به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، بیست و یکم اردیبهشت بود که پیام صوتی جدیدی از سخنگوی رسمی داعش ابومحمد العدنانی منتشر شد. این پیام صوتی که عنوانش بود
«ببخشید امیر القاعده»،
حاوی حملات شدیدی به رهبر این سازمان اَیمَن الظواهری بود. هر چند باب صلح
را به روی او باز میگذاشت، اما با شرط و شروطی «داعشی»! هرچند که محال
است ظواهری این شروط را بپذیرد چراکه به نظر نمیرسد تحمل تبعات آن را
داشته باشد.
به
نوشتهی صهیب عنجرینی (یکی از محققین برتر گروههای تکفیری) در رونامه
الاخبار، با سخنان اخیر ابومحمد العدنانی فصل جدیدی از جنگ کلامی بین
القاعده و داعش آغاز شد. تندی این پیام صوتی را میتوان بی سابقه شمرد،
پیامی که دروازهی «جنگ داخلی جهادی» را کماکان بازِ باز نگه داشت.
سخنگوی
داعش، بخشی زیادی از پیام طولانی اش (پیامی سی و دو دقیقه ای) را به ذکر
تاریخ روابط بین دو سازمان اختصاص داد. عدنانی، در ابتدا با ذکر نمونههایی
از سران پیشین القاعده آغاز نمود (کسانی چون اسامه بن لادن و سلیمان بوغیث
کویتی سخنگوی القاعده و ابومصعب الزرقاوی) تا به استناد به روش آنها،
«انحراف القاعده از روش و مسیر خود» را ثابت کند، چیزی که به قول او «این
القاعده [قاعدة الجهاد، پایگاه جهاد]ی بود که ما میشناختیم و روشش اینطور
بود. هر کس روشش را تغییر دهد ما هم نظرمان را نسبت به او تغییر میدهیم.»
سخنگوی داعش تأکید کرد که
«بیعت» پیشین با القاعده از سر «میل شدید به حفظ وحدت جهاد جهانی» بوده
است. عدنانی به این ترتیب میخواست ثابت کند که بیعت پیشین با سازمان
القاعده بیعت «تقدیر» [حفظ شأن و جایگاه] بوده نه بیعت «تبعیت».
عدنانی تأکید کرد که «دولت [اسلامی عراق و شام] در طول دو سال گذشته و برای
حفظ وحدت کلمه و وحدت صفوف مجاهدین، جلوی سربازان خود را گرفته و خشمش را
فرو خورد ... تاریخ این را ثبت کند که القاعده حق بزرگی بر گردن ایران
دارد[!! یعنی به نفع ایران کار کرده است!] ... و به واسطهی القاعده است که
دولت [اسلامی عراق و شام] رد سرزمین حرمین [عربستان] فعالیت نمیکند و به
این ترتیب گذاشته است که آل سعود از نعمت امنیت برخوردار باشند.»
عدنانی سپس روی کلام را به رهبر فعلی القاعده ایمن الظواهری برگردانده و گفت: «
نه تو و نه کسانی که پیش از تو بودند هرگز به عنوان امیری که با سربازانش حرف میزند یا به شکل امر، با ما صحبت نکردهاند.»
به
رغم لحن آرام صحبت در اینجا و حفظ احترام شکلی برای ظواهری، عدنانی تا
جایی که میشد سعی کرد ثابت کند نظرات ظواهری اشتباه است. مثلا در چندین
عبارت ظواهری را به «چند پاره کردن صفوف مجاهدین» متهم کرده و این داستان
را مدام با ارتباط دادنش به رهبر جبهة النصرة ابومحمد الجولانی صورت
میداد. از جمله در جایی از این پیام گفت: «... فاجعه در شام، ناگهان بروز
کرد. و امت با این شوک مواجه شد که تو بیعت شخص خائن فریبکار [جولانی] را
پذیرفتی» ... «با تأیید خیانت فرد خیانتکار و با یاری او، مسلمانان را
ناراحت کردی» ... «
تو کسی هستی که فتنه را برپا کردی و روی آتشش نفت پاشیدی» ... «
شیخ اسامه رحمه الله کلمه ی مجاهدین را یکی کرد و تو آن را چند دسته کردی و به بدترین شکل ممکن پارهپارهاش نمودی»
به
نظر میرسد که عدنانی در این پیام، صلحی با شروط «داعشی» را به ظواهری
پیشنهاد میدهد، البته با چاشنی تهدید پنهان در صورت نپذیرفتن او: «تو
امروز خودت و القاعدهات را در مقابل دو گزینه قرار دادهای که سومینی
ندارد: یا به خطای خودت ادامه دهی
... و شکاف و جنگ بین مجاهدین در عالم کماکان ادامه یابد. یا آنکه به لغزش و
خطای خود اعتراف کنی و در صدد اصلاح و جبران آن برآیی.
