به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،روز گذشته دور هفتم مذاکرات ایران و 1+5 بدون هیچ نتیجه خاصی پایان یافت ، رییس جمهور نیز از بی اعتمادی مردم ایران به آمریکایی ها گفت ، این موضوعات کنار صحبتهای رییس مجلس درباره انگلیس و اظهارات کامرون از اصلی ترین عناوین روزنامه های صبح امروز بود.
«سناریوی" تغلب" در بن بست مذاکرات» روزنامه
حمایت در این باره نوشت :
...دسیسه آمریکایی ها اینجا این است که حتی اگر موضوع
هسته ای حل شود، معلوم نیست تحریم ها را به بهانه های دیگر دنبال ننمایند.
همچنانکه در یکسال گذشته علی رغم حسن نیت ایران وهمکاری های مختلف با
آژانس، بازهم تحریم ها ادامه داشت و حتی افزایش پیدا کرد.! اظهارات آشکار
"گری سیمور" از متنفذین در کاخ سفید قابل تامل است که چندی پیش به صراحت
گفت:" بسیاری از تحریمهای ضدایرانی ارتباطی به برنامه هستهای ندارند و
ادامه خواهند یافت."پنجم- این خط از
سوی رسانه های غربی در جهت "تغلب" هسته ای دنبال می شود که ؛"اگر توافق
نهایی ایران و 1+5 صورت نگیرد، فاجعه اقتصادی درایران رخ خواهد داد". این
ادعای توخالی در حالی است که اولا؛ بعد از توافق ژنو هیچ بهبودی در وضعیت
اقتصادی کشور دیده نشد. بنابراین چه تضمینی وجود دارد که حتی پس از تواف
نهایی وضعیت اقتصادی بهتر بشود آنهم در شرایطی که حریف اصرار دارد که
سازمان تحریم ها پابرجا می ماند. دوما؛ اگر قرار است به اصطلاح درایران
فاجعه رخ دهد الان خود کشورهای غربی با فاجعه اقتصادی دست وپنجه نرم می
کنند.
بنابراین به وضوح روشن است که از اقتصاد بحران زده غرب ،آبی برای
ایران گرم نمی شود. ثالثا؛ اگر ایران در اثر به نتیجه نرسیدن توافق هسته
ای، دچار مشکل اقتصادی خواهد شد چرا شرکتهای خارجی و غربی بی محابا در کمین
هستند با ایران تعاملات اقتصادی داشته باشند. بنابراین آنها به ایران
نیازمند هستند. وندی شرمن دو روز پیش در نیویورک گفت:" به محض اینکه ما
تحریمهای اصلی را تعلیق کنیم ... دنیا مثل سیلی به ایران سرازیر خواهد شد.
بسیاری از هیاتهای بینالمللی پیشاپیش به ایران سفر کردهاند و..." خب،
با این حساب کی مشتاق به تعاملات اقتصادی برای فرار از بحران اقتصادی است؟بنابراین؛
تا زمانیکه آمریکایی ها نخواهند واقعیت ها را بفهمند و بخواهند با غلبه و
زور مسیر مذاکرات را طی کنند، راهی جز بن بست در پیش رو ندارند چون نظام از
خطوط قرمز خود ذره ای عقب نمی نشیند.«دور باطل در مذاكرات هسته ای»روزنامه
رسالت تیتر یک خود را به واکنش لاریجانی نسبت به هتاکی انگلیس ها اختصاص داد ، اما سرمقاله رسالت به روند پیشرفت مذاکرات پرداخته ، آن را دور باطل تعبیر کرد و در این باره نوشت : باید اذعان کرد که رصد اخبار مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 در نیویورک به طور طبیعی ذهن مخاطبان را نسبت به آنچه در پشت میز مذاکره گذشته است با ابهامات و پارادوکسهایی مواجه ساخته است. این پارادوکسها نشات گرفته از مواضعی است که در روزهای نخست تا آخر مذاکرات و از سوی اعضای شرکت کننده در مذاکرات اتخاذ شده است. به عنوان مثال سرگئی ریابکوف در روزهای نخست مذاکرات از پیشرفت بی سابقه