به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، " ایجاد و گسترش بحران امنیتی گروه تكفیری بعثی "داعش"، به طور قطع یك استراتژی آمریکایی برای در هم شکستن اتحاد محور مقاومت بوده است." هر چند ممكن است این استراتژی ، یک شکست کامل تلقی گردد و در نهایت نیز نتیجه معكوس را در پی داشته باشد ، اما اشتباه نکنید ، پدیده داعش یك استراتژی كاملا هدفمند و برنامهریزی شده است .
امپریالیسم آمریکا همیشه در نقش "محرك اصلی فرقهگرایی در منطقه" شناخته شده است ؛ از استراتژی تقسیم و تسخیر در جنگ و اشغال در عراق گرفته تا دامنزدن به جنگ داخلی فرقهای برای سرنگونی اسد در سوریه ! .
پشتیبانی عامدانه و هدفدار آمریكا از تكفیریها ، و سیاستهای بعد از خروج از عراق و تهدید جلوهدادن دولت شیعه در مقابل گروههای سنی ، منطقه را به صحنهای از میدانهای جنگی دائمی تبدیل كرده است .
اجازه دهید به داستان عراق به نوعی دیگر نگاه كنیم : باراک اوباما با خودداری از حمایت نظامی (عراق) به باجخواهی از نوری المالکی مبادرت داشته است تا وقتی كه نخست وزیر عراق به كنارهگیری از قدرت تن دهد . به عبارت دیگر ، اكنون در اواسط جریانهای سیاسی و در یکی دیگر از عملیات "تغییر نظام" توسط واشنگتن (و اینبار در عراق) هستیم .
تفاوت اصلی در این عملیاتها ، این است که اوباما از یک ارتش کوچک متشكل از تروریستهای تكفیری – به جای لشگركشیهای پرهزینه – برای رسیدن به اهداف امپرالیستی خود استقاده ابزاری میكند . در ادامه سناریوی عراق ، شاهد امتناع همكاری نوری المالكی بودهایم (در موضوع امضای قرارداد امنیتی با آمریكا) كه همین بهانهای برای آغاز یك ناآرامی مدیریت شده مدنی در عراق گردید .
هوشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق ، روز چهارشنبه در تلویزیون العربیه از ایالات متحده برای اغاز حملات هوایی علیه موضع شورشیان درخواست كمك كرد ، از طرفی باراک اوباما تحت فشار سیاستمداران ارشد ایالات متحده برای متقاعدکردن مالکی ... به کناره گیری (به بهانه عدم توانایی در مدیریت بحران شورشیان داعش) تحت فشار است .
کاخ سفید رسما از مالکی برای ترك قدرت درخواستی نكرده است ، اما جی کارنی سخنگوی كاخ سفید اخیرا در این رابطه اظهار داشته است : "مهم نیست كه عراق توسط مالکی رهبری شود و یا جانشین بعدی وی ، ما به شدت تلاش خواهیم داشت تا بر رهبر وقت عراق به رد حکومتهای فرقهای فشار وارد كنیم (الزام به اجرا) ".
بدیهی است که کاخ سفید نمیتواند مستقیما به مالکی بگوید قدرت را ترك كند و یا با سیاستهای آشكار مداخلهگرانه خود ، اعتبار (نداشته) خود به عنوان طرفدار دموکراسی را تحت الشعاع قرار دهد . " تعداد فزایندهای از قانونگذاران ایالات متحده و متحدان عرب ، به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی ، کاخ سفید را برای عدم حمایت از نوری المالكی تحت فشار قرار دادهاند . برخی از آنها در ازای کمک به برقراری ثبات در عراق ، خواهان تغییر هستند ، این موضوع را دیپلماتهای آمریکایی و عربی گفتهاند" . (به نقل از وال استریت ژورنال)
توجه ویژهای به آخرین جمله داشته باشید : "برخی از آنها در ازای کمک در برقراری ثبات در عراق ، خواستار تغییر هستند ". این ادعا چیزی جزء حق سكوت معنی نمیدهد .!
