سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سعید حسنی‌پور خاطرات خوش مدال در اینچئون را بازگو می‌کند

تحصیلات مهندسی عمران دارد و از هشت سالگی کاراته را در باشگاه الکتریک رشت شروع کرد. او نخستین نفری بود که در بین طلاآوران کاراته ایران در وزن منهای 75 کیلوگرم مدال گرفت.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، خودش می‌گوید رشتی‌ها در تمام زمینه‌های علمی و ورزشی آدم‌های توانمندی هستند و مدال طلای بازی‌های آسیایی او می‌تواند فقط شمه‌ای از این ظرفیت‌های نهفته را آشکار کند. این جملات را از ته دلش می‌گوید و وقتی به چهره‌های علمی مانند پروفسور سمیعی می‌رسد، صدایش می‌لرزد و انتظار دارد با این حرف‌هایی که می‌زند و در روزنامه جام‌جم چاپ می‌شود، مسئولان صدایش را بشنوند و به دغدغه‌های ورزشی جوانان مستعد توجه کنند.

سعید حسنی‌پور، کاراته‌کای گیلانی تیم ملی همان جوان با احساس روزهای بازی‌های آسیایی است که اشک شوقش را روی سکوی قهرمانی دیدیم. وقتی پای سعید به تهران رسید از حال خوبی که آن لحظه داشت، گفت و این‌که اشک شوقش به‌خاطر مردمی بود که تماشایش می‌کردند و او توانست برای دقایقی مردم را خوشحال کند. حسنی‌پور بیست و هفت ساله فرزند بزرگ خانواده است که برادر دیگرش وحید هم کاراته‌کا و عضو تیم ملی است.

تحصیلات مهندسی عمران دارد و از هشت سالگی کاراته را در باشگاه الکتریک رشت شروع کرد. او نخستین نفری بود که در بین طلاآوران کاراته ایران در وزن منهای 75 کیلوگرم مدال گرفت و سپس حمیده عباسعلی در بخش خانم‌ها و امیر مهدی‌زاده، طلایی‌های کاراته کاروان ورزش ایران در هفدهمین دوره بازی‌های آسیایی لقب گرفتند. حسنی‌پور در گفت‌وگو با جام‌جم خاطرات خوش گرفتن مدال، سکوی قهرمانی و اشک شوق به خاطر شادی مردم را بازگو می‌کند.

با خاطره 17 شروع کنیم. اینک این عدد برای تو چگونه است؟

دوستش دارم. عدد 17 و روز دهم مهر در زندگی‌ام ماندگار شد.

قبل از رفتن روی تاتامی فکر می‌کردی هفدهمین طلایی کاروان ورزش ایران باشی؟

من در زندگی ورزشی‌ام اهداف متعددی داشتم که یکی طلای بازی‌های آسیایی بود. با این هدف تمرین کردم و خدا را شکر به آن رسیدم. هفدهمین طلا را من گرفتم، اما هجدهمین و نوزدهمین هم سهم بچه‌های کاراته شد.

ارزش طلای بازی‌های آسیایی چقدر است؟ تو​ قبلا طلای مسابقه‌های کاراته جهان را تجربه کرده بودی.

کاراته در بازی‌های آسیایی حضور دارد، اما در المپیک نیست به همین دلیل ارزش طلای بازی‌های آسیایی برای کاراته‌کاها زیاد است. آسیا کاراته‌کاهای قدرتمندی بخصوص از ژاپن دارد که سطح بازی‌ها را افزایش می‌دهند.

چرا از کاراته در المپیک خبری نیست؟

فکر می‌کنم اختلاف نظر کمیته بین‌المللی المپیک با فدراسیون جهانی کاراته مانع حضور این ورزش در المپیک است. کاراته در دنیا طرفداران زیادی دارد و یکی از ورزش‌هایی است که با استقبال جهانی روبه‌رو است اما نمی‌دانم چرا اختلاف‌ها یک روز به سود این ورزش تمام نمی‌شود.

در مبارزه اول تا حدی ناامیدکننده بودی.

بله، شاید اضطراب بازی‌ها را داشتم، اما خودم را کنترل کردم. اولین مبارزه‌ام بود و حریف ازبک خیلی اذیتم کرد. در 16 ثانیه پایانی، 2 بر یک عقب بودم اما خدا خواست یک لحظه روی حمله‌ام که حریفم زمین خورد امتیاز گرفتم و 4 بر 2 پیروز شدم.

این برد راه را برای موفقیت‌های بعدی باز کرد.

