انتخابات پارلمان اروپا در کشورهای مختلف عضو این اتحادیه در حالی روز یکشنبه به پایان رسید که این دوره همانطور که بسیاری از رسانههای غربی و اروپایی پیشبینی کرده بودند، با استقبال ضعیف مردم برگزار شد. این انتخابات مهم که از برخی جوانب در اروپا بینظیر است، امسال طی سه روز برگزار شد و نتایج اولیه آن نیز طی چند ساعت اخیر به تدریج از کشورهای مختلف برگزارکننده به دنیا مخابره میشود. بنا به نتایجی که تا کنون اعلام شده: در آلمان اتحاد احزاب مسیحی و بعد از آنها سوسیالدموکراتها، در فرانسه حزب راستگرای افراطی جبهه ملی و در اتریش راستگرایان حزب FPÖ به عنوان منتقدان اتحادیه اروپا پیروز انتخابات شدهاند.
طی چند ماه اخیر نام پارلمان اروپا بارها و بارها در رسانههای داخلی مطرح شده است، به عنوانهای گوناگون. این اخبار با سفر هیئتی از نمایندگان این پارلمان به ایران و دیدار پرحاشیه آنها با عوامل فتنه 88 و بعدها انتشار گزارش حقوق بشری ضدایرانی توسط این پارلمان و و متهم کردن ایران برای چندمین بار به نقض حقوق بشر به اوج خود رسید. مجموعه این عوامل موجب شد تا مردم ایران نسبت به نام و و موجودیت پارلمان اروپا حساستر شوند. به بهانه انتخابات اخیر این پارلمان و برای آن که مخاطبین محترم هر چه بیشتر با این نهاد اروپایی آشنا شوند، گزارش ویژه مشرق پارلمان اروپا را با جزئیاتی بیشتر معرفی میکند و علاوه بر ساختار و سازوکار این نهاد، دلایل اهمیت و میزان تأثیرگذاری آن بر سیاستهای کشورهای اروپایی را نیز بررسی خواهد کرد.
لازم
به ذکر است پس از آنکه هیئت پارلمانی اروپا با عوامل فتنه دیدار و بعدها
هم گزارشی منتشر کردند که در آن ادعا شده بود دولت ایران حقوق بشر را نقض
میکند، برخی مقامات مسئول ایرانی که وظیفه داشتند با جدیت تمام مقابل این
دخالتهای آشکار بایستند، در اظهاراتی که حتی شاید بوی حمایت از اقدامات
اتحادیه اروپا را هم میداد، گفتند که پارلمان اروپا از قدرت سیاسی و
قانونی برخوردار نیست و بنابراین این دیدارها یا بیانیهها تأثیری در
معادلات جهانی ندارد. این در حالی است که در ادامه خواهید دید نهادی که در
بین قوای سهگانه اروپا وظیفه نظارت و قانونگذاری و حتی حق استیضاح رئیس
کمیسیون اروپا را دارد، نمیتواند آنقدرها هم در اتحادیه اروپا بیتأثیر
باشد. در ادامه بیشتر درباره پارلمان اروپا، اهمیت آن و انتخابات این
پارلمان میخوانید.
پارلمان اروپا بر کمیسیون اروپا نظارت میکند، کمیسیونی که نقش قوه مجریه را در اتحادیه اروپا ایفا مینماید و مسؤول پیشنهاد قوانین، اجرای تصمیمگیریها، تنفیذ پیماننامهها و رویهمرفته انجام کارهای روزمره اتحادیه اروپا است. نقش نظارتی پارلمان بر کمیسیون تا جایی است که رئیس و اعضای کمیسیون موظف به اخذ رأی اعتماد از پارلمان هستند و پارلمان میتواند آنان را به صورت دستهجمعی استیضاح کند. پارلمان به همراه شورای اروپا مسئولیت تصمیمگیری در مورد بودجه اتحادیه و نظارت بر مصرف این بودجه را نیز دارد.
