سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گپی با پرچمدار ایران در آستانه بازی‌ های اینچئون

بهداد حالا به‌دنبال تکرار طلای بازی‌های آسیایی و رقابت‌های جهانی است؛ مدال‌هایی که بعد از دو سال دوری از میادین، قطعا برقی دوچندان روی سینه او خواهد انداخت. قوی‌ترین مرد جهان و قهرمان المپیک، این بار می‌خواهد حقش را روی تخته وزنه‌برداری بگیرد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، انگار فصل جدیدی در زندگی حرفه‌ای قوی‌ترین مرد جهان در حال ورق خوردن است؛ مصمم‌تر، باانگیزه‌تر و البته حرفه‌ای‌تر. همین یک سال پیش بود که از بهداد سلیمی در یادداشتی با تیتر «بهداد! قهرمان بمان» انتقاد کردیم. شاید کمی تند رفتیم. شاید هم نه. هرچه بود به دلخوری قهرمان المپیک انجامید.

او که همراه چهار وزنه‌بردار المپیکی دیگر از تیم ملی دور مانده بود، انتظار نداشت این چنین مورد انتقاد قرار بگیرد. اما حالا فصل تازه‌ای است برای او و آنهایی که زمانی منتقدش بودند. در سالن تمرین، تخته‌اش نزدیک‌ترین تخته به عکس بزرگ کورش باقری است، اما بهداد دیگر دوست ندارد وارد حاشیه شود. حرفش را می‌زند ولی با آن بهداد ناآرامی که رودرروی سرمربی‌اش قرار گرفت تا از حقش دفاع کند، خیلی فاصله دارد.

او هنوز به دنبال دفاع از حق خود است، اما نه پشت دوربین‌های تلویزیونی یا در یک مناظره زنده. حق او خانه‌نشینی نیست، وقتی می‌تواند پرچمدار پرافتخار کاروان ایران در بازی‌های آسیایی باشد. بهداد حالا به‌دنبال تکرار طلای بازی‌های آسیایی و رقابت‌های جهانی است؛ مدال‌هایی که بعد از دو سال دوری از میادین، قطعا برقی دوچندان روی سینه او خواهد انداخت. قوی‌ترین مرد جهان و قهرمان المپیک، این بار می‌خواهد حقش را روی تخته وزنه‌برداری بگیرد.

لیگ وزنه‌برداری شروع شد و بهداد سلیمی هم همان هفته اول عنوان بهترین وزنه‌بردار را به دست آورد. 210 کیلوگرم در یکضرب، 254 کیلوگرم در دوضرب. از این وزنه‌ها راضی بودی؟

صددرصد که نه اما فکر می‌کنم با توجه به این‌که تازه از فشار سنگین تمرینات در اردوی تیم ملی خارج شده بودیم، وزنه‌های خوبی بود. در مجموع انتظار بیشتری از خودم داشتم.

منظورت همان وزنه 210 کیلویی است که در دومین حرکت یکضرب از دستت رها شد؟

بله! به هر حال من طوری برنامه ریزی کرده بودم که پس از مهار وزنه 210، در سومین انتخاب یکضرب خود به رکورد دنیا حمله کنم و پشت وزنه 215 کیلویی قرار بگیرم، اما نشد. در دوضرب هم با توجه به وزنه‌هایی که در تمرینات زده بودم انتظارم این بود که در مهار وزنه 261 کیلوگرم عملکرد بهتری داشته باشم.

خودت گفته بودی در تمرینات وزنه 265 کیلوگرمی را هم مهار کرده بودی؛ وزنه‌ای که سه کیلوگرم بیشتر از رکورد دوضرب جهان است...

بله! به همین خاطر آماده بودم در هفته اول لیگ وزنه 261 کیلوگرمی را بالای سر ببرم.

