سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

امروز در تاریخ؛

از مرگ «آغامحمدخان» اولین پادشاه قاجار تا پایان زندگی سیاسی «ناپلئون»

مرگ اولین پادشاه قاجار، ثبت مسجد جامع اردبیلدر فهرست آثار ملی ایران، پایان زندگی سیاسی "ناپلئون"، اعلام جمهوری در کشور مصر، و ... از مهم‌ترین رخدادهای تاریخی امروز است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امروز 28 خرداد 1393 خورشیدی برابر با 20 شعبان 1435 هجری و 18 ژوئن 2014 میلادی است. مهمترین رخدادهای تاریخی امروز از این قرار است:

مرگ "آغامحمدخان قاجار" اولین پادشاه خونخوار قاجاریه در گرجستان (1176 ش)
آغامحمدخان قاجار فرزند بزرگ محمدحسن خان قاجار قوانلو از اهالی استرآبادِ گرگان در مازندران بود. وی در کودکی پس از جنگی که بین قبیله‌اش با خانِ افشار روی داد مقطوع النسل گردید و پس از دربدری فراوان با اکرام کریم خان زند، به مدت شانزده سال زندگی خوشی داشت. آغامحمدخان به محض اطلاع از بیماری شدید وکیل الرُّعایا زند، از شیراز گریخت و برای تشکیل حکومت و کسب قدرت، وارد عرصه جنگ و مبارزه شد. وی نیرومندترین رقیب خود یعنی لطفعلی خان زند را به زحمت شکست داد و سرزمین‌های قلمرو ایران را که به علت ضعف حکومت مرکزی، توسط حاکمان محلی، اعلام استقلال کرده بودند به تصرف خود درآورد. وی در صدد ایجاد حکومتِ مرکزی مقتدر، از هیچ جنایتی فروگذار نکرد و حتی برادرانش را نیز به قتل رساند.

آغامحمدخان قاجار در طول هفده سال، تمام مدعیان سیاسی خود را از میان برداشت و با قساوتی تمام، منظور خود را عملی ساخت. لشکرکشی‌های آغامحمدخان قاجار به مناطق گوناگون و قتل عام‌های کرمان، تفلیس و دیگر نقاط، اوج سفاکی و بی رحمی او را به نمایش گذاشت. آغامحمدخان پس از گذشت سال‌ها از کسب قدرت، در سال 1174 ش به طور رسمی در تهران تاجگذاری کرد و با اعلام تأسیس سلسله پادشاهی قاجار خود را پادشاه ایران نامید، ولی هنوز مدتی از سلطنت رسمی وی نگذشته بود که طی لشگرکشی جدیدی که به قفقاز و گرجستان داشت توسط دو تن از خدمتکارانش به قتل رسید و زندگی ننگین وی در 63 سالگی به پایان رسید. آغامحمدخان قاجار در طی سال‌های حکومت خود، قسمت اعظم خاک ایران را تحت انقیاد و اطاعت خود درآورد. وی مردی سنگدل، خشن و کینه‌توز بود و برای رسیدن به منظور خود از انجام هیچ جنایتی پرهیز نمی‌کرد.

اولتیماتوم "محمدعلی شاه" به مجلس برای تبعید چند تن از رهبران مشروطه (1287 ش)
پس از آن که محمدعلی شاه قاجار خود را برای وارد ساختن ضربه نهایی بر پیکر مشروطه آماده ساخت و برای حمله به مجلس تدارک دید، با اولتیماتومی به مجلس شورای ملی، خواستار دستگیری فوری هشت تن از رهبران و سخنوران مشروطه شد. ملک المتکلّمین که از خطبای مشهور بود و به هر مناسبتی در سخنان خود به سرزنش محمدعلی شاه و اقدامات وی می‌پرداخت؛ میرزا جهانگیر خان شیرازی که با انتشار روزنامه صور اسرافیل با شاه در افتاده بود؛ سید محمد رضامساوات که در روزنامه‌اش به محمد علی شاه به شدت انتقاد می‌کرد، سید جمال الدین واعظ نیز که سابقه طولانی در تهییج مردم و ایراد سخنان کوبنده و ضد استبدادی داشت و چند نفر دیگر، از جمله افرادی بودند که محمدعلی شاه خواهان دستگیری و تبعید آنان شده بود. به هرحال، مجلس از پذیرفتن اخطار شاه سرباز زد و بدین ترتیب، شاه که بهانه لازم را برای انهدام کامل مجلس و مشروطه به دست آورده بود، دستور تهیه مقدمات انهدام ساختمان مجلس را که نماد آزادی و حکومت مشروطه بود صادر کرد و این ماجرا پنج روز بعد، در دوم تیر 1287 اتفاق افتاد.

