سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حسین معدنی از صعود تاریخی والیبال ایران می‌گوید

حسین معدنی، پاسور سابق تیم ملی والیبال سابقه سرمربیگری تیم ملی دارد و اکنون مربی تیم ملی در کنار اسلوبودان کواچ صرب است. معدنی به دلیل هوش زیاد و القای روحیه مثبت گروهی در زمان بازی، سال‌های طولانی عضو تیم ملی بود.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مربی تیم ملی والیبال برخلاف گفت‌و‌گوهای قبلی به جای پاسخ دادن به اولین پرسش ما، حرف‌هایش را با یک هشدار شروع می‌کند: «با همین سرعت که بالا آمدیم اگر اشتباه قدم برداریم با همین سرعت سقوط می‌کنیم.»

حسین معدنی، پاسور سابق تیم ملی والیبال سابقه سرمربیگری تیم ملی دارد و اکنون مربی تیم ملی در کنار اسلوبودان کواچ صرب است. معدنی به دلیل هوش زیاد و القای روحیه مثبت گروهی در زمان بازی، سال‌های طولانی عضو تیم ملی بود و برای مهاجمان دوره خود پاس‌های بلند و کوتاه ساخت. او با همین روحیات و تجربیات بیشتر در مربیگری، ابتدا با مربی بزرگی همچون زوران گاییچ کار کرد.

سپس به اعتماد فدراسیون والیبال در مقطعی که تیم ایران از سوی چند نفر از مربیان خارجی مورد بی توجهی قرار گرفت، پاسخ داد و به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال افتخارات درخشانی به دست آورد. فدراسیون والیبال پس از بازی‌های گوانگجو جای معدنی را به ولاسکو داد، اما این مربی جوان ایرانی در تیم «ب» ایران هم توانست جام قهرمانی بازی‌های کشورهای اسلامی را به کارنامه خود اضافه کند.

 با اثبات شایستگی‌های معدنی، فدراسیون و ولاسکو نتوانستند از حضور مربی جوان ایرانی در تیم ملی چشم‌پوشی کنند به این ترتیب حسین معدنی دوباره وارد تیم ملی والیبال شد و توانست اعتماد مربی آرژانتینی را جلب کند. این روزها معدنی به عنوان کمک کواچ روی نیمکت تیم ملی می‌نشیند؛ مربی جوان ایرانی که نمی‌شود از کنار تجربیات هشت ساله او براحتی گذشت.

حسین معدنی را خیلی‌ها به عنوان کمک مربی می‌شناسند، اما «معدنی سرمربی تیم ملی والیبال ایران» کمتر سر زبان‌ها افتاده در صورتی که کارنامه شما در هنگام سرمربیگری قابل تامل است.

من سال 2007 تا اواسط 2008 کمک مربی بودم، اما از همان موقع تا 2010 سرمربی شدم. با زوران گاییچ کار کردم و در سال‌های اخیر کمک ولاسکو و کواچ بودم بنابراین به مردم حق بدهید همزمان با موفقیت‌های والیبال ایران مرا بیشتر کمک مربی بشناسند تا این‌که خاطرات دوران سرمربیگری‌ام را در تیم ملی به یاد بیاورند.

می‌خواهم به همان روزها برگردیم. به هر حال موفقیت‌های شما در آن دوران کم نبود.

من با زوران گاییچ شروع کردم. چند نفر بودیم که در تمرینات حضور داشتیم سرانجام گاییچ مرا به عنوان دستیارش معرفی کرد. سال 2007 پنجم آسیا در مسابقه‌های اندونزی شده بودیم و بعد در انتخابی 2008 المپیک نتیجه نگرفتیم تا فدراسیون با سرمربی خارجی قطع همکاری کند.

شاهین اقبال از همان موقع روی شانه معدنی نشست؟

نمی‌گویم همه‌اش اقبال بود چون زوران گاییچ در والیبال ایران تحول خوبی به وجود آورده بود و جدایی او از بین ما سخت بود، اما از طرفی باید گفت بخت مناسب به من لبخند زد. دوست داشتم کار کنم چون برای همین منظور مربی والیبال شدم و کار در سطح ملی آرزوی من بود. با آقای داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال نشستی داشتیم، گفت مسئولیت سرمربیگری را قبول می‌کنی؟ گفتم بله.

اما تا رسیدن این مسئولیت به شما فدراسیون گزینه‌های دیگری را هم مد نظر داشت.

