* زندگی اقوام ایرانی با یکدیگر را چگونه ارزیابی میکنید؟ایران کشوری است دارای تنوع قومی، اما به قدمت تاریخ خود همواره چون ظرفی بوده که تمام اقوام را در کنار هم در خود جای داده است. در واقع در مقام تشبیه، اقوام ایرانی مانند سلولهایی جدای از یکدیگرند که هر کدام ویژگیهای خود را دارند و در یک بافت سلولی منسجم به نام ایران گرد آمدهاند و همواره در طول تاریخ هویتی یگانه را در معرض نمایش جهانیان قرار دادهاند.
اگرچه در برهههایی از تاریخ ایران به علتهای گوناگون همزیستی مسالمت آمیز اقوام سست شده و چه بسا سطوحی از منازعات به جای آن نشسته باشد، اما در مجموع هویت ایرانی بودن بر همه منازعات و اختلافات غلبه یافته و آنها را پایان داده است.
آنچه در ایران روی داده این است که علیرغم وجود قومیتهای گوناگون، عوامل وحدت آفرینی چون سرزمین مادری، زبان فاخر پارسی و دین مشترک همواره در ذهن و ضمیر ایرانیان ساری و جاری و نقش آفرین بوده و از تفرق اقوام ایرانی ممانعت نموده است.
به سخن دیگر تمام اقوام در سرزمین ایران پیش از آن که خود را وابسته به قوم خود بدانند خود را ایرانی میدانند. مفهوم اقوام ایرانی متضمن گوناگونی فرهنگی است و این رنگین کمان فرهنگی در ایران به راستی سرمایه ملی ایرانیان است.
* چرا گروههای جداییطلب تا کنون نتوانستهاند به اهداف خود برسند؟گاهی برخی از رهبران اقوام ایرانی که معمولا در خارج از مرزهای ایران هم هستند و غافلند یا فریب خوردهاند و یا تطمیع شدهاند با نگاهی ابزار گرایانه به مساله قومیتها، تحرکات و تحریکاتی جدایی طلبانه انجام میدهند که البته هیچگاه به شکل یک جنبش فراگیر و خروشان در نیامده است.
یکی از دلایل عدم توفیق گروههای جدایی طلب این است شناخت درستی از قوم مورد نظر خود ندارند و از پایگاه مردمی مستحکمی برخوردار نیستند. هر کدام از اقوام ایرانی چنان پیوستگی ژرفی در زمینههای سرزمینی، دینی و زبانی باسایر مردم ایران دارند که طراحی هر گونه تجزیهطلبی را نقش بر آب میکند. به علاوه بسیاری از روشنفکران ایرانی هیچگاه چنین رویکرد جدایی طلبانهای را نپذیرفته و همواره آن را نفی و طرد کردهاند. در عین حال قانون اساسی کشور نیز این تنوع قومیتی را پذیرفته و هیچ یک از عوامل نژاد، زبان و قومیت را سبب امتیاز قومی بر قوم دیگر نمیداند. اینها همه پتانسیلهایی است که از جدایی طلبی ممانعت میکند.
* دلیل رشد گروههای افراطی مانند داعش در عراق و سوریه را چه میدانید؟ همواره اقبال به چنین گروههای افراطی نتیجه ناآگاهی، فریب خوردگی و یا سرخوردگیهای سیاسی -اجتماعی است. بیتردید یکی از دلایل رشد گروههای افراطی مانند داعش در عراق و سوریه ناآگاهی به ضرورتهای تاریخی و زمانی و مکانی، تعصبهای ناشی از جهالت و فریب خوردگیهای قومی و مذهبی بعضی از مردمان آن دو دیار است. از سوی دیگر علت اقبال برخی از مردم این دو کشور از داعش چه بسا ریشه در محرومیتهای گوناگونی داشته باشد که در کشورهای خود دارند.
مردم ایران نه در مبانی فکری با داعش اشتراک دارند و نه عملکرد وحشیانه آنها با روحیه مردم ایران سازگار است. نخست اینکه این حرکت جهالت آمیز افراطی بر بستر برخی فتواهای تند و متعصبانه فقهی برخی از علمای اهل تسنن شکل گرفته است. این در حالی است که التزام علمای شیعه و تفکر شیعی و نیز مردم به اصول عقلانی و اخلاقی، نوعی روحیه تساهل و تسامح و اعتدال را ایجاد میکند. بر بستر تساهل و تسامح و اعتدال هیچگاه حرکتهای تند افراطی شکل نمیگیرد. روحیه مردم ایران با برداشتها و قرائتهای افراطی و خشونت آمیز از دین سر سازگاری ندارد.
دوم اینکه جریان تکفیر چنانچه از نامش نیز پیداست در بردارنده خشونت است. تکفیر با خشونت ارتباط منطقی دارد. اندیشه تکفیری داعش که تکیهگاه منطقی آنهاست و طی آن همه شیعیان رافضی تلقی شده و محکوم به کفرند، طبیعی است که هیچگاه نتواند در جامعه شیعی ایران شکل بگیرد. حتی جریان تکفیری به واسطه اعمال و عملکرد خشونت آمیز و وحشیانه خود در بین اقلیتهای اهل تسنن ایران نیز هیچ جایگاهی ندارد. مردم ایران، چه شیعی چه سنی، به خوبی میدانند که این گروه، مانند همه گروههای افراطی برآمده از دل ادیان، دین را دکانی برای منفعت طلبیها و قدرتطلبیهای خود قرار دادهاند.
زبان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اند آرند پیش
* اوضاع اقلیتهای دینی را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟در ایران از دیر باز فرقهها و مذهبهای مختلف دینی در کنار هم با آرامش زندگی کردهاند و در عرصههای مختلف اجتماعی نیز فعال بودهاند. البته در عین حال در میان این فرقهها، مذاهب و ادیان، چه بسا گروههایی نیز بوده یا باشند که بیشتر به دنبال مطامع سیاسی خود هستند. همچنین در گذر زمان فرقههای تازه تاسیسی نیز بوده و هستند که به دنبال مطامع سیاسی و قدرت طلبی بوده و تعمدا قصد وارد کردن خدشه به یکپارچگی هویت ایرانی دارند. اما مردم ایران هیچگاه کالای تفرقه و تفرق آنها را خریدار نبوده و نیستند.
امروزه که مرزهای کشورها نه برمبنای نژاد و دین بلکه براساس تقسیمات جغرافیایی شکل گرفته است اقلیتها هم در هر جا زندگی کنند طبیعتا تابعیت همان جا را دارند. اقلیتهای دینی و مذهبی ایرن نیز با آگاهی بر این مطلب تابعیت جغرافیایی ایران را پذیرفته و پیش از هر چیز و بیش از هر چیز خود را ایرانی می دانند. لذا همه اقلیتهای غیر معارض با تمامیت ارضی ایران و غیر مجعول، شهروندان ایرانی هستند که هم در حقوق و هم در وظایف و مشارکت بایستی یکسان باشند. البته در قانون اساسی نیز ظرفیتهای خوبی در حمایت از اقلیتهای دینی و مذهبی وجود دارد.
انتهای پیام/