رحلت فقیه برجسته و عالم مجاهد آیت اللَّه "سید احمد خسروشاهی" (1356 ش)
آیت اللَّه سید احمد حسینی خسروشاهی در سال 1291 ش (1330 ق) در تبریز به دنیا آمد. در سال 1314 ش، پدرش به علت مخالفت با ماجرای کشف حجاب و دیگر اقدامات ضد دینی رضاخان پهلوی، به اتفاق عده‌ای از روحانیون مبارز تبریز، به سمنان و سپس به مشهد تبعید شد. سید احمد نیز به مشهد رفت و از محضر استادانی چون حضرات آیات: حاج آقا حسین قمی، میرزا ابوالحسن انگجی و میرزا محمد آیت‌اللَّه زاده خراسانی استفاده کرد. سپس بعد از اقامتی دو ساله در تبریز، راهی قم شد و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی و استادان دیگر حوزه حضور مستمر یافت وی پس از سالیانی به مدارج عالی علم و کمال و فقاهت دست یافت و خود نیز سال‌ها به تدریس فقه و اصول و کلام و اخلاق پرداخت. این فقیه بزرگوار در آغاز قیام امام خمینی (ره) در سال 1342 ش، از جمله علمای مبارزی بود که در تبریز به طرفداری از جنبش اسلامی امام پرداخت و در این راه، بارها توسط عمّال پهلوی در تبریز، دستگیر، زندانی و تبعید شد. آیت‌اللَّه سید احمد خسروشاهی سرانجام در 28 خرداد 1356 ش برابر با 30 جمادی الثانی 1397 ق در 65 سالگی دارفانی را وداع گفت و برحسب وصیت در صحن مطهر امام رضا (ع) دفن گردید. برخی از آثار علمی و قلمی ایشان بدین قرار است: رسالةُ فی المواعظ، حاشیه بر کتاب تبصره علامه حلی و حاشیه برعروةُ الوثقی و... .

ثبت مسجد جامع اردبیل از دوران سلجوقی و ایلخانی به شماره 248 در فهرست آثار ملی ایران
مسجد جامع اردبیل ازمهمترین وقدیمی‌ترین مساجد اسلامی ایران و آذربایجان به شمار می‌رود. دوره ساخت مسجد مربوط به سلجوقیان می‌باشد. در بدنه مناره مسجد فرمان اوزون حسن آق قویونلو و کتیبه‌ای که تاریخ ۸۷۸ هجری را دارد و ابعاد آن ۸۰/۹ ‍‍‍‍× ۵۰/۱۲ متر می‌باشد. سازه اصلی مسجد از نوع آجر می‌باشد.

درگذشت فهیمه رحیمی، نویسنده و رمان نویس معاصر (1392 ش)
این نویسنده ایرانی تجریه کار در زمینه خبرنگاری ورزشی و ادبیات کودکان را نیز دارد. نخستین فعالیت ادبی جدی فهیمه رحیمی نوشتن قطعه‌ای ادبی با عنوان «دلم برای پروانه می‌سوزد» در 9 سالگی بود و اولین کتاب خود را با عنوان «بازگشت به خوشبختی» در سال 1369 منتشر کرد. وی 23 عنوان رمان نوشته و منتشر کرده است که بسیاری از آن‌ها بارها تجدید چاپ شده‌اند. البته فعالیت او در راستای ادبیات کودکان هم بود اما رحیمی 23 اثر برای کودکان نوشت اما برای چاپ آن‌ها اقدام نکرد. فهیمه رحیمی در 17 سالگی ازدواج کرده که حاصل آن، یک پسر و یک دختر است. اتوبوس، عشق و خرافات، کوچه باغ یادها، برجی در مه، خلوت شب‌های تنهایی، روزهای سرد برفی، خیال تو، عالیه، رز کبود، شیدایی، بانوی جنگل، حرم دل، آریانا، پنجره، بازگشت به خوشبختی، تاوان عشق، پاییز را فراموش کن، ماندانا، زخم‌خوردگان تقدیر، هنگامه، ابلیس کوچک، اشک ستاره و... از جمله آثار فهیمه رحیمی هستند. ایشان صبح روز 28 خرداد 1391 در بیمارستان مهر تهران در سن 61 سالگی درگذشت.

