سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

در نا امیدی بسی امید است

آشنایی با مفهومی به نام اعاده دادرسی

ادرسی وسیله‎ اجرای عدالت است و دادرس نیز مانند سایرین در معرض خطا و اشتباه قرار دارد. در صورتی که در نتیجه‎ دادرسی حکمی صادر شود که با خطا همراه باشد، تردیدی نیست که باید مجدداً مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، اعاده در لغت به معنای بازگردانیدن، برگرداندن و کاری را دوباره انجام دادن است و در اصطلاح، اعاده دادرسی، به رسیدگی قضایی به ادعای طرح‌شده توسط خواهان با رعایت مقررات قانونی و بررسی ماهوی یک دعوای قضاوت‎‌شده توسط دادگاه صادرکننده‎ حکم گفته می‎شود. هدف اصلی از دادرسی، حفظ حق و اجرای عدالت است. دادرسی وسیله‎ اجرای عدالت است و دادرس نیز مانند سایرین در معرض خطا و اشتباه قرار دارد. در صورتی که در نتیجه‎ دادرسی حکمی صادر شود که با خطا همراه باشد، تردیدی نیست که باید مجدداً مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد. بنابراین برای اینکه رأی دادگاه‎ها مصون از خطا باشد، اعاده دادرسی پیش‎بینی شده است.

 تعریف اعاده دادرسی

به بررسی ماهوی یک دعوای قضاوت‎شده توسط دادگاه صادر کننده‎ حکم، اعاده دادرسی گفته می‎شود که در این زمینه باید بین اعاده دادرسی در امور کیفری و اعاده دادرسی در امور حقوقی تفاوت قایل شد.
 
 انواع اعاده دادرسی

اعاده دادرسی با توجه به نحوه‎ اقامه آن به دو نوع تقسیم می‌شود:

1- برابر بند الف ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اگر متقاضی اعاده دادرسی مستقلاً آن را درخواست کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی محسوب می‎شود. یعنی چنانچه بدون اینکه دعوایی در جریان رسیدگی باشد، یکی از طرفین حکمی که سابقاً صادر شده است، درخواستی را به عنوان اعاده دادرسی مطرح کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی خواهد بود که باید ضمن دادخواست به دادگاه صلاحیت‎دار تقدیم شود.

2- در مقابل اعاده دادرسی اصلی، اعاده دادرسی طاری قرار دارد که در بند ب همان ماده به آن اشاره شده است. اعاده دادرسی طاری در ضمن دادرسی مطرح می‎شود، در حالی که در اعاده دادرسی اصلی پرونده‎ای در حال رسیدگی نیست تا ضمن آن اعاده دادرسی مطرح شود.
 
 مرجع صلاحیتدار در رسیدگی به اعاده دادرسی

تقاضای اعاده دادرسی در امور جزایی به دیوان عالی کشور تقدیم می‌شود همچنین در امور حقوقی، مرجع صلاحیت‎دار در رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی دادگاهی است که حکم قطعی را صادر کرده است. بنابراین اگر دادگاه بدوی حکم قطعی را صادر کرده باشد، همان دادگاه مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی است.

برابر ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، مرجع صلاحیت‎دار در رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی دادگاهی است که حکم قطعی را صادر کرده است بنابراین اگر دادگاه بدوی حکم قطعی را صادر کرده باشد، همان دادگاه مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی است و در صورت قبول این درخواست به استناد تبصره‎ ذیل ماده 435 قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی ماهوی کرده و حکم مقتضی را صادر می‎کند. حکم صادره توسط این دادگاه نیز طبق مقررات قابل تجدیدنظرخواهی است.

در صورتی که دادگاه تجدیدنظر حکم قطعی را صادر کرده باشد، این دادگاه مرجع صالح برای اعاده دادرسی خواهد بود و در صورت قبول درخواست اعاده دادرسی و انجام رسیدگی‎های لازم مبادرت به صدور رأی می‎کند که این رأی قطعی خواهد بود. البته در صورتی که جهت درخواست اعاده دادرسی مغایرت دو حکم صادره از دادگاه واحد باشد، دادخواست اعاده دادرسی به شعبه دادگاه صادرکننده حکم دوم تقدیم می‎شود.
 
 موارد اعاده دادرسی

در مواردی که شخصی به اتهام قتل عمد، به مجازات محکوم شده باشد، اگر زنده بودن متوفی محرز یا اثبات شود، می‌توان اعاده دادرسی کرد. به این صورت که به طور مثال در زمانی که ادعای ارتکاب قتل از سوی محکوم‌علیه مطرح شده، متوفی زنده بوده و در حقیقت قتلی اتفاق نیفتاده است.

همچنین در مواردی که چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی، در دادگاه به تحمل مجازات محکوم شده باشند اما ارتکاب جرم توسط چند نفر ممکن نباشد یعنی این جرم باید فقط از سوی یک نفر انجام شده باشد، می‌توان اعاده دادرسی کرد. به طور مثال شخصی به دلیل وارد شدن یک ضربه چاقو به قتل رسیده است و نمی‌توان ورود این یک ضربه را به چند نفر نسبت داد.

در حقیقت غیرممکن است که این یک ضربه از سوی چند نفر به فرد مقتول وارد شده باشد. در چنین مواردی که دادگاه حکم به محکومیت چند نفر داده باشد، می‌توان تقاضای اعاده دادرسی را مطرح کرد.

همچنین گاهی اتفاق می‌افتد که در پی وقوع جرمی مانند سرقت از منزل، دو نفر البته نه از باب مشارکت بلکه به دلیل مباشرت در سرقت، در دادگاه محکوم می‌شوند؛ این در حالی است که فقط یک نفر می‌تواند مباشرت در ارتکاب این جرم داشته باشد. اما دادگاه دو حکم صادر کرده که با یکدیگر در تعارض است. در این مورد نیز می‌توان دادرسی را اعاده کرد.

