سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نجات 8 بیمار در آخرین سکانس بخشش

بخش پیوند بیمارستان مسیح دانشوری این بار میزبان محمدرضا قربانی جوان 28 ساله‌ای بود که اعضای بدنش را به 8 بیمار نیازمند اهدا کرد و با کوله باری از عشق و ایثار در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا آرام گرفت.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، نجات جان پدر از بیماری سختی که مدتها تن او را رنجور کرده بود همه دغدغه زندگی‌اش شده بود اما دست تقدیر او را در مسیری قرار داد تا با اهدای اعضای بدنش لبخند زندگی را به 8 بیمار نیازمند برگرداند.

بخش پیوند بیمارستان مسیح دانشوری این بار میزبان محمدرضا قربانی جوان 28 ساله‌ای بود که اعضای بدنش را به 8 بیمار نیازمند اهدا کرد و با کوله باری از عشق و ایثار در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا آرام گرفت.

پدر که ماههاست با بیماری سختی دست و پنجه نرم می‌کند در گوشه‌ای از محوطه بیمارستان به نقطه‌ای خیره شده بود. شریف هنوز هم چشم انتظار بازگشت پسرش است. می‌گوید او قرار بود داروهای من را تهیه کند اما خبری از او نشد تا اینکه باخبر شدیم با موتور تصادف کرده است. وی ادامه داد: ماهها است که به بیماری سخت تنفسی دچار شده بودم و هر چند وقت یکبار برای درمان در بیمارستان حضرت رسول(ص) بستری می‌شوم.

 محمد رضا و برادر بزرگترش از روزی که متوجه بیماری من شدند برای درمانم از هیچ تلاشی دریغ نکردند. محمدرضا به من دلداری می‌داد و می‌گفت بابا تو خوب می‌شوی و باید همیشه سایه‌ات بالای سر ما باشد. به خاطر آنها مراحل درمانی‌ام را پی گرفتم و هربار نیز محمدرضا یا برادرش داروهای من را تهیه می‌کردند تا در بیمارستان مراحل شیمی درمانی‌ام را ادامه بدهم.

روز حادثه نیز قرار بود او داروها را تهیه و به بیمارستان ببرد. چند ساعت بعد از رفتنش به ما خبر دادند که در اتوبان آزادگان سوار بر موتور تصادف کرده است و او را به بیمارستان 7 تیر منتقل کرده‌اند. با شنیدن این خبر بیماری‌ام را فراموش کردم و خودم را به بیمارستان رساندم. کسی از نحوه تصادف اطلاعی نداشت و پزشکان می‌گفتند به خاطر شدت ضربه وارد شده به ناحیه سر پسرم مرگ مغزی شده است.

وی ادامه داد: چند ساعت بعد وقتی پزشک بررسی مرگ مغزی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بر بالین محمد رضا حاضر شد پیشنهاد اهدای اعضای بدن او را مطرح کرد. به یاد فداکاری‌های حضرت عباس(ع) افتادم که همه اعضای بدنش را در راه امام حسین(ع) فدا کرد. تصمیم گرفتم تا اعضای بدن پسرم را به بیماران نیازمند اهدا کنم. او برای نجات جان من تلاش می‌کرد و تقدیر این‌گونه رقم خورد که خودش نجاتبخش جان چند انسان دیگر باشد.

محمدرضا پسر بسیار باگذشت و فداکاری بود و همیشه به من و مادرش احترام می‌گذاشت. او قلب بزرگی داشت و امیدوارم اعضای بدن او بتواند لبخند را بر لبان پدرانی که بیماری فرزندانشان کام آنها را تلخ کرده است بنشاند. محمد‌رضا برای همیشه رفت اما محمدرضاهای دیگر دوباره به زندگی بازگشتند./ایران
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.