سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا بالش من مثل توربین تا صبح می‌چرخد؟

چند وقت پیش این جمله را از تلویزیون شنیدم: «اگر بالش من یک توربین بود، تا صبح برق یک روستا را تأمین می‌کردم، از بس این بالش را تا صبح به این سو و آن سو می‌چرخانم.»

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، اگرچه لایه اول این عبارت، طنزآمیز و شیرین به نظر می‌رسد، اما در درون خود واجد اتفاق تلخی است که امروزه برای بسیاری از آدم‌ها روی می‌دهد. ما گاهی به محض این که سرمان را روی بالش می‌گذاریم انگار که همه افکار منفی دنیا از سطح خارجی بالش زیرپوست سرمان نشت می‌کند. ساعت‌ها بیدار می‌مانیم و ذهنمان مثل یک آهن‌ربای بزرگ، روی براده‌های دلمشغولی‌ها و دغدغه‌های منفی روز می‌لغزد و جذب‌شان می‌کند.

امروزه کسب مهارت نزدیک شدن به دروازه‌های آرامش ذهنی و روانی از الزامات مهم زندگی بشری است. زمان با سرعت غیرقابل باوری می‌گذرد و ما مدام برای عقب نیفتادن از دغدغه‌هایی که در ذهنمان ساخته‌ایم می‌دویم و می‌دویم، غافل از آن که به موازات رشد دغدغه‌هایمان، تنش‌ها هم بر روان ما سایه می‌اندازند، تنش‌هایی که گاهی حتی در تاریکی شب هم رهایمان نمی‌کنند.

واقعیت آن است که اگر نتوان برای ترمیم حفره‌های ذهن چاره‌ای اندیشید، جسم ما نیز زیرسلطه خستگی‌ها و خمودگی‌ها، بخش مهمی از قابلیت‌های خود را از دست خواهد داد.

دنیای انسان از فکر او آغاز می‌شود

ارزیابی و نحوه تفکر ما از چالش‌های زندگی می‌تواند بر احساس، نحوه رفتار و عملکرد ما تأثیر قابل توجهی بگذارد. ارزیابی غلط و غیرمنطقی، واکنش‌های روانی ناخوشایندی را بر جسم و روح ما تحمیل می‌کند و در نهایت راه تصمیم‌گیری درست برای رسیدن به راه‌حل را می‌بندد.

دکتر حکیمه آقایی، روان‌شناس در گفت‌وگو با جام‌جم، منشأ چالش‌ها و نگرانی‌ها را در دو دسته صورت‌بندی می‌کند: یک دسته از این چالش‌ها، عوامل محیطی مانند جامعه‌اند و دسته دیگر مشخصا از سوی فرد و تا حدودی اطرافیانش به وجود می‌آید. ما اگر بتوانیم بر افکار و نحوه ارزیابی‌مان از چالش به وجود آمده، تغییراتی صحیح به وجود آوریم، به آرامش ذهنی و روانی دست پیدا خواهیم کرد.

دنیای انسان از فکر او آغاز می‌شود. افکار قدرت زیادی در راهبرد زندگی آدمی دارند، بنابراین اولین راهکار برای پیروزی و کسب موفقیت در حل مسائل، تفکر صحیح و ارزیابی اولیه منطقی از مشکل است. اگر در ارزیابی اولیه به این نتیجه رسیدیم که مشکل یا رویداد زندگی، به عنوان یک معضل اساسی قابل مطرح است ، در ادامه به ارزیابی ثانویه می‌پردازیم.

به گفته دکتر آقایی، ما زمانی می‌توانیم با رویدادهای استرس‌زای زندگی‌مان مقابله بهتر داشته باشیم که آنها را به عنوان رویدادهای قابل کنترل در نظر بگیریم، بنابراین تفکر صحیح و اصولی از مهم‌ترین راه‌های مقابله با تنش‌ها و رسیدن به آرامش ذهنی است.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.» پس تفکر، عامل اول تحول آدمی محسوب می‌شود. با تعویض تفکرات نادرست، روش غلط زندگی را می‌توان عوض کرد. افرادی که تفکر مبتنی بر مثبت اندیشی دارند، احساس خوشایندی را در طول زندگی تجربه خواهند کرد. ذهن آنها برای پذیرش مشکلات باز است و به شکل منطقی‌تری با استرس‌ها روبه‌رو می‌شوند، اما افراد بدبین راه ورود حل مسأله را بر ذهنشان می‌بندند و مدام احساسات ناخوشایندی را بازتولید و تجربه می‌کنند. امام علی(ع) می‌فرمایند: «مراقب افکارت باش که کلامت می‌شود و مراقب کلامت باش که رفتارت می‌شود، مراقب عادت باش که شخصیت تو می‌شود و مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می‌شود.» در واقع این شرایط زندگی نیست که ما را از رسیدن به اهداف بازمی‌دارد، بلکه نوع تصمیمات و تفکرات‌ماست که بر کامیابی یا ناکامی‌های ما سایه می‌اندازد.

