سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

خلق صحنه بی نظیر در "ماه عسل"؛

"علیخانی" بی معرفتی مهمانش را جبران کرد/مهمان "ماه عسل" هنرمندانه رکب خورد

احسان علیخانی با یک برنامه ریزی دقیق یک صحنه به یاد ماندنی در ماه عسل خلق کرد.

به گزارش خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران،شب گذشته در نهمین روز از ماه مبارک رمضان ، احسان علیخانی دفتر نهم ماه عسل خود را روبروی چشمان تیزبین مخاطبانش ورق زد.

علیخانی با سلام به تماشاگران پروپاقرص ماه عسل ، به خاطر نگاه‌ها و یادآوری نکاتشان تشکر کرد.

پس از پخش تیتراژ علیخانی با اشاره به برنامه شب گذشته عنوان کرد: برنامه دیروز ما حرف و حدیث زیاد داشت ، کسانی که صاحب کرسی هستند حواسشان به شهریار باشد چرا که او پس از چهار سال اسارت، شکنجه برگشته ، امیدوارم کسانی که باید قدردان باشند شاخک هایشان تکان خورده باشد.

و بعد با این جمله که کسانی که بیننده نمره یک ماه عسل هستند، حتما برنامه امروز را ببینند چراکه قراره اواخر برنامه کاری کنیم که شاید جذاب باشد دوستانم برای این مسئله خیلی زحمت کشیدند.

در جایگاه مهمانان مردی به نام عبدی پور بازنشسته آموزش و پرورش حضور داشت او هم اکنون به همراه دوستانش حدود پنج سال در یک موسسه فرهنگی هنری مشغول ارایه خدمات آموزشی به کودکان نابینا و بینا بود.

 علیخانی از او پرسید در دوران خدمتت در آموزش و پرورش بچه ها را هم تنبیه می کردی که مهمان گفت: مختصر تنبیه می کردم ،علیخانی با هیجان خاصی گفت: در دوران راهنمایی معلمم وارد کلاس شد من پشتم به در ورودی بود و متوجه حضورش نشدم بعد سه تا از انگشت من را شکست بعد از طبقه سوم تا اول منو رو هوا می زد فکر کنم یه نسبتی با بروس لی داشت.

علیخانی در ادامه گفتگو با مهمان و بررسی رفتار ناظمان با دانش آموزان متذکر شد: در  زمان ما هر موقع که ناظم ها در زندگی شخصی خود دچار مشکل می شدند به مدرسه منتقل می کردند، نسل ما به شما مدیون است چراکه ما مرد بار اومدیم و بعد برای کنایه به نسل دهه ی هفتاد به بعد اضافه کرد ، اما نسل الان خیلی لوس هستند و البته نه همشون.

عبدی پور مهمان برنامه در توضیح برگ دیگری از زندگیش بیان کرد: درسال 1340در منطقه خزانه تهران به دنیا آمدم در کل 9 خواهر و برادر هستیم و پدرم خیلی سخت گیر بود، علیخانی دوباره با حالت مزاح گفت: شاید سخت گیری پدرتون به شما ارث رسیده شما سر بچه ها خالی کردید و بعد در توصیف دوران مدرسه خود تصریح کرد: من در عین شیطنت خیلی درس خوان بودم اگر من را از مدرسه بیرون می کردند افت تحصیلی شامل مدرسه می شد ولی نمره ی انضباطم بد بود.

عبدی پور در ادامه قصه اصلی زندگی اش را اینگونه بازگو کرد: در سن شش سالگی یعنی سال 1346 در حال تهیه نارنجک بودم که نارنجک در دستانم منفجر شد و من بینایی خود را از دست دادم بعد علیخانی با شوخ طبعی همیشگی اش ،عنوان کرد: البته باید مهدی رحمتی ( دروازه بان) یک کلاس برای شما می گذاشت تا یاد می گرفتید.