این چندمین بار است که بهداد سلیمی در مسابقات مختلف داخلی و خارجی در سومین انتخاب دوضرب خود به سراغ وزنه‌های 260 یا 261 کیلوگرم می‌رود، اما همه این تلاش‌ها بی‌نتیجه بوده است. دلیلش را در چه می‌بینی؟

فرق تمرین با مسابقه در این است که شما در تمرین فرصت جبران اشتباه را دارید اما در مسابقه فرصتی برای جبران وجود ندارد. به همین دلیل در این چند سال هر وقت در مسابقات پشت وزنه 260 یا 261 کیلوگرم ایستادم در مهار آن مرتکب اشتباه شدم. با این حال تمام تلاشم را به کار می‌گیرم که این اشتباهات را به حداقل برسانم و در مسابقات آینده وزنه‌های بهتری را بالای سر ببرم.

برخی می‌گویند شاید بهتر بود ملی‌پوشان در هفته اول لیگ شرکت نکنند تا دستشان برای حریفان رو نشود. در این باره چه نظری داری؟

کاملا مخالف این موضوع هستم. نکته اول این‌که وزنه‌هایی که ملی‌پوشان در هفته اول لیگ زدند، توان واقعی آنها نبود و مطمئنا در بازی‌های آسیایی رکوردهای بیشتری را از من و سایر ملی‌پوشان خواهید دید اما نکته دوم که از اهمیت بیشتری هم برخوردار است لزوم حضور ما در یک صحنه رقابتی بود. لیگ این فرصت را در اختیار کادر فنی گذاشت تا اجازه دهند وزنه‌برداران پس از ماه‌ها تمرین، در شرایط مسابقه قرار بگیرند. من یکی از کسانی بودم که با این تصمیم کادر فنی بشدت موافقت کردم. به نظر من لیگ بهترین شبیه‌ساز برای بازی‌های آسیایی بود و کمک کرد بعد از نزدیک دو سال دوری از میادین بتوانیم در یک رقابت نزدیک باکیفیت روی تخته برویم.

و بهداد هم برای اولین بار با پیراهن ذوب‌آهن روی تخته ظاهر شد. چرا ذوب‌آهن؟!

با وجود مدیرعاملی چون سعید آذری که از جنس وزنه‌برداری است، شرایط ذوب‌آهن در لیگ بسیار خوب است و رسیدگی فوق‌العاده‌ای به ورزشکاران می‌شود. خود آذری در این مدت بارها در تمرینات ما حضور پیدا کرده و این موضوع برای من ورزشکار از اهمیت بالایی برخوردار است. در کل از پوشیدن دوبنده ذوب‌آهن در رقابت‌های لیگ راضی هستم و امیدوارم تا انتهای فصل وزنه‌های خوبی را برای این تیم بالای سر ببرم.

حالا سورپرایز اصلی این بهداد باانگیزه در بازی‌های آسیایی خواهد بود یا در رقابت‌های جهانی قزاقستان؟

شاید الان زود باشد که دراین باره صحبت کنیم. فکر می‌کنم بهتر است جواب این سوال را ده روز قبل از اعزام به بازی‌های آسیایی بدهم.

در رقابت‌های لیگ با وزن 174 کیلوگرم روی تخته رفتی که فکر می‌کنم بیشتر وزن تو در جریان یک مسابقه بود. آیا برای بازی‌های آسیایی یا رقابت‌های جهانی به این وزن اضافه خواهی کرد یا نه؟

نه، دیگر قصد اضافه کردن وزن ندارم. حتی امکان دارد چند کیلوگرم از وزن بدنم کم کنم تا با چالاکی بیشتری پشت وزنه‌ها قرار بگیرم.

اگر بخواهی مقایسه‌ای داشته باشی بین بهداد بازی‌های آسیایی 2010 با بهدادی که الان برای بازی‌های آسیایی 2014 آماده می‌شود، به چه تفاوت‌هایی می‌رسی؟

تفاوت که زیاد است اما فکر می‌کنم مهم‌ترین فاکتور بحث تجربه است. بازی‌های آسیایی گوانگجو دومین تجربه من در سطح بزرگسالان بود و بعد از آن در مسابقات زیادی شرکت کردم. حالا با بهره‌گیری از همه آن تجارب خودم را برای حضور در دومین بازی‌های آسیایی عمرم آماده می‌کنم. به لحاظ بدنی هم در گوانگجو اصلا شرایط خوبی نداشتم و به دلیل سرماخوردگی شدید چیزی حدود 8 کیلوگرم وزن کم کرده بودم.