با وجود اختیارات پارلمان اتحادیه اروپا به دنبال تصویب قطعنامه ضد ایرانی پارلمان اروپا که طی آن ایران برای چندمین بار به نقض حقوق بشر متهم شده بود، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه گفت: "از نظر ما اظهارنظرهای پارلمان اروپا نه اعتبار دارند و نه از وزن سیاسی برخوردارند." در همین رابطه 258 نماینده مجلس شورای اسلامی هم بیانیهای صادر کرده و ضمن محکوم کردن "اظهارنظرهای پارلمان اروپا در خصوص نقض حقوق بشر در ایران" تصریح کردند: "پارلمان اروپا از وزانت سیاسی برای اظهارنظر در این حوزه برخوردار نیست." این در حالی بود که حتی "مایکل مان" سخنگوی کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم درباره قطعنامه پارلمان اروپا و تأثیر آن بر مذاکرات هستهای گفت: "پارلمان اروپا حق دارد که هر آنچه میخواهد بگوید و تصمیم بگیرد. اما این قطعنامه الزامآور نیست. ما برای پارلمان اروپا احترام قائلیم اما اقدام آنها، تاثیر مستقیمی بر این مذاکرات نخواهد داشت."
پارلمان اروپا در حال حاضر 736 عضو دارد كه از میان 27 كشور عضو اتحادیه اروپا
انتخاب میشوند. هیات رئیسه پارلمان برای یك دوره 2/5 ساله، كه قابل تمدید است،
انتخاب میشوند و عبارتند از رئیس پارلمان، 14 نایبرئیس و 5 منشی. نامزدهای
انتخابات پارلمان اروپا در قالب گروههای سیاسی فراملی به رقابت میپردازند نه بر
اساس ملیتهای مختلف خود. اعضای پارلمان قبلی اروپا كه هفتمین دوره آن محسوب میشد
در قالب گروههای هفتگانه به علاوه یک گروه مستقل به فعالیت میپرداختند که از این قرار بودند:
1- حزب مردم اروپا (EPP) زیر سلطه احزاب دموكرات مسیحی است و خواهان همگرایی نزدیكتر اقتصادی در اروپا و نیز سیاستهای مهاجرتی، خارجی و دفاعی مشترك است.
2- ائتلاف مترقی سوسیالیستها و دموكراتها (S&D) كه به نوعی نماینده چپ میانه محسوب میشود بر اساس ایدئولوژی سوسیال دموكراسی عمل میكند و هدف آن ایجاد یك اروپای سوسیال جدید است.
3- ائتلاف لیبرالها و دموكراتها (ALDE) بیشتر مبتنی بر لیبرالیسم است. این گروه علاقمند به تعمیق و گسترش بیشتر اتحادیه اروپاست.
4- ائتلاف آزاد اروپا–سبزها (Greens/EFA) متشكل از احزاب سبز و بومیگرایان و نمایندگان ملتهای بدون دولت از اسكاتلند، ولز و كاتالونیا است. این گروه خواهان حمایت بیشتر از محیط زیست، تمركز کمتر بر دموكراسی و برابری جنسیتی در محل كار هستند.
5- اصلاحطلبان و محافظهكاران اروپا (ECR) دارای رویكرد راست میانه میباشند و معمولاً متشكل از دموكراتهای مسیحی یا محافظهكاران است و یك بلوك ضدفدرالیستی در پارلمان اروپا محسوب میشود.
6- چپ متحد اروپا–چپ سبز نوردیك (GUE/NGL) تركیبی از دو سازمان كوچكتر چپ متحد اروپا و چپ سبز نوردیك است. برخی اعضای آن متعلق به احزاب كمونیست ملی هستند. این گروه هدف خود را توسعه اقتصادی و اجتماعی و حمایت از محیط زیست نهاده است.
7- اروپای آزادی و دموكراسی (EFD) که ایدئولوژی این گروه را میتوان در عناصری چون بدبینی به اروپا، محافظهكاری ملی، محافظهكاری لیبرال، بومیگرایی و عوامگرایی معرفی نمود.
8- غیروابستهها (NI) عضو هیچ گروه سیاسی در پارلمان اروپا نیستند. در پارلمان فعلی اتحادیه اروپا فقط 27 نماینده مستقل وجود دارد.