این همان لپ مطلب است ، آنچه در پشت صحنه ناآرامی های عراق میگذرد . باراک اوباما و معاونانش در حال اعمال فشار (از روزنههای مختلف) بر مالکی برای كنارهگیری از قدرت هستند . اوباما گروه موسوم به داعش را به عنوان یك گروه تروریستی شناخته است ، با اذعان به این موضوع كه این گروه خطر جدی برای دولت عراق است و به طرز ماهرانهای اعلام كرده است در این رابطه كمكی به مالكی نخواهد كرد .
چرا؟ چرا اوباما به حضور گسترده تروریستهای مظنون در یمن ، پاکستان و افغانستان و در عراق مشتاق است ؟ آیا چنین استنباط نمیشود كه اوباما تمایل چندانی به مبارزه با تروریستها ( براساس تعهدات آمریكایی برای مقابله با تروریست ) ندارد ، آیا این رفتار آمریكا بهانهای بیش برای تحقق سلطه جهانی واشنگتن نمیتواند باشد .!؟
قطعا چنین است . در هر صورت ، اوباما به وضوح در این مدت تمایلی برای کمک به المالکی نشان نداده است ، چرا كه با اهداف گستردهتر استراتژیک واشنگتن همسویی نداشته است و در حال حاضر ، آن اهداف با المالکی ، که "بیش از حد " با تهران رابطه صمیمی دارد ، تحقق نخواهد یافت ، کسی که با امضای توافقنامه امنیتی بغداد با نیروهای آمریكایی در سال 2011 - که اجازه حضور 30000 سرباز آمریكایی را در خاك عراق میداد – مخالفت كرد .
رد این پیمان نامه شدیدا بر سرنوشت كاری المالکی تاثیرگذار بود و او را به دشمن ایالات متحده تبدیل ساخت . توجه داشته باشید كه اوباما درکنفرانس مطبوعاتی روز پنجشنبه خود چنین گفته است :
" مسئله مهم در سوریه و عراق در هر دو سو ، تركیبی مشابه از رویدادهای یكسان است ، همكاری با مخالفان میانهرو سوریه، و همکاری با دولت فراگیر عراق ، كه ما یك برنامه مبارزه با تروریسم موثر را پیشتر در این موارد بكار گرفتهایم ، که همه کشورهای منطقه را در یك مسیر قرار میدهد !! ترجیح ما در این امر ، ایجاد یك همكاری سازنده در این موارد است ".
جملات اوباما دقیقا چه معنی در برداشت ؟
حرفهای اوباما تداعیكننده این واقعیت است كه شما یا در تیم ما هستید یا بیرون از تیم ما !!! اگر شما در تیم ایالات متحده باشید ، از مزایای "مشارکت" همانا حمایت ایالات متحده از شما در دفاع در برابر گروههای تروریستی – گروههایی که واشنگتن از آنها حمایت تسلیحاتی ، مالی و پشتیبانی لجستیکی میكند ، برخوردار خواهید بود و اگر شما خارج از تیم آمریكایی باشید ، مانند مالكی ، آنوقت واشنگتن به دنبال راههای دیگری میگردد .
براساس معیار آمریكایی تنها بین این دو را باید انتخاب كرد .
اكنون ایالات متحده رئیس جمهور منتخب و دموكرات مردم عراق را تهدید میكند ، چرا كه بر خلاف منافع آمریكا حركت كرده است!
بنابراین ، در حال حاضر واشنگتن به فكر جایگزینی مالكی با یك دست نشانده فاسد مثل چلبی است . نیویورک تایمز در این رابطه مینویسد :
"مقامات عراق روز پنجشنبه گفتهاند که رهبران سیاسی ، مانورهای فشردهای را برای جابجایی نخست وزیر نوری المالکی و ایجاد یک دولت که بتواند اختلافات فرقهای و قومی این کشور را كاهش دهد ، اغاز كردهاند ".
" عادل عبدالمهدی ، احمد چلبی و بیان جابر - از جناحهای شیعه ، که دارای بزرگترین سهم از کل کرسیهای مجلس شورای اسلامی میباشند ، در این رایزنیها حضور داشتهاند ".
