تشدید حملات سایت های ضد انقلاب به مراجع قضایی و احکام صادره از سوی ستوده و سایتهای ضد انقلاب در حالی صورت گرفته است که مراجع قضایی کشور همواره مرز قانون را در صدور احکام خود مد نظر قرار می دهند و حتی با معاندان نظام هم از رافت اسلامی نهایت استفاده را می برند.
در ماجرای بند 350 علت درگیری ها همانطور که اعلام شد وجود تلفن و موبایل و رادیو و وسایل فرستنده و گیرنده بود که برای ارسال خبر به خارج از ایران و دادن خوراک به بیگانگان و صدای بیگانه مورد استفاده قرار می گرفت و وقتی افراد انتظامی برای جمع آوری ادوات غیر قانونی به بند مراجعه کردن با مقاومت زندانیان روبر شدند و ادامه جمع اوری موبایل ها و وسایل ممنوعه منجر به خبرهای کذبی شد که توسط مراجع مربوطه قوی رد شده است.
موضوع غلامرضا خسروی و اعدام وی به دلیل محاربه با نظام و کمک به فرقه مجاهدین و جاسوسی از سوی مقامات تایید شده است و حکم محاربه هم طبق قانون اعدام است که در خصوص وی اجرا شد.
در اینجا موضوعی که بیشتر از همه اهمیت دارد شروع حملات همه جانبه سایت های ضد انقلاب و حرکت نسرین ستوده با این جریان است که در آستانه توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 و همچنین باز شدن فضای بین المللی در رابطه با ایران صورت گرفته است و به نوعی سعی دارد که فشارها به جمهوری اسلامی رابیشتر کند.
اما نسرین ستوده کیست؟
نسرین ستوده لنگرودی در سال 1342 در تهران متولد شد. وی بنا به قول خودش در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده و با این حال که تظاهر به کشف حجاب کرده، خود را فردی مذهبی میداند.
پدر و مادر وی 6 کلاس بیشتر سواد نداشتند و صاحب 4 فرزند(دو دختر و دو پسر) بودند. مادرش خانهدار و پدرش کاسب بود. بنا به گفته ستوده مادرش به شدت به اعتقادات مذهبی پایبند بوده ولی فرزندانش را همیشه آزاد میگذاشته است و پدرش نیز به شدت تمایلات مردسالارانه داشته و حتی زمانی که خواهر وی به دنیا میآید مادرش را مورد عتاب قرار میدهد.
پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی در سال 1370 از آنجا که در دانشگاه جذب گروهک ملی مذهبی شده بود، به نشریه «دریچه گفت و گو» به مدیر مسئولی کیوان صمیمی میرود و در آنجا به عضویت هیئت تحریریه در میآید.
وی در این نشریه مسئولیت سرویس اجتماعی را برعهده داشت. او نقطه اشتراک کارکنان این نشریه را در اپوزوسیون بودنشان میداند. این نشریه که مروج دیدگاههای سوسیال دموکراتها بود پس از 6 شماره به دلیل تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی توقیف میشود. ستوده در سرویس اجتماعی این نشریه تلاش میکرد تا گفتمان هویت ملی و باستانگرایی را به جای هویت دینی و اسلامی بنشاند، در همین راستا به سراغ حبیبالله پیمان، حسین بشیریه و مهدی بازرگان رفت تا در قالب مصاحبه، ضمن انتشار افکار منحرف و التقاطی آنها مقاصد شوم خودش را پیش ببرد.
در همان سال در نشریه «دریچه گفت و گو» مجموعه مقالات و مصاحبههایی را از عناصر ضد انقلابی چون شیرین عبادی(مجیزگوی شاه خائن و وکیل مدافع بهائیان، همجنس بازان و تروریستها) و مهرانگیز کار(جاسوس سازمان سیا و همسر سیامک پورزند) برای 8 مارس به اصطلاح روز زن آماده کرده بود که با مخالفت کیوان صمیمی مواجه شد و در نشریه به چاپ نرسید. وی بعدها در این خصوص گفت که دلیل مخالفت صمیمی با انتشار آن مطلب، عدم اعتقاد صمیمی به حقوق زنان بوده است.