بله با چند مربی مذاکره کرده بودند، اما قیمت‌ها سنگین بود. آن روزها هنوز والیبال ما بین والیبال دنیا گم بود. کسی شناختی از والیبال ایران نداشت برای همین مربیان می‌خواستند با پیشنهاد قیمت‌های سنگین به ایران بیایند.

معدنی با چه دستمزدی سرمربی تیم ملی والیبال شد؟

اجازه بدهید این مبلغ بین من و فدراسیون والیبال باقی بماند.

دوران سرمربیگری والیبال فضای تازه‌ای برای شما در این ورزش به وجود آورد. چقدر تجربیات دوران بازی و چه میزان تجربیات مربیگری در زمان گاییچ به کمک‌تان آمد؟

من سال‌ها برای تیم ملی بازی کرده بودم و فضای کار در تیم ملی را از بعد بازی کردن می‌شناختم. در دوره دستیاری گاییچ سعی کردم والیبال را از بعد دیگری دنبال کنم و دانش مربیگری‌ام را در کنار تجربه بازی ارتقا دهم. داشتن این دو در کنار هم کمک بسیار خوبی بود تا اهداف مربیگری خود را پیش ببرم. از یکسو به بازیکنان نزدیک بودم و دغدغه‌های آنها را حس می‌کردم و از سویی سعی در انتقال مطالب و اطلاعات به آنها داشتم.

موفقیت‌های والیبال به نوعی از سال 2009 با حضور شما رقم خورد، در شرایطی که منتقدان زیادی داشتید.

اجازه بدهید بگویم موفقیت‌های والیبال منتسب به یک نفر و حتی گروه خاصی نیست. برای والیبال پروسه‌ای طولانی با سرمایه‌گذاری فدراسیون، استان‌ها و باشگاه‌ها طی شده است که در آن مربیان و بازیکنان نقش مهمی دارند. سرمربی تیم ملی کسی است که باید با نگاهی همه‌جانبه مجموعه تلاش‌ها را به سمت موفقیت سوق دهد. ما سال 2009 پیروزی‌های ارزشمندی به دست آوردیم. در انتخابی قهرمانی جهان کسی تصور نمی‌کرد از گروه صعود کنیم، اما به عنوان تیم دوم سهمیه جهانی گرفتیم. در دو دوره AVC کاپ قهرمان شدیم. در جام ملت‌های 2009 آسیا برای نخستین‌بار نایب‌قهرمان شدیم و در بازی‌های 2010 گوانگجو نقره گرفتیم. در جام قهرمانان قاره‌ها با برزیل، لهستان و کوبا بازی کردیم و توانستیم از این تیم‌های قدرتمند جهان ست بگیریم. همین نشانه‌ها باعث شد رزنده سرمربی تیم ملی برزیل زمانی که به ایران در لیگ جهانی باخت بگوید، رشد والیبال ایران از سال 2009 آغاز شد. همان دورانی که از پیچ و خم‌های آسیا و رقابت‌های جهانی مثل بازی‌های انتخابی المپیک و جهانی عبور می‌کردیم و تا حدی به دلیل موقعیت‌های ناشناخته گنگ بودیم.

بعد از بازی‌های گوانگجو دوباره تفکر استفاده از سرمربی خارجی شکل گرفت. با وجود موفقیت‌های تیم ملی فکر می‌کردید جای شما را به مربی خارجی بدهند؟

شاید اگر کار حسین معدنی در مقطعی در والیبال ایران به چشم نیامد به خاطر این بود که حضورش مصادف شده بود با دو مربی بزرگ والیبال دنیا. یکی قبل و دیگری بعد از دوران مربیگری من. فعالیت در فاصله زمانی رفتن گاییچ تا آمدن ولاسکو با خاطرات شیرین والیبال ایران همراه شد با این حال همه برنامه‌ها تحت الشعاع حضور ولاسکو قرار گرفت. من از این انتقال خوشحال بودم، چون والیبال ایران بعد از جهش خوبی که داشت نیازمند نوآوری بود؛ حرکت تازه‌ای که این بار بتواند والیبال ایران را بیشتر در جهان مطرح کند.

ولاسکو، مربی زیرکی بود که شناخت خوبی از موقعیت والیبال ایران در جهان داشت، به همین دلیل پیشنهاد فدراسیون را رد نکرد.

