به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،سایت الف با انتشار مطلبی نوشت: 1- ارائه تعریفی از کار نیازمند بهرهگیری از نظام معرفتیای است که دارای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی مشخصی باشد. البته به کارگیری این نظام معرفتی در ارائه تعاریف کلی و جزیی توسط انسان همواره آگاهانه نبوده است اما قطعا شرطی لازم برای انجام این کار است.
امام خمینی (ره) در سخنرانی خود به مناسب روز کارگر در سال 1358 میفرمایند: کار و کارگر در تمام عوالم ماقبل طبیعت و عالم طبیعت و عوالم مابعدالطبیعه، کار و کارگر همه جاست و تمام موجودات عالم، چه موجودات قبل از طبیعت باشد و چه موجودات طبیعى باشد و چه موجودات بعد از طبیعت، همه از کارگر پیدا شده است، و کار، نظیر «وجود» است که در همه شئون عالم دخالت دارد.
عالم موجود شده است از فعالیت خدا، اجزاى عالم موجود شده است از فعالیتهایى که بعضِ موجودات دارند. هیچ موجودى را شما نمىتوانید سراغ کنید الّا اینکه کارگر و کار در او موجود است و خودش کار است. کارگرها هم کارند، از کار پیدا شدهاند. ذرات موجودات در عالم- در عالم طبیعت- فعال هستند براى ایجاد همه موجوداتى که در این عالم است؛ حتى جمادات، حتى اشجار، همه زندهاند، همه کارگرند کار احاطه دارد بر همه عوالم. از اول با کار عالم موجود شده است و کارگر مبدأ همه موجودات است. حق تعالى مبدأ کارگرى است و کارگر است، فعال است.
کار در واقع ماحصل فعالیت انسان در عالم است و به نوعی ظهور و بروز اراده بشری است. به همین دلیل میتوان تبلور شخصیت (اراده) انسان را در کار او دید. البته این تعریف کار به معنای عام آن است که در تعاریف جزیی کار در ابعاد اقتصادی و اجتماعی آن اثرگذار است. به همین دلیل است که از نظر اسلام بحث مشارکت در تولید (به معنای عام آن و نه صرفا اقتصادی) برای تکتک افراد جامعه نه تنها طریقیت دارد بلکه فینفسه موضوعیت نیز دارد. درواقع اگر فرضا قدرت خرید افراد جامعه به حدی بالا رود که فعالیت سرپرست خانوار به تنهایی برای تامین معاش خانواده کفایت کند، کار نکردن مابقی افراد خانواده که توان و امکان کار کردن دارند را توجیه نمیکند و بیکاری آنان از نظر اسلام امری مذموم است چرا که تکامل و رشد افراد و نیز جامعه در گرو کار کردن است.
2- بررسی آمارهای جمعیت غیرفعال اقتصادی نشان میدهد دو گروه عمده تشکیل دهنده این جمعیت خانهدار و محصلین هستند که به ترتیب سهم 49 و 31 درصدی در این جمعیت دارند که در اینجا تنها به بحث مشارکت اقتصادی خانهدارها پرداخته میشود.
بیش از 99 درصد جمعیت خانهدارها زن هستند و در حدود 51 درصد از زنان خانهدار در بازه سنی 20 تا 39 هستند. بنابراین زمانی که در مورد جمعیت خانهدارها بحث میشود در واقع به طور غیر مستقیم در مورد زنان بحث میشود. مباحث ارزشی که پیرامون بحث اشتغال زنان وجود دارد، این موضوع را تبدیل به یک مسئله مناقشهانگیز نموده است. حال با توجه به مقدمه بحث ضروریست ابتدا جایگاه اشتغال زنان در دستگاه نظری امام خمینی (ره) مشخص شود.
ایشان در سخنرانی خود به مناسبت روز زن میگوید «درود بىپایان بر زنان متعهدى که اکنون در سراسر کشور، به تربیت نوباوگان و تعلیم بیسوادان و تدریس علوم انسانى و آموزش فرهنگ غنى قرآنى اشتغال دارند. و درود خداوند بر زنانى که در این انقلاب و در دفاع از میهن، به درجه والاى شهادت نایل شدهاند. و بر آنانى که در بیمارستانها و درمانگاهها در خدمت معلولان و بیماران مىباشند. » یا در جایی دیگر میگوید «زنهاى محترمه و خانمهاى عزیز، که باید در جاهاى چه باشند، همینها در این روستاها رفتهاند و دارند درو مىکنند؛ چه مىکنند. البته دروگر نیستند به آن معنایى که رعیت دروگر [است]؛ اما یک عمل کوچک اینها همچو قدرت مى دهد به این دروگرها که اگر یک جریب زمین را آن وقت درو مىکردند، حالا دو جریب زمین درو مىکنند. وقتى دروگر آمد دید که این خانمهایى که باید زیر سایه بنشینند آمدند توى آفتاب و گرفتند دارند جو را درو مىکنند و جمع مىکنند، و اینها قدرتى در نفس آنها پیدا مىشود. یک ارزشى دارد عمل اینها که قدرت به آنها مىدهد، و آنها کارشان چند برابر مىشود، خیلى ارزش دارد این. وقتى ببینند شما از اروپا پا شدید آمدید، از امریکا پا شدید آمدید اینجا، براى اینکه کمک کنید به برادرهاى خودتان، ببینید چه حالى براى این رعیت پیدا مىشود. »