در مبارزه‌های بعدی آنچنان اضطراب نداشتم و با اتکا به نفس بیشتری مبارزه کردم. در فینال با حریف هنگ‌کنگی روی تاتامی رفتیم که هر دو از هم شناخت داشتیم. چند بار با او مبارزه کرده بودم که یک بار باختم و دوبار بردم، بنابراین رقابت نزدیکی بین ما برای گرفتن مدال طلا بود.

تو با این طلا نشان دادی درس‌های بهتری از پیکارهای قبلی آموختی.

کاراته تمرکز می‌خواهد. به کسی برای تعداد بازی‌های قبلی مدال نمی‌دهند. هر مسابقه شرایط خودش را دارد و من توانستم مبارز هنگ‌کنگی را درست بعد از این‌که پیش افتادم، کنترل کنم و تا پیروزی پیش بروم.

مساله داوری‌ها چه بود؟ آیا واقعا در حق کاراته‌کاهای ما اجحاف شد؟

کاراته ورزش رکوردی نیست و خطای انسانی در قضاوت‌های آن وجود دارد و نمی‌شود برخی کاستی‌ها و ضعف‌ها را کتمان کرد. در اینچئون کم و بیش ضعف داوری‌ها گریبان ورزشکاران ایران را گرفت که کاراته‌کاها از این قاعده مستثنی نبودند.

اعتراض سعید گنج زاده و باخت پگاه زنگنه از موارد ضعف داوری‌ها در کاراته بازی‌های آسیایی بود.

واقعا حیف شد این بچه‌ها به مدال نرسیدند یا بهتر است بگویم حق‌شان را نگرفتند. ما در جریان رقابت‌ها وقتی داوری جانبدارانه است باید کارهایی را تغییر بدهیم و در آخر بین بد و بدتر به قول معروف بد را انتخاب کنیم. به هم ریختن شرایط روانی ورزشکاران ما سودی ندارد؛ چرا که آنها اعمال نفوذ می‌کنند و ما را از رسیدن به حداقل حق‌مان محروم.

اما نکته‌ای هم وجود دارد؛ قبل از بازی‌ها می‌گفتند در کاراته مدال‌ها را تقسیم می‌کنند. آیا این نکته وقتی در ذهن ورزشکار ما بنشیند با ذهنیت منفی او را روی تاتامی نمی‌فرستد؟

ما در این دوره از علم روان‌شناسی استفاده کردیم و روی بسیاری از نکات در مبارزات خودمان مدیریت داشتیم. اما در هر صورت این حرف‌ها تاثیر می‌گذارد با این حال باید راهی برای مقابله با جانبداری داوران در مبارزاتی مانند کاراته پیدا کرد.

بچه‌های کاراته گیلان در بازی‌های آسیایی خوب مدال گرفتند؛ قبل از تو مازیار فرید خمامی، جاسم ویشگاهی و اکنون سعید حسنی‌پور. در کاراته گیلان چه اتفاقی می‌افتد که جوانانش طلا صید می‌کنند؟

ما در گیلان ظرفیت‌های خوبی داریم. من در رده جوانان عضو تیم ملی بودم. در مسابقه‌های جهانی دوره ما چهار مدال طلا به‌دست آمد که سه مبارزه از نفرات طلایی گیلانی بودند. نه تنها من، خیلی‌ها در گیلان کاراته‌کاهای خوبی‌اند و می‌توانند با تیم ملی در مبارزات مختلف بدرخشند.

وقتی تو با طلای آسیایی به رشت بروی تعداد علاقه‌مندان کاراته بیشتر هم می‌شود.

قطعا همین‌طور است. خودم آن وقت‌ها که نوجوان بودم با شنیدن موفقیت‌های ورزشکاران به وجد می‌آمدم و دوست داشتم روزی ورزشکار و قهرمان ملی شوم؛ بنابراین تمرین می‌کردم و باانگیزه مراحل را پشت سر گذاشتم. اکنون برای سنین پایه کاراته همین روال است و فکر می‌کنم قهرمانان آینده کاراته از گیلان در راهند. فقط باید مشکل نداشتن اسپانسر را حل کنیم. خیلی از قهرمانان ما ناچارند در تیم‌های خارج از استان بازی کنند تا مشکلات مالی خودشان را برطرف کنند. امیدوارم یک روز همه توانمندی‌های کاراته گیلان در همین استان جمع شود.

البته با مربیانی مانند خود تو.

خودم هر کمکی از دستم بربیاید برای جوانان شهرم انجام می‌دهم. مانند آقای مسعود رهنما که مربی‌ام بودند و زحمات زیادی برایم کشیدند. من بعد از خداوند و کمک خانواده‌ام در کاراته هر چه دارم از آقای رهنماست.

