید ازدواج رسمی را برای دو طرف داشته باشد. عدم قطعیت درمورد ثبات و طول عمر این روابط، سرمایه‌گذاری در آن را برای هر دو طرف پرخطرتر می‌کند. زوج‌هایی که انتظار دارند زمان زیادی کنار هم بمانند مهارت‌هایی پیدا می‌کنند و به طرفشان اجازه می‌دهند نقص‌ها و ضعف‌هایی داشته باشند چون خودشان هم می‌توانند برای پر کردن نقاط ضعف خودشان به طرفشان تکیه کنند. این کسب مهارت به این معنی است که زوج‌هایی که برای رابطه‌ای طولانی کنار هم کار می‌کنند بسیار بیشتر از مقداری که به تنهایی عایدشان می‌شده است، به دست می‌آورند. اما ازدواج سفید این فواید را کمتر کرده و هزینه یادگیری این مهارت‌ها را بالا می‌برد -- خیلی راحت‌تر است که هر کاری را برای خودتان انجام دهید چون نمی‌دانید کسی که الان با او زندگی می‌کنید سال آینده کنارتان باشد. به همین دلیل این زوج‌ها بسیار کمتر از زوج‌هایی که ازدواج رسمی کرده‌اند عایدی دارند.

طبیعت موقت و غیررسمی ازدواج سفید سرمایه‌گذاری در این رابطه و حمایت کردن را برای خانواده دو طرف هم سخت‌تر می‌کند. والدین، خواهر و برادرها و دوستان دو طرف تمایل بسیار کمتری برای شناخت طرف مقابل و شرکت دادن او در فعالیت‌ها، مراسم‌های خانوادگی و معاملات مالی خواهند داشت. والدین معمولاً زمانی روی طرف‌مقابل فرزندشان سرمایه‌گذاری احساسی و مالی می‌کنند که بدانند رابطه آنها طولانی‌مدت خواهد بود. حتی سعی می‌کنند به فرزندانی که از چنین روابطی به وجود می‌آیند هم دلبستگی چندانی پیدا نکنند زیرا با بر هم خوردن رابطه فرزندشان، ارتباط آنها با نوه‌شان هم نامعلوم خواهد شد.


جدا بودن زندگی این زوج‌ها هم مفید بودن آنها بعنوان منبع حمایتی طی زمان‌های سخت را کاهش می‌دهد. آمار نشان می‌دهد که این زوج‌ها از همدیگر توقع دارند که از آنها حمایت کند و انجام ندادن آن تهدیدی برای ارتباطشان خواهد بود. این زندگی‌ها که معمولاً به صورت دانگی اداره می‌شود، معمولاً به ضرر خانم‌ها تمام می‌شود زیرا درآمد خانم‌ها معمولاً پایین‌تر از آقایان است.

یکی دیگر از مشکلات ازدواج سفید این است که به نظر می‌رسد فرد را از برخی مسائل اجتماعی مهم مثل مذهب دور نگه می‌دارد. این سبک زندگی در اکثر مذاهب مردود است و به همین دلیل افرادیکه چنین روش زندگی پیش می‌گیرند در جمع‌های مذهبی چندان پذیرفته نیستند. و به همین دلیل است که معمولاً دختران و پسران مذهبی به چنین زندگی تن نمی‌دهند و آنهایی که ازدواج سفید را پیش می‌گیرند، چندان افراد مذهبی نیستند.

در چنین زندگی زناشویی، ارتباط هر طرف با بچه‌هایی که طرف‌مقابل از زندگی قبلی خود می‌آورد هم تعریف درستی ندارد. او هیچ حق یا مسئولیت قانونی در مقابل فرزندان طرف‌مقابل خود ندارد و این ابهام سرمایه‌گذاری در چنین رابطه‌ای را برای هر دو طرف خطرناک می‌کند.

ازدواج سفید چه حاصلی دارد؟
همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد مشاهده کردید که ازدواج رسمی تغییرات رفتاری ایجاد می‌کند -- هم در زوج و هم در اطرافیان آنها -- که هیچ آثاری از‌ آن در ازدواج سفید دیده نمی‌شود: دو طرف می‌توانند به هم اعتماد کنند، بچه‌ها و والدین دو طرف می‌توانند در این رابطه سرمایه‌گذاری عاطفی و مالی کنند، و از این قبیل. اما نتایج تجربی این تغییرات رفتاری چیست؟

قبل از تلاش برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید درک کنیم که زوج‌ها در ازدواج سفید، بخصوص آنهایی که هیچ برنامه‌ای برای ازدواج رسمی ندارند، حتی قبل از شروع هم‌خانگی‌شان هم با زوج‌هایی که ازدواج رسمی می‌کنند فرق دارند. زندگی کردن با یک نفر به جای ازدواج کردن با او، جذابیت ازدواج را برای افراد و احتمال موفق شدن آن را کمتر می‌کند. در زیر ازدواج رسمی و ازدواج سفید را از جوانب مختلف مقایسه می‌کنیم.

