به گزارش
خبرنگارسینمای جهان باشگاه خبرنگاران ؛ با نمایش مگام فاکس در نقش یک خبرنگار شبکهی نیویورک سیتی که قصد دارد روی گزارشی کار کند شروع میشود، اما به او ماموریت داده می شود تا روی یکی از بخشهای تمرینات بدن سازی کار کند.
بعد از مدتی معلوم میشود که شخصیت فاکس رابطهی فردی با این لاک پشتهای نینجا دارد و به این ترتیب آنها با هم متحد میشوند تا با یک کارخانه دار ثروتمند (با بازی ویلیام فیتنر) که قصد دارد نیویورک را به خطر بی اندازد تا تنها کسی باشد که میتواند آن را نجات دهد، بجنگند.
به جای مردان لاکی پوش، چهار لاک پشت به نامهای "لئوناردو"، "رافائل"، "دوناتلو"، و "میکل آنجلو" از طریق روشهای اسیر کردن، شبیه آنچه در مورد حیوانات فیلمهای اخیر "سیارهی میمونها" اجرا میشد، خلق شدهاند.
لاک پشتها زنده و تقریبا واقعی به نظر میرسند اما در عین حال ناگفته نماند که بیش از هر چیز دیگر عجیب هستند. گرچه این لاک پشتها شخصیتها و جذابیت های اصلی فیلم هستند، اغلب در پس زمینهی فیلمی که به نام خود آنها ساخته شده، رها میشوند.
نقطهی اوج فیلم صحنهای اکشن در یک کوهستان برفی است که در آن لاک پشتها از لاک خود به عنوان سورته استفاده میکنند با بدمنهای داستان میجنگند و مرتب زیر و اطراف یک کامیون بزرگ از کنترل خارج شده مانور میدهند.
این سکانس از ویژگی و برجستگی خاصی برخوردار است که در سایر لحظات فیلم دیده نمیشود و احتمالا ناشی از کار "دن بردلی"، که بدلکاری خیره کنندهی فیلمهای "بورن" را بر عهده داشته و اینجا عنوان کارگردان بخش برفی را دارد، هستند.
بزرگترین نقطه ضعف فیلم این است که هرگز نمیتوان دقیقا گفت که فیلم در مورد چه کسی ساخته شده و اصلا چرا ساخته شده است؟ لحظهای که در آن موش نینجایی که مربی لاک پشتهاست، تقریبا توسط یک خلافکار کشته میشود، کمی برای بینندههای کم سن و سال تر تلخ است.
کمدینهایی مانند "ابی الیوت" و "تاران کیلام" نقشهای بسیاری کوتاهی را ایفا میکنند و حضور "ووپی گلبرگ" نیز در چند صحنهای که به عنوان رئیس فاکس ظاهر میشوند، اضافی به نظر میرسند.
فیلم نه آنچنان بد است و نه چندان جذاب! شاید درست ترین جمع بندی این باشد که "لاک پشتهای نینجا نوجوان جهش یافته" فیلمی است که وجود دارد.
منتقد: "مارک اولسن"