لیگ جهانی برای ما چه دستاوردی دارد؟
شور و شعف مردم. ملیپوشانی که این پیروزیها را خلق میکنند به شادی مردم توجه دارند. این شادی به واسطه والیبال رقم میخورد و مایه مباهات ماست که اهل این ورزش هستیم. شما ببینید والیبال در زندگی مردم جاری است، فدراسیون بلیت فروشی اینترنتی اعلام میکند و ظرف چند ساعت بلیتها تمام میشود. در شرایطی که خانمها نیز حق ورود ندارند. اینها نشانههای رشد و استقبال عمومی است.
شاید بتوان با این روند به جای تالار 12 هزار نفری، ورزشگاه یکصد هزار نفری را برای لیگ جهانی انتخاب کرد.
اگر امکانات اجازه دهد مردم میآیند و والیبال را تنها نمیگذارند. با این عزمی که در مردم ایران سراغ دارم، ورزشگاه یکصد هزار نفری هم برای آنها کم است. مردم به موفقیتهای والیبال واکنشهای مثبتی نشان دادهاند و این در نتیجه اعتمادهای متقابل است.
حتی در زمان باخت تیم ملی والیبال، مردم از عملکرد ملیپوشان راضی هستند و به نظرم این دیدگاه از بردها بیشتر ارزش دارد.
همین طور است. وقتی تیم ملی میبازد یا در یک بازی از حریف عقب است مردم باز هم ملیپوشان را تشویق میکنند. این دیدگاه در واقع باور عمومی به تواناییهای ملیپوشان است و سرمایه عظیمی به شمار میرود که نباید براحتی از دست داد. براساس این دیدگاه امید و میل به پیروزی شکل میگیرد و انگیزههای روانی تیم ملی را زیاد میکند.
به پشتوانههای مردمی در والیبال اشاره کردید، اما لیگ جهانی برای والیبال ما افقهای تازهای دارد. میخواهیم در زمینه دستاوردهای این لیگ برایمان صحبت کنید.
طبیعی است به دنبال یک رویداد ورزشی با عظمت لیگ جهانی دستاوردهای متعددی نهفته است. نیروها و پشتوانههای مردمی، حامیان مالی، جوایز نقدی و پیشرفت و توسعه بازیکنان از طریق رد و بدل شدن تکنیکها و مهارتهای والیبال در همین راستا قرار دارد. لیگ جهانی اتفاق خوبی است؛ بویژه برای والیبال ایران که اکنون خطشکن است و به جای بسیاری از ورزشهای گروهی مرز رقابتهای جهانی را درنوردیده و نگاه دیگران را به عرصه رخدادهای جهانی معطوف کرده است.
ایده لیگ جهانی در واقع همین است که شما به بخشی از آنها اشاره کردید. برای روشن شدن موضوع اگر توضیح بیشتری دارید، میشنویم.
ایده اصلی لیگ جهانی، توسعه والیبال است که فدراسیون جهانی به بهترین شکل آن را مورد توجه و حمایت قرار داده است. مخاطبان زیادی در این سالها جذب والیبال شدهاند. تا پیش از این رقابتها، بازیهای بینالمللی والیبال که تیمهای برتر جهان در آنها حضور داشتند، المپیک و رقابتهای جهانی بود که در ادوار چهار ساله و با میزبانی یک کشور برگزار میشد. در مقابل، لیگ جهانی به گونهای طراحی شده بود که هر ساله برگزار شود. بازیها به صورت رفت و برگشت به همه تیمها فرصت داد علاوه بر کارهای فنی به توسعه زیرساختهای خود بپردازند. در سالهای اخیر، ایران برای آن که به استانداردهای لازم میزبانی لیگ جهانی برسد تلاش زیادی برای توسعه و تجهیز تالارهای خود کرد؛ هر چند مشکلاتی وجود دارد، اما همین حد نیز محصول لیگ جهانی است. استراتژی فدراسیون جهانی والیبال در نهایت با موفقیت روبهرو شد و از سالها قبل تاکنون، لیگ جهانی به عنوان یک رویداد بینالمللی پراهمیت در ورزش والیبال جایگاه خود را تثبیت کرد.