خشونت خانگی: 

طی گزارش یک تحقیق مشخص شده است که بچه‌های زیادی در سراسر جهان در نتیجه ازدواج‌های سفید به دنیا می‌آیند، فقط بخاطر اینکه مادران بسیاری از ترس خشونت‌های خانگی و کودک‌آزاری تن به ازدواج رسمی نداده‌اند. آیا این ترس منطقی است؟ اما طی تحقیقی که در سال ۱۹۸۷ انجام گرفت مشخص شد که میزان این خشونت‌ها در ازدواج‌های سفید نه تنها کمتر نیست بلکه میزان مشاجراتی که به خشونت‌های فیزیکی تبدیل شده است در ازدواج‌های سفید دو برابر ازدواج‌های رسمی بوده است. یکی از علت‌های آن این است که این زوج‌ها به طور متوسط جوان‌تر هستند و تحصیلات پایین‌تری دارند.

اما این مسئله که زوج‌هایی که وارد ازدواج‌سفید می‌شوند قصد تبدیل آن به ازدواج رسمی را دارند یا نه اهمیت بسیاری دارد. نامزد‌هایی که با هم زندگی‌ می‌کنند هم درست مثل زوج‌هایی که ازدواج رسمی می‌کنند تمایل کمتری به مشاجرات خشونت‌آمیز نشان می‌دهند. زنانی که با مردی که هیچ تصمیمی برای ازدواج رسمی با آنها ندارد هم‌خانه می‌شوند تا حد زیادی در معرض خشونت قرار دارند. سلامت زنانی که ازدواج رسمی می‌کنند به مراتب بالاتر از دسته‌ای است که فقط با مردی هم‌خانه می‌شوند. برخی محققان اعتقاد دارند که تعهد در رابطه و به طرف‌مقابل خشونت را کاهش می‌دهد.

رابطه جنسی:

رابطه‌جنسی یکی از مهمترین اصول در معامله ازدواج سفید است. طبق تحقیقی که در سال ۱۹۹۲ انجام گرفت، زوج‌هایی که ازدواج سفید دارند به طور متوسط هفت مرتبه در ماه و تقریباً یک مرتبه بیشتر از زوج‌هایی که ازدواج رسمی کرده‌اند، با هم رابطه‌جنسی دارند. اما احتمال اینکه زوج‌هایی که ازدواج سفید کرد‌ه‌اند فقط با همسر خود ارتباط جنسی برقرار کنند بسیار کمتر از زوج‌هایی است که ازدواج رسمی داشته‌اند، هرچند اکثر آنها می‌گویند که از طرفشان چنین انتظاری دارند. در یک تحقیق مشخص شد که آمار زنانی که در ازدواج رسمی به شوهرانشان خیانت می‌کنند ۴ درصد، آنها که در ازدواج سفید اینکار را می‌کنند ۲۰ درصد و آنها که در روابط دوستی این کار را می‌کنند ۱۸ درصد است. طبق آمار زنان پس از ازدواج رسمی تغییر رفتاری قابل‌توجه داشته و تمایل آنها برای برقراری ارتباط جنسی با مردی جز همسرشان بسیار پایین می‌آید.

کارهای خانه: 
زنانی که با مردی زندگی می‌کنند باید خانه داری بسیار بیشتری نسبت به زنانی که تنها یا با زنان دیگر زندگی می‌کنند انجام دهند. در تحقیقی که اخیراً انجام گرفته است مشخص شد که با در نظر گرفتن وجود فرزندان و شخصیت همسرانشان، زنان ازدواج‌کرده ۱۴ ساعت بیشتر از مردان ازدواج‌کرده به کار خانه مشغولند و این آمار برای زنانی که بدون عقد رسمی با مردی زندگی می‌کنند ۱۰ ساعت است. بسیاری از اقتصاددانان نیز عنوان می‌کنند که مردان با صرف زمان بیشتر برای کار بیرون از خانه و کسب درآمد و تقسیم آن با همسرانشان، زحمات همسر خود در خانه را جبران می‌کنند اما این در حالی است که در ازدواج سفید، مرد که بیرون از خانه کار می‌کند، تعهدی برای تقسیم درآمد خود با زن ندارد و این یعنی زنانی که ازدواج سفید کرده‌اند، بدون هیچ مزد دریافتی در خانه زحمت می‌کشند.