در آن خبر داده بود. همچنین اظهارات آقای عراقچی در خصوص "بسیار خوب" بودن جو مذاکرات در روزهای نخست گمانه زنی های مربوط به " ایجاد یک وضعیت استثنایی" در مذاکرات نیویورک را تقویت کرده بود. در ادامه،اظهارات وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه آمریکا در خصوص پیشرفت مذاکرات این فضا را تقویت کرد اما در نهایت ، برگزاری نشست 2 ساعته ظریف،کری،اشتون نتوانست منجر به اتخاذ تصمیمی اساسی در مذاکرات شود و حتی پس از آن، مذاکرات در سطح کارشناسان نیز برگزار نشد.در خصوص مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 نکات مختلفی به ذهن متبادر می شود که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1- برگزاری مذاکرات فشرده وین 6و نیویورک ،هر دو نشان داده است که توافق نهایی میان ایران و اعضای 1+5 در ساختار وقالب فعلی امکان پذیر نیست. در جریان مذاکرات وین 6، اصرار ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی بر مواضع غیر عقلانی و غیر منطقی آنها سبب شد تا مذاکرات نتواند به نتیجه برسد و در نتیجه ،توافقنامه ژنو تمدید شد. با این حال در جریان مذاکرات نیویورک نیز فرصت طلایی غرب برای پذیرش حقوق حقه هسته ای ایران و اتخاذ تصمیمی اساسی برای رسیدن به توافق نهایی از دست رفت. در این میان پیشرفتهای جزئی اگرچه در جای خود مطلوب است، اما متضمن رسیدن به توافق نهایی،آن هم تا ابتدای آذرماه امسال نخواهد شد. صراحتا می توان اعلام کرد که عملاً در یك دور باطل در مذاكرات هسته ای گرفتار آمده ایم.
2- بدون شک اگر صرفا جوانب " فنی" و " حقوقی " مذاکرات مورد توجه اعضای 1+5 قرار می گرفت، رسیدن به توافق نهایی قبل از امضای توافقنامه ژنو نیز امکان پذیر بود! با این حال معضلات اصلی از آنجا نشات می گیرد که واشنگتن و تروئیکای اروپایی و دو کشور چین و روسیه مطالباتی مافوق آنچه در اساسنامه های آژانس بین المللی انرژی اتمی و ان.پی.تی آمده است را از جمهوری اسلامی ایران طللب می کنند.ماهیت مذاکرات ایران و اعضای 1+5 دیگر فنی و کارشناسی و حتی حقوقی نبوده و نظارت فنی و حقوقی ایران بر مذاکرات ناظر بر متن نهایی توافق است نه ماهیت مذاکرات! مذاکرات به صورت ماهوی صرفا سیاسی بوده و تصمیم گیری واقعی در این خصوص نیز تابعی از " رویکرد سیاسی" اعضای 1+5 است. این تصمیم سیاسی در جریان مذاکرات وین 6 و نیویورک اتخاذ نشده و در نتیجه توافقی نهایی برای امضای طرفین در کار نیست! در چنین شرایطی اظهارات مقامات آمریکایی و اروپایی دال بر "لزوم اعتمادسازی ایران" و مسائل مترتب بر آن نوعی شانتاژ تبلیغاتی آشکار جهت لاپوشانی سیاسی بودن ماهیت مذاکرات محسوب می شود.
3- شرمن در یکی از مصاحبه های خود به نکته ای اشاره کرد که عدم موضع گیری به موقع در برابر آن می تواند سرآغاز استمرار و رویکرد این مشی وقیحانه باشد. او در این خصوص می گوید :"ما اعتقاد نداریم که همه کشورها باید اقدام به غنیسازی کنند، به اندازه کافی سوخت هستهای در بازار آزاد وجود دارد. ولی ما اینجا تلاش داریم به وضعیتی برسیم که به ایران اجازه دهد جامعه جهانی را قانع کند که برنامه هستهایاش کاملا صلحآمیز است."