و ما دوباره دست [دوستی]مان را به سوی تو دراز میکنیم.» البته
این «دراز کردن دست دوستی» مشروط شد به کنار گذاشتن جولانی:
«از تو میخواهیم که اولا از خطای کشندهات عقبنشینی کنی و بیعت خائن
فریبکار پیمان شکن [جولانی] را رد کنی ... این تو بودی که آتش فتنه را
برافروختی و این خود تویی که اگر بخواهی میتوانی آن را خاموش کنی.» البته
عدنانی شرط دیگری را هم مطرح کرد که «عمق شرعی» ظواهری را هدف قرار میداد:
«از تو میخواهیم که راه و روش خود را اصلاح کنی و
با صدای بلند رافضیهای مشرک نجس را تکفیر کنی.» [
گفتنی
است که ایمن الظواهری در عین کفر آمیز خواندن عقاید پیروان اهل بیت، مدعی
است «عوام شیعیان» چون به قول او «خیال میکنند که این عقاید اسلامی است»
کافر نیستند!]
در ادامه ی این پیام صوتی، سخنگوی داعش، کشیدن درگیری به میادین منطقهای را (که از پیام قبلیاش شروع کرده بود) ادامه داد و
از
رهبر القاعده خواست «علنا ارتداد ارتش مصر و پاکستان و افغانستان و لیبی و
تونس و یمن را اعلام کنی ... و در دعوتی صریح و روشن بخواهی که مسلمانان
روشهای مسالمت آمیز را کنار بگذارند و سلاح به دست بگیرند با این مرتدان،
جهاد و نبرد مسلحانه کنند. خصوصا در مصر برای جنگ با ارتش سیسی. ضمن آنکه
از مرسی مرتد هم اعلام تبری کنی و کنند.»
ابومحمد العدنانی
از ظواهری خواست «ارث اسامه را از بین نبرد» و تاکید کرد «ما از تو چیزی
نخواستهایم جز اموری که مشروع و حتی بر تو واجب است. قضایا را طوری جور کن
که حکیم باشی [پیروان ظواهری، به او لقب حکیم امت میدهند] و آتش فتنهای
که خودت سبب برافروختنش بودی را خاموش نمایی. فتنهای که با آن خودت و
القاعدهات را تبدیل به جوک کردهای و آن را بازیچهای کردهای در دست یک
پسربچهی خائن چشم سفید بیعت شکن که حتی ندیدیاش [ابومحمد الجولانی] و
اجازه دادهای که با شما بازی کند همانطور که بچه با توپ، بازی میکند.»
بعد از این بود که عدنانی به صورت واضح
اقدام به تهدید کرده و گفت: «
اقدام کن و از نهایت بد، بترس.»
در
بخشی از این پیام، عدنانی به تفصیل مشغول پاسخگویی به پیام اخیر ظواهری
شده و با پرسیدن سؤالاتی سعی در ابطال حرفهای ظواهری داشت: «از تو
میپرسیم این نوادگان ابن ملجم که در یک پیام صوتیات به آن اشاره کردی
کیستند؟ اینها چه کسانیاند که همهی مسلمانان باید در مقابلشان بایستند؟
این ادامه دهندگان راه قاتلین عثمان کیستند؟ میخواهیم با شجاعت این
عباراتت را توضیح دهی.»
عدنانی همچنین سعی نمود که مسئولیت خون
«مجاهدین» را هم بر گردن ظواهری بیندازد چون «سربازانت در شام، در جبههی
جولانی [جبهة النصرة] و همپیمانانشان از جمله جبهة ضرار [جبهة اسلامی] و
مجلس نظامی کفری [شورای نظامی ارتش آزاد] و مابقی صحوات [گروههای نظامی ضد
مجاهدین] اینطور برداشت کردهاند که مقصود، سربازان دولت [اسلامی عراق و
شام]اند. فلذا همهشان فرمانت را پذیرفته و خون مهاجرین وانصار [سوریهای
تکفیری و تکفیریون خارجی وارد شده به سوریه] را مباح شمردند.»