ثروت:
مرد و زنی که ازدواج رسمی می‌کنند، نه تنها سرنوشتشان بلکه اموالشان نیز به هم گره می‌خورد. آمار و ارقام نشان می‌دهد که آندسته از زوج‌هایی که به جای ازدواج رسمی و قانونی، ازدواج بدون عقد رسمی را انتخاب می‌کنند، در طول زمان ثروت کمتری را اندوخته می‌کنند زیرا اغلب تحت حمایت مالی خانواده‌ها قرار نگرفته و درآمدهای کسب‌شده از هر دو طرف نیز برای خانواده هزینه یا پس‌انداز نمی‌شود و این می‌تواند برای بچه‌هایی که ممکن است از چنین والدینی به دنیا بیایند، جای نگرانی داشته باشد.

سلامت احساسی:
ذات ازدواج برای طولانی‌مدت است. زوج‌های ازدواج‌کرده زندگی زناشویی خود را بسیار محکم‌تر و باثبات‌تر از زوج‌هایی می‌بینند که ازدواج سفید کرده‌اند. و زمانیکه دو طرف تصور کنند که احتمال شکست ارتباط‌شان وجود دارد، تاثیری بسیار منفی بر روحیه آنها خواهد داشت. نتیجه آن: سلامت روانی در زوج‌هایی که ازدواج سفید کرده‌اند درمقایسه با آنهایی که ازدواج رسمی کرده‌اند بسیار ضعیف‌تر است. این زوج‌ها به مراتب افسرده‌تر بوده و سطح رضایت از زندگی بسیار پایین‌تری نیز دارند. اینکه زندگی آنها ممکن است خیلی زود بر هم بخورد، فشار عصبی سنگینی هم بر مرد و هم زن خواهد داشت و به همین دلیل است که علائم افسردگی به شدت در این افراد به چشم می‌خورد.

طلاق و جدایی:
معمولاً همه تصور می‌کنند که با هم زندگی کردن در یک زندگی آزمایشی به دو طرف نشان می‌دهد که ازدواجشان به چه شکل می‌تواند باشد و با اطلاعاتی که از چنین زندگی آزمایشی از همدیگر به دست می‌آورند می‌توانند انتخاب درست‌تری داشته باشند. آمار نشان می‌دهد که دلیلی که اکثر این زوج‌ها برای ازدواج سفید ارائه می‌دهند این است که بفهمند به اندازه کافی با هم سازگار هستند که ازدواج کنند یا خیر.

شاید تعجب‌آور باشد که بدانید برخلاف باور عموم، احتمال طلاق و شکست رابطه در زوج‌هایی که قبل از ازدواج رسمی با هم زندگی می‌کرده‌اند بسیار بالاتر است. دلیل آن می‌تواند این باشد که زندگی زیر یک سقف بدون عقد ازدواج رفتار دو طرف را طوری تغییر می‌دهد که باعث می‌شود در ازدواج کمتر متعهد شوند. تحقیقات نشان می‌دهد که آنهایی که تصمیم به ازدواج سفید می‌گیرند ویژگی‌هایی دارند که راضی به ازدواج سفید می‌شوند و همین مسئله نشان می‌دهد که به درد ازدواج نمی‌خورند.

این آمار و ارقام به وضوح نشان می‌دهد که همزیستی بی‌تعهد در مقایسه با ازدواج قانونی، از لحاظ اجتماعی توافقی پست به شمار می‌رود. زوج‌هایی که بدون هیچ برنامه مشخص برای ازدواج با هم زندگی می‌کنند، معامله‌ای کاملاً متفاوت با آنها که ازدواج یا نامزد می‌کنند بین هم دارند. تنها وجه اشتراک آنها با زوج‌های قانونی، ارتباط جنسی و زندگی کردن زیر یک سقف است. مردانی که تن به ازدواج سفید می‌دهند معمولاً وفاداری نسبت به طرف خود نداشته و زنان نیز هیچ قطعیتی به آینده خود و فرزند احتمالی‌شان ندارند. بچه‌هایی که در چنین خانه‌هایی به دنیا می‌آیند نسبت به بقیه بچه‌ها عملکرد بدتر و ضعیف‌تری دارند. چنین ازدواجی فایده‌ای برای هیچ کس ندارد، نه زن، نه مرد و نه بچه‌ها.

