سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

المانیتور گزارش داد:

سعودی‌ها باید به فکر اصلاحات باشند!

رژیم سعودی مجبور است که در خصوص مداخلات خارجی خود در جهان عرب، تجدید نظر کند. شاید بهتر باشد که این حکومت سلطنتی، از سیاست خارجی پرمدعای خود دست کشیده و سیاستی بی‌طرفانه‌ را درپیش بگیرد و امور داخلی کشورهای دیگر را به مردم خود واگذار کند.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "المانیتور" در مقاله‌ای به قلم "مضاوی الرشید" می‌نویسد: به نظر می‌رسد که عربستان سعودی از تحولات مداومی که از سال 2011 تاکنون، گریبانگیر جهان عرب شده، در امان مانده است. ظاهرا در نتیجه اتخاذ مجموعه‌ای از سیاست‌های داخلی، بین المللی و منطقه‌ای به منظور کاهش مخالفت‌های احتمالی، اوضاع  در این پادشاهی نفت‌خیز، آرام و تحت کنترل است.

*** تصمیم بحث‌برانگیز ملک عبدالله بن عبدالعزیز به گمانه‌زنی‌ها در خصوص آینده سلطنت این کشور خاتمه داد
با این حال، این سیاست‌ها تاثیری گذرا داشته و در عین حال، نشان دهنده تلاش جدی سعودی‌ها در مواجهه با بسیاری از چالش‌های عمیق و ریشه داری که رهبری و جامعه عربستان سعودی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، نیست. این سیاست‌ها صرفا پاسخ دادن به سوالات بزرگ درباره آینده سلطنت مطلقه در جامعه‌ای که شدیدا به فکر یک نظام سیاسی متفاوت است، به تعویق می‌اندازد.
تاخیر ملک عبدالله بن عبدالعزیز، در برطرف کردن شبهات پی در پی در مورد دومین نسل خاندان سلطنتی، هواداران وی و جهان خارج را متعجب و غافلگیر کرد. تصمیم بحث‌برانگیز وی در خصوص انتصاب برادرش شاهزاده «مقرن» به عنوان جانشین ولیعهد عربستان سعودی، به گمانه‌زنی‌ها در خصوص آینده سلطنت این کشور، حداقل در کوتاه مدت، خاتمه داد. اما این کار نمی‌تواند به سوال اساسی در مورد آینده نسل دوم پاسخ دهد.

*** گسترش آرام مخالفان خواهان اصلاحات در عربستان سعودی
در داخل کشور، رژیم تحت قوانین جدید و با هدف مبارزه با تروریسم، مخالفت‌ها و حتی انتقادات ملایم را در نطفه خفه کرده است اما طیف بزرگی از کسانی که خواستار اصلاحات هستند، در سکوت گسترش پیدا کرده‌اند. رژیم با زندانی کردن اصلاح طلبان و محاکمه طولانی مدت سایرین، ممکن است دچار این توهم شده باشد که این اقدامات برای مرعوب کردن فعالان و سرکوب مخالفان در آینده، کافی است.
بخشنامه‌هایی که مرتبا از جانب وزار صادر می‌شوند و کارکنان دولتی را در صورت انتقاد از سیاست‌های دولت، به اخراج از محل کار خود تهدید می‌کنند، امنیت نظام سلطنتی این کشور را تضعیف و وجهه آن را در رسانه‌های بین المللی خدشه دار می کنند. وقتی که مردم عربستان سعودی تا به این اندازه به اشتغال در بخش دولتی نیازمند هستند، این پیام‌ها در میان مردمی که معیشت آن‌ها از حقوق دولت تامین می‌شود، به سرعت طنین‌انداز می‌شود. 

*** اخراج کارمندان در صورت انتقاد از دولت عربستان سعودی
این تهدیدات معمولا پیش از استخدام، یعنی زمانی که جوانان در دانشگاه‌های داخلی ثبت نام می‌کنند یا برای تحصیل به خارج از کشور اعزام می‌شوند، آغاز می‌شود. در ازای اعطای یارانه‌ها و بورسیه‌های تحصیلی، از آن‌ها انتظار می‌رود که اطاعت محض خود از رهبری را نشان داده و در برابر وسوسه انتقاد، مقاومت کنند و امیدوار باشند که در آینده با داشتن سابقه‌ای  روشن، استخدام شوند.
اعطای این مزایا در ازای سکوت، آرامشی گذارا به کشور می‌دهد اما در حالی که جمعیت رشد می‌کند و متوجه محدودیت‌های اقتصاد بازتوزیعی موجود می‌شود که در آن، بسیاری خود را نه به خاطر اینکه دولت را به چالش کشیده‌اند،‌ بلکه به خاطر اینکه نظام با فساد، تبعیض و گماردن خویشاوندان به مشاغل مهم دولتی اداره می‌شود، محروم می‌یابند، این منطق دروغین با شکست مواجه می‌شود.