این اظهار نظر شرمن، که البته به مانند همیشه با سکوت آژانس بین المللی انرژی اتمی و شخص آمانو همراه شده است، به معنای نقض عینی حقوق حقه امضا کنندگان ان.پی.تی و اعضای آژانس محسوب می شود. به عبارت بهتر، معاون وزیر امور خارجه آمریکا صرفا مرجعیت حقوقی آژانس را در راستای نظارت بر فعالیتهای هسته ای اعضا زیر سئوال برده و کشور متبوع خود را به عنوان مرجعی جایگزین معرفی کرده است. از سوی دیگر، مطابق ماده 4 ان.پی.تی، حق غنی سازی به صورت طبیعی به اعضا داده شده است. در چنین شرایطی اساسا آمریکا در جایگاهی قرار ندارد که بخواهد این حق را برای دیگران به رسمیت شناخته یا نشناسد
4- صورت مسئله مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 کاملا مشخص است.بر این اساس ما به عنوان یکی از اعضای آژانس
بین المللی انرژی اتمی به دنبال حقوق حقه ای هستیم که مدتهاست به دلایل و بهانه های واهی از کشورمان سلب شده است.در مقابل، اعضای 1+5 هر یک با رویکرد خاص خود در صحنه مذاکرات حضور یافته اند.برگزاری ده روز مذاکرات هسته ای فشرده در نیویورک نتوانسته است متضمن حل اختلافات اساسی بر سر پرونده هسته ای ایران شود .مسلما تا زمانی که این اختلافات حل نشود توافق نهایی در کار نخواهد بود و از طرفی دیگر، زمان نیز به سرعت در حال گذر است! در این شرایط تنها راه ممکن، اتخاذ تصمیم دشوار از سوی اعضای 1+5،مخصوصا آمریکاست. این تصمیم دشوار باید در اسرع وقت اتخاذ شود زیرا در غیر این صورت حتی در صورت برگزاری دهها دور مذاکرات هسته ای دیگر با سبک و سیاق فعلی در نیویورک،وین و ژنو ماجرا حل و فصل نخواهد شد. کلید حل پرونده هسته ای ایران ، " اتخاذ تصمیم دشوار" از سوی غرب است.
اگرچه ممکن است قرائت بازیگران مختلف سیاسی حاضر در مذاکرات 1+5 نسبت به صحنه مذاکرات یکسان نباشد ، اما کلیت صحنه و صورت معادله برای مخاطبان موضوع کاملا شفاف است. این معادله به صورت بالقوه حل شدنی است اما حل آن در گرو اراده واقعی غرب است. در جریان مذاکرات اخیر هسته ای ، سیاستمداران غربی مانند دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس نه تنها این اراده را از خود بروز ندادند، بلکه با رفتارهای مضحکانه و وقیحانه خود در قبال جمهوری اسلامی ایران، بیگانگی خود را با ابتدایی ترین اصول دیپلماتیک در نظام بین الملل به اثبات رساندند.بدیهی است یکی از راهکارهای رسیدن به توافق نهایی هسته ای ،تنظیم و هدایت رفتار گستاخانه اعضای 1+5 است.
«سلطه صهيونيسم بر آژانس اتمی»روزنامه
جمهوری اسلامی اما درباره روند نامناسب مذاکرات به دستهای رژیم صهیونیستی اشاره دارد و می نویسد : آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست اخیر خود با حمایت آمریكا و كشورهای غربی قطعنامه پیشنهادی كشورهای اسلامی و عربی مبنی بر لزوم پیوستن رژیم صهیونیستی به كنوانسیون "ان.پی.تی" و نظارت بینالمللی بر فعالیتهای هستهای این رژیم را رد كرد و به این ترتیب با استثنا كردن رژیم جنایتكار و ضدانسانی اسرائیل و دادن چك سفید به این رژیم، بر ادامه ساخت سلاحهای اتمی توسط صهیونیستها صحه گذاشت. پیش نویس این قطعنامه كه توسط 18 كشور عربی هم پیمان آمریكا در منطقه و پس از رایزنی با واشنگتن و دیگر كشورهای غربی به صورت "غیرالزام آور" تنظیم شده بود، با رأی منفی آمریكا و متحدانش همانند یك سیلی به صورت اعراب خورد به گونهای كه به تعبیر خبرگزاریهای غربی هر چند سعی شده بود به این پیش نویس آب بسته شده و تا آنجا كه ممكن است رقیق شود، باز هم با رأی منفی و حمایت آمیز حامیان رژیم صهیونیستی مواجه و آژانس رسماً اعلام كرد "لازم نیست اسرائیل به پیمان ان پی تی بپیوندد و تحت الزامات و بازرسیهای قانونی قرار بگیرد."