پارلمان اروپا تنها نهاد اتحادیه اروپاست که اعضای آن با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند. اکثر اعضای پارلمان اروپا در گروههای سیاسی تقسیمبندی شدهاند و تعداد معدودی از نمایندگان خارج از این گروهبندیهای سیاسی قرار میگیرند و مستقل هستند. حضور در فراکسیون، باعث افزایش نفوذ نماینده بر تصمیمات میشود و حزب، بودجهای حیاتی از پارلمان دریافت میکند. فراکسیونها طیفی از گرایشهای سیاسی را ترسیم میکنند، از راست افراطی تا چپ افراطی. اما بزرگترین فراکسیونها راست میانه، چپ میانه و لیبرال هستند. هیچ فراکسیونی تا کنون اکثریت مطلق نداشته، بنابراین همچنان قاعده بازی، چانهزنی و مداراست.
انتخابات پارلمان اروپا هر پنج سال یک بار برگزار میگردد. شهروندان کشورهای عضو اتحادیه اروپا، در یک انتخابات ملی و به طریق رأیگیری مستقیم، نمایندگان خود را در پارلمان اروپا انتخاب میکنند. از هر کشور عضو، تعداد معینی نماینده برای پارلمان اروپا انتخاب میشوند. تعداد نمایندگان هر یک از کشورهای عضو در پیماننامه اساسی اتحادیه قید گردیده است. کشورهای بزرگتر دارای نمایندگان بیشتری از کشورهای کوچکتر هستند. با این وجود، کشورهای کوچکتر دارای سهم بیشتری از آن هستند که با احتساب جمعیتشان به آنها تعلق میگیرد. بنا به پیماننامه لیسبون، از انتخابات سال 2014 میلادی به بعد، هر کشور عضو باید حداقل شش نماینده در پارلمان اروپا داشته باشد. حداکثر تعداد نمایندگان کشورهای پرجمعیت 96 نفر است.
با این وجود که روش برگزاری انتخابات در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است، ولی عوامل مشترکی نیز بین آنها وجود دارد. مهم این است که سیستم انتخابات نسبی باشد، یعنی احزاب با توجه به درصدی که در انتخابات به دست میآورند صاحب کرسی در پارلمان شوند. به این ترتیب هم احزاب کوچک و هم بزرگترها از امکان انتخاب شدن کاندیداهای خود برخوردار میشوند. در عین حال، شیوه برگزاری انتخابات در هر کشور میتواند بنا به ضوابط و رسوم ملی همان کشور باشد.
نامزدی در انتخابات توسط احزاب سیاسی ملی صورت میگیرد. کاندیداهای انتخاب شده به نمایندگی پارلمان اروپا، در صورت تمایل، اختیار دارند که به هر یک از دستههای سیاسی فراملی بپیوندند. این دستههای سیاسی در واقع تشکل گستردهای از احزاب سیاسی اروپایی است، که عموم احزاب سیاسی ملی کشورها در آنها عضویت دارند. به این صورت نتایج انتخابات پارلمان اروپا مشخص میکند که کدام یک از تشکلات سیاسی اروپایی نفوذ بیشتری در تصمیم گیری پارلمان اروپا دارد. بر اساس پیماننامه لیسبون، پارلمان اروپا صاحب قدرت قانونگذاری چشمگیری در اتحادیه اروپا شده است. پارلمان نقش تعیینکنندهای را در طرح سیاست اتحادیه اروپا نیز بازی میکند.
حدود یک هفته قبل، خبرگزاری فرانسه در گزارشی به قلم "برایان مک مانوس" درباره برگزاری انتخابات پارلمان اروپا نوشت: "احتمال شرکت ضعیف رأیدهندگان در این انتخابات معضلی اساسی برای اعتبار اتحادیه اروپا محسوب میشود. حدود 400 میلیون رأی دهنده برای شرکت در انتخابات امسال ثبتنام کردهاند، اما همه شواهد از این موضوع حکایت دارد که بیشتر رأیدهندگان از حضور در انتخابات صرفنظر خواهند کرد."