درگذشت "ابن ندیم بغدادی" مورّخ و کتاب شناس مسلمان (385 ق)
از زندگانی ابوالفرج محمدبن اسحاق بغدادی معروف به ابن‌ندیم، اطلاعات چندانی در دست نیست. او همانند پدرش شغل وَرّاقی داشت و کارش نسخه‌نویسی از کتب و فروش آن‌ها بود. آشنایی او با کتاب‌های گوناگون، انگیزه‌ای برای نوشتن کتاب "الفهرست" را در او ایجاد کرد. ابن ندیم در کتابش همه‌ی علوم رایجِ عصر خود را که موجب شکوفایی تمدن اسلامی گردیده معرفی کرده و سپس به شرح زندگانی دانشمندان مشهور در آن علوم پرداخته است. ابن ندیم در این کتاب همچنین اخبار کتاب و رسالاتی را که دانشمندان درباره‌ی این علوم نگاشته‌اند برشمرده و شرح حال کاملی درباره‌ی نویسندگان آن‌ها، آورده است. این مجموعه شامل شرح حال همه‌ی عالمان، فقیهان، ادیبان و دیگر دانشمندان اسلامی از گذشته تا روزگار ابن ندیم می‌باشد. او همچنین از تحقیق درباره‌ی ادیان و مذاهب معروف زمان خود نیز غافل نبود و در این زمینه هم، مطالبی گردآوری کرده است.

ولادت آیت‌اللَّه شیخ "محمدرضا نجفی اصفهانی" معروف به "مسجد شاهی"(1287 ق)
شیخ محمدرضا نجفی مشهور به حاج آقا رضا مسجدشاهی و صاحب وِقایه، در شهر مقدس نجف به دنیا آمد. پس از رسیدن به مقام عالی علم و اجتهاد و تبحر در فنون شعر و ادب و کسب اجازه‌های روایی و اجتهاد به اصفهان مهاجرت کرد و به ترویج دین و تدریس و اقامه‌ی جماعت و ارشاد پرداخت و تدریس را حتی در دوره‌ی اختناق رضاخانی، دور از چشم ماموران، در خانه‌اش ادامه داد. در سال 1344 قمری بنا به دعوت آیت‌اللَّه شیخ عبدالکریم حائری جهت تقویت حوزه‌ی علمیه‌ی قم و تدریس در آن حوزه، به قم عزیمت کرد و شاگردان بزرگی تربیت نمود. از این عالم بزرگ 34 کتاب و رساله در فقه و اصول بر جای مانده است.

وفات واعظ شهیر "سید محمد شیرازی" معروف به "سلطان الواعظین" (1391 ق)
آیت‌اللَّه سیدمحمد شیرازی معروف به سلطان الواعظین فرزند حاج سیدعلی اکبر اشرفُ الواعظین در ذیقعده‌ی سال 1314 ق در تهران متولد گردید. وی پس از فراگیری تحصیلات متوسطه، در خدمت پدر به کرمانشاه رفت و از طریق وعظ و خطابه، به نشر حقایق اسلام و مکتب جعفری پرداخت. سلطان الواعظین برای تکمیل علم و کمال خویش، مسافرت‌های بسیاری به سرزمین‌های اسلامی عراق، سوریه، فلسطین، اردن، مصر و هندوستان داشته و با طوایف بسیاری از یهود، مسیحیت، اهل سُنّت و بَرَهْمنیان و... مناظره داشته است. مناظره‌ی معروف سلطان الواعظین شیرازی با دو عالم بزرگ اهل سنت در پیشاور پاکستان به مدت ده شب و هر شب متجاوز از هشت ساعت، توجهی همگان را به خود معطوف داشت. از آثار گرانبهای این عالم و اندیشمند مسلمان می‌توان به کتب شب‌های پیشاور، صد مقاله‌ی سلطانی و گروه رستگاران اشاره کرد. سلطان الواعظین در شعبان سال 1391 ق برابر با مهر 1350 ش در 77 سالگی در تهران وفات یافت و پس از تشییعی با شکوه، در مقبره‌ی ابوحسین در شهر قم به خاک سپرده شد.

