به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، آنطور که در تواریخ آمده گروهی از یهودیان با تحریک کفار قریش برای تحقیر پیامبر نزد ایشان آمده و در باره فردی که از او با نام ذوالقرنین در تورات سخن برده شده سوال کردند. پیامبر نیز در جواب آیات 83 تا 98 سوره کهف رابرای ایشان قرائت کردند.
در این آیات حوادث و رویدادهایی از جمله لشکرکشیهای وی به غرب (محل فرو رفتن خورشید) و شرق قلمرواش (محل طلوع خورشید) و یاری رساندن به مظلومان وستمدیدگان، بنیاد فرمانروایی بر رافت و محبت و ایجاد سدی جهت جلوگیری از حملات اقوام شمالی و یکتاپرستی و مدارا با مردم از خصوصیات این حکمران ذکر شده است.
حال به این موضوع میپرداریم که ذوالقرنین چه کسی بوده است؟
برخی نوع تاج، مدت حکومت، تسلط وی برشرق وغرب، دو برجستگی استخوانی بر روی سر و حتی نوع بافت موهای شاه را دلیل نامگذاری وی به این لقب میدانند. عدهای نیز به دلیل شباهت اسمی اورا از شاهان یمن یا اسکندر مقدونی میدانند اما هیچیک از اقدامات ایشان شباهتی به اعمال ذوالقرنین نداشته و اغلب آنها افرادی خونریز و ستمگر بودهاند.
در میان افراد گوناگون این کورش است که بیشتر ازدیگران به فرد مذکور شباهت دارد که به بررسیآن میپردازیم. ویژگی اخلاقی او این بود که از دشمنان دلجویی میکرد و با بخشش گناهان افراد ممانعت از هرگونه حمله به مردم غیرنظامی و نداشتن حرص و آز سبب بهبود شرایط جامعه شد.
از طرفی در میان یهودیان کوروش بهعنوان مسیحا مطرح شده و در کتب مقدس آنها از جمله اسفار یشعیاه و یرمیاه و دانیال ظهور وی برای نجات آنها از اسارت و تجدید معبد سلیمان بشارت داده شده است. به همین جهت سوال آنها از پیامبر به همین علت بوده تا ایشان را مورد امتحان قرار دهند. علاوه بر نکات اخلاقی مذکور با بررسی تاج کورش در حجاری باقیمانده در پاسارگاد، وی در صورتی نشان داده شده که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخهای قوچ در آن دیده میشود که این موارد توسط پیامبران یهود قبل از او پیشبینی شده است. در باب وی دانیال به قوچی اشاره کرده که شاخهایش شرق و غرب را در بر میگیرد و از لفظ لوقرانائیم برای او استفاده کرده که به زبان عبری ترجمه همان ذوالقرنین عربی است و در هر دوصورت به معنای شاخ است. همچنین در تورات از ظهور شاهین (عقاب) که در شرق و غرب به پرواز درمیآید و سیطرهاش عالمگیر است، سخن به میان آمده است.
علاوه بر اینها کورش همانند ذوالقرنین سه لشکرکشی مهم کرد: نخست به باختر، سپس به خاور و سرانجام به منطقهای که در آنجا یک تنگه کوهستانی وجود داشته و در هر یک از این سفرها با اقوامی برخورد کرد.
نخستین لشکرکشی کورش به کشور لیدیا در قسمت شمال آسیای صغیر (غرب) صورت گرفت، دومین لشکرکشی به جانب خاور بودکه به قبایل بیابانگرد و چادر نشین برخورد کرد. سومین لشکرکشی به سوی شمال به طرف کوههای قفقاز بود، تا به تنگه میان دو کوه رسید و برای جلوگیری از هـجـوم اقوام وحشی با درخواست مردم در برابر تنگه سد محکمی از آهن و مس گداخته بنا کردکه هنوز هم در میان اهالی به «دربند کورش» یا «گذرگاه کورش» معروف است و آثار آن تا کنون باقی مانده است. این قبایل مهاجم ترکستان تا نواحی غربی تر ماگوگ، منگوگ یا منچوک و یواش نام داشتند که به مرور به ماجوج و یاجوج تغییر نام یافتهاند.
علاوه بر اینها نام رودی در این ناحیه به نام کورکه طی زمان تغییرنام داده نیز دلیل دیگری بر تطابق اقدامات ذوالقرنین با کورش است.
به این ترتیب با بررسی شخصیت کورش و اقداماتی که وی انجام داده میتوان چنین استنباط کرد که وی همان ذوالقرنین بوده و مورد احترام است.
منابع:
قرآن کریم
قصص الانبیا ، محمد البخاری
کورش کبیر، ابوکلام آزاد
هخامنشیان در تورات ، محمد قائمی
تاریخ انبیا، حسین عمادزاده
تفسیر المیزان،آیتالله محمدحسین طباطبایی
تاریخ ایران باستان، شیرین بیانی
تاریخ هخامنشیان کمبریج ، گروه مولفین/ جام جم
دو سوال ۱_مگه کوروش علم سد سازی داشت؟
۲_چرا در قرآن گفته نشانه هایی برای شما به زودی می آوریم
نگفته نشانه ها توضیح میدهیم مثلا؟