*** دولت عربستان سعودی، شیعیان این کشور را از سهم خود در ثروت ملی کشورشان محروم ساخته است
منطق فاسد این دولت رانتیر ( دولتی که از منابع مستقل مالی به جز مالیات از جامعه برخوردار بوده و بنابراین با استقلال بیشتری می‌توانند سیاست‌ها و خواست‌های دولتی را به اجرا گذارند. ماهیت دولت رانتیر به  گونه‌ای است که در آن جامعه وزنه قابل اعتنایی به ‌شمار نمی‌رود، چرا که دولت در سایه‌ دریافت رانت‌ها از خارج (با فروش نفت یا هر ماده‌ خام دیگر)  به منابع داخلی درآمد (مالیات‌ها، عوارض و صدور کالاهای صنعتی و...) احساس نیاز نمی‌کند)، در «استان شرقی»، جایی که در آن شیعیان از بخشش‌ها و سخاوت دولت بی‌نصیب مانده‌ و در شهرهای خود محصور و منزوی شده‌اند، به ورطه فساد کشیده شده است. دولت عربستان سعودی، نسبت به وفاداری آن‌ها تردید دارد و شیعیان را منزوی و آن‌ها را از سهم خود در ثروت ملی این کشور محروم ساخته است. ترکیبی از سیاست‌های فرقه‌ای و قلع و قمع شیعیان، تضمین می‌کند که طغیان این اقلیت، به عنوان تنها خطر احتمالی و هشدار به سایر مردم عربستان سعودی در مورد توطئه خطرناکی که از جانب نیروهای منطقه‌ای حمایت می‌شود، باقی می‌ماند.

*** عدم تمایل دولت عربستان سعودی به حل مسئله شیعه در این کشور
در حال حاضر، حکومت سلطنتی عربستان سعودی هیچ تمایلی به حل مسئله شیعه ندارد. تا زمانی که تحریک شیعه در حاشیه جامعه وجود داشته باشد، رژیم برای حل مسئله شیعه، هیچ فشاری را احساس نمی‌کند. در حقیقت، حکومت سلطنتی عربستان سعودی، با زنده نگه داشتن این تحرکات، به اکثریت سنی نشان می‌دهد که آنها در برابر اقلیت شیعه، باید از دولت حمایت کنند.  تنها در اوایل دهه 1990، زمانی که اسلامگرایان سنی با مخالفت با تصمیم سلطنت مبنی بر دعوت از نیروهای خارجی برای دفاع از آن  در برابر حمله عراق، سلطنت سعودی را تهدید کردند،‌ رژیم به مسئله شیعه توجه نشان داد. فقط در آن زمان بود که رهبری عربستان سعودی از ترس اینکه منافع مشترک موجب از بین رفتن شکاف فرقه‌ای  و ایجاد همبستگی بین گروه‌های مخالف گوناگون گردد، برای حل مسئله شیعه تمایل نشان داد. در حال حاضر، رژیم مطمئن است که گروه‌های مختلف فرقه‌ای در این کشور، همچنان نسبت به یکدیگر دارای اختلاف عقیده و متخاصم باقی خواهند ماند و تهدیدی از این بابت متوجه سلطنت نخواهد شد.

*** خوش‌خدمتی‌های سیسی به عربستان سعودی و حامیان مالی خود
در سطح منطقه نیز، حکومت سلطنتی عربستان سعودی مطمئن است که سیاست‌های ضدانقلابی آن، در تعدیل پیامدهای طغیان‌های عربی، حداقل در کشورهای مورد نظر خود، نتیجه بخش بوده است. در کشور مصر، انتخاب عبدالفتاح السیسی به عنوان رئیس‌جمهور این کشور، درست همان چیزی بود که عربستان سعودی انتظار آن را می‌کشید. وی نه تنها وعده داد که اخوان المسلمین، مخالف بزرگ رژیم سعودی را سرکوب می‌کند، بلکه تا زمانی که اقتصاد مصر به کمک‌های مالی هنگفت حامیان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس وابسته است، این کشور نسبت به آن‌ها همچنان وفادار باقی خواهد ماند.

