به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ همایش بینالمللی جهان عاری از خشونت با محوریت گفتگو برای صلح، امنیت و حقوق انسانی 25 اردیبهشت ماه 93 در پژوهشگاه دانش انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
این همایش با همکاری فصل نامه مطالعات بینالمللی مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، پژوهشگاه دانش انسانی و مرکز مطالعات جهانی شدن برگزار شد.
شایان ذکر است؛ در این همایش "ناتاریا پرچنکو" از موسسه مطالعات شرقی آکادمی دانش روسیه با محوریت صحبت در زمینه اقلیتها و اکثریتهای دینی، "مصطفی علایی" معاون مدیرکل حقوق بشر و زنان وزارت خارجه، "روبرت سزولا" از موسسه مطالعات سیاسی لهستان با رویکرد صحبت در زمینه عملیات حفظ صلح سازمان ملل متحد و از چالشهای کنونی و آتی و حسین اسماعیل نصب مدرس دانشگاه با صحبت در زمینه نقش گفتگوی تمدنها در ارتقای حقوق انسانی و گسترش صلح حضور دارند.
گفتنی است؛ اعضای کمیته علمی همایش رضا اسلامی، داوود باوند، مولد بونکار، علیرضا بهشتی، مهدی ذاکریان، محمدجواد ظریف، فلاویا لاتانزی، علیرضا مویری، نسرین مصفی، سید جواد میری و عبدالامیر نبوی هستند.
همچنین اعضای کمیته اجرایی همایش مهدی آقا علیخانی، بهزاد امیریان، منیر حضوری، محمد رضا پور، مهدی طاهری، افسرالملوک ملکی، هادی نصیری، مصطفی نورعلی و علیرضا نیازمند هستند.
گفتنی است؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران پیامی به منظور داشتن جهانی عاری از خشونت و گفتگو برای صلح و نیت و حقوق انسانها در همایش بینالمللی جهان عاری از خشونت صادر کرده است.
متن پیام به این شرح است: صلح مطلوب ولی دیراق است زیرا دلپذیر آدمی از دیرباز بوده است ولی آن چه مطلوب انسان است همیشه تحقق واقعی نمییابد کلمه صلح اگر به معنای درد و رنج جنگ باشد هم به لحاظ مفهوم و از هم حیث تحقق از جنگ متاخر است و تاریخ نیز این را تایید میکند اما مفهوم صلح به لحاظ ارزشی چنان جایگاهی دارد که کمتر مفهومی میتواند با آن برابری کند.
صلح در دینهای بزرگ و نزد صاحب نظران متفکر و خیراندیش همواره مورد ستایش قرار گرفته و انسانها نیز به آن فراخوانده شدند.
سلام که مترادف صلح به کار میرود اگر چه دامنه مفهومی آن گستردهتر از صلح است از نامهای خداوند است خدایی که خیر و زیبایی مطلق است و بهشت جاودان نیز در قرآن کریم دارالسلام نام دارد و در سنت مطلوب اسلامی مردان در رویارویی به یکدیگر سلام میگویند ولی سوگمندانه آن چه در واقعیت تاریخ تحقق یافته است اغلب جنگ، ستیز و اعمال خشونت انسان ضد انسان بوده است و در روزگار ما به مدد تکنیک تسخیرگر و انسان جهان فهم این خشونت و جنگ افروزی عریانتر و دهشناکتر شده است و این که در بسیاری از موارد نیز جنگ و ستیز توجیه و حتی ستایش شده است آن چه که امیدوار کننده است این که انسانیت در سیر تکاملی خود بیش از قبل به اهمیت صلح و لزوم برقراری آن در عرصه حیات اجتماعی پی میبرد بدان سان که امروز اگر بنای سرودن حماسه باشد حماسه صلح به جای حماسه جنگ سروده خواهد شد.
این همه اما در عالم نظر و خیال است و تا رسیدن به زندگی صلح آمیز که همگان و به ویژه قدرتمندان به آن تن دهند و اساس سامان اجتماعی ملی و بینالمللی قرار گیرد راه درازی پیش رو داریم صلح نیازمند جانهای صلح طلب است که هم آن را بدانند و هم آن را بشناسند و هم آن را بخواهند و برای استقرار آن همه تلاش خود را به کار گیرند تا خشونت و جنگ افرازی از میان برخیزد و منزوی شود و ساز و کارهایی که اساس رابطه انسانی را معین میکند دگرگون گردد و خود خواهی و دیگر ستیزی و تبعیض که پایه آن ساز و کارهاست جای خود را به دیگرپذیری و رواداری مطلوب و زیبایی پسندی دهند.
با کمال تاسف در روزگار ما با این که جانهای به سوی صلح میل کرده است در واقعیت چهره جنگ و ستیز و ناروا داری را خشنتر و قریب درگیری و سرکوب و ندیده انگاشتن حق و حرمت انسان را رساتر میبینیم و میشنویم امروز شاهد وضع اسفبازی هستم که در آن اشغال و تجاوز منشا مشروعیت شناخته میشود و میلیونها انسان از سرزمین پدری و مادری خود آوردهاند و بیش از این شماری دست به گریبان فقر، محرومیت، جهل و کمبودهای مالی فراوان مادی و معنویاند امروز قدرتها هستند که به نام منافع خود ولی در واقع برای حفظ و بسط استیلای مادی و معنوی خود در عالم و انسان جنگ و بدتر از آن تحقیر ملتها را سرلوحه برنامههای خود قرار میدهند و نیز حامی بدترین و فاسد ترین حکومتها میشوند و در مقابل شاهد رواج موج تروریسم که با پندارهای باطل و ذهنهای علیلی آبیاری میشود هستیم که شرف و جان انسانها را در همه جا مورد تهدید قرار میدهند و تاسف آورتر این که چون خود را منتصب به دین و حقیقت میدانندعلاوه بر جان انسانها به حقیقت دین که زیبایی، صلح و خوبی است خیانت میکنند.
مروز بخش قابل توجهی از جامعه انسانی از ابتدایی ترین حقوق انسانی که مهمترین آن حق حاکمیت بر سرنوشت است محرومند و در سلطه حکومتهایی هستند که به جای تامین حقوق شهروندی آنان تنها اطاعت آنان را میطلبند و بدین سان چه درعرصههای حیات ملی بسیاری از ملتها و چه در عرصه بینالمللی حرمت و کرامت انسان ندیده انگاشته میشود رسیدن به صلح واقعی مستلزم گذر از این وضعیت ناگوار و استقرار نظامهای ملی و بینالمللی برپا کرامت انسانی و شناختن حق آدمیان و برخورداری آنان از زندگی مطلوب مادی معنوی و ایجاد ساز و کارهایی برای تحقق این مهم است باید سرود صلح را نواخت و اندیشمندان و خیرخواهان باید همه تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرند و امیدوارم نشست مبارکی که عزیزان تدارک دیدهاند راهی استوار بر این مسیر مهم باشد برای همه برگزار کنندگان و شرکت کنندگان این همایش میمون آرزوی موفقیت میکنم.
سیدمحمد خاتمی 25 اردیبهشت 1393
انتهای پیام/