فدراسیون با برنامه‌ای که داشت تیم ملی را به مرز جهانی شدن و تداوم موفقیت‌های بعدی قرار داد و با ولاسکو پازل قدرت‌نمایی خود را در دنیای والیبال کامل کرد. در بازی‌های جهانی ایتالیا اگر سیستم امتیازدهی کنونی بود ما با چهار امتیاز به جای دو امتیازی که گرفته بودیم به دور بعد صعود می‌کردیم. پس پتانسیل خوبی در والیبال ایران به وجود آمده بود و ولاسکو می‌دانست چه تیمی را انتخاب کرده است.

چرا اوایل کار سرمربی آرژانتینی تیم ملی در کنار ولاسکو نبودید؟

شاید قسمت نبود. اما من در همان دوران سرمربی تیم« ب» ایران شدم و در بازی‌های کشورهای اسلامی قهرمان شدیم. بعد برگشتم و همکاری‌ام با ولاسکو تا پایان قرارداد او در ایران ادامه داشت.

گاییچ و بعد هم ولاسکو. ارزیابی‌تان از این دو مربی بزرگ والیبال چیست، چه کاری برای والیبال ایران انجام دادند؟

خیلی‌ها برخلاف شما از من می‌پرسند این بهتر است یا آن. واقعا نمی‌شود این گونه پرسید بلکه ارزیابی کار دو مربی مهم است. هر دو سبک کار خودشان را در والیبال دارند. گاییچ زمانی آمد که والیبال ما محتاج دانش روز و مدل‌های تمرینی نوین بود. او بارها به من می‌گفت من برای والیبال ایران زودم! بروم دو سال دیگر بیایم بهتر است چون آن وقت شما پیشروی بهتری دارید. گاییچ روی کلیت والیبال ایران تاثیر گذاشت. تا قبل از او مسیر درستی نداشتیم، اما او والیبال را روی ریل گذاشت و به حرکت درآورد و اگر امروز این قطار روانتر می‌رود به دلیل حرکت‌های صحیح همان روزهاست.

اگر بخواهید روی کارها و داده‌های گاییچ ریز شوید حضور او چه دستاوردهایی برای والیبال داشت؟

نحوه استفاده از آمار در زمان گاییچ به کمک والیبال ما آمد. او به ما یاد داد در والیبال چه اتفاق‌هایی منجر به برد یا باخت می‌شود. سیستم‌های دفاعی نوینی آورد و بازیکنان را براساس توانایی در همان سیستم‌ها قرار داد اگر ضعفی هم بود تلاش کرد تا بازیکنان را از نظر تکنیک‌های فردی به سطح ایده‌آل برساند.

ارزیابی‌تان از کار ولاسکو به چه ترتیبی است؟

ولاسکو روی جزئیات تاکید فراوان داشت. من به عنوان مربی و بازیکنان ایرانی خیلی از نکات والیبال را ساده می‌گرفتیم و بیشتر وقت‌ها از کنار آنها عبور می‌کردیم، اما ولاسکو به ما یاد داد جزئیات در عین سادگی چقدر مهم هستند. او غلط‌های حرکتی والیبال ما را تصحیح کرد. این‌که در چه موقعیت‌هایی چه انتخاب‌هایی داشته باشیم. ولاسکو این تفکرات را جا انداخت. در بعد انگیزه‌های روانی توانست مدیریت خوبی داشته باشد. به بازیکنان القا کرد می‌توانند بزرگ‌ترین تیم‌های دنیا را شکست دهند. با یکایک بازیکنان حرف می‌زد و کلیات را با حضور همه اعضای تیم می‌گفت.

از ویژگی‌های دو مربی بزرگ والیبال در ایران گفتید. آیا اسلوبودان کواچ سرمربی کنونی تیم ملی والیبال می‌تواند دستاوردهای دیگری برای ما داشته باشد؟

ارزیابی کار کواچ زود است، چون او بلافاصله رسید و در موقعیت مسابقه‌های لیگ جهانی قرار گرفت. کواچ تا اینجا در مدیریت تیم و اداره کردن بازی نقش خود را بدرستی ایفا کرده است. از نظر مسائل روانی به بازیکنان نزدیک شده است و چون خود او از بازیکنان بزرگ والیبال بود شرایط بازیکنان را در موقعیت‌های گوناگون براحتی درک می‌کند.

شما به اداره بازی (کوچینگ) اشاره کردید. دوست داریم برای ما به ابعاد تمرین‌دهی کواچ نیز بپردازید.