كشورهای غربی در این رأی گیری اعلام كردند ملزم كردن اسرائیل به باز كردن درهای تأسیسات هستهای وزرادخانههای اتمی خود به روی بازرسان آژانس و نظارت بر فعالیتهای هستهای این رژیم ضرورت ندارد و این رژیم باید همچنان به عنوان یك استثنا، به فعالیتهای خود برای ساخت كلاهكهای اتمی ادامه دهد. این دومین بار است كه اقدام كشورهای عربی منطقه برای اعمال نظارت بینالمللی بر تأسیسات هستهای رژیم صهیونیستی با حمایت دولتهای غربی از صهیونیستها ناكام میماند و آمریكا و متحدانش با استدلال "غیرسازنده" بودن این قطعنامه، آنرا رد كرده و رایزنیهای دیپلماتیك رژیمهای عرب را برای ایجاد خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای ناكام میگذارند. این حركت آمریكا در آژانس از چند زاویه قابل بررسی است و مفاهیم خاصی را به همراه دارد.
1 - نخست آنكه این واقعه نشان داد آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مانند دیگر زیرمجموعههای سازمان ملل در جهت اهداف و خواستههای آمریكا گام بر میدارد و فاقد منطق و استقلال است. اینكه رژیمی خطرناك و سفاك بدون هیچگونه ضابطه و نظارت بینالمللی به فعالیتهای هستهای و ساخت سلاحهای اتمی اقدام كند و به عنوان یك استثنا، مجوز لازم را برای ساخت و انباشت سلاحهای هستهای در اختیار داشته باشد، معنایی جز بیخاصیتی این نهاد به اصطلاح بینالمللی ندارد. مسئولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شخص آقای آمانو چه پاسخی در قبال رفتار دوگانه این سازمان در قبال نظارت بر برنامههای هستهای ایران و رژیم صهیونیستی دارند، آنگاه كه فعالیتهای اتمی اسرائیل را نادیده گرفته و در مقابل ساخت سلاحهای هستهای سكوت اختیار كرده و حتی بالاتر از همه، این رژیم را از شمول نظارت و بازرسی مستثنی دانسته و در عوض، برنامههای صلح آمیز هستهای ایران را تهدید تلقی میكنند؟ جمهوری اسلامی ایران به صورت داوطلبانه به عضویت "ان. پی. تی" در آمده و برای نشان دادن حسن نیت خود، اجازه بازرسی و نظارت فراتر از تكالیف قانونی را نیز پذیرفته و با صدای بلند اعلام كرده خواهان جهانی عاری از سلاحهای هستهای است. در مقابل، مقامات رژیم صهیونیستی با گستاخی همواره اعلام میكنند هرگز اجازه بازرسی از تأسیسات خود را به آژانس نخواهند داد و همچنان به سرپیچی از قوانین و مقررات بینالمللی ادامه خواهند داد!