مهمان افزود: حدود پانزده سال از نابینا یی ام می گذشت که روزی با یکی از دوستانم که برای مراجعه به چشم پزشک می رفت همراه شدم ، پس از خروج دوستم از مطب دکتر فیروز آبادی به من اشاره کرد که داخل شوم ، من هم گفتم کاری ندارم ولی او مرا معاینه کرد و به من گفت دکتر سجادی در خارج از کشور شاید توانایی مداوای تو را داشته باشد. بعد از آن برای مداوا به اسپانیا رفتم در راه با جانبازی به نام حسین میرزایی آشنا شدم او برای من مثال زدنی بود کم کم در سفر رابطه مان شکل گرفت و او چشم من شد او هم جانباز بود و برای مداوای یکی از چشمانش به اسپانیا سفر می کرد من در اسپانیا جایی نداشتم ولی او در بنیاد جا داشت و به مسولان بنیاد گفت: باید حتما به من جا بدهند بالاخره مسولان بنیاد من را پذیرفتند .

من حسین میرزایی را بعد از آن ندیدم چرا که او یکی دو ماه بعد به ایران بازگشت ولی معالجات من تا سال 1364 به طول انجامید از حسین هیچ تلفن و آدرسی ندارم ،زمان بینایی دنیا را بسیار جذاب و زیبا دیدم حدود هفده سال نابینا بودم و مداوای من از سال 61 تا 63 زمان برد.

علیخانی که بدنبال خلق یک صحنه ی به یاد ماندنی در برنامه اش بود و برای خلق این لحظه از قبل
برنامه ریزی کرده بود مهمان بعدی را به صحنه دعوت کرد بعد رو به عبدی پور گفت: این مهمان را می شناسید ؟ که با پاسخ نه مواجه شد و بعد از آن مهمان با تعجب پرسید ؟ نکنه حسین میرزایی است ؟ وقتی حدس خود را مثبت دید رو به علیخانی ذکر کرد: شما چه کارهایی می کنید؟ علیخانی با این جمله ی زیبا پاسخ او را داد : کاری که شما نکردید ، ما کردیم ، شما بی معرفتی کردید. و با ذکر این جمله افزود: گاهی اوقات یک معرفت به خرج دادن است که بعد از سی و دو سال هنوز عبدی پور معرفت شما را از یاد نبرده ،حسین میرزایی عمل چشمش ناموفق بود ولی عمل چشم شما موفقیت آمیز بود چه حکمتی بوده؟!1

حسین میرزایی قصه ی زندگی اش را اینگونه توصیف کرد: در سال دوم دبیرستان به جبهه رفتم و بینایی یکی از چشمانم را از دست دادم بعد از آن برادرم عباس به جنگ رفت و من خواب شهادت او را دیدم بعد از چند روز خبر شهادتش را به ما دادند حدود یک سال و نیم بعد با همسر برادر شهیدم که دارای یک دختر و پسر بود ،ازدواج کردم والان خودمان هم صاحب یک دختر و پسر دیگر شدیم.

علیخانی رو به عبدی پور پرسید آیا شما بویی از این ماجرا برده بودید؟ او گفت نه شما خیلی هنرمندانه این  کار را انجام دادید تا به حال اینگونه رو دست نخورده بودم علیخانی گفت: این را بابت آن
روزهایی که بچه های مدرسه را تنبیه می کردید، تلافی کردم.

عبدی پور پاسخ داد کاش همیشه تلافی ها اینگونه بود. عبدی پور آرزوی خود را در زمان نابینایی اش اینگونه عنوان کرد: آرزویم دیدن چهره ی مادرم وشادی او بود بعد ازدیدن چهره ی مادرم ،او خیلی پیرشده بود.علیخانی اشاره کرد: بید مجنون ساخته ی مجید مجیدی با بازی پرویز پرستویی شبیه قصه ی شماست اما او بعد از بینایی پشیمان شد ولی شما حال می کنید،عبدی پور متذکر شد : آن فیلم را مجید مجیدی براساس قصه ی من ساخت ولی یک تفاوت هایی را به قصه اضافه کرد که من آن فلسفه را قبول نداشتم .علیخانی مطابق روزهای گذشته پس از ترک جایگاه مهمانان این جمله را عنوان کرد: فکر کنم تو این روزها انسانیت پدیده ی مظلومی شده که همه ی ما در دیگران بدنبالش می گردیم ولی خودمان میتوانیم انسان باشیم ، خود من قراره کی کاری بکنم ؟!