تلاش‌های خودت در افتخارآفرینی‌های کاراته کم نبوده است.

من قهرمانی‌های مختلف کشور را دارم. در مسابقه‌های بین‌المللی هم عناوین مختلفی به دست آوردم. نخستین بار سال ۸۴ در کاراته قهرمانی جوانان جهان در قبرس مدال طلا گرفتم. سال ۸۵ در قهرمانی امیدهای آسیا در سنگاپور برنز به دست آوردم، در امید‌های جهان در ترکیه سال ۸۶ مدالم نقره بود. در سال ۸۷ امیدهای آسیا در مالزی برگزار شد که دو مدال طلا گرفتم. در تورنمنت‌های مهمی که سال ۸۷ در مارسی فرانسه بود، توانستم طلا بگیرم. سال ۸۹ در مسابقه‌های آزاد پاریس مدال نقره به گردن انداختم. همان سال عضو تیم ملی بزرگسالان ایران در مسابقه‌های جهانی صربستان بودم که بعد از مصدومیتم عمل جراحی کردم و یک سال از دنیای کاراته دور بودم. سال 92 طلای آسیایی امارات را تصاحب کردم و بعد از دو نقره کشورهای اسلامی، طلای بازی‌های آسیایی نصیبم شد.

این یکی دیگر خیلی برای تو خاطره‌انگیز شد.

همیشه قهرمانان را در تلویزیون دیده بودم. وقتی یک نفر قهرمان می‌شود و روی سکو می‌رود، مو به تن آدم سیخ می‌شود و آنقدر خوشحال است که حد و حصر ندارد. وقتی این اتفاق برای خودم در اینچئون افتاد واقعا حس عجیبی داشتم و خوشحالی‌ام چند برابر لحظه‌های تماشای یک قهرمان بود. وقتی من روی سکو رفتم و سرود ایران پخش شد و لحظه‌ای که مشاهده کردم همه دارند به احترام سرود کشورم بلند می‌شوند، احساس غرور کردم.

فکر نمی‌کنی خداحافظی برای تو زود باشد؟

قبل از طلای بازی‌های آسیایی به این فکر می‌کردم که به دنیای قهرمانی ملی با طلا پایان بدهم. شاید در باشگاه‌ها بازی کنم، اما تیم ملی کافی است. من با طلای رقابت‌های کاراته جوانان جهان وارد عرصه ملی شدم و اینک با طلای بازی‌های آسیایی با تیم ملی خداحافظی می​کنم. راستش را بخواهید خداحافظی با طلای بازی‌های آسیایی لذت بیشتری دارد. بعد از این در خدمت کاراته هستم، اما مدتی می‌خواهم استراحت کنم. شاید در لیگ امسال مبارزه نکنم. دنیای قهرمانی واقعا سخت است. تمرینات و دوری از خانواده را باید تحمل کرد. زمانی پیش آمد که 32 روز خانواده‌ام را ندیده بودم و فقط در اردو و تمرینات بودم. مربیانم آقایان هروی، جعفری و روحانی خیلی برایم زحمت کشیدند. از زحمات آقای حسینی بدنساز تیم هم سپاسگزارم. من از ابتدا کاراته را انتخاب کردم. مربیان بسیار زحمتکش و خوبی هم داشتم که همین جا از همه تشکر می‌کنم.

اکنون که در این نقطه قرار داری از انتخاب ورزشی خودت راضی هستی؟

من هر چه دارم از کاراته است و واقعا دوستش دارم. کاراته به من همه چیز داد. وقتی هشت ساله بودم با برادرم به باشگاه رفتیم و اکنون​ از انتخاب ورزشی​مان راضی هستیم.

از این به بعد تو را در کسوت مربیگری می‌بینیم؟

هدفم این است تجربیاتم را به جوانان انتقال بدهم.

دوران بعد از خداحافظی با تیم ملی برای تو چگونه خواهد بود؟

می‌خواهم تحصیلاتم را در کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ادامه بدهم. به کلاس‌ها بروم، نه این‌که فقط نمره بگیرم. در کنار آن شاغل در اداره کل تامین اجتماعی هستم که دکتر نوربخش، مدیرکل استان برایم زحمت کشید همچنین مسئولان دیگر که با من همکاری داشتند و کمکم کردند تا امروز صاحب چنین جایگاهی باشم.

آیا جایگزینی برای سعید حسنی پور داریم؟

بله، خدا را شکر بچه‌های ایران به قدری با استعداد هستند که نگرانی از این بابت وجود ندارد. اینک دو نفر در وزن من هستند که می‌توانند در آینده نزدیک در آسیا و جهان موفق شوند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.