سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

خاطره کارآگاهان جنایی؛

ماجرای ربودن دختر سه ساله توسط مرد بدهکار

یکی از افسران پلیس آگاهی یکی از ماموریت های ضمن خدمت خود را به عنوان یک خاطره بازگو کرد.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ یکی از افسران زبده پلیس آگاهی یکی از خاطرات حین خدمتش را که مربوط به ربوده شدن دختری 3 ساله در قائمشهر بود،‌ را طی نوشته ای بازگو کرد که در ادامه این گزارش صحبت‌های نوشته شده این کارآگاه را می‌خوانید.

«تابستان سال ١٣٨٣ در پی اعلام يك خانواده مبنی بر مفقود شدن تنها دختر ٣ ساله شان از نزديکی خانه، شكايتي در پليس آگاهی شهرستان قائمشهر مطرح شد.

ابتدا در بحث مفقودی دختر 3 ساله، پرونده ای تشکيل و اقدامات اوليه توسط مأمورين انجام که در عصر همان روز با مراجعه خانواده اش به پليس آگاهی آن شهرستان مبنی بر اينکه شخصی ناشناس طی تماس تلفنی با منزلشان اعلام داشته فرزندشان در اختيار وی است و تقاضای مبلغ 500/000/000 ريال را کرده است، با تحقيقات مجدد از خانواده فرد ربوده شده مبنی بر  داشتن اختلافات مختلف با شخص يا اشخاصی و بررسی های همه جانبه و با توجه به اينکه پدر ربوده شده فردی دستفروش اهل آذربايجان و ساکن قائمشهر است و رباينده نيز با تلفن همگانی با خانه مورد نظر تماس داشته است، بلافاصله مراتب به پليس آگاهی استان و مبادی مربوطه و مقام قضايی اعلام شد.

در پی تشکيل تيم ويژه برای بررسی موضوع با هماهنگی های انجام شده در زمان تماس تلفنیِ آدم ربا، من به جای پدر فرد ربوده شده با گروگان گیر صحبت كردم که در نهايت با تشکيل جلسه ای توسط مسئولين و حضور رييس اداره مبارزه با جرائم جنايی وقت پليس آگاهی استان در آن شهرستان و به دنبال برنامه ريزی های انجام شده، در زمان برقراری تماس فرد مورد نظر که از تلفن همگانی شهرستان های همجوار از جمله شهرستان ساری، بابل،کياکلاو قائمشهر تماس می گرفت قرار شد تا مبلغ 500/000/000 ريال وجه نقد توسط من با يک دستگاه موتورسيکلت به صورت انفرادی در مکانی که وی تعيين می کند تحويل آدم ربا شود اما مورد موافقت مسئولين اداره واقع نشد.
 
در ادامه پس از تماس مجدد آدم ربا، با ترفندی خاص اعلام کردیم که ما در مسير اعلامی حاضر شديم ولی شما در سر قرار نبوديد وآدم ربا مجدداً درخواست قرار ملاقات تحويل پول را در جاده بابل گذاشته که بنده اعلام داشتم به تنهايی قادر به ملاقات نيستم و يکی از بستگانم در زمان تحويل وجه نقد همراه من است.

من با يک دستگاه موتورسيکلت به جای پدر ربوده شده و به اتفاق يکی از مأمورين به همراه يک عدد کيف سامسونت خالی از وجه نقد، قرار ملاقات گذاشتیم.

به دليل عدم تعيين مکانی مناسب برای تحويل وجه نقد و حمايت مأمورين پليس آگاهی برای شناسايی و دستگيری رباينده و يا ربايندگان در قرار تعيين شده رفته و در قرار های ديگر حاضر نشد و مرتباً طی تماس تلفنی حتی با تلفن همراه من قرار ملاقات را عوض می کرد که در زمان حضور و اعزام به مکان از قبل تعيين شده، توسط آنان 2  تا ٣ اکيپ از همکاران با خودرو شخصی  برای پوشش و دستگيری متهمين، نسبت به حمايت ما اقدام می کردند.

در نهايت در آخرين ملاقات در ساعت حدود یک بامداد من با موتور سيکلت و به همراه يکی از همکاران و با کيف سامسونت مورد نظر به محل قرار از پيش تعيين شده واقع در جاده کياکلا با پشتيبانی دو اکيپ از مأمورين با دو دستگاه خودرو در سر قرار حاضر شدم .

آدم ربا ابتدا در سر قرار حاضر نشد و مجدداً طی تماسی ما را به شهر کياکلا کشاند که بلافاصله طی تماسی مراتب را به مسئول اکيپ تيم ويژه اعلام داشتيم تا نسبت به اعزام آنان به مسير جاده فوق اقدام کنند که در اين فاصله رباينده با کودک ٣ ساله ربوده شده در داخل خودرو تويوتاي تک کابين رويت شد و رباينده با اشاره ما را به مسير خاکی جاده فرعی برده و در آنجا متوقف کرد که ما متوجه فردی در حدود ٣٥ ساله، با موهای بلند و عينک دودی شديم كه با استفاده از يک قبضه اسلحه کلت که در همان لحظه خشاب آن را نصب کرده و مسلح کرد به سمت من که در جلوی موتورسيکلت رو به  روی وی بودم، نشانه گرفته و با تهديد وجه نقد را تقاضا کرد .

در ادامه با ممانعت من و يکی از همکاران با ترک نشين مسلح به اسلحه کلت روبه رو شده و به وی اعلام کرديم تا کودک را از خودرو پياده نكند پول را تحويل اش نمي دهيم که در يک لحظه با خودرو به سمت ما حرکت کرد که ابتدا کيف سامسونت را به داخل علفزار کنار جاده پرت کرده و ما نيز از موتور پياده شده و ترکِ نشين من با تيراندازی به سمت خودرو و برخورد چند گلوله به اتاق و چرخ آن، در نهايت خودرو پنچر و با همکاری ديگر همکاران متهم دستگير كرديم و کودک ربوده شده نيز صحيح و سالم آزادشد.

پلیس از داخل خودرو يک عدد تبر و يک قبضه کلت کمری قلابی شبيه اسلحه زيکزائو که تفاوتی با اسلحه واقعی ندارد کشف کرد.

در تحقيقات انجام شده متهم اعتراف کرد کودک را در کنار جاده اصلی نزديک محل سکونت اش، واقع در قائمشهر، به دليل داشتن النگوی طلا در دستش، ربوده و پس از آن شماره تماس رستوران سر کوچه را يادداشت کرده و در غروب همان روز با مسئول رستوران تماس گرفته و گفته اگر کسی کودکش گم شده باشد نزد ماست.

با توجه به نزديكي محل سکونت کودک ربوده شده و اطلاع مالک رستوران از مفقود شدن کودک، بلافاصله او شماره تماس خانه کودک ربوده شده را به رباينده مي دهد.

رباينده نيز از آن طريق با آنان ارتباط برقرار کرده و برای آنكه شناسايی نشود از شهرستان های مختلف با خانه و تلفن همراه پدر کودک تماس می گرفته است .

مجرم انگيزه ارتکاب جرم را بدهی مالیِ خود اعلام داشت و پس از تشريح صحنه محل وقوع جرم با قرار صادره روانه زندان گرديد. »

انتهای پیام/
برچسب ها: شکایت ، کودک ، ربوده
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.