از ریسک‌پذیری پایین و پافشاری بر عادت‌ها بگذرید

باورها و ارزش‌های ما قدرت‌های درونی ما هستند که از گذشته به ارث می‌رسند. این باورها در طول زمان بر اساس میزان پختگی و بلوغ افراد تغییر می‌کنند. وقتی افراد در عقاید خود راسخ باقی بمانند، کمتر دچار دوگانگی ـ از دو سو کشیده‌شدن ـ و تزلزل فکری می‌شوند و به دنبال آن احساس گناه کمتری نیز تجربه می‌کنند. یکی از راه‌های کمک‌کننده در رسیدن به آرامش ذهنی و ایجاد هیجان مثبت در افراد، تغییر عادات و باورهای روزانه است؛ تغییری که حال افراد را در زندگی بهتر می‌کند.

راه تأمین قدرت درون، وقف زندگی و گذراندن ساعات و روزها در امور متعالی و بالا بردن کیفیت دغدغه‌هاست، اما چون تغییر همیشه سخت است، مردم از آن گریز می‌کنند و اگر در همان گام‌های آغازین با شکستی روبه‌رو شوند، از تلاش بیشتر دست خواهند شست. به طور مثال اگر شما طبق عادت روزانه بعد از آمدن از سر کار، بلافاصله و از سر عادت ـ بی‌آن که برنامه خاصی را مد نظر داشته باشید ـ تلویزیون را روشن می‌کنید، این عادت را تغییر دهید و با خود بگویید از فردا بعد از آمدن به خانه و کمی استراحت، چند دقیقه‌ای را به پیاده‌روی در پارک اختصاص می‌دهم. بیرون آمدن از حالت روزمرگی زندگی باعث می‌شود خودمان را از دایره چالش‌ها بیرون ببینیم و نگاه تازه‌ای به آن بیندازیم. ریسک‌پذیری پایین و پافشاری بر عادات معمول گذشته، موانع مهم رسیدن به آرامش ذهنی هستند.

ذهن با کلام پارو می‌زند و پیش می‌رود

احتمالا شما هم این تجربه را از سر گذرانده‌اید. وقتی یکی از اطرافیانتان صبح را با کسالت، بی‌حالی و عبارات ناامیدکننده شروع می‌کند، این حال بد نیز به شما منتقل می‌شود به‌طوری‌که گاهی تا پایان روز احساس بی‌رمقی را تجربه می‌کنید.

از نقطه نظر دکتر آقایی، کلام در درون خود حاوی نیروی شگرفی است که می‌تواند در رفتار و عملکرد افراد در طول روز تأثیر بگذارد. اگر با خود بگویید «من نمی‌توانم به آن چیزی که می‌خواهم برسم» بلافاصله احساس بی‌کفایتی تقویت‌شده و موتورهایی که در ذهن و روان شما برای رسیدن به خواسته‌هایتان روشن شده بود خاموش و سرد خواهد شد.

قدرت کلام به ما انرژی می‌دهد و کمک می‌کند به مسائل نگاه تازه‌ای بیندازیم و نحوه پاسخ‌دهی به گره‌های پیش‌رو را ارزیابی کنیم. ما نه تنها در گفت‌وگوی درونی با خود بلکه در گفت‌وگو با دیگران نیز باید بسیار مراقب باشیم. جملات ناامیدکننده منفی و کم‌انرژی، تأثیرات بسیار ناخوشایندی بر ذهن و روان انسان برجا می‌گذارد و مشغولیت ذهنی زیادی به‌دنبال می‌آورد. ما می‌توانیم با تکرار جملاتی مثل «من امروز می‌خواهم با اعتماد به نفس و توکل کار کنم» هیجان مثبت فوق‌العاده‌ای ایجاد کنیم. این جملات را بلند بگویید تا گوشتان بشنود تا احساس خوشایندی به‌وجود آید.

سعی کنیم در زمان حال زندگی کنیم و در گذشته و شکست‌های قبلی متوقف نشویم. تردید نکنید یکی از عوامل مهم پریشانی خاطر افراد هم زدن ادامه‌دار ته‌دیگ تجربه‌های تلخ گذشته است. یاد بگیریم اتفاقات گذشته را در حد یک تجربه بپذیریم و از «حال» و «اکنون» خود لذت ببریم. گالیله می‌گوید دنیا به حرف کسی گوش می‌دهد که دارای اراده قوی، طرز کلام قوی و طرز تفکر مثبت باشد. گاهی رسیدن به آرامش ذهنی، نیازمند سکوت ماست. زرتشت می‌گوید جایی بیابید و سکوت کنید، شاید خدا برای گفتن حرفی داشته باشد.

