سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گفت‌وگو با حسین تبریزی، کارگردان سریال «کیفر»

سریال تلویزیونی «کیفر» به کارگردانی حسین تبریزی که از شبکه دو پخش می‌شود، داستان زندگی دو دوست است که در اوج رفاقت به واسطه یک اتفاق در دو سوی ترازوی عدالت مجبور به انتخاب می‌شوند و هر یک از آنها به دنبال زندگی خودش می‌رود.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حسین تبریزی در این اثرش همچون سریال‌های «رخنه» و «بوی باران» به آموزه‌های اخلاقی پرداخته است.

او توجه به مسائل اخلاقی را رسالت هر فیلمساز می‌داند و سریال کیفر سعی کرده به مفاهیمی همچون عدالت‌طلبی، حق مظلوم و... بپردازد.

نقش‌های اصلی این سریال را کامبیز دیرباز و امیر دژاکام بازی می‌کنند. با او درباره این سریال به گفت‌وگو نشستیم.

در سریال کیفر شاهد بررسی سبک زندگی آدم‌ها و آموزه‌های دینی و اخلاقی هستیم. پرداختن به چنین مباحثی در کارهای قبلی‌تان هم به چشم می‌خورد. آیا توجه به مباحث اخلاقی و دینی در آثار نمایشی جزو علایق شخصی‌تان است؟

خودم علاقه‌مند به مسائل اخلاقی، عرفانی و معنوی هستم. به همین دلیل در آثاری که می‌نویسم و می‌سازم حتما به این مساله توجه می‌کنم. برایم فرقی نمی‌کند چه ژانری کار می‌کنم، چه پلیسی باشد و چه ملودرام تلاش می‌کنم به موضوعات اخلاقی و عرفانی بی‌توجه نباشم.

احساس می‌کنم فیلمساز باید مسائل اخلاقی را گوشزد و یادآوری کرده و تا جایی که می‌تواند برای مردم حال خوبی ایجاد کند. این اتفاق در سریال کیفر افتاده است و این سریال را با نگاه عدالت‌طلبی ساختم. در آموزه‌های دینی به حسن اخلاق و خصصیه‌های مثبت تاکید فراوان شده است.

بنابراین ما در سریال کیفر به موضوعاتی مانند عدالت‌طلبی، گرفتن حق مظلوم از ظالم، سوءتفاهم‌ها و قضاوت‌های اشتباه اشاره می‌کنیم. امیدوارم مردم از تماشای سریال کیفر لذت ببرند و توانسته باشیم تا جایی که از دست‌مان برمی‌آید پاسخگوی نیاز آنها باشیم.

کار کردن روی چنین موضوعاتی دشوار بوده و مثل حرکت روی لبه تیغ است، چون هر لحظه امکان دارد به‌سمت مستقیم‌گویی و شعارزدگی برود. شما برای دوری از این مساله چه راهکاری داشتید؟

نگارش کارهایی که با مذهب سروکار دارد و به آموزه‌های دینی می‌پردازد، خیلی سخت است و باید خیلی دقیق روی آنها کار کنیم. در ضمن باید به گونه‌ای به مباحث مطرح شده بپردازیم که باعث پس زدن بیننده نشود و تماشاگر تا پایان قصه آن را دنبال کند.

معتقدم این موضوع‌ها باید طوری در درام تنیده شود و جزو لاینفک قصه باشد تا بیننده به هیچ وجه قصه را رها نکند. بنابراین ما از ادبیاتی استفاده کردیم که برای بیننده آهنگ داشته باشد.

سریال کیفر چند نسل مختلف را در بر می‌گیرد. به عنوان مثال کامبیز دیرباز را به عنوان نماینده نسل دهه 50 در نظر گرفتیم. به همین دلیل از تمثیل‌های ایرانی استفاده می‌کند یا نقش قاضی عطا را امیر دژاکام بازی می‌کند. سعی ما این بود که در سریال کیفر یک قاضی را نشان بدهیم که در عین قاضی بودن، پدر هم است و در ادامه ماجرا به نقاط مبهم، مثبت و منفی زندگی‌اش هم نزدیک می‌شویم.

هدف ما این بود که به دام شعارزدگی نیفتیم. در کارهای نمایشی بویژه آثاری که برای تلویزیون ساخته می‌شود، باید جنبه آموزشی هم در نظر گرفته شود، اما با این که ما سعی کردیم گوشزدهای اخلاقی را هم در این اثر بگنجانیم، اما در اجرا تلاش کردیم این مباحث گل‌درشت نباشد و از مستقیم‌گویی پرهیز کردیم تا بیننده تا انتهای سریال کیفر با ما همراه باشد.

شما به نقش عطا با بازی امیر دژاکام اشاره کردید، اما چرا ما در دادگاه شاهد قضاوت‌های عطا نیستیم و فقط در یکی از قسمت‌ها می‌بینیم خانواده‌ای را ارشاد می‌کند تا از قصاص یک جوان بگذرند؟ چرا بیشتر با شنیدن دیالوگ‌ها با شخصیت عطا آشنا می‌شویم تا تصویر؟

آقای دژاکام در قسمت دوم دیالوگی دارد که می‌گوید قضاوت کار سختی است و دادگاه برای یک قاضی، باب بهشت یا جهنم است. دلیل ندیدن عطا در قضاوت‌ پرونده‌های دادگاه تعمدی بود، چون من اصلا به مسائل حقوقی اشراف ندارم و ضمن این که تمایل نداشتم به این مساله بپردازم، ولی لازمه قصه کیفر انجام دادن تحقیقات برای مسائل کلی حقوقی بود، چون قهرمان قصه ما یک قاضی است.

