این جملات اولین سطرهای دفترچه خاطرات مادربزرگم بودند. ده سال پیش این صفحه را کپی گرفتم و آن را به دیوار اتاقم چسباندم تا یادم باشد همیشه چیزی هست که برای آن شکرگزار باشیم. و اینکه زندگیام خوب بگذرد یا بد، هر روز باید شکرگزار از این زندگی از خواب بیدار شوم چون یک نفر جایی بخاطر زندهماندنش شدیداً در کشاکش است.
حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئلهای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، میدانید چقدر سرگردان میشد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست دادهاید. چون چیزهایی که زندگی از شما میگیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه میکنید.
در زیر به ۸ چیزی اشاره میکنیم که به شما در زمان سختیها انگیزه میدهد:
۱. درد بخشی از رشد کردن است.
گاهی
اوقات زندگی به این دلیل درها را به رویتان میبندد که وقت جلو رفتن است. و
این چیز خوبی است چون معمولاً ما هیچوقت به خودمان تکان نمیدهیم مگر
اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند. وقتی زندگی سخت میشود. به خودتان
یادآور شوید که هیچ درد و غمی بیدلیل اتفاق نمیافتد. از چیزیهایی که
اذیتتان کرده درس بگیرید ولی هیچوقت این درسها را فراموش نکنید. فقط بخاطر
اینکه با مشکلات دست و پنجه نرم میکنید به معنی این نیست که شکست
خوردهاید. افتادن اتفاقهای خوب زمان میبرد. صبور باشید و مثبت فکر کنید.
همه چیز درست خواهد شد؛ البته شاید این اتفاق زود نیفتد اما بالاخره
میافتد.
یادتان باشد که دو نوع درد وجود دارد: دردی که آسیب میزند و دردی که تغییرتان میدهد. هر دو این دردها به رشد شما کمک میکنند.
۲. همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.
هروقت
باران میآید، بالاخره بند میآید. هروقت ضربه میخورید، بالاخره خوب
میشوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی است. هر روز صبح طلوع خورشید همین را
میخواهد به شما بگوید اما معمولاً یادتان میرود و در عوض فکر میکنید که
شب همیشه باقی میماند. اما اینطور نیست. هیچچیز همیشگی نیست.
پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع
بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمیماند. فقط به این دلیل که
در این لحظه زندگیتان سخت شده است به این معنی نیست که نمیتوانید
بخندید. فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان میکند به این معنی نیست که
نمیتوانید لبخند بزنید. هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است.
هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده میشود. فقط باید از این فرصت بهترین
استفاده را بکنید.
۳. نگران بودن و شکایت کردن چیزی را عوض نمیکند.
آنهایی
که بیشتر از بقیه شکایت میکنند، کمتر از بقیه کار انجام میدهند. همیشه
بهتر است که سعی کنید کاری بزرگ انجام دهید و شکست بخورید تا اینکه هیچکاری
انجام ندهید و موفق شوید. اگر گم شوید، هیچ چیز تمام نمیشود؛ زمانی همه
چیز تمام میشود که کاری انجام ندهید و فقط شکایت کنید. اگر به چیزی باور و
اعتقاد دارید، تلاش کنید. اجازه ندهید سایههای گذشته، دریچه رو به
آیندهتان را تاریک کند. اینکه امروز را به شکایت کردن درمورد دیروز
بگذرانید، آیندهتان را روشنتر نمیکند. به جای آن دست به کار شوید.
بگذارید درسهایی که گرفتهاید زندگیتان را بهبود بخشند. تغییر ایجاد کنید
و هیچوقت به عقب نگاه نکنید.
و صرفنظر از اتفاقهایی که در این راه طولانی میافتد، یادتان باشد که
شادی و خوشبختی واقعی فقط زمانی میآید که دست از شکایت کردن بخاطر
مشکلاتتان بردارید و شروع به شکرگزاری برای مشکلاتی که ندارید کنید.
۴. جای زخمهای شما نشانه قدرتتان هستند.
هیچوقت
بخاطر جای زخمهایی که زندگی رویتان گذاشته است خجالت نکشید. این جای
زخمها یعنی درد تمام شده و روی زخمتان بسته شده است. یعنی توانستهاید بر
درد غلبه کنید، درسی بگیرید، قویتر شوید و به جلو پیش روید. جای زخم،
خالکوبی پیروزی است که باید به آن افتخار کنید. اجازه ندهید این زخم باعث
شوند زندگیتان را با ترس سپری کنید. هیچوقت نمیتوانید جای این زخمها را
از بین ببرید اما میتوانید نگاه خودتان به آنها را تغییر دهید. میتوانید
به جای این زخمها بعنوان نشانه قدرتتان نگاه کنید نه درد.
۵. هر مشکل کوچک، قدمی رو به جلو است.
صبر
کردن در زندگی به معنی منتظر ماندن نیست؛ صبر کردن توانایی داشتن نگرشی
خوب در زمان تلاش برای رسیدن به رویاهایتان است. پس اگر میخواهید امتحان
کنید، وقت گذاشته و تا آخر راه را بروید. درغیراینصورت، هیچ دلیلی برای
شروع کردن نیست. این میتواند به معنی از دست دادن راحتی و ثباتتان و بر هم
خوردن عادتهای خواب و خوراکتان برای مدتی کوتاه باشد. میتواند به معنی
قربانی کردن روابط و همه چیزهای آشنایی باشد که قبلاً در زندگیتان وجود
داشت. میتواند به معنی قبول کردن تمسخرهای همسالان و دوستانتان باشد.