2 - اكنون كاملاً روشن شد كه خودداری رژیم صهیونیستی از پذیرش معاهدات هستهای و نظارتهای بین المللی، همه زیر سر آمریكا بوده و تل آویو در سركشیهای بینالمللی كاملاً به حمایتهای آمریكا پشت گرم بوده است و اصولاً براساس استراتژیهای كاخ سفید، آمریكا متعهد است تمامی تسلیحات متعارف و غیرمتعارف مورد نیاز رژیم صهیونیستی را برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دهد، در عین حال كه دیگر كشورهای منطقه را از دستیابی به تكنولوژی صلح آمیز هستهای نیز محروم میكند. به گفته كارشناسان غربی، رژیم صهیونیستی هم اكنون 400 كلاهك اتمی در اختیار دارد كه تعداد قابل توجهی از آنها عملیاتی هستند. این كلاهكها محصول سالها همكاری هستهای واشنگتن، پاریس و تل آویو میباشند. همین چندی پیش بود كه روزنامه صهیونیستی هاآرتص اعتراف كرد تواناییهای هستهای اسرائیل حاصل توافقی است كه 45 سال پیش پس از دیدار ریچارد نیكسون رئیسجمهور وقت آمریكا و گلدامایر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به دست آمد. به این ترتیب واشنگتن، اسرائیل را به عنوان تنها دارنده سلاح هستهای در خاورمیانه تجهیز كرده و تاكنون از درخواست جهانی برای الزام این رژیم به پیوستن به پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای و نظارتهای بینالمللی جلوگیری كرده است.
3- آمریكا در حمایت از اسرائیل قائل به هیچ قید و شرط و محدودیتی نیست و حاضر است در این راه همه متحدان منطقهای خود را نیز زیر پا گذاشته و حتی در این راه از اعتبار و قدرت خود نیز مایه بگذارد. وجود چنین وضعیتی است كه مقامات رژیم صهیونیستی را گستاخ و لجام گسیخته كرده و آنها را به مسیر جنایت و جنگافروزیهای بیشتر سوق داده است.
4- ادعای شمول نظارت و بازرسی آژانس بر فعالیتهای هستهای در جهان به یك بازی مضحك و یك فریبكاری تهوعآور تبدیل شده است كه مخالفت اخیرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر كنترل فعالیتهای هستهای اسرائیل آنرا به خوبی آشكار كرد و بر این نكته كلیدی صحه گذاشت كه نه تنها آژانس كنترلی بر فعالیتهای اتمی رژیم صهیونیستی ندارد، بلكه این خط اسرائیل است كه كنترل و راهبری این آژانس به اصطلاح بینالمللی را برعهده دارد و از آن در جهت امیال نامشروع صهیونیسم بین الملل استفاده میكند.
«هشدارها و فرصتها در مذاکرات هستهای »روزنامه
آرمان اما به موضوع موضع گیری های رییس جمهور در سازمان ملل پرداخته و آنها را ناشی از توجه بیشتر روحانی به اصولگرایان دانسته است : سخنرانی رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل و مواضعی که بعد و قبل
از آن در کنفرانسهای خبری گرفت، در مقایسه با دوره گذشته سنگینتر بود و به نظر میرسید
در این صحبتها توجه جدی به نظرات اصولگرایان نیز شده است. اما این اظهارات را نمیتوان
به معنای بنبست در مذاکرات درنظر گرفت چنانکه وقتی آقای روحانی با نخستوزیر انگلیس
مذاکره کرد نیز آقای دیوید کامرون در نطق خود همان مسائل سابق مثل عدم حمایت از
تروریسم بینالملل را خواستار شد. اما این موضعگیریها تاثیری در مذاکرات هستهای
نخواهد داشت. هرچند ممکن است برخی موضعگیریها در تصویب تحریمها در کنگره آمریکا
تاثیرگذار باشد اما طبیعتا مذاکرهکنندگان هستهای پیش از آغاز مذاکرات اهداف خود
را مشخص میکنند و برنامههای خود را میدانند و مبنای این تصمیمات را منافع ملی
کشور خود میگذارند. لذا اظهارنظرها، سخنرانیها و مصاحبهها تاثیری بر منافع ملی
و تصمیمات قبلی این کشورها ندارند. گاهی نیز هدف از برخی موضعگیریها سنجیدن
واکنش طرف مقابل است. در مذاکرات بینالمللی گاهی اوقات طرحی بیان میشود که در
اصطلاح به آن بالن آزمایشی میگویند و هدف آن سنجیدن توان آمادگی طرفین است تا