وقتی تیم در مسابقه‌های مهمی همچون لیگ جهانی است، تمرینات بین بازی‌ها یا برنامه‌ریزی برای از بین رفتن خستگی بازیکنان اهمیت زیادی پیدا می‌کند. یکی از نکات ریکاوری است. کواچ اهداف مسابقه و تمرین را بدرستی می‌شناسد، چون تربیت‌یافته در کلاس والیبال اروپاست. در لیگ جهانی باید قاره‌نوردی کنید. تغییرات محیطی، زمان و خواب و خوراک روی کیفیت حالات و بازی بازیکنان تاثیر می‌گذارد و چنانچه مربی روی همه این موارد برنامه نداشته باشد، تیمش دچار مشکل می‌شود. کواچ این نکات را بخوبی درک می‌کند و با برنامه پیش می‌رود. در تمرینات، مرور کارهای تاکتیکی با رفع نقاط ضعف فردی مورد توجه است. شبیه‌سازی رقبا و کار روی نقاط ضعف تیم‌ها در دستور کار کواچ قرار می‌گیرد.

کواچ از مربیان ایرانی در کنار خود به چه نحوی استفاده می‌کند؟

مربیان ایرانی مانند ده سال پیش نیستند، بلکه حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. پیشروی والیبال فقط مختص بازیکنان یا مربیان خارجی نیست، بلکه فدراسیون به طور توامان پیشرفت مربیانش را نیز پیش برده و اینک مربیان ایرانی در تیم‌های مختلف حرف دارند. بگذارید روشن‌تر بگویم؛ خود من وقتی سرمربی تیم ملی بودم از فضای سکوت رسانه‌ای می‌ترسیدم. دوست داشتم رسانه‌ها از والیبال بگویند و بنویسند ولو انتقاد کنند. وقتی مربیان ما انتقاد می‌کنند یعنی والیبال پویاست. یعنی کسانی که بر مسند کار هستند باید دو برابر تلاش کنند. این گونه پیشرفت حاصل می‌شود و ما انتقادهای مسئولانه را به جان و دل می‌خریم. از روزی هم که کواچ آمد بنای کار را روی همفکری با مربیان ایرانی گذاشت. من دستیار اول هستم، اما مربیان جوان دیگری در تمرینات حضور دارند که مشاهده تمرینات، آینده مربیگری آنها را تضمین می‌کند.

در بازی‌های لیگ جهانی شده شما پیشنهادی مطرح کنید که کواچ حین مسابقه به آن عمل کند؟

بله، قاطعانه هم می‌گویم. ما تعامل بسیار خوبی داریم و تاکنون چند بار نکات اساسی را به او گفتم که قبول کرد. هنگام درخواست وقت استراحت‌ها، در حین بازی برای تعویض و در حین استراحت در ارزیابی تیم‌های حریف با همفکری پیش می‌رویم. اگر نکته‌ای می‌گویم که برایش قابل درک نیست ساعت‌ها با من بحث می‌کند، اگر به نتیجه برسد قبول می‌کند و اگر نه با دلیل ثابت می‌کند که نظر من درست نیست.

منتقدان با حرف‌های شما زیاد موافق نیستند.

ما با هم زندگی می‌کنیم در صورتی که منتقدان فقط اطلاعات حاشیه‌ای را جمع می‌کنند و انعکاس می‌دهند. تصمیم نهایی را سرمربی می‌گیرد و این حق اوست. ما مشورت می‌کنیم و مساله‌ای بین ما نیست.

آنها می‌گویند قدرت رهبری زوج کواچ ـ معدنی، به ولاسکو ـ سیچلو نمی‌رسد.

مربیان ایرانی باهوش هستند، اما دیر به باور می‌رسند. قبول کردن کواچ ـ معدنی برای خیلی‌ها سخت است، اما زمانی که ولاسکو ـ سیچلو بودند همه انتقاد می‌کردند چرا نقش مربی ایرانی کمرنگ است. ما به جای این حرف‌ها باید به روند توقف‌ناپذیری والیبال ایران فکر کنیم. مربیان ایرانی در زمان گاییچ نکات خوبی فراگرفتند که خیلی سریع بین تیم‌های باشگاهی تسری پیدا کرد، بنابراین کسی نمی‌تواند اشتیاق مربیان برای یادگیری نکات جدید والیبال را انکار کند. این مساله از هوش زیاد مربیان نشات می‌گیرد و طبیعی است که با رشد دانش والیبال، باور معدنی‌ها در این ورزش سخت شود.