آیا چلبی را میشناسید ؟ فرد مورد علاقه نئومحافظهکاران ! کسی که سایت خبری "بیزینس اینسایدر " از او به عنوان یكی از چهرههای اصلی در تصمیم آمریكا برای حذف دیكتاتوری عراق در دهه گذشته یاد میكند ، كسی كه در سال 1998 در تصویب قانون آزادی عراق در كنگره بسیار كمك كرد ، قانونی كه به موجب آن فرایند تغییر رژیم عراق را سیاست رسمی آمریكا تبیین میكرد .
"چلبی در آن موقع چنین ادعا میکرد که صدام حسین یك تهدید بالقوه برای ایالات متحده آمریکا است و به نگه داشتن و توسعه انبارهای سلاح های کشتار جمعی ، متهم ساخته بود . در چهار سال اول دولت بوش چلبی 39 میلیون دلار از دولت آمریکا دریافت كرد . (به گزارش بیزینس اینسایدر)
بنابراین ، دوست و همكاری قدیمی به نام چلبی میتواند جزء نامزدهای محتمل برای جایگزینی مالكی قلمداد گردد ، اما اهدافی كه دولت اوباما از دخالت در امور سیاسی عراق در پی آن است ، تماما بر اساس تامین منافع خود آمریكا استوار نبوده است !.
ابتدا فرض را بر این قرار میدهیم كه دولت اوباما چهار هدف استراتژیک اصلی را در عراق برای خود مشخص كرده است :
1 حذف المالکی
2 به دست آوردن پایگاه از طریق توافقنامه نیروهای نظامی آمریكا (SOFA)
3 كاهش نفوذ ایران در منطقه
4 تجزیه کشور عراق
چگونه ایالات متحده از دستیابی به این اهداف به منافع تعریف شده خواهد رسید ؟
ایالات متحده تعداد زیادی از پایگاههای نظامی و تاسیسات لجستیكی در سراسر خاورمیانه در اختیار دارد .
بودن یا نبودن پایگاه نظامی در عراق آنچنان برای آمریكا مهم و حیاتی نمیباشد . همچین استدلالی برای حذف مالكی از قدرت نیز برای واشنگتن مطرح میباشد . آینده عراق بعد از خروج مالكی از قدرت و پیامدهای آن چندان مشخص نیست . شاید خوب ، شاید بد ، اما ، یک چیز قطعی است ، حذف رئیس جمهور دموكراتیك مردم عراق ، وجهه (نداشته) ایالات متحده آمریکا را به عنوان حامی جدی دموکراسی ، تحت الشعاع خود قرار خواهد داد .
در مورد كاهش یا عقب راندن نفوذ ایران در منطقه ، این مورد هم معقول و منطقی به نظر نمیرسد ! . این ایالات متحده بود که بعثیهای اهل سنت را از قدرت برکنار و به عمد آنها را با اعضایی از جامعه شیعه جایگزین كرد .
بهتر است بدانیم كه ، تغییر قدرت از سنی به شیعه ، بخش مهمی از استراتژی اشغال اصلی ، که از ابتدای مسیر كاملا با این هدف به اجرا در آمد (با تهدید جلوه دادن شیعه و تقسیم عراق برای فرونشاندن ناآرامیهای مدنی عراق) ، بوده است !! .
آنچه مسلم است این است كه رفتار سیاسی آمریكا در عراق ، باعث ایجاد یک اتحاد ضمنی بین بغداد و تهران شد .! استراتژی ایالات متحده تقریبا شكلگیری آن اتحاد را اجتناب ناپذیر كرده بود .! واشنگتن عراق را به سمت ایران هل داد . هر کسی این را بخوبسی میداند.
در حال حاضر چه؟
جنگهای فرقهای كه ایالات متحده آغاز و به گسترش آن دامن زد - مانند بهانه پاکسازی قومی گسترده سنیها در بغداد - به تغییر چهره عراق و تفاسیر گسترده از دولت شیعه عراق منجر گردید . آنچه مسلم است این كه بغداد شیعه نشین است و شیعه باقی خواهد ماند .
