این مسئله به خوبی از رفتارها و دخالت های صورت گرفته در امور داخلی دولت های منطقه به منظور جلوگیری از رشد و توسعه آنها از طریق به کارگیری برخی تناقضات مشخص میشود.
تحریک گروه های مختلف جامعه ای واحد تحت حکومتی واحد به منظور برهم زدن امنیت و ثبات آن از طریق فتنه انگیزی های قومی نژادی و مذهبی و همچنین به کارگیری گروه های تروریستی و سلفی نشانگر دخالت ها ی علنی بیگانگان در امور داخلی برخی کشورهای منطقه میباشد. می توان پیشینه آغاز این پدیده در عراق را به دوره ی اشغال آن توسط امریکا و انگلیس و توطئه هایی که رژیم صهیونیستی بدان خو گرفته باز گرداند که به تدریج پس از آن گسترش یافته است.
امروز دشمنان به دنبال فرسایش و فروپاشی سوریه و عراق هستند و با کمک تعداد محدودی، به فتنهانگیزی و ایجاد آشوب می پردازند تا خواسته های خود را محقق سازند. اما سوریه همچنان روند موفقیت های خود در مقابله با تلاش های مداخلانه گرانه ی بیگانگان در امور داخلی خود را با هوشیاری در مبارزه با تروریست و انجام اصلاحات سیاسی اقتصادی و اجتماعی و همچنین با به رسمیت شناختن مخالفان و دعوت آنها به مشارکت در تشکیل دولت و ساخت آینده کشور ادامه میدهد که این اقدامات به نوبه ی خود در موفقیت مصالحه ای که به سرکوبی تروریست ها انجامید و موجب هوشیاری جوانان شد تاثیر مثبت داشته است.
بنابراین عراق براساس دخالت های بیگانه و تعاملات داخلی برخی از گروه های عراقی با این دخالت ها باید از تجربه سوریه استفاده کند و بر اصلاحات را در قوانین خود صورت دهد و براساس منافع وحدت و ثبات عراق دولت وحدت ملی را تشکیل دهد و موضعی عادلانه اتخاز نماید که این امر مانع از دخالتهای بیگانگان می شود و تروریست ها را به ورطه ی نابودی می کشاند و ثبات و امنیت را به عراق باز میگرداند.