در
موضوع دادگاه مستقلی که ظواهری در پیامش خواستار تشکیل آن شده بود هم
عدنانی تأکید کرد که این «امری است محال... چون تو مسلمانان را به دوسته
تقسیم کردهای که دستهی سومی ندارد و هیچ کس از این دو گروه خارج نیست:
دستهای همراه با دولت [اسلامی عراق و شام] و یارانش و دستهای که همراه با
درخواستکنندگان تشکیل دادگاه مستقل هستند. پس بر روی زمین هیئت مناسب
مستقلی که مرضی الطرفین باشد نخواهی یافت.»
بمب
عدنانی در این صحبت ها جایی بود که خواستار «انتخاب خلیفهای برای امت»
شد: «آیا در بین مسلمانان یک مرد صالح نیست؟ ... مردی دارای عقل و درک رشد
یافته که مسلمانان انتخابش کنند و او هم علنا کفرش نسبت به طاغوت را اعلام
کند ... و آن وقت با او بر این مسیر بیعت کنیم و او را به عنوان خلیفه نصب
کنیم و به همراه کسانی که از او پیروی میکنند با کسانی که با او مخالفت
میکنند بجنگیم. به این شکل این چند دستگی و این اختلافات پایان یابد و هیچ
امارت شرعیای جز امارت او باقی نماند.» عدنانی این پیشنهاد را «تنها راه
حل» خواند که «راه حل دیگری جز آن وجود ندارد.»
اما
در موضوع عقبنشینی داعش از شام (که درخواست اصلی ظواهری بود) هم عدنانی
اعلام کرد: «دیگر تکرار نخواهیم کرد که این مسئله شبه محال است ... دیگر
تکرار نخواهیم کرد که امروز که بعضیها با نُصیری ها [اشاره به نظام سوریه]
ساخت و پاخت کرده و مناطق تحت نفوذشان را به آن فروختهاند (اشاره به
توافقنامه تخلیه حمص از مسلحین)، شام حالا بیش از گذشته به دولت [اسلامی
عراق و شام] نیاز دارد.
ما
میگوییم حتی اگر القاعده راضی باشد که مجاهدین [یعنی داعش] به صورت
دوطلبانه از سرزمینی که در آن طبق شرع خدا حکم میرانند عقبنشینی کنند و
آن را در سینی طلا تقدیم ائتلاف جربا و صندوقهای رأیش [تکفیریون، انتخابات
را موجب کفر میدانند] و هیئت سلیم ابلیس [ادریس] و شورا[ی نظامی] اش و
دستههای خلافکار حیانی و عفش و خلافکارهای جمال و الزنکی و جبهه [اسلامی]
و جبههی خائن فریبکار (جولانی، جبهة النصرة) و دزدها و کفتارهای عضو آن
کنند،
حتی اگر القاعده به این راضی باشد، پروردگار ما و دین ما به این راضی نخواهند بود.»
عدنانی
سپس خطاب به ظواهری گفت: «منتظر پاسخ حکیمانهتان هستیم، پاسخی که با آن
ابهامهایی که از پیام صوتی اخیرتان ایجاد شد را پاک کنید.» و بعدخطاب به
مسلمان تأکید کرد «اختلاف بین دولت [اسلامی عراق و شام] و القاعده یک
اختلاف بنیانی است ... نه بر سر اینکه چه کسی با چه کسی بیعت کند و چه کسی
مرجع چه کسی است.»
در انتها، سخنگوی داعش سخنش را خطاب به «افکار
عمومی جهادی» به پایان برد و درخواست کرد «همه شاخههای القاعده در همهی
سرزمینها بیانیههایی رسمی انتشار داده و موضعی واضح و صریح اتخاذ کنند:
نظرتان درباره راه و روش دولت [اسلامی عراق و شام] و حکمتان دربارهی آن
چیست؟»
*آنچه در نقل
قولها و مصطلحات این نوشتار آمده، به معنای تأیید مضمون آن نیست و تنها به
جهت حفظ امانت و آشنایی دقیق مخاطب با طرز تفکر دشمن، به صورت عینی نقل
شده است.