وفات عالم جلیل، ملأ محمد کاشی (1333 ق)
آخوند ملامحمد کاشانی (کاشی) فقیه حکیم، عارف شیعه و مدرس بزرگ فلسفه صدرالمتألهین. اوایل در کاشان زندگی می‌کرد و بعد در اصفهان ساکن مدرسه صدر شد. تحصیلات علوم خود را در معقول و منقول، به حد کمال رساند، آنقدر که مانندش در آن زمان بی نظیر بود، در سال 1286 هـ ق، در مدرسه صدر اصفهان، علاوه بر فقه، اصول و حکمت، در ادبیات عربی و فارسی و ریاضیات تبحر داشت و مدرس آنجا شد. ملامحمد، معاصر حکیم بزرگ "جهانگیرخان قشقائی" بود. جاذبه درس او که فلسفه را با عرفان آمیخته بود و انس با جهانگیرخان، علاقمندان به فلسفه، به ویژه فلسفه صدرایی را از شهرهای دور و نزدیک و حتی از کشورهای دیگر به اصفهان کشاند و در محضر درس او، شاگردان بسیاری حکمت آموختند و به کمال رسیدند. این فقیه بزرگوار و عارف حکیم، روز شنبه 20 شعبان سال 1333 هـ ق در اصفهان در سن 90 سالگی از دنیا رحلت کرد. وصیت کرده بود که مرا در بیابانی به خاک بسپارید که فقرا را دفن می‌کنند. او را در گورستان تخت فولاد اصفهان به خاک سپردند و آن خاک پاک، به برکت او در مدت چند سال تکیه ای آباد شد.

رحلت فقیه جلیل آیت‌اللَّه "سید احمد روضاتی" عالم تهرانی (1380 ش)
حاج میر سید احمد روضاتی اصفهانی در سال 1347 ق در اصفهان به دنیا آمده و پس از تحصیلات علوم جدید به تحصیل علوم دینی پرداخته و مقدمات و سطوح عالی را در اصفهان خوانده آنگاه به قم آمد. وی کفایه را از محضر آیت‌اللَّه العظمی مرعشی نجفی مد ظله و آیت‌اللَّه حاج شیخ مرتضی حایری فراگرفته و به درس خارج مرحومین آیتین خونساری و حجت شرکت نموده و در خلال آن شرح تجرید و شرح شوارق لاهیجی را از حضرت آیت‌اللَّه العظمی حاج احمد خونساری مد ظله استفاده نموده و از محضر و درس فقه و مقداری اصول آیت‌اللَّه العظمی بروجردی اعلی اللَّه مقامه بهره‌مند گردیده و تقریرات دروس ایشان را برشته تحریر درآورده خصوصاً مسئله لباس مشکوک را به‌صورت رساله جداگانهای بنام (السبیل المسلوک فی اللباس المشکوک) نوشته و پس از ده سال اقامت در قم به اصفهان مراجعت و به تدریس معالم و شرح لمعه در مدرسه صدر و اقامه جماعت در مساجد اجداد خود مانند (مسجد البادران هنگام ظهر و مسجد خیابان هنگام شب و مسجد شیخ بهائی هنگام صبح) و بیان درس تفسیر قرآن کریم برای مؤمنین اشتغال داشته سپس بر حسب تصادف به تهران آمده و جمعی از مؤمنین و نماز گزاران (مسجد الرحمن) واقع در شمال تهران از معظم له برای اقامه جماعت در آن مسجد تقاضا نموده و ایشان هم اجابت و تا این تاریخ به انجام وظیفه اشتغال دارد.

پایان زندگی سیاسی "ناپلئون" به دنبال شکست در جنگ تاریخی "واترلو" (1815 م)
پس از فرار ناپلئون بُناپارت از تبعیدگاه خود در جزیره اِلْب و به دست گرفتن مجدد قدرت در فرانسه، اتحاد جدیدی بر ضد او به سرعت شکل گرفت. ناپلئون برای مقابله با ارتش‌های دولت‌های پروس و انگلیس که در دهکده‌ای به همین نام، در بلژیک علیه سپاه ناپلئون صف آرایی می‌کردند، حمله پیشگیرانه‌ای به عمل آورد. ولی در این نبرد که در دشت واترلو درگرفت، ناپلئون با هفتاد و پنج هزار سرباز، تاب مقاومت در برابر یک‌صد و شصت هزار نیروی متحد دشمن را نیاورد. در جنگ واترلو به علت بارندگی بسیار شدید و صعب‌العبور بودن راه‌ها، حرکت توپخانه ناپلئون که وی در جنگ‌ها به آن اتکای زیادی داشت به تأخیر افتاد و قوای کمکی هم در خطوط مقدم جنگ، به موقع به امپراتور فرانسه نرسید.