با این حساب حتما بهتر از چهار سال قبل وزنه خواهی زد...

همه چیز به روز مسابقه بستگی دارد. با این حال اگر اتفاق خاصی رخ ندهد با اطمینان می‌گویم بهتر از گوانگجو وزنه خواهم زد. در اینچئون برخلاف چهار سال پیش فشاری بابت کسب مدال طلا روی من نیست و همین موضوع کمک می‌کند در شرایط روحی و روانی بهتری روی تخته بروم.

فراموش نکن انتظار همه از بهداد سلیمی فقط کسب مدال طلا نیست. خیلی‌ها منتظر رکوردشکنی‌ تو هستند...

برای من ابتدا کسب مدال طلا اهمیت دارد؛ بعد شکستن رکورد. بدون شک در اینچئون با توجه به این‌که امکان دارد سطح رقابت کمی مساعدتر باشد بدم نمی‌آید برای شکستن رکورد دنیا هم تلاش کنم. البته برای این مهم باید در فرصت باقیمانده بیشتر به بدنم فشار بیاورم و تمرینات رکوردی‌ام را سنگین‌تر کنم تا فضای ذهنی‌ام برای رکوردشکنی مهیاتر باشد.

تنها مساله‌ای که درباره بهداد وجود دارد این است که دو سال در سطح رقابت‌های بین‌المللی مسابقه‌ای نداده است؛ یعنی دقیقا از المپیک 2012 لندن تا امروز...

من زیاد به این موضوع فکر نمی‌کنم و معتقدم این مساله در کیفیت کار من تاثیرگذر نخواهد بود. من وزنه‌بردار بی‌تجربه‌ای نیستم که دوری از صحنه مسابقات تمرکزم را به هم بزند. آنچه اهمیت دارد کیفیت تمریناتی است که در این مدت داشته‌ام که خدا را شکر همه چیز خوب پیش رفته است.

سال 2010 هم در رقابت‌های جهانی شرکت کردی و هم در بازی‌های آسیایی. حالا بعد از چهار سال ابتدا باید در بازی‌های آسیایی شرکت کنی و به فاصله کوتاهی برای حضور در رقابت‌های جهانی آماده شوی. فکر نمی‌کنی کار برای تو و دیگر ملی‌پوشان دشوار باشد؟

حتما همین طور است. اگر مثل دوره قبل اول رقابت‌های جهانی بود و بعد بازی‌های آسیایی، شاید فشار کمتری را تحمل می‌کردیم. به این دلیل که رقبا در بازی‌های آسیایی کمتر هستند و سطح رقابت‌های جهانی به مراتب از سطح رقابت‌های آسیایی بالاتر است. در هر حال بعد از هر مسابقه به صورت ناخودآگاه شرایط بدنی ورزشکار افت می‌کند و سخت است که در فاصله کوتاهی دوباره به اوج برگردیم. با وجود این تمام تلاشم را به کار می‌گیرم که در هر دو مسابقه وزنه‌های خوبی را بالای سر ببرم.

برنامه‌ریزی خودت چگونه است؟ می‌خواهی برای رقابت‌های جهانی در اوج آمادگی باشی یا ترجیح می‌دهی پیک آمادگی تو در بازی‌های آسیایی باشد؟

صددرصد پیک خودم را برای مسابقات جهانی می‌گذارم چون اگر بخواهم در بازی‌های آسیایی به اوج آمادگی برسم پس از آن افت بیشتری خواهم داشت. به همین دلیل به بازی‌های آسیایی به چشم یک رکوردگیری یا مسابقات لیگ نگاه می‌کنم تا پس از آن با ادامه تمریناتم در رقابت‌های جهانی با بیشترین توان حضور داشته باشم.