براساس آن پیشنهادهای اصلی و آنچه در روند مذاکرات مهم است، پس از این بالن آزمایشی
بیان شود. بر این اساس تحلیلهایی در رسانههای نزدیک منتشر میکنند؛ نظیر مقالهای
که چندی پیش درباره پیشنهاد جدید آمریکا در نیویورکتایمز منتشر شده بود که خبر از
توافق بر سر تعداد سانتریفیوژها داده بود. مسئله نگرانکننده اما در اظهارات
مقامات سیاسی کشورهای مختلف در سازمان ملل گره زدن سرنوشت پرونده هستهای ایران به
مسائل دیگر مثل حقوق بشر و حمایت ایران از گروههای فلسطینی و لبنانی است. چنانچه
واضح است در کنگره آمریکا مصوبهای وجود دارد که توافق در مذاکرات را به این
مسائل مشروط کرده که فعلا به خواست رئیسجمهور آمریکا به تعلیق درآمده است. مسائل
موشکی ایران، مسائل حقوق بشر، دیگر بهانههایی که کشورهای غربی، برای رفع نگرانیهای
رژیمصهیونیستی و برخی کشورهای عرب منطقه مطرح میکنند در انپیتی وجود ندارد
گرچه در قطعنامههای شورای امنیت به آنها نیز اشاره شده است. نگرانی بزرگ این است
که گذشت زمان به سود طرفین مذاکرات نخواهد بود. اگر در زمان پیشبینی شده یعنی تا
20 دسامبر توافق جامع صورت نگیرد، توافق هستهای وارد پیچیدگیهای طولانی خواهد شد
و مذاکرات موکول به مذاکرات دیگر میشود. مذاکرات بعدی نیز احتمالا بعد از تعطیلات
ژانویه برگزار خواهد شد که با توجه به در پیش بودن انتخابات میاندورهای مجلس سنا
ممکن است اکثریت شکننده از دست دموکراتها خارج شود و حضور راست افراطی در آمریکا
تاثیر نامطلوب بر روند مذاکرات بگذارد؛ چراکه دست مخالفان برای فعال کردن تحریمهایی
که تعلیق شده باز خواهد بود و رفتار تند طرف مقابل منجر به افزایش تنش در میان
مذاکرهکنندگان خواهد شد. در پیام باراک اوباما در سازمان ملل هم دیدیم که هم نوید
دیده میشد و هم هشدار نسبت به پیامدهای نامطلوب طولانی شدن مذاکرات هستهای. در
نهایت اینکه اگر مبنای مذاکرات تعداد سانتریفیوژ و آب سنگین اراک باشد احتمال رسیدن
به توافق بالاست اما واردشدن هر مساله دیگر باعث پیچیده شدن مذاکرات خواهد شد و بهخصوص
طولانی شدن مذاکرات به سود سیاستمدارانی که برای رسیدن به توافق تلاش میکنند نیست
و همچنین اظهارات روحانی که از عوامل داخلی تاثیر گرفته بود، تاثیر منفی بر
مذاکرات نخواهد داشت. کشورهای غربی از محدودیتها و فشارهای سیاسی داخلی به روحانی
آگاهند و مذاکرات را در نقشه راه پیشبینی شده ادامه میدهند.«ضربان قیمتها در سه تابلو»روزنامه
دنیای اقتصاد ،طبیعتا تیتر یک اقتصادی برای خود انتخاب کرده و ضربان قیمتها را در سه حوزه مورد بررسی قرار داده است . در این روزنامه می خوانیم :بررسیهای «دنیای اقتصاد» با استفاده از اطلاعات منتشرشده در شهریورماه نشان میدهد در نیمه نخست سال جاری، رشد قیمتها در دو گروه «بهداشت و درمان» و «حملونقل» تاثیر قابل توجهی در تورم این دوره داشته است. مقایسه وضعیت تورم در سه دوره 6 ماه اخیر بیانگر این است که معمولا در نیمه نخست هر سال، تورم «بهداشت و درمان» نسبتا بالا بوده و در نیمه دوم از نرخ آن کاسته میشود. همچنین رشد قیمتها در گروه «حملونقل» نیز در نیمه نخست سال جاری، عمدتا تحتتاثیر اصلاح قیمت حاملهای انرژی صورت گرفته است. در نتیجه، در صورت ثبات سایر عوامل و عدم وقوع رخدادهای غیرمترقبه، میتوان پیشبینی کرد که در ماههای باقیمانده از سال نیز حرکت شاخص تورم در مسیر نزولی قرار داشته باشد. «دنیای اقتصاد» در این گزارش به بررسی تغییر قیمتی گروههای شاخص بهای مصرفکننده در سه بازه زمانی «نیمسال نخست سال جاری»، «نیمسال نخست سال گذشته» و «نیمسال دوم سال گذشته» پرداخته است. نکته قابل توجه این است که در 6 ماه نخست سال جاری، سهم بالا در ایجاد تورم از ناحیه قیمتهای گروه «خدمات» بوده است؛ در حالی که در دورههای گذشته گروه «کالاها» نقش پررنگتری در تشدید تورم به عهده داشته است.
