به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "اینفورمیشن کلیرینگ هاوس" در مقالهای به قلم "شاموس کوک" مینویسد: اکنون که بمبهای آمریکا بر سوریه فرود میآیند، این سوال به وجود می آید که آیا افراطیگری اسلامی نیز در مسیر خود متوقف خواهد شد؟ هرچند پرسیدن این سوال، دور از عقلانیت است اما با این حال، این یک عقیده حاکم در واشنگتن دیسی است؛ جایی که سیاستمداران از سالها جنگ در خاورمیانه، هیچ درسی نگرفتهاند.
*** استراتژی اوباما برای برخورد نظامی با داعش، خارج نگه داشتن تعمدی بازیگران اصلی است
حمله هوایی به یکی دیگر از کشورهای خاورمیانه، در عین حال که جنگ نیابتی حاضر در سوریه را بین رقبای منطقهای گستردهتر میکند، موجب افزایش گروههای افراطی و همچنین افراطیگری خواهد شد. استراتژی اوباما برای برخورد نظامی با داعش، خارج نگه داشتن تعمدی بازیگران اصلی است؛ بازیگرانی که اگر در این مبارزه شرکت داده شوند، عملا میتوانند در پایان دادن به این جنگ، نقش مهمی ایفا کنند. در نتیجه، استراتژی ممانعت از حضور این بازیگران، به تشدید جنگ نیابتی در منطقه و حتی احتمال درگیری عمیقتر آمریکا در جنگ سوریه و نهایتا بروز فاجعهای گستردهتر منجر خواهد شد.
***«ائتلاف» کشورهای حاشیه خلیج فارس به رهبری آمریکا، ترکیبی از دیکتاتوریهای استبدادی است
ایران، سوریه و روسیه برای پیوستن به ائتلاف بین المللی ضدداعش، دعوت نشدند؛ چرا که جنگ گستردهتر منطقهای، جنگ بین آمریکا و متحدانش در برابر سوریه، ایران، حزب الله و روسیه است.
جالب اینجاست که حتی سوریه که بیش از دو سال است با داعش مبارزه میکند نیز نمیتواند به ائتلاف ضدداعش بپیوندد. دلیل این کار از نظر اوباما این است که دولت سوریه هیچ مشروعیتی ندارد. اما «ائتلاف» کشورهای حاشیه خلیج فارس به رهبری آمریکا، ترکیبی از دیکتاتوریهای استبدادی است که در مقایسه با آنها، نامشروع خواندن حکومت دولت سوریه، بسیار مضحک است.
*** نقش مستقیم عربستان سعودی و قطر در تبدیل داعش از یک گروه نوپای افراطی به یک قدرت منطقهای
به علاوه، این مسئله که شرکای عرب اوباما، کشورهایی هستند که بیش از هر کس دیگری مسئول ایجاد داعش هستند، به همان اندازه ریاکارانه است. عربستان سعودی و قطر، به خصوص با ارسال پول، اسلحه و مبارزان افراطی به خاک سوریه، و با هدف براندازی دولت این کشور، در تبدیل داعش از یک گروه نوپای افراطی به یک قدرت منطقهای، مستقیما نقش داشتهاند.
*** «ائتلاف مشتاقان» اوباما، بیش از هر چیزی به یک سراب شباهت دارد
در طول این چند سال، در حالی که عربستان سعودی و قطر، سلفیگری جهادی را به سوریه صادر میکردند، اوباما نیز از اینکه ارتشی از مزدوران خارجی را برای کمک به سرنگونی بشار اسد در اختیار دارد، خوشحال بود. این افراط گرایان، به مدت تقریبا 3 سال، میدانهای جنگ سوریه را تحت سلطه خود درآورده بودند و فقط الان است که اوباما از سر بریدن دو آمریکایی به دست گروهی که تا به امروز از آن حمایت میکرده است، برای طغیان احساسات مردم آمریکا استفاده میکند.
«ائتلاف مشتاقان» اوباما، تا حد زیادی به یک سراب شباهت دارد؛ زیرا این ائتلاف، ترکیبی از دیکتاتوریهای حاشیه خلیج فارس است که برای محافظت در برابر شهروندانشان، کاملا به کمکهای آمریکا وابسته هستند که در غیر این صورت، به سادگی و در مدت کوتاهی میتوانند به دست مردم خود، سرنگون شوند.
*** خطر واقعی بمباران سوریه، گسترش جنگ است
اما کمک این دولتها به آمریکا در حمله به یکی دیگر از کشورهای عربی، مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس را بیش از پیش خشمگین خواهد کرد؛ دولت آمریکا به اندازه سایر سلطنتهای دیکتاتوری منطقه، در بین این مردم منفور است.