امسال با توجه به حریفانی همچون روسلان آلبگوف و الکسی لوچف روسی که سال گذشته وزنه‌های خوبی را بالای سر بردند، حضور در رقابت‌های جهانی نیاز به یک آمادگی بالا دارد. فراموش نکن بهادر مولایی هم هست. کسی که در دوضرب می‌تواند برای تو دردرسرساز باشد...

حق با شماست. فکر می‌کنم بعد از 14 سال دوباره شاهد رقابتی دشوار در فوق‌سنگین خواهیم بود. در المپیک 2000 سیدنی بود که حسین رضازاده، رونی آلمانی، آندره چمرکین روسی، جابر سالم قطری و یک وزنه‌بردار از کره جنوبی بر سر کسب مدال طلای المپیک با یکدیگر رقابت کردند که در نهایت رضازاده با رکورد 472/5 کیلوگرم قهرمان شد و وزنه‌بردار کره‌ای با وجود رسیدن به رکورد مجموع 460 کیلوگرم در مکان پنجم ایستاد. حالا هم باید منتظر چنین رقابتی باشیم. سطح رقابت‌های فوق‌سنگین در جهان بالا رفته و در این میان هر کس شایسته‌تر باشد مدال طلا می‌گیرد.

اگر تا قبل از این با همراهی سجاد انوشیروانی روی سکوهای جهانی و آسیایی دسته فوق‌سنگین می‌ایستادی، حالا بهادر مولایی به عنوان یک رقیب جدی در کنار تو حضور دارد. رابطه‌ات با بهادر که اتفاقا همشهری تو نیز به شمار می‌رود چگونه است؟

بهادر یکی از بهترین دوستان من است و البته یک رقیب خوب. من همیشه با دیدن تلاش بهادر در مهار وزنه‌های سنگین انگیزه پیدا می‌کنم. بخصوص در حرکت دوضرب او از توان فوق‌العاده‌ای برخوردار است. فکر می‌کنم اگر بهادر بتواند با تمرکز بیشتری در مسابقات شرکت کند نتایج بهتری خواهد گرفت. به هر حال از او هم به عنوان نایب قهرمان رقابت‌های جهانی انتظار می‌رود در بازی‌های آسیایی و رقابت‌های جهانی قزاقستان روی سکو بایستد و من امیدوارم هردوی ما بتوانیم این انتظار را برآورده کنیم.

بهداد سلیمی چقدر جاه‌طلبی دارد برای این‌که اسم خودش را به عنوان بهترین وزنه‌بردار وارد تاریخ کند. در همین بازی‌های آسیایی ما فقط چهار وزنه‌بردار داشتیم که دو مدال طلا یا بیشتر به دست آورده‌اند اگر اتفاق خاصی نیفتد شاید تو پنجمین آنها باشی. از این دست رکوردها زیاد در مسیر زندگی ورزشی تو قرار دارد. این‌که دو مدال رقابت‌های المپیک را به دست بیاوری یا رکوردهای فوق‌سنگین را به نام خودت تغییر دهی. چقدر به دنبال رسیدن به این رکوردها هستی و این مسائل چقدر فکر تو را مشغول می‌کند؟

این رکوردها به نظر من خیلی مهم نیست. برای من مهم‌تر از همه اینها این است که بعد از 5 یا 10 سال دیگر که وزنه‌برداری را کنار گذاشتم حسرت نخورم که چرا در فلان مسابقه شرکت نکردم یا چرا در فلان مسابقه وزنه‌های کمی زدم و مدال نگرفتم. برای من چیزی که اهمیت دارد کسب بهترین نتیجه در هر مسابقه است، اما این‌که بخواهم بهترین وزنه بردار تاریخ بشوم یا همه رکوردها را به نام خودم تغییر بدهم خیلی اهمیت ندارد.

از جمله مواردی که گاهی درباره ورزشکاران شمالی به چشم خورده، این است که زود اشباع می‌شوند. ورزشکاران زیادی بودند که با کسب مدال جهانی یا المپیک از صحنه رقابت‌ها کنار می‌روند. این نگرانی درباره تو هم وجود داشت، زمانی که بعد از المپیک از تیم ملی دور شدی، اما حالا کم‌کم باید نگرانی‌ها را کنار گذاشت...