لیگ جهانی در همه جای دنیا مانند کشور ما دنبال میشود؟
این رقابتها با سابقه طولانی نشان میدهد مورد توجه بسیاری از کشورهاست. نکته دوم که این مسأله را ثابت میکند تعداد زیاد تیمهایی است که برای ورود به لیگ جهانی باید از فیلتر رقابتهای فدراسیون بینالمللی عبور کنند. اینها همه اهمیت اولیه این لیگ را نشان میدهد و بحثهای درآمدزایی و اقتصادی هم وجود دارد که نشان میدهد کشورها لیگ جهانی را دستکم نمیگیرند.
در لیگ جهانی امسال، تیمهای گروه ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
ما دو بار به ایتالیا باختیم، اما باید توجه داشته باشیم ایتالیا میزبان دور نهایی بازیها به صورت متمرکز است. همین موضوع باعث میشود ایتالیاییها با تمام قدرت وارد لیگ جهانی شوند.
باخت ایتالیا به لهستان، اما سوالبرانگیز بود. رسانههای ایرانی نیز به آن واکنش نشان دادند.
در لیگ جهانی مسافرتها و فشردگی بازیها در برنامهریزی تیمها قرار میگیرد. مسافرتها گاهی اوقات خستهکننده است. تیمها نیاز به ریکاوری دارند. آنها به فکر مصدومیتهای احتمالی بازیکنان خود هستند و این که چه زمانهایی به یاران اصلی خود بازی بدهند. در لیگ جهانی گاهی ممکن است تیمی به حدنصاب امتیازات برسد و پس از آن برنامه دیگری اتخاذ کند. همه این احتمالات در سری بازیهای لیگ ممکن است اتفاق بیفتد. بنابراین باید با توجه به جمیع جهات درباره برد و باخت تیمها صحبت کنیم.
شما ایتالیا را از بختهای قهرمانی میدانید؟
بله، آنها تیم خوب و قدرتمندی دارند و با توجه به میزبانی دور پایانی، بخت مناسب قهرمانی هستند.
برزیل و لهستان چطور؟ آیا ایران میتواند همراه یکی از این تیمها صعود کند؟
برزیل همیشه برزیل است. حتی اگر به ایران ببازد باز هم نمیتوانیم قدرت والیبال این تیم را نادیده بگیریم. برزیلیها چند بازیکن خود را کنار گذاشتهاند، اما مجموعه بازیکنان کنونی هم باتجربه و جوان هستند و بازسازی تیم در دورههای آینده مدنظر است که حتما لیگ جهانی امسال به توسعه این تیم در آینده کمک میکند. ایران تیمی آسیایی است که برزیل را شکست داده است، بنابراین پیروزی بر چنین حریفی با 9 بار قهرمانی در لیگ جهانی کار کوچکی نیست. ایران با لهستان راحتتر بازی خواهد کرد و روی این اصل برای ایران شانس صعود قائلم. بازی نزدیکمان با ایتالیاست. اگر خوب سرویس بزنیم با توجه به جو حاکم بر تالار 12 هزار نفری میتوانیم ایتالیا را در تهران مغلوب کنیم یا از آنها امتیاز بگیریم.
گروه ایران سخت است، اما میزبانی ایتالیا و صعود از پیش تعیین شده این تیم، شانس ما را برای صعود بیشتر کرده است.
با شما همعقیده هستم. امسال گروه بسیار سختتری داریم، اما نحوه صعود تیمها بخت خوبی در اختیار ما قرار میدهد. نمیتوان گفت مسیر راحتی برای صعود پیش روی ماست، چون در این صورت کار ملیپوشان را کوچک کردهایم، آن هم با بازیهایی که تیم ملی انجام میدهد واقعا بیانصافی است قدرت تیم ملی را تحتتاثیر فعل و انفعالات جدول ببینیم. به هر حال حریفان ایران تیمهایی نظیر برزیل، ایتالیا و لهستان هستند. شاید برزیل از همین جا به خودش بیاید و همه تیمها را شکست دهد. ایتالیاییها از همین حالا برای قهرمانی دورخیز کردهاند. لهستان هم چیزی از قدرتهای جهان کم ندارد. این تیمها بین هشت تیم برتر دنیا قرار دارند.