خطر واقعی بمباران سوریه، گسترش جنگ است. از آن هنگام که اولین بمب در خاک سوریه منفجر شود، منطق جنگ، بر شرایط مسلط خواهد شد و ما شاهد گسترش آن خواهیم بود. ارتش آمریکا برای توضیح این پدیده، از اصطلاح سانسور شده «ماموریت خزنده» استفاده میکند. در حال حاضر جنگ شروع شده و اوباما با بمباران اهداف غیرداعشی، عده بسیار زیادی را به خشم آورده است.
*** هدف اصلی تروریستهای سوری، سرنگونی بشار اسد است، نه نابودی داعش
حتی میتوان به راحتی، یک «ماموریت خزنده» بزرگتر را هم پیش بینی کرد. زیرا استراتژی عمده اوباما، مسلح کردن تروریستهایی است که با دولت سوریه مبارزه میکنند. این تروریستها، بیش از آنکه بخواهند با عموزادههای ایدئولوژیکی خود [داعش] مبارزه کنند، به جنگیدن با بشار اسد تمایل دارند.
روزنامه «نیویورک تایمز» نیز به تازگی این مسئله را تایید کرده است. به گفته این روزنامه، تروریستهای سوری از داعش متنفر هستند اما «... سرنگونی بشار اسد، هدف اصلی آنها است و این مسئله، آنها را در تقابل با مشتریان آمریکایی خود قرار میدهد.»
*** اوباما ادعا میکند که آمریکا از تروریستهای سوری به عنوان وزنه تعادل در برابر داعش و رژیم سوریه استفاده میکند
اوباما نیز سرانجام در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل تایید کرد که هدف قرار دادن دولت بشار اسد، با کمک و تجهیز تروریستهای سوری، دست کم نیمی از اهداف وی را تشکیل میدهد. وی در این سخنرانی گفت: «آمریکا به کمک شرکای خود، در حال آموزش و تجهیز مخالفان سوری است تا به عنوان یک وزنه تعادل در برابر تروریستهای داعش و رژیم اسد عمل کنند.»
البته، هیچ سیاستمداری به مردم آمریکا نمیگوید که کمک به تروریستهای سوریه، با هدف حمله به دولت سوریه صورت میگیرد.
*** اگر کمک آمریکا، عربستان و قطر به تروریستها نبود، بشار اسد از مدتها پیش پیروز میدان بود
به علاوه، مقاله مذکور روزنامه «نیویورک تایمز» به این نکته اشاره میکند که آمریکا در حال حاضر به 10 هزار تروریست دستمزد پرداخت میکند. این یک ارتش از سربازان مزدور و در نتیجه جنگی ساختگی و جعلی است. پرداخت حقوق به 10 هزار نفر از مبارزان شورشی توسط آمریکا، در حالی صورت میگیرد که عربستان سعودی و قطر مدتها است که برای مبارزه با دولت بشار اسد، به «تروریستها» پول میدهند. این ارتش پرانرژی مزدوران سوری که جیبهای خود را با پولهای آمریکا و دیکتاتوریهای منطقه پر کردهاند، موجب توسعه جنگ مصیببار سوریه شدهاند؛ در غیر این صورت، بشار اسد از مدتها پیش پیروز این میدان بود و دهها هزار نفر از مردم بیگناه سوریه، بیهوده کشته نمیشدند.
*** برنامه اصلی آمریکا، تحت کنترل نگه داشتن خاورمیانه، به هر روش ممکن است
سرمایهگذاری آمریکا بر روی تروریستهای سوری، احتمالا نوعی سرمایهگذاری برای آغاز جنگی بلندمدت علیه دولت سوریه است. در حال حاضر که کنگره آمریکا با کمک مالی 500 میلیارد دلاری به تروریستهای سوری موافقت کرده است، احتمال بسیاری وجود دارد که دولت آمریکا در صورت درگیر شدن در جنگی بزرگ علیه دولت سوریه، از آنها حمایت کند.
سیاستمداران آمریکایی دریافتهاند که هدف دولت آنها از حمایت مالی تروریستهای سوریه، تغییر رژیم در این کشور است، در حالی که به مردم آمریکا میگویند مبارزه با داعش، تنها هدف آنها است. برنامه اصلی و واقعی آمریکا، بسیار ساده است و آن، تحت کنترل نگه داشتن خاورمیانه، به هر روش ممکن است.
انتهای پیام./