سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

30 خرداد و تکرار خیانت‌های منافقین

۳۰ خرداد سال ۸۸، ملت ایران شاهد خیانت‌ها و جنایت‌هایی بود که شباهت فراوانی با خیانت‌ها و جنایت‌های منافقین کوردل در ۳۰ خرداد سال ۶۰ داشت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،یدالله جوانی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در 30 خرداد سال 1388،‌ ملت ایران شاهد خیانت‌ها و جنایت‌هایی بود که شباهت فراوانی با خیانت‌ها و جنایت‌های منافقین کوردل در 30 خرداد سال 1360 داشت. بررسی تطبیقی وقایع در سی‌ام خرداد 1388 و 1360، شباهت‌های این دو غائله و توطئه علیه نظام و مردم را آشکار می‌سازد.

الف- خیانت‌ها و جنایت‌های منافقین در 30 خرداد 1360

30 خرداد سال 60 سرآغاز حرکت مسلحانه گروهک منافقن علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است. گروهک منافقین پس از عزل بنی‌صدر از ریاست جمهوری، با صدور بیانیه‌ای هواداران را روانه خیابان‌ها کرد و با اقدامات مسلحانه دست به کشتار مردم و نیروهای انقلاب زد. تحلیل‌های غلط منافقین، سرکرده آنان را به این باور رسانده بود که با تکیه بر هواداران مسلح و از طریق ایجاد رعب و وحشت در مردم و نیروهای انقلابی، در کوتاه‌ترین زمان می‌توانند تهران را فتح نمایند و نظام نوپای جمهوری اسلامی را از پای در آورند و تسلیم خود سازند. منافقین در روز 30 خرداد 1360 تعدادی از مردم عادی را به جرم داشتن نشانه‌های همراهی با نظام به شهادت رساندند یا زخمی کردند. حرکت و مانور خیابانی نیروهای نفاق در خیابان‌های طالقانی، ولیعصر، ‌انقلاب، ‌فردوسی و... با واکنش توده‌های مردم و نیروهای انقلاب روبه‌رو و با شکست مواجه گردید. با آشکار شدن چهره نفاق برای ملت ایران،‌این گروهک اقدامات تروریستی را با تشکیل تیم‌های ترور در دستور کار خود قرار داد. انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر 1360 و شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یارانش، انفجار ساختمان نخست‌وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و به شهادت رساندن همزمان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر (شهیدان رجایی و باهنر)، نمونه‌های برجسته‌ای از جنایت‌های منافقین است. آمار شهدا و قربانیان ترور شبکه‌های تروریستی گروهک نفاق در سراسر کشور طی 33 سال گذشته به بیش از 16 هزار نفر می‌رسد که تعداد کمی از این رقم، از مسئولان و مقامات لشکری و کشور بوده و عمده آنان را مردمی تشکیل می‌دهند که جرمشان در نزد منافقین،‌ حمایت و طرفداری از انقلاب و جمهوری اسلامی ایران بوده است.  منافقین، در سابقه خود با عنوان سازمانی «مجاهدین خلق ایران» مبارزه با پهلوی و تضاد با امریکا به عنوان امپریالیسم را دارند و در تمامی شعارهای خود، خلق و مردم را مورد توجه قرار می‌دادند؛ آنان با استحاله سران این سازمان و تغییر ایدئولوژی،‌به دلیل قدرت‌طلبی به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی برخاسته و در صف مخالفان انقلاب، نظام و مردم قرار گرفتند. رویارویی منافقین با نظام جمهوری اسلامی، باعث شد که نظام سلطه و به ویژه امریکایی‌ها، صهیونیست‌ها و برخی از کشور‌های اروپایی، به این گروهک به عنوان یک سرمایه در ایران برای مقابله و فشار بر جمهوری اسلامی بنگرند و آنها را مورد حمایت قرار دهند. در نهایت منافقین که مورد خشم و تنفر ملت ایران قرار گرفته بودند، فرار را بر قرار ترجیح دادند و به دامان غرب و صدام غلتیدند و در زمان جنگ نیز خیانت‌های زیادی را مرتکب شدند.