*** شکاف بین عربستان سعودی و آمریکا موجب شده تا سعودی‌ها لحن مسالمت‌آمیزتری را با ایران در پیش بگیرند
همین منطقی که در داخل عربستان سعودی اعمال شده، در سرتاسر منطقه نیز گسترش پیدا کرده است. کشورهای بی‌شماری، از بحرین گرفته تا یمن، از رژیم سعودی دنباله‌روی می‌کنند. اما عربستان سعودی از بازیگران غیردولتی که متعهد می‌شوند  تا حکومت‌های مخالف با عربستان سعودی را بی‌ثبات کنند، حمایت مالی می‌کند. در سوریه، تاکنون هیچ یک از عوامل عربستان سعودی در میان شورشیان، موفق به سرنگونی بشار اسد و تشکیل دولتی  مطیع و متملق عربستان سعودی نشده‌اند. تا زمانی که جنگ سوریه به دیگر کشورها کشیده نشده است، رژیم سعودی احساس ناراحتی می‌کند اما به تدریج به محدودیت‌های ثروت و دیپلماسی خود پی می‌برد.
در سطح بین المللی نیز ممکن است در حال حاضر عربستان سعودی با عدم تمایل آمریکا برای حذف رقیب بزرگ خود یعنی ایران، کنار آمده باشد. این شکاف گذرا با آمریکا باعث شده است که سعودی‌ها لحن مسالمت‌آمیزی را با ایران در پیش بگیرند. در حالیکه عربستان سعودی از محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران برای بازدید از ریاض دعوت به عمل آورده است، ایران برای پذیرفتن این دعوت، هیچ عجله‌ای از خود نشان نداد. عربستان سعودی شاید مجبور باشد که در سیاست خارجی خود بازنگری کند و محدودیت‌های توانایی خود را در کاستن وابستگی نظامی خود به آمریکا بپذیرد.

*** رژیم سعودی باید جایگزین‌های دیگری برای زندان‌های خود پیدا کند
اقدامات موقتی که سعودی‌ها برای سرکوب مخالفان در داخل کشور و بازگشت به وضعیت پیش از طغیان کشورهای عربی انجام می‌دهند، شاید در حال حاضر تمام چیزی باشد که رژیم سعودی به دنبال آن است. با این حال، مواجهه با چالش‌های بلند مدت، از طریق توسل مداوم به ترکیبی از سرکوب مخالفان و پرداخت یارانه‌ها، بسیار دشوار است. سرکوب مخالفان، هرگز در حذف خواسته‌ها و آرمان‌های بلندمدت نتیجه بخش نبوده است. رژیم سعودی باید جایگزین‌های دیگری برای زندان‌های خود پیدا کند. یک برنامه جامع اصلاحاتی که به سعودی‌ها، از تمام عقاید سیاسی و مذهبی، اجازه می‌دهد که در دولت خود سهمی داشته باشند، راه حل به مراتب بهتری است.

*** گاهی اوقات، یک حرکت پیشگیرانه بسیار سودمندتر از یک واکنش سراسیمه در مواقع دشوار و تهدیدکننده است
امکان دارد که سعودی‌ها به وضع موجود اکتفا نکنند اما جمعیت زیادی از مردم این کشور، همچنان از حقوق اولیه  خود محروم هستند. نخستین گام که بدون شک نیاز به سرکوب مخالفان را از بین می‌برد، وعده تشکیل یک مجلس شورای ملی منتخب، به جای شورای مشورتی انتصابی و محدود فعلی عربستان سعودی است. دومین گام که مزیت مشابهی خواهد داشت، آزادی زندانیان سیاسی خواهد بود که شمار آنها در سال‌های اخیر افزایش بسیاری پیدا کرده است. شاید سعودی‌ها برای اتخاذ این اقدامات، خود را تحت فشار نبینند اما گاهی اوقات، یک حرکت پیشگیرانه می‌تواند بسیار سودمندتر از یک واکنش سراسیمه در مواقع دشوار و تهدیدکننده باشد.

*** رژیم سعودی باید امور داخلی کشورهای دیگر را به مردم خود واگذار کند
رژیم سعودی همچنین در سطح بین المللی مجبور است که در خصوص مداخلات خارجی خود در جهان عرب، تجدید نظر کند. شاید بهتر باشد که این حکومت سلطنتی، از سیاست خارجی پرمدعای خود دست کشیده و سیاستی بی‌طرفانه‌ را درپیش بگیرد و امور داخلی کشورهای دیگر را به مردم خود واگذار کند. عربستان سعودی می‌تواند به جای یک نیروی ضددموکراتیک، به عنوان یکی از عوامل مثبت در توسعه اقتصادی منطقه، نقش سازنده‌تر ومفیدتری را ایفا کند. برای تحقق این امر، عربستان سعودی باید بر چالش‌های داخلی خود، پیش از آنکه غیرقابل کنترل شده و ثبات فریب‌آمیز حاضر را بر هم بزنند، تمرکز کامل کند.


انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.