پس از این شکست وی به فکر این افتاد تا برای حقوق خودش فعالیت بکند، به دلیل همین فعالیتهایش مورد تمسخر همفکرانش و حتی زنان نیز قرار گرفت.نسرین ستوده در نشریه «دریچه گفت و گو» با رضا خندان آشنا میشود و در سال 1373 با وی که گرایشات چپ داشت ازدواج میکند.
در سال 1374 در آزمون کانون وکلا شرکت میکند اما به دلیل اقداماتی که علیه امنیت ملی کرده بود اجازه دریافت پروانه وکالت را به وی نمیدادند تا اینکه در سال 1382 با حمایت دولت لیبرال و تساهلگرای خاتمی و با تلاشی که فریده غیرت(وکیل عناصر ضد انقلاب) میکند وی موفق به دریافت پروانه وکالت میشود. پس از دریافت پروانه وکالت اولین پرونده ضد امنیتی را که بر عهده گرفت پرونده رویا طلوعی بود.
در زمان قتلهای زنجیرهای وی به لطف عنوان حقوقی اش اقدام به جوسازی علیه نظام اسلامی میکرد. وی همچنین در این دوران دست به تهیه جزوهای با موضوع مجرمین سیاسی-بخوانید مجرمین امنیتی- زد تا از این طریق راه فراری برای همپالگیهایش که پس از فرو نشستن غبار فتنه یکی یکی به جرم ضربه زدن به اصلیترین نهاد ایجاد امنیت کشور به دست قانون سپرده میشدند، پیدا کند.
ستوده در سال 1382 پس از دریافت پروانه وکالت بلافاصله به گروهک شیرین عبادی موسوم به کانون مدافعان حقوق بشر(کانونی که برای دفاع از جاسوسان و تروریستها تشکیل شد) پیوست و به فعالیتهای رایگان حقوق بشری و پذیرفتن وکالت محکومان امنیتی پرداخت. او مبالغی را که توسط محکومان امنیتی به وی داده میشد رد میکرد اما وجوه رسیده از سوی سرویسهای جاسوسی و تروریستی را با ولع قبول میکرد.
ستوده تنها به وکالت جاسوسان و تروریستها رضایت نمیداد بلکه ضمن مصاحبه با رسانههای رسمی سازمانهای جاسوسی استکبار اقدام به ایجاد جنگ روانی علیه نظام اسلامی میکرد.
وی در سال 1385 به بهانه دفاع حقوقی به کمپین یک میلیون امضاء میپیوندد. او که خود را یکی از پرچمداران مبارزه برای به اصطلاح احقاق حقوق زنان میداند با نقل خاطرهای از جلسه همقطاران ملی مذهبیاش که او و کسانی که این مسائل را مطرح میکنند را اسب سرکش خطاب کرده است، خودش را یک مبارز مقاوم معرفی میکند.
ستوده با اینکه فعالیتهای فمینیستی اش را با همکاری نوشین احمدی خراسانی که در نشریه «دریچه گفت و گو» باهم آشنا شده بودند شروع کرد، اما معتقد است که شیرین عبادی پرچمدار این حرکت است و او اولین کسی است که بحث به اصطلاح حقوق زنان را به مطبوعات کشاند. ستوده درحالی دم از اعتقادش به اسلام میزد که به قول خودش در دوران دانشجویی با خواندن قانون جزا آتش میگرفته است. این درحالی است که قانون جزای جمهوری اسلامی برگرفته از قرآن و روایات اهلبیت(ع) میباشد.
وی مدتی نیز به انجمن حمایت از حقوق کودکان پیوست و در آنجا به مدت دوسال عضو هیئت مدیره این انجمن بوده است. این انجمن درپوشش به اصطلاح حمایت از حقوق کودکان با آموزشی که به آنها میدهد آنها را به سربازان جنگ نرم دشمن تبدیل میکند.
نسرین ستوده در سال 1386 به شورای ملی صلح که توسط همفکران ملی مذهبیاش، در زمان پیروزی، ایستادگی و مقاومت ملت ایران در برابر تهدیدهای تو خالی و تحریمهای بیاثر و با هدف منحرف کردن اذهان مردم و شکستن سد آهنین آنان تشکیل شده بود، میپیوندد.