ماهتون عسل

گزارش از سمیه مردانی

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۶
در انتظار بررسی: ۰
مونا
۱۰:۱۲ ۲۴ تير ۱۳۹۳
مثل همیشه برنامه تون خیلی قشنگه
وتمام خوبیه این برنامه بخاطر اجرای اقای علیخانی هست
الهیکه همیشه موفق وپیروز باشید
ناشناس
۱۰:۳۵ ۱۸ تير ۱۳۹۳
برنامه جالبي است
اميدوارم تصنعي نباشه
ناشناس
۱۰:۳۴ ۱۸ تير ۱۳۹۳
فوق العاده کار زیبایی بود
رضا خوانی
۰۸:۳۹ ۱۸ تير ۱۳۹۳
درود بر احسان علیخانی.دیگ داره اسم ماه رمضون به ماه عسل عوض میشه
Reza
۰۷:۳۸ ۱۸ تير ۱۳۹۳
بهتره که بدونیم این فقط احسان علیخانی نیست که در اجرای این برنامه نقش داره و اینکه بگیم تمام این برنامه ریزی برعهده ی ایشان بوده درست نیست چون پشت صحنه ی ماه عسل کسان زیادی هستند که در حال کمک کردن هستن و این کار کم لطفی ما نسبت به بقیه دستندرکاران این مجموعه کامل و عالیست
ناشناس
۲۳:۴۵ ۱۷ تير ۱۳۹۳
علیخانی در این برنامه چند صد هزار معلم را با یک چوب زد بدون اینکه اجازه ی دفاع را به آنها بدهد من که به سهم خودم بعنوان یک معلم از تهمت هایی که ایشان به معلمان زدند نمی گذرم
حمید
۲۲:۳۷ ۱۷ تير ۱۳۹۳
شایدم من اشتباه میکنم اما به نظرم مفهموم اسارت در فرهنگ ما چیز دیگه ای باشه.یا این که آقا شهریار بگن یا فرار میکنم یا شهید میشم.بالاخره درسته سختی های زیادی رو متحمل شدند اما به نظرم باید هدفی که به خاطرش اسیر شدند رو هم در نظر گرفت.
VAHID
۱۹:۱۷ ۱۷ تير ۱۳۹۳
درود براحسان علیخانی عزیز بابت برنامه های زیبای ماه عسل که هربار بادیدن آنها حس خوبی به هربیننده میده سپاسگزارم
هاتف ری
۱۸:۰۸ ۱۷ تير ۱۳۹۳
من متوجه نمی شم که برای چی باید یه برنامه ی اجرا شده از تلویزیون رو برامون مثل بچه مدرسه ای ها که فردای فلان سریال شروع می کنن برای همدیگه تعریف کردن قضیه، تعریف کنید؟!!!! ها؟؟؟؟!!!!!!
البته خانم سمیه خانم قلم توانایی دارند و بنده مطالبشون و و مخصوصا گزارشهاشون رو دنبال می میکنم، منتها نباید کاسه ماست رو زدو کرد
حمید
۱۷:۲۰ ۱۷ تير ۱۳۹۳
عالی بود یه کار خوب از صدا وسیما دیده باشیم همین ماه عسله
ناشناس
۱۶:۴۳ ۱۷ تير ۱۳۹۳
امسال هم مثل سالهای دیگه عالیه مخصوصا اجرای آقااحسان. دمتون گرم. خسته نباشید!!!
کبودی
۱۶:۰۱ ۱۷ تير ۱۳۹۳
ای وایبر اسیری در دام ماندهباشد صییاد رفته باشد..!؟
علی
۱۵:۵۸ ۱۷ تير ۱۳۹۳
ازخانم سمیه مردانی بابت این گزارش زیبایشون تشکرمی کنم من نتونشتم ماه عسل راببینم اما باخواندن این گزارش لذت بردم
ali
۱۴:۵۹ ۱۷ تير ۱۳۹۳