اگر دنبال آرامش هستید فقط گیرنده حمایت نباشید

حضور اطرافیان در کنار ما همیشه مایه قوت قلب و آرامش روان بوده است. از آنجا که آدمی موجودی اجتماعی است، تمایل دارد با دیگران ارتباط برقرار کند و نه‌تنها به این طریق نیازهای خود را برطرف می‌کند، بلکه به کمک آنها بر مشکلات روحی خود فائق می‌آید.

دکتر آقایی در این باره می‌گوید: برقراری ارتباطی مؤثر و سالم قطعا نیازمند مهارت‌های چندلایه است. یک ارتباط خوب، زمانی پایان خوشایندی خواهد داشت که با حسن‌نیت و روی گشاده آغاز شود. پس جملات را با صدایی رسا و صمیمانه بیان کنیم تا فرد مقابل، متوجه حال خوب درونی ما شود. انتقال این حس که «تو آدم مهمی هستی» نه‌تنها انرژی فوق‌العاده‌ای را به اطرافیان منتقل می‌کند بلکه حال درونی ما را نیز دگرگون می‌کند. در ارتباطمان با دیگران، قدردان زحمات آنها باشیم.

متأسفانه برخی افراد همیشه متوقع هستند و لحن طلبکاری دارند. انگار این دیگران هستند که باید آنها را درک کنند، اما آنها کوچک‌ترین مسئولیتی را در این باره متوجه خود نمی‌بینند. همین عامل باعث می‌شود ارزیابی غیرمنطقی از مسائل در ذهن ما شکل بگیرد و گاهی با الفاظ و القاب نامناسب یا با اختصار نام‌ها، همدیگر را مورد خطاب قرار دهیم. اگر مجموعه ظرافت‌هایی که برای یک ارتباط مؤثر نیاز است، یاد بگیریم هم به دیگران انرژی می‌دهیم و هم ‌ از دیگران انرژی دریافت می‌کنیم، در این صورت است که می‌توان به آرامش ذهنی رسید. مطالعات نشان داده افرادی که از یک سامانه حمایت اجتماعی قوی و خوب برخوردارند کمتر مضطرب و افسرده می‌شوند و در مقایسه با افرادی که از حمایتگری ضعیفی برخوردارند، خوشبینانه‌ترند. آنها در غلبه بر آسیب‌ها و ناتوانی‌های جسمی و همین طور حس تنهایی موفق‌تر عمل می‌کنند.

این 3 مرحله حل چالش را جدی بگیرید

حرف ‌زدن با خود هنگام مواجهه با مشکلات، یکی از روش‌هایی است که ما را برای روبه‌رو شدن با مشکلات و حل آنها آماده‌تر می‌کند و در نهایت ذهن ما را آرام‌تر می‌سازد. برای این منظور باید نسبت به این سه مرحله به مهارت رسید؛ اول، آماده‌ شدن برای مواجهه با چالش‌ها. دوم، روبه‌رو شدن عملی و عینی با همان چالش‌ها و در نهایت درس‌ گرفتن از آموخته‌ها.

موضوع اینجاست که وقتی پیش از به‌وجود آمدن هرگونه موقعیت استرس‌آمیزی، ذهن خود را آماده مقابله می‌سازید، ناخودآگاه با تنش فراوانی در مواجهه با آن چالش روبه‌رو نخواهید شد. استفاده از این عبارات به شما در رسیدن به آن هدف کمک می‌کند؛ «این اتفاق تجارب خوبی برای من خواهد داشت» یا «احساس ناخوشایند و اضطراب فراوانی دارم، اما در این شرایط کاملا طبیعی است».

نکته مهم دیگر این که در مرحله مواجه‌ شدن با مشکل مورد نظر، خود را به عنوان یک مقابله‌کننده قوی ببینید؛ مقابله‌کننده‌ای که با درایت و اعتماد به نفس می‌تواند بر تنش ایجاد شده فائق آید. با خود بگویید «این موقعیت دشواری است ولی از عهده آن برمی‌آیم» یا «من باید آرامش‌ام را حفظ و توجه خود را بر کاری که باید انجام دهم، متمرکز کنم»، در نهایت از آنچه‌ پیش‌آمده تجربه کسب کنید. ساعاتی را به تنهایی خود اختصاص دهید و یک بازنگری درونی درباره مجموعه اتفاقات و عکس‌العمل‌هایتان داشته باشید. ببینید که کدام کار، حال شما را خوب می‌کند و از کدام رفتارتان دلگیر و گرفته‌اید.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.