گاهی نیز بعد از صدور حکم، محرز می‌شود که سند ارایه‌شده، جعلی و برخلاف واقع بوده یا شهادت شهود کذب بوده است. در چنین مواردی می‌توان دادرسی را اعاده کرد. این در حالی است که اگر قبل از صدور حکم، کذب بودن شهادت یا جعلی بودن سند اثبات شود، سند و شهادت از شمار ادله خارج می‌شود.

از جمله موارد دیگری که موجب اعاده دادرسی می‌شود، این است که پس از صدور حکم، دلایل دیگری اثبات شود که که مبین بی‌گناهی محکوم‌علیه باشد. به عنوان مثال پس از صدور حکم قصاص از سوی دادگاه به دلیل ارتکاب محکوم‌علیه به قتل عمد، بر اساس نظریه پزشکی قانونی مشخص ‌شود که دی‌ان‌ای به دست آمده با دی‌ان‌ای محکوم‌علیه مطابقت ندارد یا اینکه شهود جدیدی معرفی شود که شهادت دهد محکوم‌علیه در زمان وقوع قتل در محل دیگری غیر از محل وقوع جرم حضور داشته است. همچنین در مواردی که قانون لاحق (جدید) مبتنی بر تخفیف مجازات بوده اما قانون سابق، شدیدتر باشد، دادرسی اعاده و قانون لاحق که دارای مجازات خفیف‌تری است، اعمال می‌شود.

بر اساس قانون مجازات اسلامی جدید مصوب 1392 که نسبت به قانون سابق تخفیف‌هایی را برای متهمان قایل شده است، چنانچه در پرونده‌ای حکم قطعی صادر ولی اجرا نشده باشد، ذی‌نفع یا قاضی اجرای احکام می‌تواند تقاضای اعاده دادرسی را مطرح کند.

ماده 272 قانون آیین دادرسی کیفری می‌گوید: «موارد اعاده دادرسي از احكام قطعي دادگاه‌ها اعم از اينكه حكم صادره به مرحله اجرا گذاشته شده يا نشده باشد، به قرار زير است:

1- در صورتي كه كسي به اتهام قتل شخصي محكوم شده، ليكن زنده بودن شخص در آن زمان محرز شود و يا ثابت شود كه در حال حيات است.

2- در صورتي كه چند نفر به اتهام ارتكاب جرمي محكوم شوند و ارتكاب جرم به گونه‌اي است كه نمي‌تواند بيش از يك مرتكب داشته باشد.

3- در صورتي كه شخصي به علت انتساب جرمي محكوميت يافته و فرد ديگري نيز به موجب حكمي از مرجع قضايي ديگر به علت انتساب همان جرم محكوم شده باشد، بطوري كه از تعارض و تضاد مفاد دو حكم، صادره بي‌گناهي يكي از آن دو نفر محكوم احراز شود.

 4- جعلي بودن اسناد يا خلاف واقع بودن شهادت گواهان كه مبناي حكم صادر شده بوده است ثابت شود.

5- در صورتي كه پس از صدور حكم قطعي، واقعه جديدي حادث و يا ظاهر شود يا دلايل جديدي ارایه شود كه موجب اثبات بي‌گناهي محكوم‌عليه باشد.

6- در صورتي كه به علت اشتباه قاضي كيفر مورد حكم متناسب با جرم نباشد.

7- در صورتي كه قانون لاحق مبتني بر تخفيف مجازات نسبت به قانون سابق باشد كه در اين صورت پس از اعاده دادرسي مجازات جديد نبايد از مجازات قبلي شديدترباشد که در حال حاضر بند 7 شایع‌ترین حالت این ماده است.

همچنین مواردی از قبیل رشد و آگاه بودن به حرمت فعل ارتکابی از جمله موضوع‌‌هایی است که در قانون جدید به آن اشاره شده است و با استناد به آنها چنانچه حکم، قطعی و لازم‌الاجرا شده باشد، ولی هنوز اجرایی نشده باشد، می‌توان تقاضای اعاده دادرسی را مطرح کرد. مانند موردی که حکم قصاص، قطعی شده ولی اجرا نشده باشد که به اعتبار قانون جدید می‌توان تقاضای اعاده دادرسی کرد.
 
 امکان تقاضای اعاده دادرسی توسط دادستان و رییس حوزه قضایی

یکی از نکاتی که در خصوص اعاده دادرسی باید مورد توجه قرار گیرد، این است که به جز محکوم‌علیه، دادستان و رییس حوزه قضایی نیز می‌توانند تقاضای اعاده دادرسی را مطرح کنند. همچنین تقاضای اعاده دادرسی باید به دیوان عالی کشور ارسال شود تا در صورتی که موجبات اعاده فراهم بود، بر اساس نظر دیوان، دادگاه هم‌عرض به طور مجدد به ماهیت موضوع رسیدگی و حکم صادر کند. 

اعاده دادرسی علاوه بر اینکه می‌تواند خسارت‌های مالی را مورد توجه قرار دهد، در مواردی جنبه حیثیتی برای محکوم‌علیه خواهد داشت. به همین دلیل بر اساس نظر قانونگذار، در صورتی که محکوم‌علیه از دنیا رفته یا غایب باشد و وکیل او نیز حضور نداشته باشد، همسر، وراث یا وصی او به نیابت از محکوم‌علیه می‌توانند تقاضای اعاده دادرسی را مطرح کنند. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که دایره این افراد محدود است و نمی‌توان آن را گسترش داد./حمایت
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.