جیمی کارتر ، رونالد ریگان ، جرج بوش پدر و بیل کلینتون به دلائل سیاسی ، اقتصادی واستراتژیک اجازه ندادند چنین اتفاقی رخ دهد . آنها این گونه می اندیشیدند که آمریکا نیازمند داشتن یک دشمن است و "ایران" بهترین گزینه برای این تصمیم می باشد .
گرت پورتر در کتاب تازه خود با عنوان "بحرانی ساختگی ؛ داستانی ناگفته از هراس ایران هسته ای " می نویسد : جرج بوش نیز تصمیم گرفت به ادامه مسیری بپردازد که روسای جمهور پیشین در آمریکا طی کرده اند . اما وی یک گزینه دیگر را نیز به روش های قبلی اضافه کرد ؛ اینکه نومحافظه کاران آمریکایی رویای تغییر حکومت ها در خاورمیانه را در سر داشتند .
این رویا ناشی از توهم آنان درباره قدرت افسانه ای ارتش آمریکا بود و موجب زوال احساس واقع گرایی در میان سردمداران کاخ سفید در مورد تمامی موضوعات بین المللی شده است . نتایج این اقدام نابودی هزاران زندگی و خسارات شدید به منابع طبیعی در کشورها بود .
نویسنده در ادامه این مقاله می نویسد : روسای جمهور در آمریکا پیش از بوش پسر تلاش میکردند به هر نحوی مشروعیت نظام ایران را زیر سوال ببرند . جمهوری اسلامی ایران پس از براندازی دیکتاتوری " پهلوی " در سال 1979 که از حمایت ایالات متحده بهره می برد ، آغاز به حکومت نمود . حدود 25 سال پیش از آن سازمان سیا کودتایی علیه دولت قانونی و مشروع " مصدق " در ایران به پا کرد و پس از براندازی حکومت وی ، پهلوی به قدرت رسید .
بعنوان بخشی از تلاش های دولت های آمریکا برای مبارزه با نظام ایران می توان به اقدامات انان برای توقف فعالیت های صلح آمیز هسته ای در این کشور اشاره نمود . فعالیت هایی که به منظور تامین سوخت و انرژی داخلی بوده و هم در راستای تحقیقات هسته ای انجام گرفته است .
با این خواست و دیدگاه بسیاری از شهروندان آمریکایی برخلاف آن سیاستی بوده که مقامات این کشور در قبال ایران اجرا نموده اند . بر اساس نظرسنجی ها درصد زیادی از مردم در آمریکا معتقدند دولت شان باید دخالت های خود را در امور بین المللی کاهش داده و به بهبود وضعیت داخلی کشور بپردازد .
انتهای پیام /