در نخستین انتخابات پارلمانی اروپا در سال 1979، در مجموع میزان مشارکت حدود 62 درصد بود. از آن زمان به بعد میزان مشارکت روندی نزولی به خود گرفت به طوری که در سال 2004 این رقم به شدت افت کرد و به 45/6 درصد و در آخرین انتخابات پارلمانی اروپا در سال 2009 به 43 درصد رسید. در این سال، میزان مشارکت در فرانسه تنها 40/6 درصد بود این رقم در آلمان 43/3 درصد بود. این در حالی است که میزان مشارکت در در لوکزامبورگ و بلژیک حدود 90 درصد بود، اما رأی دادن در هر دو کشور اجباری است که به گفته تحلیلگران، از جمله "آنتوان ووشه" استاد دانشگاه پاریس، چنین ارقام ناامیدکنندهای نشانه "ضعیف بودن اصول دموکراتیک در اتحادیه اروپاست."
علیرغم تمام آنچه گفته شد، تصمیمات و عملکرد پارلمان اروپا به موضوعات این قاره محدود نیست و بر نقاط دیگر دنیا هم تأثیرگذار است. این پارلمان اگرچه نام اروپا را یدک میکشد، اما عملاً به یک نهاد بینالمللی تبدیل شده و تصمیمات جهانی میگیرد و سیاستهای جهانی اتخاذ میکند. و متأسفانه مثل اغلب نهادهای بینالمللی دیگر تحت تأثیر نفوذ کشورهای غربی و به ویژه آمریکا قرار گرفته است. این پارلمان که باید خود را موظف و حتی مطلقاً محدود به دفاع از حقوق مردم اروپا کند، فروردین ماه امسال درباره نقض حقوق بشر در ایران کنفرانسی در بروکسل برگزار کرد و در این کنفرانس از "مریم رجوی" سرکرده گروهک تروریستی منافقین نیز دعوت کرد.
"استروان استيونسون" رئیس این کنفرانس رجوی را "رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران" خواند و گفت: "ما که توسط رأي مردممان به اينجا فرستاده شدهايم خودمان تصميم ميگيريم كه چه بگوييم و به چه كسي گوش كنيم و به همين خاطر ما خانم مريم رجوي، رئيسجمهور برگزيده مقاومت ايران را دعوت كردهايم تا به ما در مورد يك ايران متفاوت بگويد، يك ايران دموكراتيك و آزاد." سرکرده منافقین هم که با حمایت پارلمان اروپا گویی جان تازهای گرفته بود، درباره حمید ابوطالبی نماینده پیشنهادی ایران برای سفارت در سازمان ملل گفت: "انتصاب یک تروریست به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل، خوی واقعی روحانی را نشان میدهد."
پارلمان اروپا دو هفته قبل از تشکیل این کنفرانس هم قطعنامهای علیه ایران صادر کرده و مدعی شده بود که اگر پیشرفت مهمی در موضوع هستهای کسب شود، اتحادیه اروپا باید روابط بهتر با ایران را طراحی کند و پیگیری وضعیت حقوق بشر محور روابط با ایران خواهد بود. نمایندگان پارلمان اروپا در این قطعنامه گفته بودند که در خصوص نقض سیستماتیک حقوق اساسی مردم و اعدامها در ایران نگرانیهای جدی دارند. در بخش مقدمه این قطعنامه آمده بود: "انتخابات ریاستجمهوری ایران بر اساس استاندارهای دموکراتیک مدنظر اتحادیه اروپا برگزار نشده است." در بخش آخر این قطعنامه هم که به حقوق بشر اختصاص داده شده بود، پارلمان اروپا خواهان آزادی کسانی که زندانیان عقیده خوانده میشوند، آزادی زندانیان به اصطلاح سیاسی، مدافعان حقوق بشر و محکومان فتنه شده و تأکید کرده بود که هیأتهای اعزامی پارلمان اروپا به ایران باید به دیدار با مخالفان سیاسی و فعالان جامعه مدنی متعهد بوده و به زندانیان سیاسی دسترسی داشته باشند.