مشخص است که زنان و مردانی که تصمیم به چنین زندگی زناشویی می‌گیرند، تفاوت عمده‌ای با آنها که ازدواج رسمی را پیش می‌گیرند، دارند. همین موجب بالاتر بودن میزان جدایی آنهاست. اما تاثیرات منفی ازدواج سفید فقط به این محدود نمی‌شود. چنین زندگی زناشویی فرد را دچار مشکلات سلامت احساسی کرده و او را از جامعه، مذهب و خانواده دور خواهد کرد.

اینطور که به نظر می‌رسد از جمله عواملی که می‌تواند جوان‌ها را به سمت این دست از ازدواج‌ها بکشاند مشکلات مالی، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر و نداشتن اعتقاد به ازدواج است. در چنین شرایطی به نظر لازم می‌آید با فراهم کردن زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی و از سوی دیگر با فرهنگ‌سازی و تشویق جوانان به ازدواج دائم از تمایل آنان به روابطی مانند ازدواج سفید کاسته و جامعه را از عوارض چنین پیوندهایی مصون نگه داشت.


منبع:مردمان
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
میم
۲۳:۰۳ ۲۸ تير ۱۳۹۸
هموطن گرامی .سلام وقت به خیر .بنده یک زنم و مادر دو فرزند .هیچوقت راضی نمی شوم یک زن دیگه وارد زندگیم بشه با عنوان کمک به همنوع . ثوابشو هم نمی خوام دختر های سن بالا و زنان مطلقه با ویران کردن آشیانه های همنوع خود برای خودشون لونه نسازند هم کفو خودشون و پیدا کنن بالطبع یا مرد مطلقه یا زن مرده .این به نفع خودشونه .اگه شما هم تجربه زندگی مشترک داشته باشید که امیدوارم به زودی به خانه بخت پا بزارید میبینید در تک همسری مشکلات اونقدر زیاد هست جز مردان... تن به ازدواج بازن دوم نمی دهند و گرنه کسی که زندگی آروم می خواهد همون یکی بسه.
ناشناس
۱۲:۵۳ ۱۳ آبان ۱۳۹۶
خدا همه ی ما را هدایت کنه
یه دختر سن بالا
۱۳:۵۹ ۱۲ دی ۱۳۹۵
سلام
به عنوان یک دختر سن بالا ازتون خواهش می کنم قانون تک همسری رو یکبار دیگه مورد بازبینی قرار بدین. حق هر زنی هستی که مردی در زندگی داشته باشد شرعی، عرفی و قانونی. ازتون خواهش می کنم به ما هم فکر کنین که سالها مجرد زندگی کردیم سنین جوانیمون سپری شده، خواستگار نداریم و از حق مادر شدن و... محرومیم. این فرهنگ رو ایجاد کنید که مرد نسبت به هر زنی که وارد زندگیش میشه مسئول هست. نذارین این همه از زنان سپرست خانواده، زنان مطلقه و دختران مجرد سن بالا به لحاظ عاطفی، جسمی و جنسی سو استفاده بشه. حق طبیعی هر زن به داشتن همسر و حق طبیعی مرد به تعدد زوجات رو مطابق قرآن به جامعه برگردانید و عرفیش کنید. شما را به خدای قرآن قسم فکری به حال این همه دختر و زن بی سرپرست بکنید.
با برداشتن قانون تک همسری، زنان سرپرست خانوار رو از گوشه ی کارخونه ها که کاگر ارزون قیمت شدن نجات بدین! بذارین دختران مجرد تحصیلکرده هم امکان استخدام شدن داشته باشن، در محیط های خصوصی امنیت شغلی و اجتماعی داشته باشن، لطفا شان زن رو بهش برگردونید نذارین اینطور بی حرمت بشه! از هوو دیو نسازین. یاد بدین به زنان جامعه رحم نسبت به هم جنس رو، رحم کردن یک زن به زن دیگه فقط به این نیست که وارد زندگی مرد متاهلی نشه، گاهی رحم در این هم هست که از خودخواهی و تجمل و زیاده طلبی کم کنیم و نسبت به همجنسمون که به لحاظ جسمی و عاطفی و روحی تحت فشار هست کمک کنیم بذاریم سایه ی مرد بالای سرش باشه. برای دختران مجرد همسن من خواستگار نیست چه برسه به زنان مطلقه و... هر کسی وارد گفتگو میشه دنبال سو استفاده هست، یاد بدین به مردان اجتماع تعهد و انصاف رو! انصاف این نیست که فقط زن اول و بچه هاشون رو مراقب باشن و با زنان دیگه خوشگذارانی کنند. کمک کنین با امکان ازدواج مجدد فساد، فقر و فحشا کمتر بشه.