در واقع از نظر امام، اسلام نه تنها مخالف کار کردن و حضور اقتصادی زن در جامعه نیست بلکه آنان را تشویق نیز میکند و برای این حضور فوایدی قائل است که قابل جایگزینی با چیز دیگری نیست و تنها با حضور زن در عرصه کار محقق میشود. از طرف دیگر امام اشتغال زنان را تنها محدود به مشاغل خاصی نمیداند –هرچند قائل به یک نظام ترجیحی هست- و تمام بخشهای اقتصادی را دربرمیگیرد. «بانوان ایران در همه جا فعالیت کردند، چه فعالیتهاى فرهنگى و چه فعالیتهاى اقتصادى، که قشر کثیرى از آنها در کشاورزى دخالت دارند، و قشر کثیرى از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر کثیرى در فرهنگ و ادب و علم و هنر. و همه اینها پیش خداى تبارک و تعالى مشکور است، و شماها مورد عنایت حق تعالى ان شاء اللَّه هستید، و مادامى که به این تعهد باقى باشید، خداى تبارک و تعالى شما را نصرت مىکند. »
البته باید توجه داشت که ایشان بالاترین شغل را برای زنان تربیت فرزند میداند بهطوری که در دیدار با معلمان زن میگوید « شما خانمها به طورى که حالا خودتان مىگویید معلم هستید؛ دو شغل شریف دارید. شما خانمها دو تا شغل بسیار شریف دارید. یکى شغل تربیت فرزند، که این از همه شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، براى شما بهتر است از همه عالَم. »
3- نگاهی توصیفی به وضعیت اشتغال زنان در کشور گویای پایین بودن فعالیت اقتصادی زنان است بهطوری که تنها در فاصله سالهای 90-1385 جمعیت زنان خانهدار 3 درصد افزایش یافته است.
مشارکت اقتصادی زنان در ایران فاصله چشمگیری با کشورهای توسعه یافته از نظر اقتصادی دنیا نیز دارد. بهطور مثال بانک جهانی این نرخ را در کشورهایی نظیر آمریکا، انگلستان و آلمان به ترتیب 58، 56 و 53 درصد در سال 2011 اعلام کرده است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران در همین سال 16 درصد است. این فاصله تنها با کشورهای توسعه یافته از نظر اقتصادی که به لحاظ فرهنگی و هنجاری تفاوتهای فراوانی با جامعهی مسلمانِ ایرانی دارند وجود ندارد بلکه در بسیاری از کشورهای مسلمان نیز زنان دارای مشارکت بیشتری در امر تولید هستند.
نرخ مشارکت اقتصادی زنان در 8 کشور اسلامی درحال توسعه موسوم به گروه D8
جمعیت زنان شاغل از 3.969 میلیون نفر در سال 1385 به 3.137 میلیون نفر در سال 1390 رسیده است. به عبارت دیگر 20-% تغییرات را تجربه کرده است. از این تعداد در سال 1390، 27.2% در بخش عمومی و 72.8% در بخش خصوصی مشغول به کار بودهاند. تغییرات در بین سالهای 90-1385 در بخش عمومی 3.2-% و در بخش خصوصی 25-% بوده است.
4- با توجه به مقدمات ذکر شده میتوان گفت نهتنها اسلام با اصل اشتغال زنان مخالفتی ندارد بلکه در مواردی نیز مشوق آن است. حال مسئله این است که چرا در ایران مشارکت اقتصادی زنان محدود است؟ هرچند در پاسخ به این مسئله عوامل متعددی ذکر شده که مهمترین و البته مشهورترین آن، نابرابری جنسیتی و عدم آزادی زنان است اما بدیهی است که مراد پشتوانههای نظری این قول از آزادی با منظور اسلام از آزادی، کمتر تطباق دارد و البته همان پشوانههای نظری لازمه کار کردن زنان در دنیای مدرن را تعهد به آزادیهای مورد نظر غرب میداند. بنابراین چگونه میشود هم زنان به فعالیت اقتصادی بپردازند و هم نظر اسلام در مورد تربیت فرزندان -به عنوان اصلیترین وظیفه زنان-، استحکام بنیان خانواده، رعایت مرزهای ارتباطات بین افراد نامحرم و ... تامین شود؟ به بیان دیگر اشتغال زنان به صورت یک هنجار دربیاید که نهتنها تعارضی با سایر هنجارها و ارزشهای جامعه نداشته باشد بلکه موید و مقوم آنها نیز باشد؟
واقعیت آن است که کمتر در مورد مدل اشتغال زنان کار شده است به اندک کارهای انجام شده در این حوزه نیز کمتر توجه شده است. اساسا محدودیتهای، ویژگیها و وظایف زنان با مردان متفاوت است بنابراین ارائه مدلی یکسان برای اشتغال زنان و مردان یا موجب عدم فعالیت زنان و در نتیجه بیاستفاده ماندن ظرفیتهای بالقوه آنان در تولید کشور میشود یا موجب غفلت آنان از وظایف مهمی مانند تربیت فرزند یا هنجارشکنی در نوع و نحوه ارتباطات و سستی بنیان خانوده میشود که پیامدها و ناهنجاریهای فراوانی درپی دارد.
بنابراین ضروری است کارشناسان و مسئولین جمهوری اسلامی مدلی برای فعالیت اقتصادی زنان ارائه دهند که اولا منطبق با شرع و عرف جامعه بوده و ثانیا امکان عملیاتی شدن در جامعه ایران را داشته باشد.