میتواند به معنی ساعتهای متمادی تنهایی باشد که البته تنهایی نعمتی است
که میتوان از آن برای خلق چیزهایی عالی استفاده کرد. تنهایی فضایی که لازم
دارید را به شما میدهد. بقیه چیزها آزمایش کردن قطعیت شماست، اینکه چقدر
آن هدف را میخواهید.
و اگر آن را بخواهید، با وجود همه شکستها، طردشدگیها و مسائل دیگر
انجامش میدهید. و هر قدمی که رو به آن برمیدارید از هر چه که فکرش را هم
بکنید حالتان را بهتر میکند. میفهمید که مشکلات اتفاقاتی نیست که سر راه
برایتان میافتد، چالش اصلی خود آن راه است. و ارزشش را دارد. پس اگر
میخواهید امتحانش کنید، راه را تا آخر بروید. هیچ حسی در دنیا بهتر از این
نیست… هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست که بفهمید زنده بودن یعنی چه.
۶. منفی بودن دیگران مشکل شما نیست.
وقتی
چیزهای منفی دور و برتان را میگیرد، مثبت باشید. وقتی دیگران میخواهند
باعث ناراحتیتان شوند، لبخند بزنید. این بهترین و سادهترین راه برای حفظ
انگیزه و تمرکزتان است. وقتی دیگران با شما بدرفتاری میکنند، خودتان
باشید. هیچوقت اجازه ندهید تلخی یک نفر شخصیتتان را تغییر دهد. هیچ چیز را
به خودتان نگیرید، حتی اگر دقیقاً منظور خودتان باشد. خیلی کم پیش میآید
که آدمها بخاطر شما کاری را انجام داده باشند. آنها کارهایشان را بخاطر
خودشان انجام میدهند.
مهمتر از همه اینها، هیچوقت بخاطر اینکه کسی گفته به اندازه کافی خوب
نیستید، خودتان را تغییر ندهید. زمانی تغییر کنید که میدانید آدم بهتری
خواهید شد و آینده درخشانتری خوهید داشت. هر کاری که بکنید، چه درست و چه
غلط، آدمها پشت سرتان حرف خواهند زد. پس قبل از اینکه نگران چیزی باشید که
دیگران درموردتان میگویند، نگران کارهایی باشید که میکنید. اگر به چیزی
واقعاً اعتقاد دارید، برای جنگیدن بخاطر آن نترسید. قدرت واقعی از غلبه بر
چیزهایی به دست میآید که به نظر دیگران غیرممکن به نظر میرسد.
از همه اینها گذشته، شما فقط یکبار زندگی میکنید. پس سعی کنید همان طوری زندگی کنید که دوست دارید.
۷. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، بالاخره خواهد افتاد.
قدرت واقعی
زمانی میآید که چیزهایی زیادی برای گریه کردن بخاطرشان و شکایت کردن داشته
باشید اما ترجیح دهید که لبخند بزنید و به جای این کارها بخاطر زندگیتان
شکر کنید. همیشه در همه سختیهایی که با آن روبهرو میشوید، نقاط مثبتی هم
وجود دارد اما باید بخواهید که دریچه قلب و ذهنتان را باز کرده و به
استقبال آن بروید. نمیتوانید به زور بخواهید بعضی اتفاقها بیفتند. با
تلاش در چنین جهتی فقط خودتان را خسته خواهید کرد. در بعضی نقاط فقط باید
رها کنید و ببینید چه پیش میآید.
در آخر، دوست داشتن زندگی به اعتماد به حستان، ریسک کردن، از دست دادن به
دست آوردن خوشبختی و درس گرفتن از تجربه های تان بستگی دارد. این سفری دور
و دراز است. باید دست از نگرانی، سرگردانی و تردید بردارید، به
دستپاچگیهایتان بخندید، در لحظه زندگی کنید و از چیزهایی که روزگار پیش
پایتان قرار میدهد لذت ببرید. شاید در آخر دقیقاً به آن مقصدی که
میخواستید نرسید اما مطمئن باشید همان جایی میرسید که باید میرسیدید.
۸. بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که به راهتان ادامه دهید.
از
دوباره بلند شدن از زمین نترسید، از دوباره تلاش کردن، دوباره دوست داشتن،
دوباره زندگی کردن و دوباره آرزو کردن. اجازه ندهید یک درس سخت از روزگار
دلتان را سخت کند. بهترین درسهای زندگی را معمولاً در سختترین شرایط و از
بدترین اشتباهاتتان یاد میگیرید. زمانهایی هست که به نظر میرسد همه چیز
بد پیش میرود و احساس خواهید کرد که این شرایط سخت همیشه میماند. اما
اینطور نخواهد بود. وقتی احساس کردید که کمکم ناامید و دلسرد میشوید،
یادتان باشد که همیشه برای درست شدن مسایل، اول همه چیز باید خراب شود.
گاهی برای اینکه به بهترین وضعیت خودتان برسید، باید بدترین وضعیتتان را
پشت سر بگذارید.
بله، زندگی سخت است اما شما از آن سختترید. قدرت هر روز خندیدن را در
خودتان ایجاد کنید. جرات داشتن احساسی متفاوت اما زیبا را در خودتان رشد
دهید. سعی کنید لبخند را به لبان بقیه هم بیاورید. برای چیزهایی که قادر به
تغییر آن نیستید، استرس نداشته باشید. ساده زندگی کنید. سخاوتمندانه دوست
داشته باشید. صادقانه حرف بزنید. با دقت کار کنید و حتی اگر زمین خوردید،
دوباره از جایتان بلند شوید. به رشد کردن ادامه دهید.