سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دست‌خط شهریار از شعر «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟»

یکی از مشهورترین اشعار شهریار شعری با مطلع «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟» است که با دست خط شهریار برای اولین بار منتشر می‌شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،شاید یکی از مشهورترین اشعار شهریار سروده «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟» باشد.

دست‌نویس این شعر با دست‌خط شهریار برای نخستین بار منتشر می‌شود.

 

 

شهریار   

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

بى وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟

 

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر مى خواستی, حالا چرا؟

 

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟

 

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

 

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

این قدر با بخت خواب آلود لالا چرا؟

 

آسمان چون شمع مشتاقان پریشان می‌کند

در شگفتم من نمى‌پاشد زهم دنیا چرا؟

 

شهریارا بی حبیب خود نمى‌کردی سفر

این سفر راه قیامت مى روی تنها چرا؟

این گزارش اضافه می‌کند، شهریار برای این شعر اینگونه روایت می‌کند که، در سال 1309 که شخصی درباری دختر مورد علاقه‌ام را از چنگم به در آورد و مرا بعد از پانزده روز بازداشت، به نیشابور تبعید کردند؛ شب‌ها که تنها می‌شدم، گریه سر می‌دادم و با خدایم راز و نیاز می‌کردم.

شبی‌ در زیر سنگی‌ آرمیده بودم و غرق فکر بودم که آهنگ دلنشین این آیه به گوشم رسید: « یستعجلونک بالعذاب ولن یخلف الله وعده « یعنی » از تو به شتاب عذاب می‌طلبند و خدا هرگز وعده خود را خلاف نمی‌کند ».

بعد از دو هفته دوستانم به نیشابور آمدند و خبر سکته آن شخص درباری را به من دادند. مرا به تهران بردند و در بیمارستان بستری‌ام کردند. همانجا بود که دختر مورد علاقه ام خود را به بالینم رساند و من در حالی که از سوز تب می‌سوختم، شعر معروف "حالا چرا " را ساختم.

برچسب ها: دست خط ، شهریار ، شعر
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۰
رزا
۱۳:۳۳ ۲۹ آبان ۱۳۹۹
عالی بهترین شعر
ثمین
۱۶:۲۰ ۲۶ آبان ۱۳۹۹
من یه سوال داشتم میتونم بپرسم شما جواب منو میدین؟
محمدابراهیم
۲۳:۱۳ ۰۷ آبان ۱۳۹۹
خیلی زیبا
ناشناس
۱۹:۵۸ ۱۳ تير ۱۳۹۹
روحت شاد
هاشمی حسن
۱۴:۵۳ ۱۶ خرداد ۱۳۹۹
سلام . آخر این شعر دو بیتش جا مانده
در خزان هجر ......
خامشی شرط ......
ناشناس
۱۰:۱۷ ۰۳ خرداد ۱۳۹۹
روحش شاد
ناشناس
۲۳:۲۳ ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹
افتخار می کنم که در کشوری هستم که شاعران و نویسندگانی همچون شهریار و ... دارد
روحت شاد ای شاعر عاشق
ناشناس
۱۱:۳۱ ۱۲ بهمن ۱۳۹۸
ردحش شاد
بی نام
۲۰:۰۶ ۰۶ بهمن ۱۳۹۸
شهریارا روحت شاد
محمد طاها
۱۴:۲۵ ۲۹ مهر ۱۳۹۸
بسیار عالی بود روحت شاد
علی
۱۶:۰۹ ۱۳ تير ۱۳۹۸
روحت شاد
ناشناس
۱۶:۱۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۴
روحت شاد استاد شهریار
مبینا
۱۱:۳۸ ۰۴ اسفند ۱۳۹۳
چقدر دلم می خواست حداقل دست خط استاد رو از روی کاغذ لمس کنم.من که توفیق زیارتشون رو نداشتم.
ممنونم ازتون
محمد
۲۲:۵۶ ۲۶ شهريور ۱۳۹۳
روحش شاد ، یک بار سعادت زیارت او نسیبم شد
حسن
۱۴:۰۰ ۲۶ شهريور ۱۳۹۳
چقدر خوش خط بوده استاد شهریار!