آخرین گزارشهای بانک مرکزی حاکی از آن است که طی 6 ماه نخست سال جاری، افزایش قیمت گروههای «بهداشت و درمان» و «حملونقل» تاثیر قابلتوجهی در تورم این دوره داشته است. این در حالی است که ثبات نسبی قیمتها در دو بخش «خوراکیها و آشامیدنیها» و «مسکن» از سطح تورم نیم سال نخست کاسته است، اما با توجه به روند رشد قیمتها در بازههای زمانی دورههای گذشته (به ویژه در سه دوره 6 ماهه اخیر) و همچنین عوامل عمده رشد قیمتها در نیم سال نخست سال جاری، میتوان پیشبینی کرد که رشد قیمتی گروههای دارای تورم بالا در نیمه دوم سال، تا حدودی کاهش پیدا کند؛ چراکه در سالهای گذشته نیز، رشد قیمتها در گروه «بهداشت و درمان» عموما در نیمه نخست سال صورت گرفته است و تورم بالای گروه «حملونقل» در نیمه نخست سال جاری نیز، عمدتا تحتتاثیر اصلاح قیمتهای انرژی و اثر این سیاست بر تعدیل قیمتهای حملونقل صورت گرفته است. به این ترتیب، در صورت ثبات سایر عوامل و عدم وقوع رخدادهای غیرمترقبه، میتوان پیشبینی کرد که در ماههای باقیمانده از سال نیز حرکت شاخص تورم در مسیر نزولی قرار داشته باشد. «دنیای اقتصاد» در این گزارش به بررسی تغییر قیمتی گروهها، شاخص بهای مصرفکننده در سه بازه زمانی «نیم سال نخست سال جاری»، «نیم سال نخست سال گذشته» و «نیم سال دوم سال گذشته» پرداخته است. نکته قابل توجه این است که در 6 ماه نخست سال جاری، سهم بالا در ایجاد تورم از ناحیه قیمتهای گروه «خدمات» بوده است، در حالی که در دورههای گذشته گروه «کالاها» نقش پررنگتری در تشدید تورم به عهده داشته است.
در نهایت نیز این روزنامه با آمار و ارقام نشان داده است که قیمتها در بهداشت و حملونقل رشد داشته اما در گروه خوراکی و مسکن قیمتها کنترل شده است .
«حسين مرعشي:آقاي روحاني بايد مواظب
پشتوانه مردمي اش باشد»روزنامه اصلاح طلب
اعتماد ، همچنان خواسته است چماق پشتوانه مردمی رای روحانی را بر سر رییس جمهور بکوبد و به گونه ای القا کند که این رای با انتصاب افراد مود توجه جریان اصلاحات پا برجا خواهد بود ، در این روزنامه می خوانیم :
«سيد حسين مرعشي» از اعضاي شوراي مركزي حزب
كارگزاران و از جمله سياستمداران صريح اللهجه ايران است كه سخنش را آشكار مي گويد
و كمتر مواضع دوپهلو مي گيرد. او در گفت وگویی درباره مهم ترين مسائل سياسي كشور
سخن گفته است. چكيده اظهارات اين عضو سرشناس حزب كارگزاران به شرح زير است.