ب- خیانت‌ها و جنایت‌های منافقین جدید در سال 1388

در 30 خردادد سال 88 و در سالگرد خیانت‌ها و جنایت‌های منافقین با آغاز عملیات مسلحانه و اقدامات تروریستی علیه مردم و نظام، منافقین جدید به همراه منافقین شناسنامه‌دار و دیگر جریان‌های ضدانقلابی، با اردوکشی خیابانی غائله‌آفرینی کردند و مرتکب یکسری خیانت‌ها و جنایت‌ها شدند. در پی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و اعتراض میرحسین موسوی به نتیجه انتخابات با ادعای تقلب بر اساس یک سناریوی از قبل طراحی شده، کشور و انقلاب دچار فتنه گردید. موسوی در روز شنبه 23 خردادماه 88 با صدور بیانیه‌ای هواداران را به اردوکشی خیابانی فراخواند و با اعتراضات خیابانی، زمینه‌های اغتشاش و خشونت،‌تخریب اموال عمومی، حمله به اماکن دولتی و... فراهم شد. در یک اقدام تأمل‌برانگیز، مجمع روحانیون مبارز در دفاع از اقدامات غیرقانونی موسوی، روز سه شنبه 27 خرداد برای روز شنبه 30 خرداد (سالگرد آغاز حرکت تروریستی منافقین در سال 1360) اعلام راهپیمایی از میدان انقلاب تا میدان آزادی نمود و برای این حرکت طی درخواستی از فرمانداری تهران، خواهان مجوز شد. مجمع روحانیون در شرایطی چنین درخواستی را نمود و اعلام راهپیمایی کرد که روز قبل از آن (دوشنبه 26 خرداد)، خبرگزاری‌ها از برگزاری نماز جمعه به امامت رهبر معظم انقلاب خبر داده بودند. تصور این بود که جریان‌ها، گروه‌ها و تمامی افرادی که مدعی خط امام و ولایت بودند، تمامی برنامه‌های خود را در اعتراض به نتایج انتخابات متوقف و منتظر سخنان و رهنمودهای مقام ولایت باشند، لکن برخلاف این تصور، مجمع روحانیون نسبت به لغو برنامه راهپیمایی هیچ اقدامی نکرد.  در حالی که توده‌های مردم نگران از اوضاع پیش آمده منتظر روز جمعه و بیانات فصل‌الخطابی مقام معظم رهبری بودند،‌ روز پنج‌شنبه 28 خرداد 88، مجمع روحانیون ضمن تأکید بر درخواست پیشین، برای گسترش اعتراضات، جهت برگزاری راهپیمایی و تجمع در شهر‌ها و میادین سراسر کشور درخواست مجوز کرد. در آن فضا از سوی هر کارشناس و صاحب‌نظری، این اقدام مجمع روحانیون مبارز نوعی فتنه‌انگیزی و با هدف تحت‌الشعاع قرار دادن سخنان رهبر معظم انقلاب ارزیابی می‌شد.  رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه 29 خرداد، ضمن تأکید بر حرکت بر مدار قانون و تأکید بر ضرورت هوشمندی کسانی که نوعی مرجعیت فکری در جامعه دارند و هشدار نسبت به رفتار‌های افراطی فرمودند: «افراط وقتی در جامعه به وجود آمد، هر حرکت افراطی به افراطی‌گری دیگران دامن می‌زند. اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، ‌چه نخواهند مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و هرج و مرج‌ها، آنهایند. من به همه این آقایان، این دوستان قدیمی، این برادران توصیه می‌کنم بر خودتان مسلط باشید، سعه صدر داشته باشید؛ دست‌های دشمن را ببینید، گرگ‌های گرسنه کمین کرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسی را یواش یواش دارند از چهره‌هایشان برمی‌دارند و چهره حقیقی خودشان را نشان می‌دهند از اینها غفلت نکنید.»  متأسفانه این دوستان قدیمی همانند موسوی، کروبی، خاتمی و دیگران، نه تنها این توصیه‌ها و سخنان رانشنیدند، بلکه بر ادامه حرکت‌های اشتباه، غیرقانونی و دشمن شادکن خود اصرار کردند. در حالی که توقع بود، ‌مجمع روحانیون مبارز طی بیانیه‌ای در بعد از ظهر روز جمعه خبر لغو تجمع و راهپیمایی غیرقانونی را به اطلاع هواداران برساند،‌اما سکوت معنادار این مجمع در قبال سخنان رهبری مبنی بر حرکت در مسیر قانون و خودداری از «زورآزمایی و اردوکشی خیابانی»، از آن حکایت می‌کرد که طبق نقشه انقلاب‌های رنگی، معترضان باید با زورآزمایی خیابانی به خواسته‌ خود یعنی «ابطال انتخابات» برسند!

در سکوت فراخوانان هواداران به خیابان‌ها، روز شنبه 30 خرداد 88،‌ با حضور عناصر و سرشاخه‌های معترضان خیابانی، شهر تهران و خصوصاً خیابان آزادی، آبستن حوادث گردید. پس از آنکه همه چیز برای ضربه زدن بر پیکر امنیت شهر تهران آماده شده بود، مجمع روحانیون مبارز به زعم خود برای فرار از عواقب و مسئولیت‌های اغتشاشات و... این خبر را منتشر ساخت که: «راهپیمایی امروز مجمع روحانیون مبارز لغو شد.»

در روز 30 خرداد معترضان خیابانی که به دعوت مجمع روحانیون، موسوی و کروبی و... به خیابان‌ها آمده بودند، از همان ابتدای حرکت، حمله به اماکن عمومی، آتش زدن اموال بیت‌المال، درگیر شدن با نیروهای حافظ نظم و امنیت شهر را شروع کردند. به استناد گزارش‌های معتبر و رسمی در این روز خسارت‌های میلیاردی به اماکن خصوصی و عمومی وارد شد؛‌مسجد لولاگر در نزدیکی خیابان آزادی توسط عناصر مسلح منافقین به آتش کشیده شد و از سوی افراد مسلح در میان معترضان چندین نفر کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند. این کشته‌ها و زخمی‌ها با سلاح گرم صورت گرفته بود، در حالی که نیروی انتظامی اعلام کرد برای کنترل ناآرامی‌ها هرگز از سلاح گرم استفاده نکرده است.  آری در این روز تاریخ یک بار دیگر تکرار شد و در سالگرد خیانت‌های منافقین کوردل، تهران مجدداً دچار آشوب و ناامنی شد، لکن به سردمداری ریزش‌های انقلاب و کسانی که دچار دلگرمی شده بودند، در بستر این ناآرامی و آشوب‌ها بود که نقشه قتل «ندا آقاسلطان» اجرایی شد و طبق سناریوی از قبل طراحی شده، این قتل را به گردن هواداران نظام انداختند و در پی آن تمامی رسانه‌های استکباری و صهیونیستی،‌ ندا آقا سلطان را «نماد» آزادی‌خواهی ایرانیان معرفی کردند. تأمل در حوادث روز 30 خرداد 1388، شباهت‌های این حوادث را با حوادث خرداد 1360 آشکار می‌سازد.
برچسب ها: خرداد ، خیانت ، منافق
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.