همین طور است! خیلی‌ها پس از آنکه در ورزش به جایگاه خوبی می‌رسند، خیلی زود خود ورزش را فراموش می‌کنند و اولویت‌های دیگری را برای ادامه زندگی خود انتخاب می‌کنند. آنها وقتی به یک جایگاه اجتماعی خوب می‌رسند اصل را فراموش می‌کنند و ورزش را در اولویت‌های دوم یا سوم خود قرار می‌دهند که البته در این میان تفکرات خود فرد و اطرافیانش بسیار تاثیرگذار است اما درباره خودم، من تمام سعی‌ام را به کار می‌گیرم که تا چند سال آینده در صحنه رقابت‌ها حضور داشته باشم و برای کشورم افتخارآفرینی کنم. من می‌گویم اگر بهداد سلیمی، بهداد سلیمی است و لطف خدا شاملش شده که خیلی‌ها او را بشناسند، همه‌اش به خاطر وجود وزنه‌برداری است. به همین دلیل برای من همیشه اولویت اصلی وزنه‌برداری بوده و مسائل شخصی زندگی در درجه بعدی اهمیت قرار دارد.

تا حالا به این فکر کردی که تا چه زمان می‌خواهی وزنه بزنی؟ اصلا دورترین مسابقه‌ای که به آن فکر کرده‌ای کدام مسابقه بوده است؟

راستش دورترین مسابقه‌ای که به آن فکر کرده‌ام المپیک 2016 ریو است و فعلا برای بعد از آن برنامه‌ای ندارم.

بهداد سلیمی در المپیک 2016 ریو یک ورزشکار بیست‌وهفت ساله است و حداقل یک المپیک دیگر را هم می‌تواند تجربه کند. خودت چه فکر می‌کنی؟

شاید بعد از المپیک ریو وزنه برداری را کنار بگذارم، شاید هم ادامه بدهم. به هر حال همه چیز به شرایط من در همان مقطع برمی‌گردد.

طوری حرف می‌زنی انگار کار کردن در رشته پرفشار وزنه‌برداری تو را خسته کرده است...

چراکه نه؟ کار کردن در این رشته برای سال‌های زیاد واقعا طاقتفرسا و دشوار است اما چون وزنه‌برداری در زندگی من یک اصل و اولویت است همیشه سعی کرده‌ام خستگی‌هایش را خیلی زود به دست فراموشی بسپارم. همین الان هم احساس خستگی می‌کنم، اما همیشه به هدف‌های بزرگ پیش رو فکر می‌کنم.

بهداد سلیمی خیلی زود و در بیست‌وسه سالگی ازدواج کرد. دو سال پیش وقتی این خبر در میان اهالی ورزش دهان به دهان شد خیلی‌ها نگران آینده بهداد بودند و این‌که شاید ازدواج برای تو مانعی باشد در ادامه سیر صعود افتخاراتت در رشته وزنه‌برداری. چه برنامه‌ای داشتی برای این‌که اجازه ندهی ازدواج مسیر زندگی ورزشی تو را تغییر ندهد و چقدر تلاش کردی تا ثابت کنی این فرضیه درست نیست؟

ببینید، تجربه خلاف این را ثابت کرده است. قهرمانی مثل حسین رضازاده بعد از المپیک سیدنی ازدواج کرد اما تا هفت سال بعد از آن هم در اوج باقی ماند و مدال‌های زیادی را در بازی‌های آسیایی، رقابت‌های جهانی و البته المپیک به گردن آویخت. ورزشکارانی هم بودند مثل حسین توکلی یا کورش باقری که دیر ازدواج کردند اما عمر قهرمانی‌شان بیشتر از یک یا دو سال نبود. این تجربه می‌گوید هرچه ورزشکار زودتر ازدواج کند زودتر از حاشیه‌ها فاصله خواهد گرفت و با آرامش بیشتری تمرینانش را ادامه می‌دهد. این وسط شاید تنها نکته آزاردهنده، دوری از خانواده باشد. به هر حال برای من و همسرم سخت است تحمل این وضع که من ماه‌ها باید در اردوهای تیم ملی باشم اما وقتی یک ورزشکار برای خودش اهداف مشخصی دارد این سختی را هم باید تحمل کند.