امیدواری بهنام محمودی به دلیل پیشرفت تیم ملی بعد از دوران ولاسکوست یا کواچ را مربیای در این اندازهها دیده که میتواند همراه با تیم ایران صعود کند؟
هر دو تاثیرگذار است و من در کنار این عوامل که مربوط به کادر فنی است، ملیپوشان و مردم را نیز اضافه میکنم. ولاسکو راه لیگ جهانی را با اعتباری که در والیبال دنیا داشت به ما خوب نشان داد. او در لیگ جهانی به بازیکنان فرصت سعی و خطا داد. کواچ هم در ادامه مسیر جوانانی را به تیم ملی آورد تا نشان دهد لیگ جهانی به دلیل تعدد رقابتها فرصت مناسبی برای معرفی چهرههای جوان است. ملیپوشان سعی میکنند بهترین عملکرد خود را اجرا کنند و مردم و نیروهای اجرایی اعم از فدراسیون و رسانهها و وزارت ورزش و جوانان همه پشتیبان تیم ملی هستند. استفاده از این ظرفیتها باعث میشود فرآیند توسعه بخوبی طی شود.
تفاوتهای تیم ولاسکو با کواچ را در چند مورد میتوان خلاصه کرد؟
ولاسکو، ارتباطات بینالمللی و دانش خوبی داشت. اعتبار و تجربه او در والیبال جهان به ما کمک کرد. کواچ از فرهنگ ما شناخت خوبی دارد، چون چند سال به عنوان بازیکن در ایران به میدان رفت. به روحیات و عواطف بازیکنان ایرانی آشناست و به لحاظ فنی و در کار بدنسازی به گونهای عمل میکند که به درد والیبال ایران در لیگ جهانی میخورد.
تغییرات او را در تیم ملی چگونه ارزیابی میکنید؟
هر مربی سبک خودش را پیاده میکند، اما تغییرات تیم کواچ رویهای مثبت دارد. او زمان بیشتری میخواهد تا کار مربیگری را در کنار بچههای ایران تجربه کند. کواچ، مربی جوانی است که ابتدای راه مربیگریاش به اعتبار بینالمللی از طریق گرفتن نتیجه نیاز دارد، بنابراین در هیچ موردی برای والیبال ایران کم نمیگذارد. بازیکنان نیز به بلوغ کامل رسیدهاند و به طور حرفهای با مسائل روبهرو میشوند.
آیا این بازیها کافی است تا بگوییم تیم ملی از زیر سایه ولاسکو خارج شده است؟
تعداد بازیها و گذشت زمان خیلی تاثیر دارد. با بردهایی که بچهها در این چند بازی برابر برزیل به دست آوردهاند، رفتهرفته سایه ولاسکو بالای سر تیم ملی کم شده و فضای جدیدی با فلسفه مربیگری کواچ حاکم میشود. باید به مربی جدید تیم ملی زمان داده شود.
یکی از بازیکنانی که بعد از خداحافظی از تیم ملی دوباره در اردوها حضور یافته فرهاد ظریف است. آیا کواچ از این بازیکن استفاده میکند؟
در ورزش، قدیمیترها میروند و جوانترها جایگزین میشوند. این امر اجتنابناپذیر است، اما زمانی میرسد که تیم احساس میکند بار تجربه را باید بیشتر کند. روی این اصل بازیکن را مانند یک سرباز فرا میخواند. علیزاده ـ لیبروی تیم ملی ـ بازیهای خیلی خوبی انجام داد و ظریف نیز به تشخیص مربی میتواند برای ایران در لیگ جهانی بازی کند.به اعتقاد من باید در لیگ جهانی دو تیم را به طور همزمان داشته باشیم، چون کلیت این بازیها بسیار فشرده بوده و ممکن است در مسیرراه مشکلاتی برای نفرات تیم به وجود بیاید.
اگر بخواهید تا همین جا نفرات تیم ملی را ارزیابی کنید کدام بازیکنان توجه شما را بیشتر جلب کردهاند؟
اگر روی حساب برادری نگذارید برادرم شهرام محمودی بازیهای خوبی انجام داده است. میرزاجانپور و علیزاده را هم پسندیدم، اما این نامها را به دلیل نوع پرسش شما آوردم. در مجموع، معتقدم ما در این بازیها یک تیم بودیم. این که نفرات بازی به بازی بهتر شدهاند نیز دلیلش تیم بودن آنهاست.