بیاین منطقی و منصف باشین.بیاین فرهنگ سازی کنید. بخوانید در احادیث که منظور از عدالت در قرآن نفقه هست و خیلی موارد دیگه، چرا مناسبتی حلال رو حرام می کنید و امکان ازدواج رو میگیرین از بقیه... در نظر بگیرید شرایط متفاوت زنان جامعه رو!
از هوو و زنان مجرد جامعه کابوس نسازید. کمک کنید که سقف و دلگرمی روحی، روانی و عاطفی داشته باشند.چرا همیشه از زنان اول اینطور یاد می کنید که به پای مرد سوختن و ساختن، چرا نمیگین در سنین جوانی از نعمت داشتن همسر برخوردار شدند، نگاه نامحرم و فضولی و تجسس مردم توی زندگیشون مثل سرک کشیدن تو زندگی دختران و زنان مجرد نبود؟ چرا نمیگین در سنین پایین نعمت مادر شدن را تجربه کردند؟ لباس عروس پوشیدند مورد عزت و احترام و محبت قرار گرفتند. چرا نمی گین با همسرشون مهمونی و مسافرت رفتند و یه دختر همسن من از تمام این موهبت ها محروم بوده؟
چرا وقتی صحبت از انسانیت و رحم نسبت به همجنس هست فقط به زنان مجرد توصیه می کنید که از زندگی مردان متاهل فاصله بگیرند، چرا زنان متاهل رو به فرمان خدا و تامل در آیات قرآن دعوت نمی کنید که رحم کنن نسبت به همجنسشون که از بی پناهی مورد سواستفاده مردان قرار می گیرد.
چرا حلال خدا رو حرام می کنید و عرصه ی زندگی رو اینقدر برای زنان متاهل، مجرد و مردان سخت می کنید؟
چرا زنی که خودش توان این رو نداره تمام نیازهای جنسی شوهرش رو پاسخگو باشه اجازه نمیده زن دیگری شرعی، قانونی و عرفی تحت حمایت مردش قرار بگیره؟ چرا خانم هایی که گاهی برای یک مهمونی رفتن میلیونی خرج لباس می کنند اجازه نمیدن با هزینه ی خیلی کمتر شوهرشون سرپرستی زن بی سرپرست دیگه ای رو به عهده بگیره؟ چرا حلال خدا رو حرام اعلام میکنید؟
قادرین وقتی خودتون به لحاظ جسمی، روحی و جنسی تامین بودین و این نعمت ها رو همجنستون دریغ کردین در برابر خدا و قرآن پاسخگو باشین؟ وقتی حلال خدا رو حرام اعلام می کنید انتظار نداشته باشید کسی از راه غیر عرفی وارد زندگی و حریم خصوصیتون نشه! بیاین قانون تک همسری رو مورد بازبینی قرار بدین، این امکان رو ایجاد کنین دیگران هم از امنیت و سایه بالای سر برخوردار باشند، بیاین تجدید نظر کنین و نذارین حسرت فرزند، خانواده، امنیت شغلی و... از بقیه آدم ها گرفته بشه. بخاطر خدا و دینش کمک کنین زن و دختر بی سرپرست کمتر بشه که فساد کمتر باشه
سارا
۲۳:۰۸ ۰۱ دی ۱۳۹۷
ظلمی بالاتر از این نیست که به اسم کمک به همنوع و جلوگیری از آسیب های اجتماعی از یه زن توقع داشته باشید که همسرش رو با دیگران شریک بشه. هر زنی حق انسانی و طبیعی اش این هست که همسرش رو فقط برای خودش داشته باشه.راه اصلاح جامعه قربانی کردن زنان متاهل نیست.
ناشناس
۱۳:۳۲ ۲۵ مهر ۱۳۹۳
زنده باد ازدواج سفید
بنده که ازدواج سیاه ( معمولی ) کردم میدونم چه مصیبتی داره!
کلی باید پول کادو و هدیه و عروسی برای این و اون بدی که اضافه میشه به اجاره خونه و هزینه های خوراک وبرخی اوقات سنگینتره !!!
ازدواج شرعی و عرفی کردم با فشار سنگین مالی بچه هم دارم نمیتونم جدابشم . زنم هم دائما سرکوفت میزنه بهم !و تحقیر و توهیناش تمومی نداره چون چند تا فامیلش با دلالی مسکن جدیدا پولدار شدن ! توانایی خودکشی رو هم ندارم به دلیل دخترم که بی پناه و بی پدر میشه ! روزی هزار بار می میمیرم و زنده میشم و باید جلوی دخترم که 9 سالشه نقش ادمای خوشبخت رو هم بازی کنم و به جگرگوشه ام دروغ بگم در واقع !!!