بدون شك جبهه حامي آقاي
روحاني كه شامل جناح هاي اصلاح طلب و ميانه رو مي شدند، با تجربه طولاني و تعهدي
كه دارند، اين توصيه را به آقاي روحاني نخواهند كرد كه وزارت كشاورزي و راه و فلان
مركز پژوهشي را به نيروهاي سياسي كه به شما راي دادند محول كنيد: چراكه در اين بخش
ها بايد نيروهاي فني حضور داشته باشند ولي با وجود گذشت يك سال از عمر دولت و
برخلاف وعده آقاي روحاني
مبني بر اينكه «افرادي را
كه بدون بليت سوار شده باشند پياده خواهيم كرد»، شاهد هستيم كه بسياري از اين
افراد هنوز پياده نشده اند و اين نقصي بزرگ است.
اعتماد در ادامه به نقل از مرعشی نوشته: در عرصه سياست داخلي، دولت
مي توانست خيلي بهتر عمل كند. نمره يي كه من در اين حوزه به دولت مي دهم، 50 از
100 است.
شما نمي توانيد بدون
پشتوانه مردم، اقدام به حل و فصل مسائل خود با دنيا كنيد. قدرت آقاي روحاني از
جبهه يي نشات مي گيرد كه در خرداد 92 براي راي دادن به او در انتخابات شركت كردند.
ولي اگر شما به عنوان يكي از اين افراد كه با راي خود از آقاي روحاني حمايت كرده
ايد، شاهد باشيد كه با گذشت 13 ماه از استقرار دولت، حتي يك نفر از مديران شهرستان
ها نيز عوض نشده اند، نااميد نمي شويد؟ اينها موضوعاتي است كه بايد به گوش آقاي
روحاني برسد. اگر دولت پشتوانه مردم را از دست بدهد، طوري توسط منتقدان و به ويژه
جبهه پايداري زير فشار قرار خواهد گرفت كه به قول معروف «تكه بزرگ او گوشش» خواهد
بود. بدون وجود مردم، دولت به هيچ پيشرفتي در مساله هسته يي نيز نخواهد رسيد: چرا
كه مخالفان مانع پيشبرد اين مساله خواهند شد. من در عرصه سياست داخلي بيش از نمره
50 به دولت روحاني نمي دهم.
مجلس در دنيا شغل تمام
وقت محسوب نمي شود. نمايندگان مجلس در صورت لزوم و در مواقع ضروري دور هم جمع مي
شوند تا درباره مساله يي خاص تصميم گيري كنند. پس تفكيك قوايي كه در ايران اتفاق
افتاده است، در دنيا بي نظير است و ما نياز داريم اين مساله را آسيب شناسي كنيم
ولي چيزي كه من مي خواهم بگويم اين است كه فردي كه با اين ساختار پيچيده، مي پذيرد
رييس جمهور شود، بايد با همين ساختار نيز فعاليت و مشكلات خود را حل كند.
به عنوان كسي كه به اين
رييس جمهوري راي داده ام، مي گويم اگر شما قادر نبوديد اين قوا را با يكديگر
هماهنگ كنيد، اشتباه كرديد كه اين مسووليت را پذيرفتيد. اگر هم نمي توانيد اين
مساله را با ملت مطرح كنيد. من حتي در زمان آقاي خاتمي نيز كه عده يي بهانه مي
آوردند «نمي گذارند دولت كار كند»، مي گفتم كه نتوانستن و نگذاشتن، دو روي سكه
ناكارآمدي هستند. من از آقاي روحاني به عنوان رييس جمهوري و كسي كه به او راي داده
ام انتظار دارم با صلابت كار مردم را جلو ببرد. اينكه در اين راه چه اقدامي بايد
در پيش گيرد نيز به خود او مربوط است نه من.
به هر حال با همه سختي ها
و با شرايط فعلي روحاني بايد هر كاري مي تواند در راه تحقق وعده هاي خود بكند. اين
اقدام دشواري است ولي در عوض آقاي روحاني نيز آدم كوچكي نيست. ما فردي قدرتمند را
به ميدان فرستاده ايم.