زمانی که کورش باقری رفت خیلی‌ها صحبت از حضور حسین توکلی در راس تیم ملی می‌کردند اما یکباره بهمن زارع به عنوان سرمربی معرفی شد. آن زمان این شائبه وجود داشت که برخی نفرات تیم ملی ترجیح می‌دهند با حسین توکلی کار کنند. با گذشت هفت ماه از شروع اردوهای تیم ملی با کادر فنی جدید، حالا تجربه کار با بهمن زارع را چطور ارزیابی می‌کنی؟

من این تغییرات را مثبت ارزیابی می‌کنم و معتقدم انتخاب خوبی بود. بهمن زارع مربی خوب و خوشفکری است. من از شیوه تمرینی زارع راضی هستم و فکر می‌کنم بقیه نفرات تیم ملی هم این رضایت را از کیفیت کار سرمربی داشته باشند. به هر حال رکوردهای ملی‌پوشان گویای همه چیز است. در این مدت اکثر ملی‌پوشان در رکوردهایشان پیشرفت داشتند. به همین دلیل باوجود انتقادی که از سوی برخی‌ها در همان روزهای اول مطرح شد فکر می‌کنم او بخوبی توانست با ملی‌پوشان ارتباط برقرار کند و با شیوه‌های نوین تمرینی توان بدنی ملی‌پوشان را افزایش دهد.

اما در همان مقطع خیلی‌ها می‌گفتند بهداد سلیمی به دنبال آوردن حسین توکلی است...

به هیچ وجه! شما اگر از خود حسین رضازاده هم بپرسید روی این موضوع صحه خواهد گذاشت. ما در جلساتی که آن زمان با رئیس فدراسیون داشتیم هیچ وقت به اسم خاصی اشاره نکردیم و اصراری هم نداشتیم که شخص خاصی هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد.

با این کادر فنی و این نفرات، شرایط کل تیم را در مقایسه با تیمی که چهار سال پیش به بازی‌های آسیایی گوانگجو اعزام شد، چگونه می‌بینی؟

بدون شک امسال وضع تیم ملی وزنه‌برداری با توجه به مهره‌های مدال‌دار و سرشناسی که در تیم ما حضور دارند خیلی بهتر از سال 2010 است. تردید ندارم اگر برای بچه‌ها مشکل یا اتفاق ناخواسته و غیرمنتظره‌ای پیش نیاید می‌توانیم حداقل صاحب دو مدال طلا در دسته فوق‌سنگین و 85 کیلوگرم بشویم. البته در اوزان 105، 69 و 56 کیلوگرم نفرات اعزامی شانس کسب مدال طلا را دارند و این تیم می‌تواند افتخارات زیادی برای کاروان ورزش کشور به ارمغان بیاورد.

سوال آخر هم درباره انتخاب تو به عنوان پرچمدار کاروان ورزشی ایران در مراسم افتتاحیه بازی‌های آسیایی اینچئون است؛ مراسمی که کمتر از یک ماه تا برگزاری آن باقی است. چه حسی داری؟

این‌که از بین این همه ستاره‌های مدال‌دار و بااخلاق، نام بهداد سلیمی به عنوان پرچمدار ایران در این دوره از بازی‌ها معرفی شد، حس خوب و عجیبی در من ایجاد کرد. فکر می‌کنم مسئولیتم با به دست گرفتن پرچم ایران در بازی‌های آسیایی سنگین‌تر از قبل شده و باید تمام تمرکزم را روی تکرار مدال طلای بازی‌های آسیایی معطوف کنم تا شرمنده مردم نشوم./جام جم

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.