در نتیجه، ناپلئون در این جنگ شکست خورد و تسلیم نیروهای دول متحد گردید. با شکست ناپلئون در نبرد واترلو در هجدهم ژوئن 1815 م، وی به پاریس بازگشت و چون از تجهیز قوا برای ادامه نبرد ناامید شد، به نفع پسرش از مقام سلطنت استعفا داد، ولی متحدین به تقاضای او برای واگذاری حکومت به فرزندش اعتنا نکردند. در نهایت، ناپلئون به وسیله کشتی جنگی انگلیس به جزیره سنت هلن در جنوب اقیانوس اطلس تبعید شد و شش سال بعد در سال 1821 م در همان جا درگذشت.

اعلام جمهوری در کشور مصر (1953 م)
شکست مصر در جنگ با رژیم صهونیستی در سال 1948 م، مردم مصر را به حکومت ملک فاروق پادشاه این کشور بی‌اعتماد و اوضاع داخلی مصر را متزلزل کرد. این اوضاع باعث به وجود آمدن یک سازمان مخفی در داخل ارتش مصر تحت عنوان جنبش افسران آزاد شد که با سلطه انگلیس و خاندان پادشاهی مصر مخالف بود. این سازمان در سال 1952 م طی یک کودتای انقلابی به رهبری سرلشکر محمدنجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر، ملک فاروق را وادار به استعفا کرد. رهبران کودتا سپس فرزند خردسال فاروق به نام احمد فؤاد را با عنوان فاروق دوم موقتاً به سلطنت نشاندند. اما یک سال بعد ابتدا شورای جانشین پادشاه را لغو نموده و با اعلام پایان فرمان‌روایی خاندان پادشاهی در 18 ژوئن 1953 م و تبعید خاندان فاروق، در مصر حکومت جمهوری برقرار شد و یک ماه بعد ژنرال محمدنجیب نیز به عنوان نخستین رئیس جمهور مصر سوگند یاد کرد. با این حال، ژنرال نجیب یک سال بعد توسط جمال عبدالناصر بر کنار شد و عبدالناصر به دلیل مبارزه با رژیم اشغال‌گر قدس در مصر و جهان عرب محبوبیت یافت. مصر در شمال شرقی قاره افریقا و در کنار دریاهای مدیترانه و سرخ قرار دارد و از کشورهای مهم عربی به شمار می‌رود.

امضای معاهده "سالت - 2" بین رهبران امریکا و شوروی سابق (1979 م)
رقابت‌های ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق بر سر تولید سلاح‌های مرگبار هسته‌ای، سرانجام آن‌ها را به این نتیجه رساند که به خاطر منافع خود، این سلاح‌ها را محدود کنند. از این رو، مذاکرات محدود ساختن سلاح‌های استراتژیک موسوم به سالْتْ در سال 1969 م بین سران ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی، به امضای نخستین قرارداد محدود کردن این سلاح‌ها معروف به سالت -1 انجامید. اما دو کشور همچنان از راه‌هایی که در این معاهده پیش‌بینی نشده بود به تولید و ذخیره جنگ افزارهای هسته‌ای ادامه دادند. به طوری که تعداد کلاهک‌های هسته‌ای امریکا و شوروی که بر روی موشک‌های قاره‌پیما با برد متوسط دو کشور سوار بوده و یا آماده سوار شدن بود، در فاصله امضای قرارداد سالت -1 و آخرین دور مذاکرات آنان در سال‌های بعد، به بیش از 2 برابر افزایش یافت. به همین دلیل آن‌ها مجبور شدند در 18 ژوئن 1979 م، برای کاهش بیشترِ این سلاح‌ها، معاهده دیگری تحت عنوان "سالت - 2" امضا کنند. ولی با تهاجم شوروی به افغانستان در دسامبر 1979 م، جیمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا این قرارداد را از کنگره پس گرفت و مسابقه تسلیحاتی بین امریکا و شوروی همچنان ادامه یافت، سرانجام پس از روی کار آمدن گورباچف و ایجاد دگرگونی‌های اساسی در سیاست‌های داخلی و خارجی شوروی، توافق‌هایی به مراتب وسیع‌تر از آنچه در قرارداد سالت - 2 پیش بینی شده بود، بین امریکا و شوروی به عمل آمد. با این حال هیچ کدام از دو طرف به ویژه امریکا، پیمان‌های محدود کردن سلاح‌های استراتژیک را رعایت نکردند و در سال‌های بعد، امریکا با اصرار بر اجرای طرح سپر موشکی، در صدد لغو پیمان سالت - 2 نیز برآمده است.