آیا مربیان با شما در ارتباط هستند؟

بسیاری از آنها در شهرهای مختلف پیگیر کار تیم ملی هستند. با من صحبت می‌کنند و گاهی وقت‌ها به اردو می‌آیند تا تمرینات را از نزدیک ببینند. باید دایره ارتباطات و انتقال اطلاعات را بزرگ‌تر کنیم تا نقش‌های کارکردی بین مربیان بیشتر شود. ولاسکو می‌گفت از دوره جوانی کافه‌هایی را پیدا می‌کرد که مربیان والیبال آنجا تجمع می‌کردند. او می‌رفت فقط حرف‌های آنها را گوش می‌کرد و یاد می‌گرفت. به ما هم توصیه می‌کرد از والیبال مدام بشنوید. حرف‌های خوب را از بین حرف‌های بد بیرون بکشید و یادداشت کنید.

در این مدت گفته شده بازیکنان در زمان ولاسکو با فاصله با او رفتار می‌کردند، اما کواچ ظاهرا این فضا را تغییر داده است.

روش‌های ارتباطی مربیان با بازیکنان متفاوت است. ولاسکو دیسیپلین خشک نداشت که بازیکنان را از خود دور کند. نگاه به کواچ مقایسه نوع رفتار و کردار او با ولاسکو است که به نظرم این مقایسه درست نیست. نباید به مربیان با یک عینک نگاه کرد. نمی‌خواهم اسم آن را بدبینی بگذارم، اما ارزیابی کار هر کس باید روی داده‌های آماری و اساس کارهای تیمی باشد. برخوردهای رفتاری هم بسیار بااهمیت است منتهی با مثبت‌اندیشی. کواچ رفاقت خوبی با بازیکنان دارد که من هم روش‌های او را دوست دارم. او در تمرینات فضای بازتری ایجاد کرده است، اما تاکید می‌کند بازیکنان در مسابقه‌ها تلاش کنند و جدیت داشته باشند. دو مقوله رفاقت و رقابت سخت از هم منفک است و هر کدام را باید در جای خود انجام داد. به این نکته هم توجه کنید که بازیکنان ایران حرفه‌ای‌تر از همیشه شده‌اند. می‌توانند این دو مقوله را از یکدیگر جدا کنند. استراحت مناسب داشته باشند، ارتباط درون تیمی محکمی برقرار کنند و با جان و دل در بازی‌ها به میدان بروند.

آیا این رفتار حرفه‌ای بازیکنان باعث می‌شود آنها به لیگ‌های دیگر کشورها بروند؟

هم‌اکنون پیشنهادهای بسیار خوبی به بازیکنان ایرانی رسیده است. وقتی افراد تیم در بین شش تیم برتر لیگ جهانی قرار می‌گیرند، طبیعی است که تعداد تقاضا زیاد شود. باشگاه‌های ترکیه و ایتالیا به بازیکنان ایرانی پیشنهاد داده‌اند، اما تمرکز همه بچه‌ها روی لیگ جهانی است. سال گذشته به دور نهایی لیگ جهانی صعود نکردیم، اما امسال با راهیابی به این مرحله در فکر ایستادن در بهترین جایگاه ممکن هستیم. دور از دسترس هم نیست و با تلاش بچه‌ها می‌توانیم موقعیت والیبال ایران را در دومین حضور ارتقا دهیم.

بازی‌های فلورانس ایتالیا نزدیک است. بعد از صعود ایران به جمع برترین تیم‌های دنیا چه عنوانی را برای تیم متصور هستید؟

ما تا همین جا خیلی زحمت کشیدیم. راهیابی به دور نهایی لیگ جهانی کار آسانی نبود، اما خوشحالم که به این هدف دست پیدا کردیم. این کار هدفگذاری شده بود و لطفا رد اتفاق را در این کار بزرگ نگیرید. دو بازی دیگر در لهستان داریم. نمی‌خواهیم این موضوع که ایران با تماشاگر بازی‌های خانگی را با پیروزی تمام می‌کند، بیش از حد بزرگ شود، هر چند مردم نقش زیادی در بردهای ما دارند و واقعا مدیون حضور آنها تا نیمه شب در تالار 12 هزار نفری آزادی هستیم، اما از طرفی باید در فلورانس از حقانیت والیبال دفاع کنیم. فکر می‌کنم اگر در دور بعد قرعه خوبی داشته باشیم، قطعا می‌توانیم به جمع چهار تیم برسیم. در بین چهار تیم برتر، بهترین موقعیت را باید قاپید. امیدوار هستیم و قطعا در بازی‌های مرحله نهایی تمام توان خود را به کار می‌گیریم.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.