تعریف کردن از شهرام محمودی جانبداری نیست. آمار مسابقه اول با برزیل هم میگوید او بهترین بوده است.
شهرام خیلی روی بازیها تمرکز میکند و دوست دارد بهترین عملکرد خود را ارائه دهد. همین نکات به شهرام کمک میکند در میدان بتواند درخشش خوبی داشته باشد. در بازی اول با برزیل، شهرام محمودی با 24 امتیاز به عنوان امتیازآورترین بازیکن زمین انتخاب شد و مجتبی میرزاجانپور هم با 17 امتیاز عملکردی چشمگیر داشت.
میرزاجانپور بازیهای خوبی به نمایش گذاشته است. عبادیپور هم پا جای بزرگان میگذارد. اعتقاد کواچ به جوانان را چطور دیدهاید؟
کواچ خودش بازیکن بوده و از بازی او تا رسیدن به نیمکت مربیگری تیم ایران زمان زیادی نگذشته است، بنابراین درک متقابلی از شرایط دارد. تیم ملی چند بازیکن جوان را جایگزین کرده است که این نفرات صلابت را در تیم زیاد کردهاند. ما در آستانه صعود به مرحله دوم لیگ جهانی قرار داریم و این فرصت را نباید به آسانی از دست داد. به همت همین بچههای باتجربه و جوان میشود به این افتخار نائل آمد، آن هم در دومین حضورمان در لیگ جهانی.
قبول دارید بازیکنان ایرانی در این سالها بهتر از گذشته به همه ابعاد تکنیکی والیبال توجه دارند و فقط اسپکزدن را والیبال نمیدانند؟
این تفکر محصول مربیان و نسلهای پیش از من و مربیان خارجی است. اسپکزدن و حمله خوب در والیبال بسیار کارساز است، اما این روزها بازیکنان ما درک درستی از این بازی در همه ابعادش پیدا کردهاند و این جای امیدواری دارد. بازیکنان ما اگر اسپک خوب بزنند در دفاع شجاعانهتر عمل میکنند و اگر دفاع آنها جفت و جور شود در دریافت و توپگیری تلاش میکنند؛ به این ترتیب مشخص میشود والیبال فقط توجه محض به یک تکنیک خاص نیست. در والیبال امروز جنبههای فردی و تاکتیکی را باید بدرستی شناخت و در بازیهای مختلف به کار برد.
شما از کسانی بودید که در دوره بازیتان میگفتید ایران میتواند جزو هشت تیم برتر والیبال جهان قرار بگیرد. هنوز هم این عقیده را دارید؟
به طور کامل و صددرصد با این توضیح که طی این دو سال با بازیهای تیم ملی در لیگ جهانی اعتقادم این شده که میتوانیم جزو چهار تیم جهان هم باشیم. پشتوانههای خیلی خوبی در والیبال داریم، استعدادهای ناب که در فرآیند توسعه باید شناسایی و معرفی شوند. والیبال ایران حق توقف ندارد.
آقای داورزنی! رئیس فدراسیون والیبال نیز نظری نزدیک به ایده شما دارد. در گفتوگویی از قول وی خواندم والیبال نباید به این موفقیتها بسنده کند. جای امیدواری دارد که اهالی توپ و تور درخصوص آینده تا این حد دقت نظر دارند.
«هنوز راه زیادی در پیش است»، شعار خانواده والیبال است. در رقابتهای امسال لیگ جهانی باید بالاتر از جایگاه سال قبل بایستیم. راه طولانی در پیش داریم و تا پایان لیگ جهانی امسال کارهای زیادی باقی مانده است. امیدوارم این حمایتها و حضور پرشور مردم ادامه داشته باشد تا چهار بازی باقیمانده در تهران را با پیروزی مقابل ایتالیا و لهستان پشت سر بگذاریم. با این پیروزیها دل مردم شاد میشود و خستگی ملیپوشان ما هم درمیرود. امیدوارم بتوانیم این اقتدار را در جهان تثبیت کنیم و برای این مهم نیاز به کار، برنامه و تلاش بیشتر داریم تا همواره جزو تیمهای برتر جهان باشیم.