علیخانی با همین کارهای فوق العاده ش علیخانی شد که همه دوستش دارند.
ولی پارسال از امسال بهتر نبود؟؟؟؟؟
ناشناس
۲۳:۴۱ ۱۷ تير ۱۳۹۳
همه هم دوستش ندارن نمیدونم چرا این آقای علیخانی اینقدر احساس خوشمزگی احتمالا با نمکی یه نسبتی داره
ناشناس
۱۴:۵۵ ۱۷ تير ۱۳۹۳
خیلی ریبا و تاثیر گذار
رضا
۱۳:۲۸ ۱۷ تير ۱۳۹۳
چرا در برنامه ماه عسل و دیگر برنامه ها از موسیقی استفاده کرده و قبح این موضوع که اسلام با موسیقی موافق نیست را در بین مردم از بین می برید آنهم به شکلهای مختلف . امید دارم این خبر را انتشار دهید.
احمد
۱۵:۳۱ ۱۷ تير ۱۳۹۳
اسلام با بعضی از موسیقی ها مخالفه برای مثال موسیقی ای که انسان رو به گناه بکشونه نه همه موسیقی ها بعضی از موسیقی ها انسان رو به یاد خدا می اندازتد
یک مسلمان
۱۵:۳۲ ۱۷ تير ۱۳۹۳
آخه تو خدایی پیغمبری مرجع تقلیدی کی هستی که از خودت فتوا می دهی
همین امثال تو نام اسلام رو که یک دین میانه هست رو خراب کرید
می خواهی اصلا تعطیل کنیم همه هر روز نوحه بخونیم و تو سر خودمون بزنیم
لطفا این پیام را تایید کنید وگر نه دیگه .....
ناشناس
۱۶:۱۳ ۱۷ تير ۱۳۹۳
قبول دارم
کوروش
۰۵:۱۳ ۱۸ تير ۱۳۹۳
اسلام با موسیقی موافق نیستتتتت؟؟؟؟؟؟؟؟ از این به بعد هر جا بلبلی چیزی دیدیم باید بزنیم دهن مهنشو آسفات کنیم آدم یادش داعش میوفته خدایا فرج امام زمان و برسون بین دیوار جماعت تند رو و کند رو اسلام داره داغون میشه
محمد
۰۸:۱۰ ۱۸ تير ۱۳۹۳
برادر من از کجا در آوردی که اسلام با موسیقی موافق نیست.خواهشن الکی از خودت حرف نزن.اسلام ما اسلام شادی و زندگی و آزادگی و خوب بودن و خوش و بودن و مهربون بودن و بازم بگم.اسلام ما اینجوریه ناز و قشنگ موسیقیم توش هست چون موسیقی به انسان آرامش میده. نه به اندازه کلام خدا نه به اندازه یاد خدا اما هر چیزی تو جایگاه خودش قشنگه . شما اگه میخوای صبح تا شب گریه کنی فقط دنبال غم غصه ای به خودت مربوطه خواهشا از طرف اسلام حرف نزن ممنون
احمد
۱۶:۱۶ ۲۱ تير ۱۳۹۳
آقا محمد دمت گرم خیلی قشنگ گفتی
سیرجان
۱۱:۵۴ ۱۷ تير ۱۳۹۳
درود بر علیخانی
باران
۰۹:۲۴ ۱۷ تير ۱۳۹۳
واقعازیبابود
ساسان
۱۵:۲۴ ۱۷ تير ۱۳۹۳
به نظرم دیدن آقای میرزایی برای آقای عبدی پور یک آرزو نبود برای همین وقتی آقای میرزایی وارد صحنه شدند من مواجه ی خیلی سردی را دیدم که حتی فکر می کنم آقای میرزایی هم انتظار استقبال بهتری را داشتند.در واقع ماه عسلی ها باید قبل از دعوت کردن از آقای عبدی پور حس واقعی ایشان را نسبت به گذشته و علایق شان بررسی می کردند تا برنامه زیباتری را می دیدیم.