بنابراین ، اوباما قصد كاهش نفوذ ایران در عراق را آنطور كه رسانهها میگویند دنبال نمیكند ، آنها احتمالا چیز دیگری در ذهن خود دارند . آنها میخواهند کشور عراق را مطابق با یك طرح اسرائیلی که بیش از سه دهه قبل برنامهریزی شده است ، تجزیه كنند . (تجزیه كشوری كه عمدتا شیعه مذهب است و غیر مستقیم ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد )
این طرح سالها پیش توسط Oded Yinon مطرح گردید ، این طرح عراق را به عنوان یک تهدید جدی برای آرمانهای سلطه اسرائیل نامیده است ، در نتیجه طرحی را برای اصلاح و تقلیل این مشكل ارائه داده است .
در طرح تقسیم عراق آمده است :
"عراق ، كشور غنی از نفت ، بخصوص در منطقه كردستان ، با جدایی خواهان كرد در مرز با تركیه و با وجود مشكلات قبیلهای (اختلافات قومی ) ، یكی از اهداف اصلی اسرائیل در تحقق آرمانهای هژمونی رژیم اسرائیل است . انحلال آن حتی برای ما از سوریه مهم تر است . عراق از سوریه نیرومندتر است . قدرت عراق (شیعه) به منزله بزرگترین تهدید برای اسرائیل است".
"جنگ عراق و ایران ، قطعا به كاهش قدرت و انسجام عراق و باعث سقوط آن در درون خواهد شد كه همین امر قدرت و توانایی آنها را برای سازماندهی در جبهه مقابل ما تحت الشعاع قرار خواهد داد . هر نوع درگیری داخلی میان اعراب به ما در کوتاه مدت برای رسیدن به هدف تجزیه عراق مانند سوریه و لبنان كمك خواهد كرد ".
"در عراق ، تجزیه و تقسیم بندی جدید در راستای خطوط قومی / مذهبی، مانند سوریه در دوران امپراتوری عثمانی امکان پذیر است . بنابراین، سه (یا بیشتر) دولت حول سه شهر عمده به وجود خواهند آمد : بصره ، بغداد و موصل ، مناطق شیعه در جنوب از شمال از اهل تسنن و کرد جدا خواهند شد ."
" این امکان وجود دارد که رویارویی فعلی ایران و عراق این دوقطبی را تعمیق دهد ".
مجددا این كه : "هر نوع درگیری داخلی میان اعراب به ما در کوتاه مدت برای رسیدن به هدف مهمتر همان تجزیه عراق به مناطق مذهبی، مانند سوریه و لبنان كمك خواهد كرد " .
این یك برنامه كاملا هوشمندانه است . ایالات متحده از این طرح بهرهمند نخواهد شد .
ایالات متحده از تکه تکه شدن ، بالكانیزه كردن ، و تجزیه عراق بهرهمند نخواهد شد .
غولهای نفتی در حال حاضر تا آنجا كه میخواهند استخراج نفت عراق را در دست دارند . نفت عراق ، یک بار دیگر ، به نفع دلار آمریكا است نه یورو !.
عراق هیچگونه تهدیدی برای امنیت ملی ایالات متحده نبوده است . طراحان جنگ در ایالات متحده پیشتر به آنچه میخواستند رسیدهاند .تنها دلیل برای انحلال عراق ، اسرائیل است . اسرائیل یک عراق متحد را نمیخواهد . اسرائیل عراقی را که میتواند روی پای خود بایستد ، نمیپسندد . اسرائیل از ظهور مجدد عراق شیعه به عنوان قدرت منطقه وحشت دارد .و فقط یک راه برای رسیدن به این هدف وجود دارد ، پیگیری طرح Yinon برای "تجزیه عراق ... در امتداد اختلافات قومی / مذهبی ... و تقسیم نهایی كشور به سه دولت عمده در بصره ، بغداد و موصل است .این همان چیزی است كه دولت اوباما به دنبال آن است . ایالات متحده چیزی از این طرح بدست نمیآورد . همه این تلاشها به نفع رژیم اسرائیل است .
انتهای پیام/