استعفای "نجم الدین اربکان" نخست وزیر اسلام گرای ترکیه (1997 م)
در انتخابات دسامبر 1995 م، بنیادگرایان اسلامی که به مرور در میان جوامع ترک نفوذ کرده و از موقعیت مناسبی برخوردار بودند، به عنوان عمده‌ترین گروه سیاسی کشور، 158 کرسی از 550 کرسی پارلمان را به خود اختصاص دادند. در این میان، احزاب لائیک ترکیه با هم ائتلاف کردند تا جلوی نفوذ پارلمانی اسلام‌گرایان را بگیرند. با این حال نجم‌الدین اَربکان و رهبر اسلام‌گرایان ترکیه در ژوئن 1996 م به نخست‌وزیری رسید و کابینه‌ای ائتلافی تشکیل داد. اربکان سرکوب اسلام‌گرایان را مغایر با دموکراسی می‌دانست و مخالف رابطه گسترده با رژیم صهیونیستی بود. اربکان در عمل تلاش کرد مناسبات ترکیه را با کشورهای اسلامی توسعه دهد.

اربکان که از سرد شدن روابط ترکیه با اعراب و کشورهای اسلامی در ارتباط با برقراری روابط با رژیم صهیونیستی و بستن آب رودخانه فرات بر روی سوریه نگران بود، در جهت نزدیک شدن به کشورهای اسلامی گام برداشت و نظامیان ترکیه و لائیک‌های این کشور را به رویارویی با خود برانگیخت. از این رو شورای امنیت ملی ترکیه که نظامیان نفوذ فراوانی در آن دارند، در فوریه سال 1997 م دستورالعملی را برای نخست‌وزیر از جمله در مورد مقابله با اسلام گرایان این کشور صادر کرد. در نهایت، چهار ماه بعد در روز 18 ژوئن 1997 م، اربکان تحت فشار نظامیان ناچار به استعفا از سمت نخست‌وزیری شد و چندی بعد به خاطر عقایدش محاکمه و به پنج سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی محکوم گردید. به دنبال این وقایع، حزب اسلام گرای رفاه نیز منحل اعلام شد.

روز عشاء ربانی یکی از مراسم مسیحیان
«عشاء ربّانی» موضوعی است که تمام مسیحیان عالم بدون استثناء به آن اعتقاد دارند و به آن عمل می‌کنند. امّا این موضوع با عبارات مختلفی ممکن است به کار رود. مسیحیان معتقدند که «یهودای اَسخر یوطی» که یکی از حوّاریون عیسی مسیح بوده است سرانجان جای آن حضرت را به یهودیان اطلاع داد و یهودیان هم عیسی مسیح را گرفتند و بر سر دار کردند و بعد او را به خاک سپردند و سپس بعد از دو شب و یک روز عیسی مسیح به آسمان رفت. مسیحیان معتقدند شب آخری که عیسی مسیح در میان حوّاریون بود به آنان نان فطیر و شراب خورانید و عنوان کرد که این نان همان تکه‌های بدن من هست و آن شراب را هم عیسی مسیح به عنوان خون خود به آن‌ها داد تا بنوشند. این سنّتی است که مسیحیان معتقدند عیسی مسیح آن را دستور داده است و تا به امروز این سنّت برقرار است و تمام مسیحیان عالم حدّاقل هر سال یکبار آن را انجام می‌دهند. کاتولیک‌ها هفته ای یکبار، پروتستان‌ها و ارتودوکس‌ها هم هر ماه یکبار این سنّت را انجام می‌دهند.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.