در سال 1387 نیز به پاس خوش خدمتیهایی که به اربابان آمریکاییاش کرده بود مورد تفقد آنها قرار گرفت. آمریکاییها تصمیم گرفته بودند اینبار مزد وی را در پوشش جایزه حقوق بشر به وی اهدا بکنند. در روز 20 آذر این جایزه در شهر میرانو ایتالیا به وی اهدا گردید.
پس از شروع فتنه و دستگیری عناصر ضد انقلاب، مرتبطین با گروهک تروریستی منافقین و تروریستهایی چون آرش رحمانیپور(عضو گروهک تروریستی تندر) و زهرا بهرامی(عضو گروهک تروریستی تندر) وی به سرعت با خطی که از خارج از کشور توسط شیرین عبادی میگیرد، وکالت این تروریستها و ضد انقلابهایی که امنیت مردم را به خطر انداخته بودند برعهده میگیرد.
گفتنی است که برخی از مرتبطین با گروهک تروریستی منافقین پس از دستگیری به این مطلب اعتراف کردهاند که ستوده در پوشش کلاسهای آموزش حقوق شهروندی آموزشهای فرار و فریب از دست ماموران قضایی و امنیتی را به آنها میداده است.
ستوده ضمن قبول وکالت محکومان امنیتی در اغتشاشات و آشوبهای سال 88 حضور و نقش فعالی داشت. وی یکی از اعضای گروه مادران عزادار پارک لاله بود.
پس از دستگیری وی تمامی عناصر ضد انقلاب از زهرا رهنورد فتنهگر گرفته تا شبکههای وابسته به سازمانهای جاسوسی استکبار و از سازمان عفو بینالملل(وابسته جورج سوروس) تا فدراسیون بینالمللی حقوق بشر به دبیری عبدالکریم لاهیجی (از اعضای سابق شورای ملی مقاومت و عامل ساواک ستمشاهی) و از سلطنتطلبها تا گروهک تروریستی منافقین برای او سینه چاک کردند.
وی بارها در زندان تلاش کرده تا خوراک لازم را برای جنگ روانی و فشار بیشتر به جمهوری اسلامی تهیه کند و توسط همسرش به بیرون زندان انتقال دهد. وی در حالی از ممنوعیت ملاقات با مادرش سخن به زبان میآورد که مادر وی به دلیل بیماری آلزایمر و ناتوانی امکان ملاقات را از دست میدهد و تاکنون هیچ منعی برای ملاقات با مادرش ندارد. او برای اینکه جنگ روانی بیشتری را علیه نظام ترتیب دهد حتی حاضر نیست با فرزندانش دیدار بکند که این بیمهری وی به فرزندانش به شدت مورد انتقاد دوستان زندانیش قرار گرفته است. جالب آنجاست که او به دلیل فشارها و شرایط نامساعد زندان دست به اعتصاب غذا زده در حالی که امکان تماس تلفنی برای وی مهیا بوده و حتی در یک دیدار به حدی کارکنان زندان به وی آسان گرفتهاند که دخترش با موبایل از او فیلم گرفته و توسط همسرش رضا خندان برای رسانههای بیگانه فرستاده شده است.
جایزه ساخاروف نیز که با پادویی شیرین عبادی به وی رسید نیز یکی از روشهای جدید دستگاههای جاسوسی استکبار برای رساندن دست مزد به پادوهایشان در کشورهای هدف میباشد. وزیر خارجه آمریکا کیلینتون نیز نتوانست خوشحالی خود را از این اقدام پنهان کند و با دست پاچگی ضمن انتشار بیانیهای پنجه چدنی آمریکا را از زیر دستکش مخملی حقوق بشر بیرون آورده و از وکیل مدافع ترویستهای آمریکایی حمایت کرد.
امروز نسرین ستوده دوباره معلوم نیست که برای دریافت کدام جایزه کاندید شده و به او چه قول هایی داده اند ولی جمهوری اسلامی همواره قدرتمند ایستاده است و به زیادی خواهی های معاندین با نظام وقعی نمی نهد و مردم ما خود آگاهند که چگونه استکبار جهانی با دروغ پراکنی های گسترده سعی در نمایشی خلاف واقع از قوه قضائیه و مسئولین دارد و از هر حربه ای برای فشار آوردن به ایران در جریان مذاکرات صلح آمیز هسته ای استفاده می کند.