تصمیم داشتم بیشتر به زندگی خصوصی این قاضی و عقبه او بپردازیم. تا این که بخواهیم هر بار پرونده‌ای در دست او نشان بدهیم و نحوه قضاوتش را به تصویر بکشیم. در طول داستان سریال قاضی مورد قضاوت خانواده، دوستان، آشنایان و مردم قرار می‌گیرد و نقطه عطف ماجرای قصه هم این مساله است که یک قاضی را مورد قضاوت اطرافیانش قرار می‌دهیم. هدف ما این نبود به مسائل حقوقی بپردازیم.

ولی ما می‌توانستیم تا حدودی با دیدن تصویر با قاضی قصه آشنا شویم تا دیالوگ‌ها؟

شما باید به این مساله توجه کنید که لازمه تصویری کردن برخی موارد، زمان هم است. ما با توجه به زمانی که برای تولید کیفر داشتیم، نمی‌خواستیم قاضی را در موقع صادر کردن رای نشان بدهیم و اگر می‌خواستیم این کار را انجام بدهیم باید زمان بیشتری برای قصه درنظر می‌گرفتیم.

با توجه به زمان و تعریفی که ما برای قهرمان قصه داشتیم، می‌خواستیم بیشتر درونیات این قاضی و حس عدالت‌طلبی او را نشان بدهیم. ضمن این که تلاش کردیم شخصیت او به گونه‌ای پرداخت شود که نه ابتر بماند و نه این که پرداخت اضافه داشته باشد تا شما به عنوان بیننده بتوانید با شخصیت‌های داستان ارتباط خوبی برقرار کنید.

ما در داستان کیفر نشان می‌دهیم قاضی حتی حاضر نیست برای دوستش که مانند برادرش است، چشمپوشی کند. همین برای داستان کفایت می‌کرد.

در سریال کیفر شاهد تعدد شخصیت‌ها هستیم؛ خانواده نرگس و پسرش، عطا، همسر، سه فرزند و دامادش، جهان و پسرش و تعدادی شخصیت‌های فرعی. جمع کردن این همه شخصیت در یک مینی سریال کار شما را دشوار نمی‌کرد؛ چون ضمن معرفی شخصیت‌های قصه باید بیننده شاهد گره‌های داستان هم باشد؟

آثار نمایشی برگرفته از زندگی مردم است. ما در قصه کیفر، قاضی عطا را نشان می‌دهیم که سه فرزند دارد. شاید همه بچه‌های او در داستان من کوه را جابه‌جا نکنند، اما زندگی قاضی را تعریف می‌کنند. شاید دختر بزرگ قاضی در طول داستان به عنوان نمک قصه باشد.

من اصولا آدمی هستم که شلوغ می‌نویسم و یک داستان باید چندبعدی باشد. البته من حکم صادر نمی‌کنم، اما ذائقه بیننده امروزی تلویزیون، ریتم تند و تنوع بصری بیشتری می‌طلبد. این اتفاق نمی‌افتد، مگر این که شخصیت‌های بیشتری در قصه بگنجانیم تا بتوانیم ماجراهای متنوعی را به تصویر بکشیم.

من علاقه‌مند هستم همزمان بیننده چند قصه را دنبال کند. اگر دقت کرده باشید در قسمت اول برای معرفی شخصیت نرگس (فریبا کوثری) داستان کوتاهی را طراحی کرده بودیم. در مجموع در طول قصه از داستان‌های حاشیه‌ای متعدد استفاده کردیم. به هر حال هر قصه یک خط اصلی و چند قصه فرعی دارد.

همچنین از قسمت چهارم به بعد وارد یک ماجرای جدید می‌شویم که بیننده تصورش را نمی‌کند با چنین اتفاقی روبه‌رو شود. به طور کل تلاش کردم قصه را به گونه‌ای بنویسم و کارگردانی کنم که مخاطب را همراه خود کند.

شما کامبیز دیرباز را برای ایفای نقش جهان انتخاب کرده و او را برای بازی چند سال مسن کرده‌اید ضمن این که گریم خاصی هم دارد. آیا تجربه همکاری در سریال «بوی باران» باعث شد دوباره او را انتخاب کنید و برای این نقش سراغ یک بازیگر میانسال نرفتید؟

از همان روز اول که فیلمنامه را نوشتم، برای نقش جهان به کامبیز دیرباز فکر کردم. به نظرم او بازیگر توانایی است و هر نقشی را که تاکنون کار کرده، موفق بوده است. مطمئن بودم بیننده چنین نقشی را از دیرباز ندیده است، به همین دلیل برایش جذابیت دارد که دیرباز را در این گونه ببیند.

وقتی پیشنهاد نقش جهان را به دیرباز دادم و برایش گفتم که با توجه به قصه می‌خواهیم در این سریال حدود 15 سال مسن‌تر شوی برایش جالب بود، اما مقداری هم نگران بود؛ ولی اطمینان داشتم او این نقش را خیلی خوب بازی می‌کند.

ضمن این که در این رده سنی تعداد بازیگران خیلی محدود هستند و شانس من بود که کامبیز بازی در کیفر را پذیرفت.

برای نقش قاضی عطا چطور به انتخاب امیر دژاکام رسیدید؟

برای نقش قاضی گزینه‌های مختلفی داشتیم، اما خدا را شکر می‌کنم که امیر دژاکام را انتخاب کردم، چون انتخاب او نقطه‌عطف سریال کیفر بود. دژاکام بیان خیلی خوبی دارد. به جرات می‌توانم بگویم مخاطب باور دارد او پدر نمونه، یک قاضی و رفیق خوب است. در مجموع انتخابم برای دو نقش اصلی سریال کیفر خوشایند است و بازیگرانی را انتخاب کردم که در این سریال نقش‌های متفاوت را بازی می‌کنند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.